کامبیز فتحی، دانشیار ایرانی دانشگاه استکهلم سوئد به تازگی موفق به کشف جدیدی در زمینه دانش اخترفیزیک شدهاست که این کشف او مورد توجه گسترده نشریههای اصلی علمی جهان قرار گرفتهاست.
آقای فتحی توانسته با بررسی ۳۰ هزار کهکشان نشان دهد که کهکشانهای مشابه با راه شیری آسانتر از آنچه فکر میشد تشکیل میشوند و این نوع کهکشان در چهار میلیارد سال اخیر بزرگترین نوع در میان کهکشانهای مارپیچی کیهان بودهاند. این دانشمند همچنین توانسته نشان دهد که فراگیر بودن قانون فریمن که میگوید کهکشانهای مسطح روشنایی سطحی ثابتی دارند، بیش از آن است که انتظار میرفت.
پژوهشهای این دانشمند دفنواز ایرانی در مورد سفر از قلب کهکشان به درون سیاهچالهها در سال ۲۰۰۶ نیز پوشش رسانهای زیادی دریافت کرد و از سیانان گرفته تا الموندو در مورد آن نوشتند.
استاد کامبیز فتحی در مصاحبهای با مانی پارسا از رادیو فردا در مورد کشفیات جدید خود و پیشینه علاقهاش به این رشته میگوید.
رادیو فردا: مطالعه شما نشان میدهد که کهکشانهای مشابه با راه شیری ما آسانتر از آنچه فکر میشد تشکیل میشوند. پیامدهای این بینش جدید برای دانش اخترفیزیک چیست؟
کامبیز فتحی: پیامدهای آن این است که الان ما میدانیم کهکشان راه شیری ما منحصر بفرد نیست و کهکشانهای همنوع با کهکشان ما در کیهان به تعداد بسیار زیادی وجود دارد. نتیجه دیگری که گرفتیم این است که کیهان به طرز مرموزی در چهار میلیارد سال اخیر سرگرم ساخت کهکشانهایی از نوع راه شیری بودهاست و شاید نتیجه این باشد که هر کاری بکنیم باز هم کهکشانها دست آخر شبیه به راه شیری درمیآیند.
انگیزه شما در بررسی ۳۰ هزار کهکشان چه بود؟ درک خاستگاه و تکامل کهکشانها یا تشخیص بهتر مکانهای قابل زیست در کیهان؟
علاقه علمی من به نحوه شکلگیری و تکامل کهکشانها است و بنابر این طبیعی است که بخواهم بدانم یک نوع خاص از کهکشان تا چه اندازه در کیهان رایج است. ما به عنوان دانشمند میخواهیم بدانیم که آیا موردهایی که روی آن مطالعه میکنیم یا محکهایی که میزنیم جزء موارد استثنا هستند یا از موردهای رایجند.
با این مطالعه، من برای نخستین بار نشان دادهام که کهکشانهایی که نه تنها ظاهری شبیه راه شیری دارند بلکه اندازه فیزیکی آنها هم شبیه به راه شیری است از کهکشانهای متداول و فراگیر در جهان هستی هستند.
آیا ترجیح میدادید که کشفیات شما نشان میداد قانون فریمن آنطور که تا الان فکر میکردیم فراگیر نیست؟
من وقتی مطالعهای را انجام میدهم فرقی برایم نمیکند نتیجهاش چه باشد. اینطور نیست که بخواهم با سماجت به دنبال اثبات امری باشم بلکه این کنجکاوی است که انگیزه تحرک من است. اگر نتایج آن نتایجی نباشد که انتظار داشتم تازه موضوع برایم جالبتر میشود و چالش بیشتری حس میکنم.
قانون فریمن در معرض مناقشات بسیاری بوده و خیلی موقعها دانشمندی به یک کهکشان منفرد نگاه کرده و به این رسیده که آن کهکشان از رابطه فریمن پیروی نمیکند. با بررسیهایی که کردم میخواستم حرفی کلی را بیان کنم و ببینم که آیا میشود به طور کلی از قانون فریمن به عنوان شاخصی برای پژوهش استفاده کرد (و البته نه به عنوان یک شاخص همیشگی و جهانشمول) و از این راه به درک بهتر کیهان کمک کنم.
آیا میتوانید از زندگی خود، کودکیتان در ایران و علاقهای که به نواختن دف دارید چیزی به ما بگویید؟
من در سال ۱۳۵۳ خورشیدی در سقز استان کردستان متولد شدم و تا دوم راهنمایی در ایران درس خواندم. باید با افتخار بگویم که سبک معماری اصیل ایرانی که دیدها را به آسمان متوجه میکند و اینکه در شهرمان تابستانها بر روی پشت بام میخوابیدیم باعث توجه و علاقه من به ستارهها و ستارهشناسی شد و همین دید رؤیایی به آسمان و علاقه به شناخت ستارهها انگیزه من برای ادامه این رشته شد.
علاقهام به دف و ضرب هم ریشه در ریتمیک بودن این ابزار موسیقی دارد که با ریتمیک بودن روابط در کیهان شباهت زیادی دارد. در آموختن ضرب و دف از تمرین در مایههای سنتی ایرانی استفاده زیادی کردم و بعد با نوازندههای کشورهای دیگر هم کار کردم.
بعد از مهاجرت از ایران به سوئد از دانشگاه اوپسالا فوق لیسانس ریاضی گرفتم و بعد برای گرفتن فوق لیسانس در رشته اخترفیزیک نظری به انگلیس رفتم و در این رشته از دانشگاه کمبریج فارغالتحصیل شدم. بعد از آن با کارهای پژوهشی در اسپانیا، فرانسه، هلند، آمریکا، و آلمان مشغول بودم و در سال ۲۰۰۴ در سازمان ناسا به سرپرستی گروهی بینالمللی منصوب شدم که به بررسی کهکشان انجیسی ۱۰۹۷ پرداختیم.
از سال ۲۰۰۸ هم در دانشگاه استکهلم به عنوان دانشیار مشغول بهکار شدم.