آیتالله خامنهای رهبر ایران در آستانه سیامین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، در سخنانی بار دیگر آمریکا را به تهدید و توطئه «بر ضد ملت ایران و نظام اسلامی» متهم کرد.
اهمیت سخنان امسال آیتالله خامنهای از آن روست که در آمریکا و با روی کار آمدن دولت باراک اوباما در زمیتان سال گذشته، رویکر تازهای نسبت به تقدم دیپلماسی بر اعمالی تحریم و فشار بر ایران شکل گرفته بود و از آن زمان تحرکات تازهای میان دو طرف دیده میشد.
از جمله این تحرکات ارسال پیام تبریک محمود احمدینژاد به باراک اوباما پس از انتخاب به ریاست جمهوری آمریکا و همچنین ارسال پیام نوروزی باراک اوباما خطاب به مردم ایران در نوروز ۸۸ بود.
ایران و آمریکا همچنین در سال ۸۸ برای نخستین بار مستقیماً بر سر پرونده هستهای ایران با هم گفتوگو کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ روابط ایران و آمریکا ابتدا به سردی گرایید و سپس به طور کامل قطع شد. اکنون سی سال است که دو کشور هیچ گونه رابطه رسمی دیپلماتیک ندارد. مقامهای جمهوری اسلامی برای توجیه سیاستهای ضدآمریکایی خود به مواردی همچون دست داشتن آمریکا در کودتا علیه دولت ملی مصدق و نیز حمایت از دولت شاه اشاره می کنند.
اکنون خالی از فایده نیست که با توجه به رویدادهای اخیر در روابط آمریکا و ایران مروری بر روابط میان دو کشور از سال ۱۹۵۳ تا کنون داشته باشیم.
۱۹۵۳: یک کودتا
در ماه اوت سال ۱۹۵۳ سازمان جاسوسی آمریکا به کودتاگران برای سرنگونی دولت ملی و دمکراتیک محمد مصدق نخست وزیر وقت ایران و به قدرت رساندن دوباره محمد رضا پهلوی شاهنشاه ایران کمک کرد.
از آنجایی که مقامهای آمریکایی در آن زمان تصور می کردند، محمد مصدق نخست وزیر ایران به سوی کمونیسم متمایل شده است، از انگلستان در مقابله با سیاستهای مصدق که برای ملی کردن صنعت نفت ایران تلاش میکرد، حمایت کردند. در آن زمان صنعت نفت ایران در کنترل بریتانیا قرار داشت.
بدین ترتیب پس از افول امپراتوری بریتانیا، ایالات متحده در نگاه بسیاری از ایرانیان به نماد امپریالیسم غربی تبدیل شد.
۱۹۷۲: تثبیت روابط
دیدار ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا از ایران در سال ۱۹۷۲ روابط استراتژیک و بسیار نزدیک میان ایران و ایالات متحده را تثبیت کرد. اما در عین حال هر روز که میگذشت بر قدرت مخالفان شاه که رهبری آنها را آیتالله خمینی روحانی تبعیدی برعهده داشت، افزوده میشد.
۱۹۷۹: اشغال سفارت آمریکا و قطع روابط
محمد رضا پهلوی شاهنشاه ایران در ژانویه ۱۹۷۹، به دنبال زد و خوردهای خونین میان مخالفان و نیروهای نظامی، کشور را ترک کرد. کمتر از یک ماه بعد آیت الله خمینی پیروزمندانه به ایران بازگشت تا مهر تأییدی بر پیروزی انقلابی بزند که مهمترین شعار آن «مرگ بر آمریکا» بود.
در نوامبر سال ۱۹۷۹ گروهی از دانشجویان ایران سفارت آمریکا در تهران را اشغال کرده و ۹۰ نفر را به گروگان گرفتند. آنها ۵۲ تن از گروگانها را ۴۴۴ روز در اسارت نگاه داشتند. به دنبال این واقعه ایالات متحده در سال ۱۹۸۰ روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد.
۱۹۸۶: یک معامله تسلیحاتی
رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در ۱۹۸۶ اجازه انجام یک معامله تسلیحاتی محرمانه با ایران را صادر کرد. این اقدام رئیس جمهور به منزله نقض تحریمهای ایران محسوب میشد.
فروش اسلحه به ایران با این هدف صورت گرفت، که این کشور با توجه به نفوذ خود در میان گروههای شبه نظامی شیعه در لبنان به آزادی شهروندان آمریکایی که توسط این گروهها به گروگان گرفته شده بودند، کمک کند و پولهای حاصل از فروش اسلحه به ایران نیز به صورت محرمانه در اختیار شبه نظامیان کنترا در نیکاراگوئه قرار گرفت.
در این زمان ایران درگیر جنگ با عراق به رهبری صدام حسین بود. در این جنگ آمریکا به طور روزافزونی از عراق حمایت میکرد.
۱۹۹۷: به قدرت رسیدن اصلاحطلبان
رأیدهندگان ایرانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری محمد خاتمی نامزد اصلاحطلب را روانه کاخ ریاست جمهوری کردند. آقای خاتمی طراح ایده «گفتوگوی فرهنگها وتمدنها» بود و در دوران ریاست جمهوری وی گروهی از جوانان ایرانی برای قربانیان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر در تهران مراسم یادبود برگزار کردند.
پس از حملات یازده سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان برای سرنگون ساختن حکومت طالبان که به اسامه بن لادن رئیس سازمان تروریستی القاعده پناه داده بود، ایران برای حمایت از آمریکا در این جنگ اعلام آمادگی کرد.
ایران همچنین به موفقیت یک کنفرانس بینالمللی درباره آینده افغانستان کمک شایان توجهی کرد. با این همه در ژانویه سال ۲۰۰۲ جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا ایران را بخشی از محور شرارت معرفی کرده و این کشور را به تلاش برای تولید سلاحهای هستهای متهم کرد.
۲۰۰۳: حمله به عراق
حمله به عراق به رهبری آمریکا سقوط صدام حسین، به عنوان یکی از دشمنان دیرین ایران و روی کار آمدن شیعیان نزدیک به این کشور را در عراق به دنبال داشت.
پس از آن که عراق دچار هرج و مرج شد و دامنه درگیری میان گروههای مختلف قومی و مذهبی در این کشور بالا گرفت، ایالت متحده ایران را به حمایت مالی و تسلیحاتی و نیز آموزش ستیزهجویان شیعه متهم کرد که به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق حمله می کردند.
ایران این ادعاها را تکذیب و از حضور سربازان آمریکایی در عراق به عنوان عامل بروز خشونتها یاد میکرد.
۲۰۰۸: تنش هستهای
ایالت متحده آمریکا در سالهای اخیر برای تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران به خاطر برنامه هستهای این کشور تلاش کرده است. در ماه مارس شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب سومین قطعنامه در این زمینه تحریمهای ایران را تشدید کرد.
ایران میگوید برنامه هستهای این کشور قانونی و صلحآمیز است و تنها با هدف تولید برق دنبال میشود. با این حال این کشور تاکنون نتوانسته است جامعه جهانی را در این مورد متقاعد ساخته و اعتماد جهانیان را نسبت به برنامه هستهای خود جلب کند.
از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران در سال ۲۰۰۵ تنش میان ایالات متحده آمریکا و ایران روز به روز تشدید شده است، چرا که رئیس جمهور جدید ایران ضمن انتقاد شدید از غرب، در باره واقعه کشتار یهودیان در جریان جنگ جهانی دوم ابراز تردید کرده و خواستار محو اسراییل از نقشه جغرافی شده است.
با این حال، در تحولی غیرمنتظره در اواخر سال ۲۰۰۷ سرویسهای اطلاعاتی آمریکا با انتشار گزارشی در باره برنامه هستهای ایران اعلام کردند، این کشور برنامه هستهای نظامی خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است.
۲۰۰۹: یک دولت جدید
باراک اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا در ماه ژانویه در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد، چنانچه ایران مشت خود را باز کند، ایالات متحده حاضر است دست دوستی به سوی این کشور بگشاید.
احمدی نژاد در واکنش به این اظهارات اوباما گفت، ایران آماده گفتوگو است. رئیس جمهور ایران در عین حال خوستار تغییرات بنیادین در سیاستهای آمریکا شد.
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در ماه مارس اعلام کرد، ایالات متحده در نظر دارد، از ایران برای شرکت در یک کنفرانس بینالمللی درباره افغانستان دعوت کند.
رئیس جمهور آمریکا نیز در یک پیام ویدئویی خطاب به رهبران و مردم ایران از تعهد دولتش به دیپلماسی برای حل و فصل مسایل و مشکلات موجود میان دو کشور و برقراری روابطی سازنده با ایران سخن گفت.
ایران در واکنش به پیام باراک اوباما اعلام میکند، آمریکا باید سیاستهای خود را در قبال ایران به طور بنیادین تغییر داده و اشتباههای پیشین خود را اصلاح کند.
مهمترین عرصههای رویارویی ایران و آمریکا
ایران و آمریکا در ارتباط با بسیاری از موضوعات بینالمللی و منطقهای دارای منافع مشترکی هستند، هر چند دو کشور سیاستهای مختلفی را برای تأمین منافع خود دنبال میکنند. از مهمترین عرصههایی که دو کشور در آن منافع مشترکی را دنبال کرده و یا در مقابل هم صفآرایی کردهاند، موارد زیر هستند.
افغانستان
ایران و آمریکا برای گسترش نفوذ خود در افغانستان با هم رقابت میکنند. اما هر دو کشور مخالف طالبان سنی و تندرو هستند و از دولت حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان حمایت کرده و به دنبال ثبات در این کشور هستند.
ایران و آمریکا در زمینه بازسازی افغانستان و همینطور پایان دادن به قاچاق مواد مخدر در این کشور اهداف مشترکی را دنبال میکنند.
با این حال فرمانده آمریکایی نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان ایران را به حمایت از طالبان و دست داشتن در قاچاق مواد مخدر در افغانستان متهم کرده بود.
ایران این اتهامها را رد میکند و حتی با ایده همکاری با اعضای میانهرو طالبان که از سوی آمریکا مطرح شده است، نیز مخالفت میکند.
در سال ۲۰۰۱ به دنبال حمله آمریکا به افغانستان ایران در سرنگونی طالبان و استقرار دولت جدید در این کشور با ایالات متحده همکاری کرده بود.
عراق
عراق از مهمترین صحنههای رقابت میان ایران و آمریکا به شمار می آید. ایران نگران حضور نظامی آمریکا در عراق است و آمریکا نیز مصمم است که از افتادن عراق به دامن ایران جلوگیری کند.
در عین حال که دو کشور در ایجاد ثبات در عراق، حفظ تمامیت ارضی این کشور و نیز پایان بخشیدن به درگیریهای قومی و مذهبی در عراق منافع مشترکی دارند.
هر دو کشور از برگزاری انتخابات آزاد در عراق حمایت میکنند، هر چند ایران به انتخابات به عنوان راهی برای افزایش نفوذ گروههای شیعه طرفدار خود در این کشور مینگرد.
بنیادگرایی اسلامی
سازمان تروریسیتی القاعده و گروه طالبان دشمنان مشترک ایالات متحده آمریکا و ایران به شمار میآیند. هر دو گروه از جمله گروههای جهادی سنی هستند که با ایران شیعی و نیز غرب دشمن هستند.
هر چند ایران از گروههای اسلامگرا که با اسراییل مبارزه میکنند، حمایت میکند. از جمله این گروهها میتوان به حزب الله لبنان و گروه سنی حماس در سرزمینهای فلسطینی اشاره کرد.
ایران این گروهها را جنبشهای مقاومت مشروع میداند در حالی که از نظر ایالات متحده این گروهها سازمانهای تروریستی هستند و بدینترتیب ایران بزرگترین کشور حامی تروریست تلقی میشود.
فعالیتهای هستهای
موضوع فعالیتهای هستهای ایران تنها عرصهای است که ایالات متحده آمریکا و ایران در آن هیچ گونه منافع مشترکی ندارند و در مقابل هم صفآرایی کردهاند.
آمریکا بر این اعتقاد است که ایران در اندیشه تولید سلاحهای هستهای است و از این رو فعالیتهای هستهای ایران را تهدیدی برای اسراییل و سایر همپیمانان خود میداند. در حالی که ایران همواره برصلحآمیز بودن برنامههای هستهای خود تاکید می کند.
در این میان لفاظیهای ضد اسراییلی رهبران ایران به نگرانیهای آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران بیشتر دامن میزند.
در مقابل تهران فشارهای دیپلماتیک به رهبری آمریکا علیه ایران و نیز تهدید نظامی این کشور را به منزله به چالش گرفتن غرور ملی و نیز ثبات اقتصادی و تواناییهای فنی خود میداند.
اهمیت سخنان امسال آیتالله خامنهای از آن روست که در آمریکا و با روی کار آمدن دولت باراک اوباما در زمیتان سال گذشته، رویکر تازهای نسبت به تقدم دیپلماسی بر اعمالی تحریم و فشار بر ایران شکل گرفته بود و از آن زمان تحرکات تازهای میان دو طرف دیده میشد.
از جمله این تحرکات ارسال پیام تبریک محمود احمدینژاد به باراک اوباما پس از انتخاب به ریاست جمهوری آمریکا و همچنین ارسال پیام نوروزی باراک اوباما خطاب به مردم ایران در نوروز ۸۸ بود.
ایران و آمریکا همچنین در سال ۸۸ برای نخستین بار مستقیماً بر سر پرونده هستهای ایران با هم گفتوگو کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ روابط ایران و آمریکا ابتدا به سردی گرایید و سپس به طور کامل قطع شد. اکنون سی سال است که دو کشور هیچ گونه رابطه رسمی دیپلماتیک ندارد. مقامهای جمهوری اسلامی برای توجیه سیاستهای ضدآمریکایی خود به مواردی همچون دست داشتن آمریکا در کودتا علیه دولت ملی مصدق و نیز حمایت از دولت شاه اشاره می کنند.
اکنون خالی از فایده نیست که با توجه به رویدادهای اخیر در روابط آمریکا و ایران مروری بر روابط میان دو کشور از سال ۱۹۵۳ تا کنون داشته باشیم.
۱۹۵۳: یک کودتا
در ماه اوت سال ۱۹۵۳ سازمان جاسوسی آمریکا به کودتاگران برای سرنگونی دولت ملی و دمکراتیک محمد مصدق نخست وزیر وقت ایران و به قدرت رساندن دوباره محمد رضا پهلوی شاهنشاه ایران کمک کرد.
از آنجایی که مقامهای آمریکایی در آن زمان تصور می کردند، محمد مصدق نخست وزیر ایران به سوی کمونیسم متمایل شده است، از انگلستان در مقابله با سیاستهای مصدق که برای ملی کردن صنعت نفت ایران تلاش میکرد، حمایت کردند. در آن زمان صنعت نفت ایران در کنترل بریتانیا قرار داشت.
بدین ترتیب پس از افول امپراتوری بریتانیا، ایالات متحده در نگاه بسیاری از ایرانیان به نماد امپریالیسم غربی تبدیل شد.
۱۹۷۲: تثبیت روابط
دیدار ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا از ایران در سال ۱۹۷۲ روابط استراتژیک و بسیار نزدیک میان ایران و ایالات متحده را تثبیت کرد. اما در عین حال هر روز که میگذشت بر قدرت مخالفان شاه که رهبری آنها را آیتالله خمینی روحانی تبعیدی برعهده داشت، افزوده میشد.
۱۹۷۹: اشغال سفارت آمریکا و قطع روابط
محمد رضا پهلوی شاهنشاه ایران در ژانویه ۱۹۷۹، به دنبال زد و خوردهای خونین میان مخالفان و نیروهای نظامی، کشور را ترک کرد. کمتر از یک ماه بعد آیت الله خمینی پیروزمندانه به ایران بازگشت تا مهر تأییدی بر پیروزی انقلابی بزند که مهمترین شعار آن «مرگ بر آمریکا» بود.
در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ شماری از دانشجویان پیرو خط امام سفارت آمریکا در تهران را اشغال و کارکنان این سفارت را گروگان گرفتند
در نوامبر سال ۱۹۷۹ گروهی از دانشجویان ایران سفارت آمریکا در تهران را اشغال کرده و ۹۰ نفر را به گروگان گرفتند. آنها ۵۲ تن از گروگانها را ۴۴۴ روز در اسارت نگاه داشتند. به دنبال این واقعه ایالات متحده در سال ۱۹۸۰ روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد.
۱۹۸۶: یک معامله تسلیحاتی
رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در ۱۹۸۶ اجازه انجام یک معامله تسلیحاتی محرمانه با ایران را صادر کرد. این اقدام رئیس جمهور به منزله نقض تحریمهای ایران محسوب میشد.
فروش اسلحه به ایران با این هدف صورت گرفت، که این کشور با توجه به نفوذ خود در میان گروههای شبه نظامی شیعه در لبنان به آزادی شهروندان آمریکایی که توسط این گروهها به گروگان گرفته شده بودند، کمک کند و پولهای حاصل از فروش اسلحه به ایران نیز به صورت محرمانه در اختیار شبه نظامیان کنترا در نیکاراگوئه قرار گرفت.
در این زمان ایران درگیر جنگ با عراق به رهبری صدام حسین بود. در این جنگ آمریکا به طور روزافزونی از عراق حمایت میکرد.
۱۹۹۷: به قدرت رسیدن اصلاحطلبان
رأیدهندگان ایرانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری محمد خاتمی نامزد اصلاحطلب را روانه کاخ ریاست جمهوری کردند. آقای خاتمی طراح ایده «گفتوگوی فرهنگها وتمدنها» بود و در دوران ریاست جمهوری وی گروهی از جوانان ایرانی برای قربانیان حملات تروریستی یازدهم سپتامبر در تهران مراسم یادبود برگزار کردند.
پس از حملات یازده سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان برای سرنگون ساختن حکومت طالبان که به اسامه بن لادن رئیس سازمان تروریستی القاعده پناه داده بود، ایران برای حمایت از آمریکا در این جنگ اعلام آمادگی کرد.
ایران همچنین به موفقیت یک کنفرانس بینالمللی درباره آینده افغانستان کمک شایان توجهی کرد. با این همه در ژانویه سال ۲۰۰۲ جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا ایران را بخشی از محور شرارت معرفی کرده و این کشور را به تلاش برای تولید سلاحهای هستهای متهم کرد.
۲۰۰۳: حمله به عراق
حمله به عراق به رهبری آمریکا سقوط صدام حسین، به عنوان یکی از دشمنان دیرین ایران و روی کار آمدن شیعیان نزدیک به این کشور را در عراق به دنبال داشت.
پس از آن که عراق دچار هرج و مرج شد و دامنه درگیری میان گروههای مختلف قومی و مذهبی در این کشور بالا گرفت، ایالت متحده ایران را به حمایت مالی و تسلیحاتی و نیز آموزش ستیزهجویان شیعه متهم کرد که به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق حمله می کردند.
ایران این ادعاها را تکذیب و از حضور سربازان آمریکایی در عراق به عنوان عامل بروز خشونتها یاد میکرد.
۲۰۰۸: تنش هستهای
ایالت متحده آمریکا در سالهای اخیر برای تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران به خاطر برنامه هستهای این کشور تلاش کرده است. در ماه مارس شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب سومین قطعنامه در این زمینه تحریمهای ایران را تشدید کرد.
ایران میگوید برنامه هستهای این کشور قانونی و صلحآمیز است و تنها با هدف تولید برق دنبال میشود. با این حال این کشور تاکنون نتوانسته است جامعه جهانی را در این مورد متقاعد ساخته و اعتماد جهانیان را نسبت به برنامه هستهای خود جلب کند.
از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران در سال ۲۰۰۵ تنش میان ایالات متحده آمریکا و ایران روز به روز تشدید شده است، چرا که رئیس جمهور جدید ایران ضمن انتقاد شدید از غرب، در باره واقعه کشتار یهودیان در جریان جنگ جهانی دوم ابراز تردید کرده و خواستار محو اسراییل از نقشه جغرافی شده است.
با این حال، در تحولی غیرمنتظره در اواخر سال ۲۰۰۷ سرویسهای اطلاعاتی آمریکا با انتشار گزارشی در باره برنامه هستهای ایران اعلام کردند، این کشور برنامه هستهای نظامی خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است.
۲۰۰۹: یک دولت جدید
باراک اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا در ماه ژانویه در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد، چنانچه ایران مشت خود را باز کند، ایالات متحده حاضر است دست دوستی به سوی این کشور بگشاید.
احمدی نژاد در واکنش به این اظهارات اوباما گفت، ایران آماده گفتوگو است. رئیس جمهور ایران در عین حال خوستار تغییرات بنیادین در سیاستهای آمریکا شد.
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در ماه مارس اعلام کرد، ایالات متحده در نظر دارد، از ایران برای شرکت در یک کنفرانس بینالمللی درباره افغانستان دعوت کند.
رئیس جمهور آمریکا نیز در یک پیام ویدئویی خطاب به رهبران و مردم ایران از تعهد دولتش به دیپلماسی برای حل و فصل مسایل و مشکلات موجود میان دو کشور و برقراری روابطی سازنده با ایران سخن گفت.
ایران در واکنش به پیام باراک اوباما اعلام میکند، آمریکا باید سیاستهای خود را در قبال ایران به طور بنیادین تغییر داده و اشتباههای پیشین خود را اصلاح کند.
مهمترین عرصههای رویارویی ایران و آمریکا
ایران و آمریکا در ارتباط با بسیاری از موضوعات بینالمللی و منطقهای دارای منافع مشترکی هستند، هر چند دو کشور سیاستهای مختلفی را برای تأمین منافع خود دنبال میکنند. از مهمترین عرصههایی که دو کشور در آن منافع مشترکی را دنبال کرده و یا در مقابل هم صفآرایی کردهاند، موارد زیر هستند.
افغانستان
ایران و آمریکا برای گسترش نفوذ خود در افغانستان با هم رقابت میکنند. اما هر دو کشور مخالف طالبان سنی و تندرو هستند و از دولت حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان حمایت کرده و به دنبال ثبات در این کشور هستند.
ایران و آمریکا در زمینه بازسازی افغانستان و همینطور پایان دادن به قاچاق مواد مخدر در این کشور اهداف مشترکی را دنبال میکنند.
با این حال فرمانده آمریکایی نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان ایران را به حمایت از طالبان و دست داشتن در قاچاق مواد مخدر در افغانستان متهم کرده بود.
ایران این اتهامها را رد میکند و حتی با ایده همکاری با اعضای میانهرو طالبان که از سوی آمریکا مطرح شده است، نیز مخالفت میکند.
در سال ۲۰۰۱ به دنبال حمله آمریکا به افغانستان ایران در سرنگونی طالبان و استقرار دولت جدید در این کشور با ایالات متحده همکاری کرده بود.
عراق
عراق از مهمترین صحنههای رقابت میان ایران و آمریکا به شمار می آید. ایران نگران حضور نظامی آمریکا در عراق است و آمریکا نیز مصمم است که از افتادن عراق به دامن ایران جلوگیری کند.
در عین حال که دو کشور در ایجاد ثبات در عراق، حفظ تمامیت ارضی این کشور و نیز پایان بخشیدن به درگیریهای قومی و مذهبی در عراق منافع مشترکی دارند.
هر دو کشور از برگزاری انتخابات آزاد در عراق حمایت میکنند، هر چند ایران به انتخابات به عنوان راهی برای افزایش نفوذ گروههای شیعه طرفدار خود در این کشور مینگرد.
بنیادگرایی اسلامی
سازمان تروریسیتی القاعده و گروه طالبان دشمنان مشترک ایالات متحده آمریکا و ایران به شمار میآیند. هر دو گروه از جمله گروههای جهادی سنی هستند که با ایران شیعی و نیز غرب دشمن هستند.
هر چند ایران از گروههای اسلامگرا که با اسراییل مبارزه میکنند، حمایت میکند. از جمله این گروهها میتوان به حزب الله لبنان و گروه سنی حماس در سرزمینهای فلسطینی اشاره کرد.
ایران این گروهها را جنبشهای مقاومت مشروع میداند در حالی که از نظر ایالات متحده این گروهها سازمانهای تروریستی هستند و بدینترتیب ایران بزرگترین کشور حامی تروریست تلقی میشود.
فعالیتهای هستهای
موضوع فعالیتهای هستهای ایران تنها عرصهای است که ایالات متحده آمریکا و ایران در آن هیچ گونه منافع مشترکی ندارند و در مقابل هم صفآرایی کردهاند.
آمریکا بر این اعتقاد است که ایران در اندیشه تولید سلاحهای هستهای است و از این رو فعالیتهای هستهای ایران را تهدیدی برای اسراییل و سایر همپیمانان خود میداند. در حالی که ایران همواره برصلحآمیز بودن برنامههای هستهای خود تاکید می کند.
در این میان لفاظیهای ضد اسراییلی رهبران ایران به نگرانیهای آمریکا در مورد برنامه هستهای ایران بیشتر دامن میزند.
در مقابل تهران فشارهای دیپلماتیک به رهبری آمریکا علیه ایران و نیز تهدید نظامی این کشور را به منزله به چالش گرفتن غرور ملی و نیز ثبات اقتصادی و تواناییهای فنی خود میداند.