محمدرضا اعلامی، کارگردان ۵۴ ساله ایرانی که در کارنامه خود فیلمهایی چون نقطه ضعف و افعی را دارد، پنجشنبه ششم خرداد ماه، بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت.
ظهور آقای اعلامی در عرصه سینماگری به دومین جشنواره فیلم فجر برمیگردد. زمانی که به عنوان کارگردانی جوان و تازهکار فیلم «نقطه ضعف» را ارائه کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
محمدرضا اعلامی که پیش از آن سابقه ساخت چند فیلم کوتاه را در سینما و تلویزیون داشت و البته در فیلم «خط قرمز» ساخته مسعود کیمیایی به عنوان دستیار در کنار او قرار گرفته بود، با کارگردانی «نقطعه ضعف» نوید تولد یک فیلمساز خوش ذوق را در سینمای پس از انقلاب ایران میداد.
«نقطه ضعف» که به اعتقاد بسیاری از منتقدان، یکی از فیلمهای مهم دهه ۶۰ سینمای ایران است، بر اساس داستانی با همین نام از آنتونیوس ساراماکیس ساخته شد. داستان ساراماکیس از فضایی به شدت سینمایی برخوردار بود و به خاطر موضوع انقلابیاش با سالهای اولیه انقلاب ایران همخوانی داشت.
فیلم داستان یک مبارز انقلابی بود که به همراه دو مأمور ساواک راهی یک سفر می شوند تا مواجههای با یکی از دوستان مرد انقلابی صورت بگیرد. مرد انقلابی در طول مسیر بر روی یکی از مأموران تأثیر میگذارد اما در نهایت توسط همان مأمور کشته میشود.
شاید دستیاری اعلامی در فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی، که آن هم در مورد زندگی یک مأمور ساواک بود، تأثیر زیادی بر انتخاب قصه «نقطه ضعف» برای ساخت اولین فیلم سینمایی توسط محمدرضا اعلامی داشت.
محمدرضا اعلامی پس از فیلم اولش دیگر نتوانست فیلمی همطراز «نقطه ضعف» بسازد و خاطره آن را تکرار کند؛ او به جرگه کارگردانانی پیوست که فیلم اولشان، بهترین اثر کارنامه سینماییشان است.
اعلامی در طول حدود ۲۰ سال فعالیتش در سینمای ایران، مسیر مشخصی را در سبک فیلمسازی در پیش نگرفت و مدام از این شاخه به آن شاخه پرید. او سه سال بعد از کار اولش، فیلم «ترنج» را ساخت که به هیچ وجه انتظاران را برآورده نکرد. او میخواست در سالهایی که سینمای موسوم به جشنوارهای مد شده بود، به صف فیلمسازان جشنوارهای بپیوندد اما در این امر ناکام ماند.
اعلامی یکسال بعد از «ترنج»، فیلم «شناسایی» را کارگردانی کرد. «شناسایی» حال و هوایی شبیه با «نقطه ضعف» داشت و اعلامی میخواست با این فیلم خاطره فیلم اولش را تکرار کند اما باز هم این اتفاق نیفتاد. حتی حضور محمدعلی سپانلو (که در سالهای قبل از انقلاب دو تجربه بازیگری در فیلمهای علی حاتمی و ناصر تقوایی داشت) در نقش اول مرد فیلم «شناسایی» کمکی به بهتر دیده شدن آن نکرد.
اعلامی بعد از «شناسایی»، به سراغ سینمای جنگ رفت و فیلم «عشق و مرگ» را با موضوعی مرتبط به جنگ ایران و عراق کارگردانی کرد.
وی که در اولین دهه فیلمسازیاش در سینمای ایران، بارها با شکست تجاری آثارش روبهرو شده بود، در سال ۷۲ خواست که نشان دهد فیلم پرفروش ساختن هم بلد است. او در این سال یکی از پر سر و صداترین فیلمهای آن سالهای سینمای ایران را با نام «افعی» کارگردانی کرد.
«افعی» که کپی ایرانی چند فیلم اکشن خارجی مانند «اولین خون» با بازی سیلوستر استالونه و «غارتگر» با بازی آرنولد بود، با استقبال بسیار بالای تماشاگران مواجه شد و عنوان دومین فیلم پرفروش در تهران و پرفروش ترین فیلم شهرستانها را به خود اختصاص داد.
موفقیت «افعی» به حدی بود که تا چندین سال بعد فیلمهایی با همین سر و شکل و البته با حضور جمشید هاشمپور در نقشهایی مشابه با همان نقشش در فیلم اعلامی، ساخته شدند.
اعلامی بعد از موفقیت تجاری «افعی» و برخلاف تصوراتی که مبنی بر پرکار شدنش در سینما میشد، چند سالی فیلم نساخت. او در سال ۷۶ با ساخت فیلم – مجموعه «آن سوی آینه» خواست تا به سمت سینمای هنری چرخشی داشته باشد اما ناموفق بود.
فیلمهای بعدی اعلامی مانند آشوبگران (فیلمی اکشن با حضور بازیگران هندی)، ساقی(فیلمی جوانانه مطابق سلیقه روز) و رازها (فیلمی در ژانر وحشت) همگی آثاری ناموفق از آب در آمدند که نه از سوی منتقدان پسندیده شدند و نه مردم از آنها استقبال کردند.
محمدرضا اعلامی در سالهای اخیر قصد داشت فیلم «ماشاالله خان در بارگاه هارونالرشيد» را براساس داستان معروف ایرج پزشکزاد جلوی دوربین ببرد. او که پروانه ساخت این فیلم را هم دریافت کرده بود، بیش از یکسال از وقتش را صرف بستن قرارداد با بازیگران دلخواهش کرد اما هرگز موفق به انجام این کار نشد.