گروهی از زندانيان سياسی زندان اوين از دوشنبه گذشته در اعتراض به رفتار زندانبانان و ايجاد محدوديت و مانعتراشی در ملاقات با خانوادههايشان دست به اعتصاب غذا زدهاند.
بر اساس گزارشها، کيوان صميمی، مدير مسئول ماهنامه «نامه»، بهمن احمدی امويی، روزنامهنگار، عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانشآموختگان ايران، مجيد دری، فعال دانشجويی، و کوهيار گودرزی، فعال حقوق بشر، از جمله اين زندانيان هستند.
مجتبی دری، برادر مجيد دری، در مورد وضعيت اين فعال دانشجويی، به راديو فردا میگويد: گويا در حين ملاقات، يک سری از مأموران انتظامات با بچهها برخورد بدی انجام میدهند و بچهها هم اعتراض میکنند. همين مسئله باعث بروز يک برخورد میشود و بعد از آن تلفنهايشان را قطع میکنند و بعضیها را به انفرادی میبرند. البته ما اول اطلاع نداشتيم، چون برادرم يکی دو روز تلفن نزده بود و بعد فهميديم او را به انفرادی بردهاند.
- آيا میدانيد آقای مجيد دری در چه شرايطی به سر میبرد؟
از روز دوشنبه گذشته که او را ديديم، ديگر هيچ گونه اطلاعی از وضعيتش نداريم. البته روز دوشنبه که با برادرم صحبت کرديم، حالش از نظر جسمانی خيلی خوب نبود و سر درد داشت.
برادرم ميگرن مزمن دارد و چند بار به بهداری زندان مراجعه کرده بود که فقط يک سری داروهای معمولی و تقويتی به او داده بودند. الان هيچ خبری از او نداريم، چون نگذاشتهاند تلفن بزند.
- آيا شما با مسئولان قوه قضاييه صحبت کردهايد و اگر چنين ملاقاتی صورت گرفته، پاسخ آنها به شما چه بوده است؟ در ضمن از مسئولان قوه قضاييه در مورد برادرتان چه خواستهای داريد؟
ما چهارشنبه گذشته از موضوع اعتصاب غذا مطلع شديم و بعد از آن هم که تعطيل بود. برای روز شنبه با چند تن از خانوادهها قرار گذاشتهايم به دادگستری برويم و با مسئولان صحبت و مشکلات را حل کنيم.
خواسته من از تمام مسئولان اين است که در نظر داشته باشند که هر زندانی حق و حقوقی دارد و اينکه مثلاً زندانی روزی دو دقيقه میخواهد با خانواده خود تماس بگيرد، ولی همان را هم از او دريغ کنند و افراد را به انفرادی ببرند، به نظر من خيلی بیانصافی است.
مجيد يکی از دانشجويان نخبه دانشگاه علامه طباطبايی است که اکنون در زندان اوين به سر میبرد. به خاطر يک سری خواستههای دانشجويی، اتهاماتی به او وارد کردهاند که ما هيچ کدام از اين اتهامات را قبول نداريم. ما و خود مجيد هم به صورت کتبی و هم شفاهی به تمام مسئولان اعلام کرديم که هيچ رابطهای با حزب و گروهی نداريم و نخواهيم داشت.
برای برادرم شش سال حکم زندان دادهاند که پنج سال آن تبعيد به ايذه و زندان در آنجا است و در اين مورد نيز به اعتراضات ما هيچ توجهی نکردند.
برادرم اکنون نزديک يک سال و يک ماه است که در زندان به سر میبرد و از عيد به اين طرف به ما ملاقات حضوری ندادهاند. فقط يک بار به پدر و مادرم اجازه ملاقات حضوری دادند. همچنين به مجيد اصلاً مرخصی ندادهاند در صورتی که بيشتر زندانیها به خصوص زندانيان بخش مالی و يا دزدها و سايرين مرخصی میروند، اما برادرم و يک سری ديگر از افراد به خاطر انديشههاشان هنوز در زندان هستند و حتی مرخصی هم ندارند.