فرد هالیدی: جمهوری اسلامی در ضدیت با مدرنیسم شکل گرفته است

فرد هالیدی، استاد روابط بین‌الملل و کارشناس مسائل خاورمیانه

امسال بیستمین سال فروپاشی نظام‌های کمونیستی در شوروی سابق و متعاقب آن کشورهای اروپای شرقی است. فرد هالیدی استاد روابط بین‌الملل و کارشناس مسائل خاورمیانه در مقاله‌ای در نشریه اینترنتی «اوپن دموکراسی» تحت عنوان «کمونیسم چه بود» به بررسی میراث این نظام ایدئولوژیک و توتالیتر می‌پردازد.

فرد هاليدی در مقاله خود به مسايلی در نظام کمونيستی شوروی و اقمارش اشاره می‌کند که خاص اين جوامع هستند، اما در کنار آن به مسايل عامی اشاره دارد و می‌گويد تمام نظام‌های ايدئولوژيک و توتاليتر در آن شريک هستند.

آقای هالیدی در گفت‌وگو با رادیو فردا در پاسخ به سؤالی در مورد شباهت‌های نظام جمهوری اسلامی با کمونیسم می‌گويد: «ايدئولوژی اسلامی خمينی و اسامه بن لادن مفاهيم مهمی را از کمونيسم به عاريت گرفته‌اند و در برخی موارد کاملاً آگاهانه اين کار را انجام داده‌اند؛ مفاهيمی چون انقلاب خشونت‌آميز از سوی پيشتازان ايدئولوژی برای به وجود آوردن دنيايی جديد، ترغيب احساسات ضدغربی يا ضد امپرياليستی، خواست تغيير ساخت‌های اجتماعی از طريق تغيير نظام آموزشی، وضعيت زنان و غيره».

فرد هاليدی می‌افزايد: «اگر به جمهوری اسلامی نگاه کنيد می‌بينيد آنگونه که ديپلمات‌هايشان را تعليم می‌دهند يا رسانه‌ها را در دست می‌گيرند و حتی آن طور که محاکمات نمايشی ترتيب می‌دهند و دستگيرشدگان را وادار به دروغ گفتن می‌کنند، همه اينها از نظام‌های کمونيستی عاريه گرفته شده است. من فکر می‌کنم به همان دليلی که نظام شوروی موفق نشد، نظام ايدئولوژيک اسلامی نيز موفق نخواهد شد«.

اما فرد هاليدی همان طور که در مقاله‌اش ظهور کمونيسم را واکنشی به نابرابری‌های نظام سرمايه‌داری می‌داند، معتقد است در مورد جمهوری اسلامی نيز وضعيت جامعه ايران در زمان انقلاب و موقعيت آن در جهان شرايطی را به وجود آورد که خيلی‌ها به آن اعتقاد پيدا کردند. به همين دليل نمی‌توان جمهوری اسلامی را فقط يک اشتباه دانست، بلکه اين نظام حاصل احساس نياز برای به وجود آوردن تغيير و جهانی متفاوت بود.

فرد هاليدی در مقاله خود مطرح می‌کند که کمونيسم مانند ليبراسيم حاصل مدرنيسم و دنيای مدرن بود، اما جمهوری اسلامی درست عکس آن و در ضديت با مدرنيسم شکل گرفت.

وی در پاسخ به اين سؤال که آيا اين تفاوت فقط ظاهری است، می‌گويد: «انقلاب اسلامی به اين دليل رخ نداد که ايران جامعه‌ای سنتی بود. شما نمی‌توانستيد در زمان آقا محمدخان يا فتحعلی شاه و يا حتی در زمان انقلاب مشروطه، جمهوری اسلامی را برقرار کنيد. يکی از دلايلی که انقلاب اسلامی رخ داد آن بود که ايران داشت به جامعه‌ای مدرن تبديل می‌شد، با تمام بحران‌هايی که جوامع مدرن با آن روبه‌رو هستند. به عبارت ديگر انقلاب اسلامی مانند انقلاب کمونيستی ارتباط مستقيم به پديده مدرنيسم و بحران مدرنيسم دارد، اما راه حل و پاسخی که جمهوری اسلامی برای اين بحران داشت پاسخی غلط بود».

وی با تأکيد بر اين مسئله که مهم‌ترين وجه تشابه نظام کمونيستی و جمهوری اسلامی آن است که هر دو گور خود را می‌کنند، می‌افزايد: «کمونيسم موفق نشد، چون مردم با سواد شدند و چشم جامعه به جهان باز شد و به همين دليل شرايطی به وجود آمد که مردم از ايده‌ها و حرف‌های انقلابی خسته شدند. اکنون همين اتفاق در ايران رخ داده است و امروز ايران جامعه‌ای به مراتب با سوادتر و آگاه‌تر از ۳۰ سال پيش است، زنان به خواست‌های خود آگاهند و جوانان با جهان در ارتباط، مردم ايران از جمهوری اسلامی خسته‌اند و خواهان تغيير اين نظام هستند ولی اين تغيير به اين آسانی نيست».

فرد هاليدی در مقاله خود نتيجه می‌گيرد اگرچه کمونيسم شکست خورد، اما ميراث مثبتی از خود به جا گذاشت و جامعه سرمايه‌داری را مدرنيزه و متعادل کرد.

وی در پاسخ اين سؤال که جمهوری اسلامی چه ميراث مثبتی از خود به جا خواهد گذاشت، می‌گويد: «بزرگترين دستاورد جمهوری اسلامی آن خواهد بود که سياست اسلامی را بی‌اعتبار کند و تصور تشکيل نظام اسلامی را به عنوان جانشين از اعتبار بيندازد. کافی است به تظاهرات اخير درايران نگاه کنيد، مردم آزادی‌های فردی و اجتماعی می‌خواهند، رسانه‌های آزاد و تلويزيون آزاد می‌خواهند و دوست دارند بخشی از جهان مدرن باشد. اما بحران کنونی ايران آن است که عده‌ای خواهان اين تغيير نيستند و فعلاً اسلحه و قدرت در دست آنها است».