تهران و برخی از شهرهای ایران روز پنجشنبه هشتم مرداد، شاهد تجمعهای اعتراضی به مناسبت چهلم کشتهشدگان رویدادهای پس از انتخابات ریاست چمهوری بودند.
در کنار گزارشهای مربوط به تجمع در بهشت زهرا، درگیریهایی بین معترضان و نیروهای ضد شورش در نقاط مرکزی تهران رخ داد و در عین حال، برخی از گزارشها حاکی از برگزاری تجمعهایی در شهرهایی چون اصفهان، مشهد، شیراز، اهواز، رشت، اراک و ارومیه است.
تظاهرات در این شهرها در شرایطی صورت گرفت که در هفتههای اخیر، گزارشهایی از برگزاری تظاهرات در اکثر این شهرها انتشار نیافته بود.
مهدی فتاپور، عضو شورای مرکزی اتحاد جمهوریخواهان ایران در آلمان، درباره گسترش تظاهرات از تهران به شهرهای دیگر ایران، به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.
رادیو فردا: آقای فتاپور، علت اینکه تا پیش از این بیشتر در تهران شاهد حرکتهای اعتراضی بودیم چیست؟
مهدی فتاپور: اين يک واقعيت است که جنبشها هميشه گستردهترين حالت خود را درتهران داشتهاند. از گذشته که نگاه کنيد، از جريان ملی شدن صنعت نفت و جريان انقلاب تا امروز هميشه تهران مرکزيت داشته و دليل آن روشن است؛ زيرا جمعيت تهران بسيار بيشتر از ساير شهرها است، تمام مراکز اداری و دولتی در تهران است، تصميمگيریهای سياسی در تهران صورت میگيرد و بخش عمده احزاب و فعالان سياسی نيز در تهران هستند.
در شهرستانها به خصوص شهرهای کوچک، ايجاد چنين شکل جنبشی دشواریهای زيادی دارد. در شهرهای کوچک همه يکديگر را میشناسند و خيلی از پاسداران و چماق به دستها ممکن است تظاهرکنندگان را بشناسند و طبعاً دستگيری و اذيت کردن آنها راحتتر است، بنابراين تظاهرات در شهرهای کوچک با دشواری بيشتری همراه است.
ولی میبينيم که اين تظاهرات گسترش پيدا کرده و به شهرهای ديگر هم کشيده است. اين نکته بسيار مهمی است و نشان میدهد روحيه مردم آن قدر بالا است که در شهرهای ديگری به جز تهران هم حرکت گسترش میيابد و ما به طور قطع در آينده شاهد حرکتهای وسيعتری خواهيم بود.
در ضمن در تهران هم در محلاتی که قبلاً تظاهرات برپا نمیشد، اين بار تظاهرات انجام شده و نشان میدهد به رغم تبليغات صورت گرفته توسط مسئولان رژيم که اعتراضات دارد خاموش میشود و همچنين تلاشهايی برای ايجاد ترس و طرح اين که برخی از بازداشتشدگان محاکمه خواهند شد و محکوميتهای سنگين خواهند گرفت، چنين ترسی در مردم رشد نکرده است.
فکر میکنيد گسترش تظاهرات از تهران به شهرهای ديگر چه تأثيری بر معترضين و چه تأثيری بر حاکميت خواهد داشت؟
حاکميت وانمود میکند با همين روش و سياستی که تا امروز پيش گرفته میتواند اين جريان را کنترل کند، ولی خودشان هم میدانند وضعيت جنبش طوری است که با اعمال فشار و سرکوب چيزی حل نمیشود.
اين حرکت نشان داد هر بار اوضاع میتواند ابعاد گستردهتری پيدا کند و گسترش تظاهرات از تهران به شهرهای ديگر و گسترش به محلههايی که قبلاً تظاهرات انجام نمیشد، نشان میدهد نه تنها اعتراضات افت نکرده بلکه گستردهتر شده است.
مردم اميد و روحيه دارند و اين شرايط در حرکتهای بعدی انعکاس خواهد داشت و اين حرکتها به صورت موجی تداوم خواهد يافت. در انقلاب بهمن هم وضعيت به همين شکل بود و هميشه در مبارزات اين طور بوده که تظاهرات انجام میشود سپس مدتی جو آرام شده و بعد دوباره تظاهراتی که ابعاد گستردهتری دارد برپا خواهد شد و با سرکوب نمیتوان مسئله را حل کرد.
در هفتههای اخير شاهد اين هستيم که تضادها در داخل حاکميت و ميان اصولگرايان تشديد شده است. فکر میکنيد برآيند اين تضادها در ميان اصولگرايان در ميان نيروهای لباس شخصی، بسيج، سپاه و نيروی انتظامی چه خواهد بود؟
اينها نشان میدهد که بحران نه فقط در رابطه بين مردم و حاکميت وجود دارد، بلکه بين خود اصولگرايان هم انعکاس پيدا کرده است.
تداوم چنين اعتراضاتی به طور قطع در نيروهای بسيج منعکس میشود، چون تظاهرکنندگان اقوام و خويشان اين آدمها هستند و بعد از مدتی اين نيروها دچار بحران خواهند شد و تداوم وضعيت حکومت به اين صورت در درازمدت امکانپذير نيست.
در کنار گزارشهای مربوط به تجمع در بهشت زهرا، درگیریهایی بین معترضان و نیروهای ضد شورش در نقاط مرکزی تهران رخ داد و در عین حال، برخی از گزارشها حاکی از برگزاری تجمعهایی در شهرهایی چون اصفهان، مشهد، شیراز، اهواز، رشت، اراک و ارومیه است.
تظاهرات در این شهرها در شرایطی صورت گرفت که در هفتههای اخیر، گزارشهایی از برگزاری تظاهرات در اکثر این شهرها انتشار نیافته بود.
مهدی فتاپور، عضو شورای مرکزی اتحاد جمهوریخواهان ایران در آلمان، درباره گسترش تظاهرات از تهران به شهرهای دیگر ایران، به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.
رادیو فردا: آقای فتاپور، علت اینکه تا پیش از این بیشتر در تهران شاهد حرکتهای اعتراضی بودیم چیست؟
مهدی فتاپور: اين يک واقعيت است که جنبشها هميشه گستردهترين حالت خود را درتهران داشتهاند. از گذشته که نگاه کنيد، از جريان ملی شدن صنعت نفت و جريان انقلاب تا امروز هميشه تهران مرکزيت داشته و دليل آن روشن است؛ زيرا جمعيت تهران بسيار بيشتر از ساير شهرها است، تمام مراکز اداری و دولتی در تهران است، تصميمگيریهای سياسی در تهران صورت میگيرد و بخش عمده احزاب و فعالان سياسی نيز در تهران هستند.
در شهرستانها به خصوص شهرهای کوچک، ايجاد چنين شکل جنبشی دشواریهای زيادی دارد. در شهرهای کوچک همه يکديگر را میشناسند و خيلی از پاسداران و چماق به دستها ممکن است تظاهرکنندگان را بشناسند و طبعاً دستگيری و اذيت کردن آنها راحتتر است، بنابراين تظاهرات در شهرهای کوچک با دشواری بيشتری همراه است.
ولی میبينيم که اين تظاهرات گسترش پيدا کرده و به شهرهای ديگر هم کشيده است. اين نکته بسيار مهمی است و نشان میدهد روحيه مردم آن قدر بالا است که در شهرهای ديگری به جز تهران هم حرکت گسترش میيابد و ما به طور قطع در آينده شاهد حرکتهای وسيعتری خواهيم بود.
در ضمن در تهران هم در محلاتی که قبلاً تظاهرات برپا نمیشد، اين بار تظاهرات انجام شده و نشان میدهد به رغم تبليغات صورت گرفته توسط مسئولان رژيم که اعتراضات دارد خاموش میشود و همچنين تلاشهايی برای ايجاد ترس و طرح اين که برخی از بازداشتشدگان محاکمه خواهند شد و محکوميتهای سنگين خواهند گرفت، چنين ترسی در مردم رشد نکرده است.
فکر میکنيد گسترش تظاهرات از تهران به شهرهای ديگر چه تأثيری بر معترضين و چه تأثيری بر حاکميت خواهد داشت؟
حاکميت وانمود میکند با همين روش و سياستی که تا امروز پيش گرفته میتواند اين جريان را کنترل کند، ولی خودشان هم میدانند وضعيت جنبش طوری است که با اعمال فشار و سرکوب چيزی حل نمیشود.
اين حرکت نشان داد هر بار اوضاع میتواند ابعاد گستردهتری پيدا کند و گسترش تظاهرات از تهران به شهرهای ديگر و گسترش به محلههايی که قبلاً تظاهرات انجام نمیشد، نشان میدهد نه تنها اعتراضات افت نکرده بلکه گستردهتر شده است.
مردم اميد و روحيه دارند و اين شرايط در حرکتهای بعدی انعکاس خواهد داشت و اين حرکتها به صورت موجی تداوم خواهد يافت. در انقلاب بهمن هم وضعيت به همين شکل بود و هميشه در مبارزات اين طور بوده که تظاهرات انجام میشود سپس مدتی جو آرام شده و بعد دوباره تظاهراتی که ابعاد گستردهتری دارد برپا خواهد شد و با سرکوب نمیتوان مسئله را حل کرد.
در هفتههای اخير شاهد اين هستيم که تضادها در داخل حاکميت و ميان اصولگرايان تشديد شده است. فکر میکنيد برآيند اين تضادها در ميان اصولگرايان در ميان نيروهای لباس شخصی، بسيج، سپاه و نيروی انتظامی چه خواهد بود؟
اينها نشان میدهد که بحران نه فقط در رابطه بين مردم و حاکميت وجود دارد، بلکه بين خود اصولگرايان هم انعکاس پيدا کرده است.
تداوم چنين اعتراضاتی به طور قطع در نيروهای بسيج منعکس میشود، چون تظاهرکنندگان اقوام و خويشان اين آدمها هستند و بعد از مدتی اين نيروها دچار بحران خواهند شد و تداوم وضعيت حکومت به اين صورت در درازمدت امکانپذير نيست.