نادرپور و چشم‌اندازهای تازه در شعر فارسی

نادر نادرپور؛ شاعر معاصر ایرانی

به مناسبت هشتادمین زادروز نادر نادرپور شاعر معاصر ایرانی، همایشی در تجلیل از او توسط انجمن فرهنگی ایرانیان مقیم فرانسه در پاریس برگزار شد.

در این همایش، پیام تحسین‌آمیزی که احسان یارشاطر در وصف نادر نادرپور و اهمیت او نوشته بود، قرائت شد.

پس از آن پیام صوتی سیمین بهبهانی در ستایش از نادر نادرپور پخش شد، و جمشید بهنام پژوهشگر ایرانی شماری از خاطراتش با نادرپور را بیان کرد.

در بخشی دیگر، پوپک نادرپور دختر شاعر که خود به عنوان مردم‌شناس در پاریس فعالیت دارد درباره پدرش سخن گفت و شعری را که خودش برای نادرپور سروده بود، ارائه کرد.

پس از آن پروان جمشیدی سرپرست کرسی زبان‌های خارجی در دانشگاه شهر دوشنبه درباره تأثیر شعر نادرپور در تاجیکستان و ادبیات آسیای میانه و فرهنگ مشترک با ایران سخنرانی کرد.

پس از آنکه شعری از نادرپور با صدای خودش پخش شد، محمد جلالی چیمه (م. سحر) شاعر ایرانی مقیم پاریس، ضمن سخنرانی درباره نادرپور، شعر «کهن دیار» را که به غزل ۲ مشهور است ارائه کرد.

م. سحر در گفت‌وگویی با رادیو فردا به بررسی جایگاه نادر نادرپور در شعر معاصر ایرانی پرداخته است.

رادیو فردا: جایگاه نادر در شعر معاصر ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

م. سحر: جایگاه نادرپور در شعر مدرن فارسی جایگاه والایی است. او بی‌شک پس از نیما یکی از پایه‌گذاران شعر مدرن در ایران محسوب می‌شود. نادرپور پیشنهادهای نیما را در دو بعد مختلف یعنی بعد چهارپاره‌سرایی و همینطور شعر آزاد متکی به عروض نیمایی با خلاقیت و همراه با دانش زبانی و آگاهی که از شعر اروپا داشت، و در نتیجه با نگاهی نو به جهان و انسان همراه با وسواس و دقت هنری خاصی که همواره داشت، پی گرفت و هر دو شاخه را به شیوه خودش توسعه داد و تکامل بخشید.

نادرپور به واسطه قدرت و دانشی که در شعر و ادب فارسی و فرهنگ ایران داشت و به دلیل توانایی‌اش در شعر کلاسیک و دقت و وسواس، اندیشه‌ها و عواطف و حساسیت‌های خود را طی گذاری آگاهانه و همراه با گام‌هایی مطمئن در تجربه شعری خود بازتاب داده است و حاصل آن شعری شده بسیار زیبا، نو و با زبانی شسته رفته و روشن و فصیح که در عین حال چشم‌اندازهای تازه‌ای در شعر فارسی باز کرده است.

چه تفاوت‌هایی وجود دارد در شعر نادرپور و شعر آدم‌هایی مثل اخوان ثالث و شاملو؟

البته مقایسه چند شاعر بزرگ در فرصت کوتاه دشوار است. در میان پیروان بلافصل نیما، پس از نیما، هیچ شاعری به شکلی که نادرپور با طبیعت پیوند دارد، پیوند ندارد. تصویرسازی‌های نادرپور، نازک‌کاری‌هایی که با آفریدن صور خیال [ایجاد می‌کند] و نقش‌پردازی‌های زبانی که در شعر نادرپور هست، در شعر دیگران نیست.

نادرپور با کوشش آگاهانه‌ای که در زمینه سرایش چهارپاره کرده، شاعران بزرگی را از جمله فروغ و مشیری و بعضی شاعران دیگر را زیر تأثیر قرار داده. نادرپور، درختی که ریشه در خاک داشت، در پنجاه سالگی ناچار شد کشور را ترک کند و خودش را به قول حافظ به ملک دیگری اندازد. این برای او بسیار دشوار و ناگوار بود.

شما اشاره کردید که دستمایه شعر نادرپور بیشتر در پیوند با طبیعت است. آیا این به این معنا می‌تواند باشد که فقط طبیعت، یا مسائل اجتماعی هم در شعر نادرپور جایگاهی دارد؟

نادرپور با توانایی که در شعر کلاسیک و زبان فارسی دارد، تأثیرپذیری از شعر اروپا را هم توانسته منتقل کند، آن را وارد عرصه شعر فارسی کند. تصویرهایی شگفت و زیبایی که آفریده، خاص خودش است. وقتی گفتم با طبیعت پیوند دارد، طبیعت از طریق این زبان تصویرهای شاعرانه و صور خیال که هنگام سرایش ایجاد می کند، به راحتی دیده می‌شود. بخصوص شعر اجتماعی را نادرپور پس از خروج از کشور با توان بیشتری پی گرفته است و مسائل اجتماعی، انعکاس آنچه بر ایران رفته، بر کشور او گذشته، در شعرش به وضوح دیده می‌شود.

آیا از نادرپور امروز در ایران می‌شود به راحتی کتاب‌هایی پیدا کرد؟

متأسفانه نه. البته در یک دوره که وضعیت انتشار کتاب ساده‌تر شده بود، مجموعه‌ای از آثار او چاپ شد اما غربت سد بزرگی در مقابل نشر آثار او ایجاد کرد و این است که حق نادرپور، آنطور که باید، ادا نشده در جامعه خودش؛ ولی او جایگاه واقعی خودش را به عنوان یکی از پایه‌گذاران شعر معاصر ایران پیدا خواهد کرد.