توجه به ضعف‌های تئوریک برای پیشگیری از بحران‌های اقتصادی

  • جواد کوروشی
یکی از این پژوهشگران راما کنت، فیزیکدان و پژوهشگر ایرانی‌تبار است که از زاویه علم فیزیک بحران در بازارهای مالی را بررسی کرده است. آقای کنت پیش از آغاز کار خود در دانشگاه کلمبیا در مدرسه عالی پلی تکنیک پاریس، در دانشگاه سوربن پاریس، دانشگاه پرینستون و دانشگاه اوکازای ژاپن به تدریس و پژوهش اشتغال داشته است.

بخشی از نظرگاه‌های آقای کنت در زمینه بحران مالی جهانی، در آخرین شماره نشریه سیتی‌ژورنال و به قلم روزنامه‌نگار اقتصادی سرشناس جهان، گی سورمن منتشر شده است.

در مجله اقتصادی این هفته به سراغ آقای راما کنت، دانشیار دانشگاه کلمبیا و کامران دادخواه، استاد رشته اقتصاد در دانشگاه بوستون می‌رویم و نگاهی داریم به نظرگاه‌های وی.

  • رادیو فردا: آقای کنت، برای آغاز بحث ممکن است چکیده نظر خود را در چند جمله بفرمایید؟

راما کنت: رشته من مهندسی مالی است و موضوع آن مدلسازی کمی رفتار قیمت‌ها در بازارهای مالی است. برخلاف دیدگاه اقتصاد که سعی می‌کند رفتار قیمت‌ها، نرخ تبدیل ارز و قیمت اجناس را توضیح دهد و حرکت قیمت‌ها در بازارها را ارتباط دهد با عوامل اقتصادی که سبب نوسان قیمت‌های می‌شوند، دیدگاه مهندسی مالی یکسره متفات است.

در این رشته به جای اینکه سعی کنیم رفتار قیمت‌ها را توضیح دهیم و علتشان را پیدا کنیم، سعی می‌کنیم آنها را به روش آماری مدلسازی کنیم. یعنی اینکه قیمت‌ها چگونه نوسان پیدا می‌کنند...

  • یعنی درواقع بیشتر خود پدیده را بررسی می کنید تا علل آن.

راما کنت: بله. خود پدیده را مدلسازی کنیم و بعد سؤال می‌کنیم که اگر یک سرمایه‌گذار سهام بخرد و یک مقدار در ارز هم سرمایه‌گذاری کند، ریسک آن سرمایه‌گذار چقدر است و چگونه می‌تواند با خرید و فروش و انتخاب استراتژی، این ریسک را کمتر کند و بهینه‌سازی کند.

  • آقای دادخواه، شما این مقاله را خوانده‌اید و تاحدودی با نظرهای آقای کنت آشنا هستید، شما تا چه حد این نظرات را قبول دارید یا قابل نقد می‌دانید؟

کامران دادخواه: یکی از چیزهایی که گفته شده این است که اگر تمام افراد به دنبال منافع شخصی‌شان بروند، نتیجه‌ای که برای جامعه حاصل می‌شود بهترین نتیجه اجتماعی است. چنین حرفی در اقتصاد زده نشده است. صحبت بر سر این است که ما افراد را آزاد بگذاریم که آنطور که می‌خواهند تصمیم بگیرند یا فرضاً کسی مثل شوروی سابق یا مثل کوبا یا مثل ایران خودمان تاحدی، بنشیند و برای مردم تصمیم بگیرد.

جوابی که آدام اسمیت داده بوده و دیگران داده بودند و تا امروز هم بحث می‌شود، این است که وقتی افراد آزاد باشند، نتیجه بسیار بهتر است. مطلب دیگری که تعجب آور بود این است که چرا اقتصاددان‌ها پیش‌بینی نکرده بودند که چنین بحرانی خواهد آمد. واقعیت این است که اقتصاد سرمایه‌داری غیرمتمرکز، بالا و پایین‌ها را دارد.

این چیزها قابل پیش‌بینی نخواهند بود. این فروپاشی موتور اقتصادهای سرمایه‌داری است.

راما کنت: کاملا ً موافقم. اینکه خبرنگار نوشته بود که پیش‌بینی نکردن بحران اقتصادی را بهانه عیب‌جویی از علم اقتصاد مالی دانسته بود، کاملا ً اشتباه است. به خاطر اینکه مثل اینکه بگویید چون علم پزشکی یک اپیدمی را نمی‌تواند پیش‌بینی کند، علم بی‌خودی است. در مورد نکته دیگر، اگر شما در یک سیستم اقتصادی افراد را آزاد بگذارید که بهینه‌سازی منافع خودشان را انجام دهند، و محدودشان نکنید، این سیستم خودبه‌خود میل می‌کند به حالتی که در آن تعادل برقرار می‌شود.

ولی در بازار مالی، بحرانی که دیدیم نتیجه نبودن ضوابطی بود. مثلا ً به بانک‌های بزرگ اجازه داده شد سرمایه‌گذاری‌هایی کنند که ریسک‌ها به حدی بود که باعث ورشکستگی آن بانک‌ها شد. مسئله‌ای که در این مقاله مطرح شده بود این بود که طبیعتاً هر بانک یا مؤسسه سرمایه‌گذاری به فکر بهینه‌سازی منافع خودش است نه فکر کنترل ریسک سیستم مالی جهانی به طور کلی و این وظیفه بانک مرکزی است و نهادهایی که کارشان اینست که ریسک سیستم مالی جهانی را اندازه‌گیری و کنترل کنند.

  • اگر من درست فهیمده باشم، در این مقاله بحث این است که محدودیت‌های موجود خود باعث این بحران بودند.

راما کنت: نمی‌شود گفت این ضوابط باعث این بحران بودند. آن چیزی که در مقاله به آن اشاره کردیم این است که خیلی از این ضوابط سبب شدت بحران شدند. مثلاً یکی از ضوابطی که هست این است که هر بانکی باید یک سرمایه حداقلی داشته باشد که متناسب باشد با ریسک سبد سرمایه آن بانک...

  • ولی آقای کنت، در همین مقاله از قول شما آورده می شود که برای هدایت بازار مکانیسم‌های بازار را باید بشناسیم و در نتیجه احتیاج به یک برج مراقبت جهانی داریم. این آیا در تضاد با آن بحث نیست که محدودیتها خودشان می‌توانستند سبب بحران شوند؟

راما کنت: دو مسئله متفاوت است. اول اینکه یک نهادی داشته باشیم که اطلاعات را در مورد بازارهای مالی جهان جمع‌آوری کند. نتیجه جمع‌آوری اطلاعات در سطح جهانی، ضوابط بیشتر نیست. برای نمونه بانک لمن برادرز که در سپتامبر ۲۰۰۸ ورشکست شد، معاملات بزرگی با بانک‌های سراسر جهان داشت.

بانک‌های مرکزی آن کشورها دسترسی به داده‌ها مربوط به این بانک آمریکایی را نداشتند. نهادی نبود به این بانک‌ها بگوید که آثار ورشکستگی این بانک آمریکایی بر آنها چه خواهد بود. گام اول این است که این اطلاعات جمع‌آوری شود. اما برقراری ضوابط گام بعدی است که در سطح جهانی به این سادگی‌ها نخواهد بود.

کامران دادخواه: اگر خاطرتان باشد، آقای برنانکی هم صحبت این را کردند که موضوع ریسک را مورد بررسی قرار بدهند و کسی که ناظر بر این ریسک باشد این کار را انجام دهد. نکته دوم این است که اقتصاد در حال جهانی شدن است و بالمآل یا باید از طریق همکاری یا از راه‌های دیگر چنین ارتباطاتی برقرار شود. ولی وقتی به مسئله مقررات می‌رسیم، همچنانکه خود آقای کنت در سخنانشان اشاره داشتند، افراد را به حال خود گذاشتن وضع بهتری دارد.

اما نکته مهم این است که وقتی صحبت مقررات یا کنترل می‌شود، این مقررات «گذشته‌نگر» هستند. تا واقعه‌ای روی ندهد، برای آن نمی‌شود مقرراتی گذاشت.

وزیران اقتصادی کابینه دوم احمدی‌نژاد

این روزها مجلس شاهد بحث و بررسی در مورد رأی اعتماد به کابینه دوم محمود احمدی‌نژاد بود. گمانه‌زنی‌ها و جدل و گفت‌وگوها بر سر اعضای کابینه دهم، از زمان برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری روزبه‌روز بیشتر شد با این تفاوت که این درگیری‌ها بیشتر در درون اصولگرایان در جریان بود.

محمدرضا میرتاج الدینی، عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی، پس از نشست این فراکسیون با رئیس جمهور گفت که اعضای فراکسیون بر توانمندی، تعهد، تخصص، ولایتمداری و ساده زیستی افراد پیشنهادی برای حضور در کابینه تأکید داشتند. در این نشست که بیش از ۱۸۰ تن از اعضای فراکسیون شرکت داشتند، شماری از نمایندگان انتظارات خود را از کابینه مطرح کردند.

آقای احمدی‌نژاد نیز در آن زمان گفت که با نمایندگان همفکر و هم سو است. از سوی دیگر محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو هیئت رئیسه مجلس با اشاره به گفته‌های رئیس جمهور مبنی بر اینکه حضور جوانان در کابینه دهم زیاد خواهد بود، گفت که با حضور جوانان مخالفتی نیست، اما وزارتخانه جای کارآموزی نیست.

علی دینی ترکمانی، کارشناس اقتصادی در پاسخ به این پرسش ما که با توجه به خروج احتمالی بخشی از تکنوکرات‌های باسابقه جمهوری اسلامی از گردونه ساختار اداری، آقای احمدی‌نژاد با چه چالش‌هایی در زمینه کابینه تازه خود روبه‌رو خواهد بود، می‌گوید تجربه گذشته نشان داده که بسیاری از افراد دولت، تجربه لازم را نداشتند و عملاً یک دوره چهارساله تبدیل می‌شود به دوره تربیت مدیر در سطح بالا و فرصت‌ها از دست می‌رود. ناکارآیی اقتصادی در ایران به شدت بالاست.

به باور آقای دینی ترکمانی، ریشه مشکلات اقتصادی ایران به ناکارآیی سازمانی بر می‌گردد. از سوی دیگر اقتصاد ایران به دلیل نهادهای تودرتو ناتوان است از اینکه بتواند هماهنگی لازم را در حداقل میزانی که لازم است برقرار کند. در چنین بستری افرادی که توان لازم مدیریتی را نداشته باشند، این مشکلات را برجسته‌تر می‌کنند.

آقای ترکمانی می‌افزاید: «نکته مهم اینست که وقتی افراد جوان بر سر کار می آیند، ضد انگیزش‌ها در چنین فضایی قوی خواهد بود. وقتی گزینش مدیران بر مبنای ضوابط درستی نباشد، می‌تواند افراد شایسته‌ای را که در یک سازمان وجود دارد، دلسرد کند و انگیزه برای کارکردن را از دست بگیرد.»

آقای دینی ترکمانی ضمن انتقاد از وجود مشاوران جوان در دولت آقای احمدی‌نژاد می‌گوید مشاوران معمولاً در هر بخشی از افراد کارکشته و تجربه آزموده یا در مواردی از افراد نابغه و استثنایی برگزیده می‌شوند.

اما بسیاری از کارشناسان این بیم را دارند که بخشی از سرمایه انسانی کارآزموده و با تجربه ناگزیر از ترک ایران شوند. آیا این نگرانی ارزیابی پذیرفتنی و درستی است؟

علی دینی ترکمانی در این زمینه می‌گوید: «به طور کلی اگر در یک نظام اداری از نیروهای شایسته استفاده نشود، آن نیروها به این فکر می‌افتند که گزینه‌های دیگر را در نظر بگیرند و تن به مهاجرت می‌دهند، بخصوص اگر در جاهای دیگر پیشنهادهای خوبی به آنها بشود. موج سوم مهاجرت این نیروها در سال‌های اخیر آغاز شده و در میان مدت و درازمدت می‌تواند ضربه‌های جدی بر اقتصاد ایران بزند».