فیلم «کلونازپام» از محمداسماعیل صالحی در بخش فیلمهای کوتاه شصت و دومین فستوال کن، بخش «شورت فیلم کرنر»، پذیرفته شده است و به نمایش درخواهد آمد. موضوع این فیلم درباره زندگی روزنامهنگاران بیکار شده ایرانی است که دچار مشکلات حاد و افسردگیهای بسیاری، پس از بیکاری و خانهنشینی میشوند.
کارگردان این فیلم چهار دقیقهای، دوربینش را به سمت زندگی یکی از همین روزنامهنگاران به نام نادر فتورهچی گرفته است که از روزنامهنگاران شاغل در روزنامههای اصلاحطلبی است که در چند سال اخیر تعطیل شدهاند. آقای فتورهچی در پنجاه و چهارمین برنامه جنگ فرهنگی، درباره چگونگی ساخت این فیلم توضیح داد.
رادیو فردا: آقای فتورهچی، چطور شد که کارگردان این فیلم به سراغ شما و این موضوع آمد؟
نادر فتورهچی: به دلیل آشنایی که من خارج از محیط کار روزنامه با ایشان داشتم و دوستی که بین ما وجود داشت به شکل کاملاً تصادفی در معرض شرایط زندگی روزمره من قرار گرفتند. و تحت شرایط پیش آمده متوجه شدند که من از اینکه بیکار و خانهنشین شدم از قرصهای اعصاب استفاده میکنم. همین مسئله دستمایه فیلم ایشان شد و تصمیم گرفتند در این مورد فیلم بسازند.
ایشان از دقایقی از زندگی روزانه من که مشغول خوردن قرص هستم . یا در حال خواندن کتاب یا نوشتن مطلب هستم فیلمبرداری کردند. فیلمهای گرفته شده بعد از چندین ماه ادیت و افکتگذاری به فستیوال کن ارسال شد و جزو ۱۴ فیلم ایرانی پذیرفته شده در کن است که در بخش فیلم کوتاه این جشنواره به نمایش درخواهد آمد.
اسم این فیلم، کلونازپام، هم گویا اشاره تلویحی به همین موضوع دارد. یعنی استرسهای روحی که بر روی شخصیت اصلی فیلم و یا اساساً بر جامعه روزنامهنگاری ما در شرایط فعلی است.
دقیقاً همین طور است. اسم فیلم از روی قرصی که من به عنوان داروی آرامبخش مصرف میکردم، انتخاب شد.
برای کسانی که شاید امکان دیدن این فیلم را نداشته باشند. اگر بخواهید روایتی از فیلم را نقل کنید که در عین حال بازتابی باشد از وضعیت روزنامهنگاران ایرانی در شرایط فعلی، چطور این وضعیت را ترسیم میکنید؟
فیلم مذکور، صامت و بدون موسیقی است. چند نکته و هشدار را طرح میکند. اولین نکتهای که به آن اشاره میکند توقیف بیش از ۱۲۰ روزنامه و نشریه از سال ۲۰۰۰ تا کنون در ایران است و بعد به این نکته اشاره میکند که بیش از دو هزار و ۵۰۰ تن از روزنامهنگاران چه در بخشهای فنی و چه در سایر بخشها، بر اساس آمارهای غیررسمی بیکار شدهاند.
فیلم به این نکته اشاره میکند که بر اساس آمار رسمی که سال گذشته منتشر شد چیزی حول و حوش ۸۴ درصد مراجعاتی که به اورژانس بیمارستانها انجام میشود منشأ عصبی دارد و در نهایت به این موضوع اشاره دارد که بیشترین عقوبتی که روزنامهنگاران ایرانی گرفتار آنند تأثیرات روانی ناشی از بیکاری، خودسانسوری و خانهنشینی است که با آن دست به گریبانند و این چیزی است که کمتر به آن پرداخته میشود. بیشتر به مقوله بازداشت روزنامهنگاران و یا ممنوعالقلم و یا ممنوعالخروج شدن آنان تا کنون پرداخته شده است.
کارگردان این فیلم چهار دقیقهای، دوربینش را به سمت زندگی یکی از همین روزنامهنگاران به نام نادر فتورهچی گرفته است که از روزنامهنگاران شاغل در روزنامههای اصلاحطلبی است که در چند سال اخیر تعطیل شدهاند. آقای فتورهچی در پنجاه و چهارمین برنامه جنگ فرهنگی، درباره چگونگی ساخت این فیلم توضیح داد.
رادیو فردا: آقای فتورهچی، چطور شد که کارگردان این فیلم به سراغ شما و این موضوع آمد؟
نادر فتورهچی: به دلیل آشنایی که من خارج از محیط کار روزنامه با ایشان داشتم و دوستی که بین ما وجود داشت به شکل کاملاً تصادفی در معرض شرایط زندگی روزمره من قرار گرفتند. و تحت شرایط پیش آمده متوجه شدند که من از اینکه بیکار و خانهنشین شدم از قرصهای اعصاب استفاده میکنم. همین مسئله دستمایه فیلم ایشان شد و تصمیم گرفتند در این مورد فیلم بسازند.
ایشان از دقایقی از زندگی روزانه من که مشغول خوردن قرص هستم . یا در حال خواندن کتاب یا نوشتن مطلب هستم فیلمبرداری کردند. فیلمهای گرفته شده بعد از چندین ماه ادیت و افکتگذاری به فستیوال کن ارسال شد و جزو ۱۴ فیلم ایرانی پذیرفته شده در کن است که در بخش فیلم کوتاه این جشنواره به نمایش درخواهد آمد.
اسم این فیلم، کلونازپام، هم گویا اشاره تلویحی به همین موضوع دارد. یعنی استرسهای روحی که بر روی شخصیت اصلی فیلم و یا اساساً بر جامعه روزنامهنگاری ما در شرایط فعلی است.
دقیقاً همین طور است. اسم فیلم از روی قرصی که من به عنوان داروی آرامبخش مصرف میکردم، انتخاب شد.
برای کسانی که شاید امکان دیدن این فیلم را نداشته باشند. اگر بخواهید روایتی از فیلم را نقل کنید که در عین حال بازتابی باشد از وضعیت روزنامهنگاران ایرانی در شرایط فعلی، چطور این وضعیت را ترسیم میکنید؟
فیلم مذکور، صامت و بدون موسیقی است. چند نکته و هشدار را طرح میکند. اولین نکتهای که به آن اشاره میکند توقیف بیش از ۱۲۰ روزنامه و نشریه از سال ۲۰۰۰ تا کنون در ایران است و بعد به این نکته اشاره میکند که بیش از دو هزار و ۵۰۰ تن از روزنامهنگاران چه در بخشهای فنی و چه در سایر بخشها، بر اساس آمارهای غیررسمی بیکار شدهاند.
فیلم به این نکته اشاره میکند که بر اساس آمار رسمی که سال گذشته منتشر شد چیزی حول و حوش ۸۴ درصد مراجعاتی که به اورژانس بیمارستانها انجام میشود منشأ عصبی دارد و در نهایت به این موضوع اشاره دارد که بیشترین عقوبتی که روزنامهنگاران ایرانی گرفتار آنند تأثیرات روانی ناشی از بیکاری، خودسانسوری و خانهنشینی است که با آن دست به گریبانند و این چیزی است که کمتر به آن پرداخته میشود. بیشتر به مقوله بازداشت روزنامهنگاران و یا ممنوعالقلم و یا ممنوعالخروج شدن آنان تا کنون پرداخته شده است.