رژیمهایی نظیر چین، روسیه، ایران و ونزوئلا در سالهای اخیر حجم کمکهای خارجی خود را افزایش دادهاند. بخش اعظم این کمکها با اهداف سیاسی و یا به منظور توسعه حوزه نفوذ اقتصادی در کشورهای فقیر صورت میگیرد. اما ابعاد این کمکها و تاثیر آن تا چه حدی است؟ و آیا غرب باید در این مورد نگران باشد؟
هفتهنامه اکونومیست در شماره چهارم ژوئن با اشاره به مذاکرات دشوار بین دولت کنگو و صندوق بینالمللی پول برای کاهش بدهیهای خارجی این کشور به بررسی مختصات کمکهای اقتصادی کشورهایی پرداخته که از نگاه اکونومیست «رژیمهای اقتدارگرا» هستند.
«اکونومیست» توضیح میدهد که مشکل اصلی در مورد کاهش بدهیهای خارجی کنگو این است که این کشور حدود ۹ میلیارد دلار به چین بدهکار است. این یک نمونه از کمکهای خارجی کشورهای خود کامهای نظیر چین است که به این وسیه در پی گسترش نفوذ خارجی خود هستند.
در برخی موارد این کمکهای به صورت وامهای تجاری و یا کمکهای بلاعوض پرداخت میشوند ولی در اکثر موارد ترکیبی است از هر دو این اشکال. تحت تأثیر این موارد وضعیت کمکهای خارجی در دهه اخیر تغییر کرده تلاشهای غرب برای اهدای کمکهای هدفمند را با مشکل روبهرو ساخته و کشورهای دریافتکننده کمکهای خارجی را در موقعیتی قرار داده که میتوانند اهداکنندگان را به رقابت با یکدگیر وادار کنند.
اکونومیست یادآور میشود که اهدای کمک خارجی با هدف کسب نفوذ سیاسی و اقتصادی روش تازهای نیست در دوران جنگ سرد اتحاد شوروی سابق و آمریکا هر دو از این روش استفاده میکردند ولی به نظر میرسد که در دهه اخیر نیز جریان مشابهی در حال شکلگیری است.
هفته نامه اکونومیست به تحقیقاتی تکیه میکند که توسط یک مرکز پژوهشی در آمریکا به نام «فریدوم هاووس» (خانه آزادی) و «رادیو آزادی» انجام شده است و تحت عنوان «کمکهای اقتدارگرایان» میزان رشد و مختصات کمکهای خارجی کشورهایی نظیر چین، روسیه، ایران و ونزوئلا را بررسی کرده است.
به نظر میرسد که برنامه کمکهای خارجی دولت چین از همه فعالتر است. در سال ۲۰۰۷ رهبران این کشور اعلام کردند که حدود ۲۰ میلیارد دلار انواع کمکهای مالی را در اختیار کشورهای آفریقایی قرار خواهند داد (بدون آنکه شرایط و دوره زمانی آن مشخص شود). رئیس جمهور چین نیز در جریان سفر ماه فوریه خود به کشورهای آفریقایی وعده آن کشور برای بخشش بدهیهای خارجی و کمک مالی را تکرار کرد.
هفته نامه اکونومیست مینویسد طبق آمار بانک جهانی چین سالانه حدود دو میلیارد دلار به کشورهای آفریقایی کمک میکند که از میزان کمکهای بانک جهانی بیشتر است. دولت چین جزییات و ارقام کمکهای خارجی خود را منتشر نمیکند به همین خاطر تعیین رقم دقیق آن دشوار است. با این همه اکثر بررسیها نشان میدهد که دولت چین که خود زمانی دریافتکننده کمک خارجی بود اکنون در کنار کشورهایی مثل استرالیا و یا اسپانیا در ردیف اهداکنندگان کمکهای خارجی است.
به نوشته اکونومیست طی ۱۰ سال گذشته حجم کمکهای خارجی ونزوئلا نیز مثل چین در حال افزایش بوده است هر چند در حال حاضر رو به کاهش است.
یکی از مخالفان هوگو چاوز مدعی است که رهبر ونزوئلا از سال ۱۹۹۹ تاکنون حدود ۴۳ میلیارد دلار را صرف کمک و وامهای خارجی کرده است. ۱۷ میلیارد دلار از این رقم را میتوان کمک بلاعوض دانست از جمله دادن نفت ارزان به کوبا و انتقال پول نقد به بولیوی.
براساس گزارشی که توسط «فریدوم هاووس» و «رادیو آزادی» تهیه شده است برنامه فروش نفت ارزان ونزوئلا هر سال حدود ۱۰۷ میلیارد دلار است هر چند که تبلیغاتیترین بخش از کمکهای خارجی این کشور با عنوان سوخت گرمایی ارزان برای فقرای آمریکایی اخیراً لغو شده است.
هفتهنامه اکونومیست در مورد ایران و روسیه خاطر نشان میکند که کمکهای خارجی این کشورها پنهانیتر صورت میگیرد. یک مورد علنی آن کمک یک میلیارد دلاری ایران به شیعیان لنبان برای بازسازی مناطق مسکونی پس از جنگ سال ۲۰۰۶ با اسرائیل است. روسیه نیز در سال جاری دو میلیارد دلار به قرقیزستان کمک کرد درست پس از آنکه دولت قرقیزستان به حضور نیروهای آمریکایی در این کشور پایان داد.
به نوشته اکونومیست اگر حجم کمکهای اقتصادی رژیم عربستان سعودی، که به عنوان نمونه در سال ۲۰۰۷ حدود دو میلیارد دلار بوده است، را به این مجموعه بیافزاییم رقم کمکهای خارجی رژیمهای اقتدارگرا به ۱۰ میلیارد دلار در سال میرسد که این رقم چشمگیری است ولی به نسبت رقم کل کمکهای خارجی چندان تعیینکننده نیست چون فقط ۱۰ درصد از کل کمک خارجی کشورهای غربی و یا معادل کمکهای خارجی کشورهایی نظیر ژاپن و یا بریتانیا است.
اکونومیست معتقد است که اهمیت این کمکها در نحوه ارائه و اهداف آن است. رد شرایطی که طی دو دهه اخیر کشورهای غربی کوشیدهاند در مقابل اهدای کمک خارجی حدی از بهبود حکومتگری و قانونمداری را در کشورهای دریافت کننده تضمین کنند کشورهای مثل چین به دنبال چنین اهدافی نیستند.
بخش اعظم کمکهای خارجی رژیمهای اقتدارگرا اهداف سیاسی دارد. به عنوان مثال ایران به مناطق شیعهنشین عراق برق مجانی میدهد، ونزوئلا به کوبا یا بولیوی کمک مالی میدهد و در مورد چین نیز این کمکها یا به رژیمهای دوست ارائه میشوند و یا برای نفوذ اقتصادی در مناطق مورد استفاده قرار میگیرند که اقتصاد چین به مواد خام آن نیاز دارد.
اکونومیست در پایان اشاره میکند چون شرط اهدای چنین کمکهایی بهبود دمکراسی و وضع حکومت نیست قاعدتاً رژیمهای دیکتاتوری و فاسد در کشورهای فقیر از آن استقبال میکنند. گزارشی که توسط «فریدوم هاووس» و «رادیو آزادی» تهیه شده است هشدار میدهد که افزایش نفوذ رژیمهای اقتدارگرا از طریق اهدای کمکهای خارجی چالشی جدی برای غرب است، چالشی جدیتر از نقض معیارها و اصول اهدای کمک.
هفتهنامه اکونومیست در شماره چهارم ژوئن با اشاره به مذاکرات دشوار بین دولت کنگو و صندوق بینالمللی پول برای کاهش بدهیهای خارجی این کشور به بررسی مختصات کمکهای اقتصادی کشورهایی پرداخته که از نگاه اکونومیست «رژیمهای اقتدارگرا» هستند.
«اکونومیست» توضیح میدهد که مشکل اصلی در مورد کاهش بدهیهای خارجی کنگو این است که این کشور حدود ۹ میلیارد دلار به چین بدهکار است. این یک نمونه از کمکهای خارجی کشورهای خود کامهای نظیر چین است که به این وسیه در پی گسترش نفوذ خارجی خود هستند.
در برخی موارد این کمکهای به صورت وامهای تجاری و یا کمکهای بلاعوض پرداخت میشوند ولی در اکثر موارد ترکیبی است از هر دو این اشکال. تحت تأثیر این موارد وضعیت کمکهای خارجی در دهه اخیر تغییر کرده تلاشهای غرب برای اهدای کمکهای هدفمند را با مشکل روبهرو ساخته و کشورهای دریافتکننده کمکهای خارجی را در موقعیتی قرار داده که میتوانند اهداکنندگان را به رقابت با یکدگیر وادار کنند.
اکونومیست یادآور میشود که اهدای کمک خارجی با هدف کسب نفوذ سیاسی و اقتصادی روش تازهای نیست در دوران جنگ سرد اتحاد شوروی سابق و آمریکا هر دو از این روش استفاده میکردند ولی به نظر میرسد که در دهه اخیر نیز جریان مشابهی در حال شکلگیری است.
هفته نامه اکونومیست به تحقیقاتی تکیه میکند که توسط یک مرکز پژوهشی در آمریکا به نام «فریدوم هاووس» (خانه آزادی) و «رادیو آزادی» انجام شده است و تحت عنوان «کمکهای اقتدارگرایان» میزان رشد و مختصات کمکهای خارجی کشورهایی نظیر چین، روسیه، ایران و ونزوئلا را بررسی کرده است.
به نظر میرسد که برنامه کمکهای خارجی دولت چین از همه فعالتر است. در سال ۲۰۰۷ رهبران این کشور اعلام کردند که حدود ۲۰ میلیارد دلار انواع کمکهای مالی را در اختیار کشورهای آفریقایی قرار خواهند داد (بدون آنکه شرایط و دوره زمانی آن مشخص شود). رئیس جمهور چین نیز در جریان سفر ماه فوریه خود به کشورهای آفریقایی وعده آن کشور برای بخشش بدهیهای خارجی و کمک مالی را تکرار کرد.
هفته نامه اکونومیست مینویسد طبق آمار بانک جهانی چین سالانه حدود دو میلیارد دلار به کشورهای آفریقایی کمک میکند که از میزان کمکهای بانک جهانی بیشتر است. دولت چین جزییات و ارقام کمکهای خارجی خود را منتشر نمیکند به همین خاطر تعیین رقم دقیق آن دشوار است. با این همه اکثر بررسیها نشان میدهد که دولت چین که خود زمانی دریافتکننده کمک خارجی بود اکنون در کنار کشورهایی مثل استرالیا و یا اسپانیا در ردیف اهداکنندگان کمکهای خارجی است.
به نوشته اکونومیست طی ۱۰ سال گذشته حجم کمکهای خارجی ونزوئلا نیز مثل چین در حال افزایش بوده است هر چند در حال حاضر رو به کاهش است.
یکی از مخالفان هوگو چاوز مدعی است که رهبر ونزوئلا از سال ۱۹۹۹ تاکنون حدود ۴۳ میلیارد دلار را صرف کمک و وامهای خارجی کرده است. ۱۷ میلیارد دلار از این رقم را میتوان کمک بلاعوض دانست از جمله دادن نفت ارزان به کوبا و انتقال پول نقد به بولیوی.
براساس گزارشی که توسط «فریدوم هاووس» و «رادیو آزادی» تهیه شده است برنامه فروش نفت ارزان ونزوئلا هر سال حدود ۱۰۷ میلیارد دلار است هر چند که تبلیغاتیترین بخش از کمکهای خارجی این کشور با عنوان سوخت گرمایی ارزان برای فقرای آمریکایی اخیراً لغو شده است.
هفتهنامه اکونومیست در مورد ایران و روسیه خاطر نشان میکند که کمکهای خارجی این کشورها پنهانیتر صورت میگیرد. یک مورد علنی آن کمک یک میلیارد دلاری ایران به شیعیان لنبان برای بازسازی مناطق مسکونی پس از جنگ سال ۲۰۰۶ با اسرائیل است. روسیه نیز در سال جاری دو میلیارد دلار به قرقیزستان کمک کرد درست پس از آنکه دولت قرقیزستان به حضور نیروهای آمریکایی در این کشور پایان داد.
به نوشته اکونومیست اگر حجم کمکهای اقتصادی رژیم عربستان سعودی، که به عنوان نمونه در سال ۲۰۰۷ حدود دو میلیارد دلار بوده است، را به این مجموعه بیافزاییم رقم کمکهای خارجی رژیمهای اقتدارگرا به ۱۰ میلیارد دلار در سال میرسد که این رقم چشمگیری است ولی به نسبت رقم کل کمکهای خارجی چندان تعیینکننده نیست چون فقط ۱۰ درصد از کل کمک خارجی کشورهای غربی و یا معادل کمکهای خارجی کشورهایی نظیر ژاپن و یا بریتانیا است.
اکونومیست معتقد است که اهمیت این کمکها در نحوه ارائه و اهداف آن است. رد شرایطی که طی دو دهه اخیر کشورهای غربی کوشیدهاند در مقابل اهدای کمک خارجی حدی از بهبود حکومتگری و قانونمداری را در کشورهای دریافت کننده تضمین کنند کشورهای مثل چین به دنبال چنین اهدافی نیستند.
بخش اعظم کمکهای خارجی رژیمهای اقتدارگرا اهداف سیاسی دارد. به عنوان مثال ایران به مناطق شیعهنشین عراق برق مجانی میدهد، ونزوئلا به کوبا یا بولیوی کمک مالی میدهد و در مورد چین نیز این کمکها یا به رژیمهای دوست ارائه میشوند و یا برای نفوذ اقتصادی در مناطق مورد استفاده قرار میگیرند که اقتصاد چین به مواد خام آن نیاز دارد.
اکونومیست در پایان اشاره میکند چون شرط اهدای چنین کمکهایی بهبود دمکراسی و وضع حکومت نیست قاعدتاً رژیمهای دیکتاتوری و فاسد در کشورهای فقیر از آن استقبال میکنند. گزارشی که توسط «فریدوم هاووس» و «رادیو آزادی» تهیه شده است هشدار میدهد که افزایش نفوذ رژیمهای اقتدارگرا از طریق اهدای کمکهای خارجی چالشی جدی برای غرب است، چالشی جدیتر از نقض معیارها و اصول اهدای کمک.