«بر بال بحران»؛ روایت بحث‌انگیز از زندگی علی امینی

علی امینی؛ سیاستمدار ایرانی و نخست وزیر ایران در سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۰

از دهه ۶۰ به بعد جامعه ایرانی به بازاندیشی و نقد گذشته خود نیازمند شد و بازار خاطرات و کتاب‌های تاریخ معاصر رونق گرفت.

نقد تصور سنتی غالب بر تاریخ‌نویسی ایران، که بر صدور احکام ارزشی سپید و سیاه و مطلق‌گرایانه و ارائه احکام تک بعدی شکل گرفته بود و تلاش برای بازاندیشی گذشته و نزدیک‌تر کردن تصویر شخصیت‌های تاریخ معاصر در حافظه جمعی مکتوب، به واقعیت خاکستری و چند بعدی از دستاوردهای موجی است که نخستین گام‌های خود را تجربه می‌کند.

کتاب بر بال بحران، که هفته گذشته منتشر شد، را نیز می‌توان، به رغم کاستی‌های آن، از آثاری دانست که به موج بازاندیشی و نقد تاریخ‌نویسی سنتی گرایش دارند.

بر بال بحران مقاطعی از زندگی و کارنامه سیاسی علی امینی، از پرآوازه‌ترین و پیچیده‌ترین سیاستمداران ایران را از نگاه فرزندی تصویر می‌کند که بار میراث خانواده‌ای نقش‌گذار در تاریخ معاصر ایران را بر دوش دارد.

ایرج امینی فرزند علی امینی و مؤلف کتاب، کوشیده است تا با تحقیق درباره مقاطعی از کارنامه سیاسی و اجتماعی پدر، تصویر منفی جاافتاده او را در کتاب‌های تاریخ معاصر تعدیل کند.

به رغم تلاش مؤلف در رعایت عینیت‌گرایی بخش‌های مهمی از زندگی سیاسی علی امینی در این کتاب غائب است و کتابی که می‌توانست در کنار زندگی سیاسی علی امینی، تصویر زنده پدر را از نگاه پسر بازآفرینی و ابعادی ناگفته از فردیت چهره انسانی او را بازسازی کند، از این بعد نیز پرهیز کرده است.

خانواده‌ای که علی امینی از آن برخاست و خانواده‌ای که او با آن وصلت کرد، در دیوان‌سالاری دوران قاجار و در دولت‌های پهلوی اول و دوم حضوری فعال داشته و در برخی گره‌گاه‌های مهم تاریخ معاصر ایران نقشی کارساز ایفا کردند.

علی امینی را می‌توان مهم‌ترین چهره این خانواده و آخرین چهره نسلی از دولتمردان ایرانی ارزیابی کرد که می‌کوشیدند تا در چارچوب قدرت سیاسی و در پرتو جلب حمایت شاهان مستبد و قدرت‌های مسلط خارجی برخی اصلاحات درون حکومتی را تحقق بخشند و ناکام شدند.

ایرج امینی، مؤلف کتاب بر بال بحران، در دانشگاه‌های تهران و جرج واشنگتن علوم سیاسی و اجتماعی آموخته، به سنت خانواده خود مشاغل دیوانی را بر عهده داشته و تا کنون کتاب‌هایی چون جمهوری اول تركيه و ناپلئون و ايران را ترجمه و تألیف کرده است.

درباره علی امینی آثار متعددی از دیدگاه‌ها و منظرهای گوناگون تألیف و از جمله خاطرات سیاسی او منتشر شده است. مؤلف بر بال بحران در نگارش کتاب خود از یادداشت‌های منتشر نشده پدر و اسناد موزه‌ «جان اف.‌ كندی» در بوستون، آرشيو ملی آمريكا در مريلند، اسناد وزارت خارجه‌ بریتانیا و فرانسه و اسناد كتابخانه‌ ملی و مركز اسناد انقلاب اسلامی بهره گرفته است.

نام علی امینی با قرارداد كنسرسيوم نفت گره خورده است که پس از شکست نهضت ملی کردن صنعت نفت و سقوط دولت مصدق در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ امضا شد اما مؤلف به این مبحث بحث‌انگیز و این مقطع مهم زندگی پدر نپرداخته و در باره فصل مهم دیگری از زندگی سیاسی علی امینی، مبارز او علیه جمهوری اسلامی در خارج از کشور، شاید به مصلحت انتشار کتاب در ایران، سکوت کرده است.

علی امینی در سال ۱۲۸۴ در تهران متولد شد. پدر او حاج محسن خان امین‌الدوله، داماد مظفرالدین شاه و از بزرگترین زمینداران ایران بود. جد پدری او علی خان امین‌الدوله، صدراعظم مظفرالدین شاه و نیای پدری او میرزا محمد خان مجدالملک سینکی، وزیر و منشی ناصرالدین شاه بود.

علی امینی با بتول وثوق، دختر حسن وثوق‌الدوله، صدراعظم دوران قاجار، عاقد قرارداد ۱۹۱۹ و براد قوام‌السطنه ازدواج کرد.

مادر علی امینی، شاهزاده فخرالدوله، دختر مظفرالدین شاه، از بلندآوازه‌ترین، باهوش‌ترین و تحصیل‌کرده‌ترین زنان ایران به دوران قاجار و پهلوی اول بود.

علی امینی پس از تحصیل در دارالفنون به فرانسه رفت و لیسانس و دکترای خود را در اقتصاد در این دیار به پایان رساند و رساله دکترای خود درباره انحصار در تجارت خارجی ايران نوشت.

پس از بازگشت به ایران به سرعت در دیوان سالاری قاجار به مناصب مهم دست یافت و از جمله در دولت قوام‌السطنه، معاون وزیر دارایی و رئیس هيئت اقتصادی ايران و آمريكا بود.

امینی در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی نماینده و در دولت‌های منصور و مصدق در سال‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ وزیر دارایی بود و سمت‌های چون سفیر ایران را در آمریکا بر عهده داشت.

امینی در سال ۱۳۳۹ به نخست‌وزیری رسید و برنامه اصلاحات ارضی و مبارزه با فساد سران نظامی و دولتی را در دستور کار خود قرار داد اما پهلوی دوم که از حمایت دولت وقت آمریکا از او و از روابط او با دولت آمریکا در هراس بود، امینی را پس از ۱۴ ماه نخست‌وزیری برکنار کرد و او به دلیل انتقاد از شیوه‌های استبدادی پهلوی دوم خانه‌نشین شد.

پهلوی دوم به دوران اوج‌گیری انقلاب اسلامی از علی امینی، که با بخشی از روحانیت شیعه رابطه داشت، برای نخست‌وزیری و خاموش کردن بحران دعوت کرد اما امینی به این دعوت پاسخ منفی داد.

علی امینی با پیروزی انقلاب اسلامی به خارج از کشور مهاجرت کرد و کوشید تا در مبارزه هواداران بازگشت سلطنت علیه جمهوری اسلامی نقشی مؤثر ایفا کند و در سال ۱۳۷۱ درگذشت.