حبیبالله عسگر اولادی دبیر هیئت موتلفه و دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری روز دوشنبه در گفتوگو با خبرنگاران درباره انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، رویدادهای پس از انتخابات را «شیطنت شیطان بزرگ» خواند و گفت شیطان بزرگ در ایران همان کاری را کرد که هم اکنون در افغانستان انجام میدهد.
آقای عسکر اولادی طرح شعار تقلب در انتخابات را هم کار دشمن خواند، بدون اینکه چگونگی کار دشمن را روشن کند و همزمان با گفتن اینکه موسوی، کروبی و خاتمی فتنهگر نیستند، مدعی شد که اطراف اینها کسانی هستند که از این افراد سوء استفاده میکنند.
سراجالدین میردامادی روزنامهنگار در پاریس در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی در مورد اظهارات اخیر آقای عسکراولادی پاسخ داده است.
- رادیو فردا: آقای میردامادی، ارزیابی شما از اظهارات اخیر آقای عسگراولادی چیست؟
سراجالدین میردامادی: مهمترین نکتهای که ایشان در صحبتهای خود مطرح کرده، خطی است که اخیراً بخشی از جریان اصولگرا در پیش گرفته است مبنی بر اینکه آقای موسوی و سایر رهبران جنبش اعتراضی پس از انتخابات اگر به مقام رهبری اظهار توجه کنند، سرسپردگی به آیتالله خامنهای را نشان دهند، اوامر او را قبول کنند و فصلالخطاب بودن شخص او را بپذیرند، میتوان در سایر زمینهها تخفیفاتی قائل شد و به تعبیر آنها یک وحدت ملی بین حاکمیت و رهبران جنبش اعتراضی ایجاد کرد.
- آقای عسگراولادی میگوید آقایان موسوی و کروبی فتنهگر نیستند، اما مطرح میکند که رویدادهای پس از انتخابات کار شیطان بزرگ بوده است. ارزیابی شما از این حرف چیست؟
بله این حرفی است که بارها زده شده و تلاش میشود با تعارفات و الفاظ زیبا حساب آقایان موسوی و کروبی را از سایر جنبش جدا کنند و بگویند اینها افرادی هستند که در راستای نظام و منافع جمهوری اسلامی حرکت میکنند.
- آقای عسگراولادی بیشتر تکیه میکند روی همراهان و نزدیکان آقایان موسوی و کروبی و معتقد است که تقصیر بر گردن اطرافیان آنها است.
بله، این حرف قبلاً هم مطرح شده و البته پاسخی است به یک جریان تندرو مثل کیهان، فارس نیوز و اطرافیان آقای احمدینژاد که خواهان برخورد با آقایان موسوی و کروبی هستند.
همچنین میتوان از این جنبه هم برداشت کرد که حساب این دو رهبر جنبش سبز را از دیگران جدا میکند و تلویحاً مخالفت با برخورد با آنها را مطرح میکند. از طرف دیگر هم سعی میکند ردههای بعدی رهبران جنبش را آماج حملات خود قرار دهد و نحوه مواجهه قوه قضاییه با آنها را تأیید کند و بگویند اینها وابسته به خارج هستند.
نکته دیگری که در صحبت های آقای عسگراولادی مشاهده میشود برخورد با آقای هاشمی رفسنجانی است. او میگوید آقای رفسنجانی مشروعیت انتخابات را پذیرفته، در حالی که آقای رفسنجانی با عدم شرکت در مراسم تنفیذ و تحلیف هنوز به صراحت مشروعیت انتخابات را نپذیرفته است.
آنچه در ظاهر مواضع و رفتار سیاسی آقای هاشمی به نظر میرسد و در خطبههای نماز جمعه هم اعلام کرد که ما دچار بحران و ضایعهای شدهایم و عدم شرکت او در مراسم تحلیف و تنفیذ همین مسئله را تأکید میکند، ولی نکته این جا است که چون آقای هاشمی به طور شفاف و صریح در خیلی زمینهها موضعگیری نمیکند و میخواهد هم دستی در حاکمیت داشته باشد و هم در کنار جنبش اعتراضی باشد، طبعاً جریان راست میانه هم سعی میکند او را به هر شکلی به سمت خود بکشاند و این وزنه در حاکمیت را از دست ندهد.
- آقای عسگراولادی با اشاره به چگونگی گرایش تمام جناحهای اصولگرا برای رأی دادن به آقای احمدینژاد میگوید وقتی آقای خامنهای محمود احمدینژاد را تأیید کرد، ما هم به دنبال او راه افتادیم و رأی دادیم. ولی از طرف دیگر آقای خامنهای مطرح میکرد که از هیچکس پشتیبانی نمیکند و فقط یک رأی دارد...
این مسئله قبل از انتخابات هم در محافل سیاسی مطرح میشد که بخش مهم جریان اصولگرا که حتی عدهای از آنها از جمله جامعه روحانیت مبارز تا آخر انتخابات هم زیر اسم محمود احمدینژاد را امضا نکردند و نظرشان روی آقای احمدینژاد نبود، اما در پی فشارها و دستوری که آیتالله خامنهای صادر کرد مجبور شدند از محمود احمدینژاد حمایت کنند و آن بخش هم که به شدت با او مخالف بودند حداقل سکوت کنند و مخالفت خود را در برابر کاندیداتوری آقای احمدینژاد مطرح نکنند.
این مسئله تعارض آشکار با اصل بیطرفی مقام رهبری در نظام جمهوری اسلامی دارد و ایشان بارها تأکید کرده که همه کاندیداها برایش علیالسویه است، هر چند پس از انتخابات در خطبه های نماز جمعه اعلام کرد که نظر و شیوه آقای احمدینژاد نسبت به آقای هاشمی به او نزدیکتر است، هر چند سابقه ۵۰ سال دوستی با آقای هاشمی دارد.