اگر این هفته کیک تولد چهل و نه سالگی باراک اوباما در تنهایی او در رستورانی در شیکاگو و به دور از همسر و فرزندانش صرف شد، و در حالی که در آستانه انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا از تولد او نیز به عنوان ابزاری در کمپین دموکراتها برای کاهش انتقادهای داخلی از دولت اوباما استفاده شد، دورتر از آمریکا نیز مسلمانان و اعراب هرچه بیشتر از اوباما ابراز دلسردی و یأس میکنند.
همین چندی پیش بود که معمر قذافی گفت که اوباما «یکی ازخودمان» است که نام اصلیاش هم باراک حسین ابوعمامه است و ما خوشحالیم و افتخارمیکنیم که یک سیاه آفریقایی از بچههای خودمان در کاخ سفید رئیس شده و در واقع رئیس دنیاست.
قذافی که خود را «شاهنشاه آفریقا» مینامد، در ادامه تجلیل از «باراک حسین ابوعمامه» تأکید کرده بود که اعراب، بویژه مسلمانان آفریقایی باید انتقاد از آمریکا را متوقف کنند «زیرا آمریکایی که یک عرب مسلمان از آفریقا به رهبری آن رسیده، دیگر سرزمین خصم نیست».
نظر به بیش از چهار دهه پیشینه «غنی» اظهارات نامتعارف و گاه نیز نامتعادل از زبان قذافی، دیگر کمتر کسی در منطقه نیز ازسخنان او تحت تأثیر قرارمیگیرد و اکثراً اظهاراتی از این دست از زبان او را مایه طرب و یا دستکم مفرح ذات، آن هم برای لحظاتی کوتاه، تلقی میکنند.
اما قذافی حقیقتی را بیان میکرد که اوباما خود در طول کمپین ریاست جمهوریاش و در یکسال و نیمی که در کاخ سفید است، به شدت از پرداختن به آن دوری کرده؛ ریشه مسلمانیاش (پدرکنیایی مسلمانش) که موج محبوبیت او را درمیان مسلمانان و کشورهای عربی درآغاز راهش به اوج رسانده بود.
اما تازهترین نظرسنجی نشان میدهد که او از این اوج محبوبیت به حضیض شک و تردید دوباره اعراب و مسلمانان سقوط کرده است.
دیگر حتی کرنش جدی او در برابر ملک عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان (که خون نئوکانها را به جوش آورد) و یا حضورش در مراسم افطاری روزه مسلمانان، چندان موجب ادامه دلبستگی اعراب و مسلمانان خاورمیانه و آفریقا به اوباما نیست؛ به نظر میرسد که از دید مسلمانان عرب خاورمیانه «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت».
نظرسنجی که یک مؤسسه پژوهشی آمریکایی انجام داده نشان میدهد که ۶۴ درصد از عربها و مسلمانان از اوباما ابراز دلسردی میکنند و نیمی از پرسش شوندگان نیز میگویند که ازعملکرد او در قبال امور خاورمیانه اصلاً راضی نیستند.
سال گذشته نظرسنجی همین ایام، اوباما و پادشاه عربستان را محبوبترینهای جهان عرب و اسلامی معرفی کرد و بسیاری از تصورات ذهنی در مورد محبوبیت احمدینژاد و سران حماس و حسن نصرالله را شکست و آنها را چندان محبوب تشخیص نداد.
هنگامی که اوباما تابستان گذشته سخنرانی مهم خود را از جامعه الازهراسلامی قاهره (مهمترین مرکز تدریس اموراسلامی در جهان عرب و اسلامی) ایراد کرد که در آن به «گشودن فصلی نوین» در مناسبات آمریکا با جهان اسلامی فراخوان داد و دست خود را به عنوان رهبر آمریکا به سوی مسلمانان به نشانه صلح و مسالمتجویی دراز کرد، فضایی از خوشبینی ایجاد شد تا شاید بویژه پس ازفجایع تلخ یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و حمله «مسلمانها» به مراکز قدرت آمریکا که تعقیب مسلمانان و خاورمیانهایها در آمریکا را دامن زد و پای آمریکا را به عراق کشاند، مسلمانان و اعراب، کاخ سفید را سرانجام سفید ببینند و از شکاکی همیشگی و تاریخی خویش به «سیاهی» این کاخ دست بردارند، «چشمان خویش را شسته و جور دیگری ببینند».
اوباما در جامعه الازهر، پس از بیان «سلام علیکم» و کف زدنهای طولانی حضار و احساسات برانگیخته شده از هر دو سوی ناطق و مردمی که نم چشمهاشان را دوربینها شکار میکردند و فضای خوشبینی زیادی را القا میکرد که گویا همین امروز تاریخ از نو نوشته میشود، در طول سخنرانیاش به سهم غنی دین اسلام و مسلمانان و دانشمندان اسلامی در طول تاریخ در جهان پرداخت.
او در آن سخنرانی وعده کرد که آزادی دین و مذهب بویژه برای مسلمانان در آمریکا بخشی از عملکرد او باشد و انسان مسلمان تنها به خاطر نام و رنگ و تبارش مورد شک و ظن «طبیعی» دستگاههای اطلاعاتی آمریکا قرار نگیرد.
در آن سخنرانی، اوباما با تأکید بر اینکه نزاع دیرینه فلسطینی- اسرائیلی ریشه گرفتاریهای خاورمیانه است، هر دو طرف اسرائیلی- فلسطینی را رنج کشیده و حرمان خورده قرون و اعصار نامید و با شرح از زخمهای چند نسل از یهودیان و مسلمانان بویژه فلسطینیها در بیش از یکصد سال اخیر که به دمل چرکین منطقه تبدیل شده، باز وعده داد که ریشه این درخت کهنسال و زشت نزاع و خونریزی نا انسانی را در ایام ریاستش در آمریکا به طرزی شایسته و انسانی فیصله دهد.
اما در همین هفتهای که اوباما تولد خود را در تنهاییاش جشن که نه، تنها مورد یادآوری قرارداد، نظرسنجی جدید خود آمریکاییها نشان میدهد که گروه چشمگیری از میان اعراب دیگر چندان دلبسته به قولهای او باقی نماندهاند؛ به نظر میرسد که آنها میگویند که «هزار وعده خوبان، یکی وفا نکند».
نظرسنجی یاد شده سرزمینهای مصر، عربستان سعودی، اردن، لبنان، امارات متحده عربی و مراکش را به عنوان نمونه دربر گرفته است؛ معلوم شده که آنها از اساس انتظارات فوقالعادهای که «اغراقآمیز» بوده از اوباما داشتهاند و فکر کرده بودند که این جوان سختکوش فقیر آفریقاییتبار سیاستهای آمریکایی در قبال خاورمیانه را از ریشه تغییر خواهد داد، حمایت از اسرائیل را به کلی رها خواهد کرد، و یهودیان و اسرائیل را مذموم شمرده و به اسرائیل حکم خواهد کرد که اگر میخواهی به موجودیت خود ادامه دهی، باید خواسته فلسطینیها را در بست بپذیری.
دیگر نام عربی باراک (تبرک) مایه وصلت عربهای مسلمان خاورمیانه با اوباما نیست حتی اگر محبوبیتش در میان مسلمانان مقیم آمریکا بالا مانده باشد. (اشپیگل هفته اول ژوئن امسال نوشته بود که همچنان ۸۵ درصد از مسلمانان آمریکا پایبند او ماندهاند).
اما اوباما اکنون بیشتر از برخی دیگر از رؤسای جمهوری پیشین آمریکا تنها با گذشت یک سال و نیم از رهبریاش، مورد شک و تردید مسلمانان خاورمیانه قرار گرفته است؛ تنها ۱۶ درصد گفتهاند که هنوز اندک امیدی به او دارند.
سال گذشته در همین ایام، نظرسنجی دیگری میگفت که هنوز ۵۱ درصد از اعراب مسلمان دلبسته او هستند. در منطقهای که حتی گزارشگران هواشناسی نیز در تلویزیونها گزارشهای وضع هوا را با «انشاالله... این درجه است» آغاز میکنند، عربها در نظرسنجی سال گذشته گفته بودند که «انشاالله» سیاستهای اوباما تغییرات مورد انتظار آنها در خاورمیانه را محقق کند. ظاهراً معلوم شده که انشاالله گوییها ممکن است در هواشناسی گاه مؤثر افتد، اما در سیاست آمریکا طبق انتظار خاورمیانهایهای مسلمان نه.
به رغم «انشاالله» گوییها، نظرسنجی جدید نتایجی را ارائه کرده که ممکن است تنها موجب خشنودی القاعده، حماس، و گروههای همسو با آنها شود که از آغاز نیز معتقد بودند که به صرف حضور جوانی با رگ و ریشه اسلامی و آفریقایی در کاخ سفید، نباید به این امامزاده جدید دخیل بست.
نتایج نظرسنجی جدید در مؤسسه بروکینگز اعلام شد. اما در انجام آن، دانشگاه مریلند و نیز «مرکز سابان در امور سیاست خاورمیانه» سهیم بودهاند؛ مؤسسهای که نام حییم سابان را یدک میکشد. حییم سابان یک یهودی آمریکایی- اسرائیلی و از دوستان نزدیک سیاستمدارهای ارشد اسرائیلی است. برخی همایشهای مهم سالیانه این مؤسسه با حضور رئیسجمهور و وزیران خارجه و دفاع آمریکا و مقامات اسرائیل یا سران کشورهای عربی واسلامی که به آن دعوت میشوند، برگزار میگردد.
پروفسور شیبلی تلخمی کارشناس «مرکز صلح انور سادات» در دانشگاه مریلند آمریکا در توضیح نظرسنجی جدید در مقالهای در تارنمای مهم «پولیتیکو» نوشته است که مولفه اصلی دلسردی اعراب مسلمان به خاطر قضیه فلسطینی- اسرائیلی است.
هرچند نظرسنجی در سه هفته نخست ماه ژوئیه امسال صورت گرفته، اما دلسردی فلسطینیها از نبود پیشرفت در گفتگوهای غیرمستقیمشان با اسرائیل ظاهراً در دلسردی همه عربهای شش کشور نظرسنجی شده، اثر مهمی گذاشته است.
همین هفته بود که مقامات ارشد فلسطینی تأیید کردند که دولت اوباما به آنها هشدار جدی داده بود که اگر بازگشت به مذاکرات مستقیم با اسرائیل را قبول نکنید، دولت آمریکا روابط خود را با شما محدود میکند. مسلماً اگر نظرسنجی در این هفته انجام میشد که این اخطار آمریکایی به فلسطینیها داده شده، میزان دلسردی اعراب از اوباما به مراتب بیشتر میبود.
این نظرسنجی یک روند مهم دیگر را نیز نشان میدهد؛ هرچه که عامه عربهای مسلمان از اوباما مأیوس شدهاند، بیشتر از اتمی شدن نظامی ایران حمایت کردهاند.
این نکته مهم شاید در تعیین سیاستهای آتی آمریکایی به عنوان اهرمی برای فشار بر اسرائیل به کار آید و آمریکا با صراحت لهجه بیشتری بگوید که از راه پیشبرد صلح اسرائیل و فلسطین بتوان اتمی شدن ایران را نیز منتفی کرد.
همین هفته بود که کارشناسانی در کریستین ساینس مانیتور آمریکا پیشنهاد دادند حال که حمله نظامی اسرائیل به ایران «قطعی» شده چه خوب است که آمریکا موافقت با انجام حمله را به بیان موافقت اسرائیل با استقلال کشور موعود برای فلسطینیها مشروط کند و «معاملهای» صورت گیرد که بالاخره خیری هم داشته باشد.
هنگامی که برخی مقامات آمریکا مانند ژنرال جیم جونز، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، چند ماه پیش از قائل شدن ارتباط بین این دو امر (تلاش جهت جلوگیری از اتمی شدن ایران و صلح خاورمیانه) کلامی زیر لبی بر زبان آورد، او و برخی همفکرانش با موج شدید انتقاد از سوی حامیان اسرائیل و خود دولتمردان اسرائیل روبهرو شدند که در پاسخ تأکید کردند که این دو مقوله «کاملاً متفاوت» را با هزار من سریش نیز نمیتوان و نباید به هم چسباند.
«دو کلمهای» که «پدر عروس» رئیسجمهور ایران و رئیس دفتر محمود احمدینژاد، اسفندیار رحیم مشایی، اندکی پیش از روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیان کرده بود، تیتر روزنامههای آمریکایی شده بود که نگرانی راستگرایان آمریکا را دامن زد و مسلمانان خاورمیانه را خشنود ساخت. مشایی گفته بود چرا از روی کارآمدن اوباما نگران باشیم حتی نامش یعنی «او با ما» است.
اما دیگر نه سران جمهوری ایران و نه مسلمانان خاورمیانه اوباما را با خود همداستان و همراه میبینند، حتی اگر اظهارات قذافی در مورد نام فامیل اوباما، «ابوعمامه» هم درست باشد.
همین چندی پیش بود که معمر قذافی گفت که اوباما «یکی ازخودمان» است که نام اصلیاش هم باراک حسین ابوعمامه است و ما خوشحالیم و افتخارمیکنیم که یک سیاه آفریقایی از بچههای خودمان در کاخ سفید رئیس شده و در واقع رئیس دنیاست.
قذافی که خود را «شاهنشاه آفریقا» مینامد، در ادامه تجلیل از «باراک حسین ابوعمامه» تأکید کرده بود که اعراب، بویژه مسلمانان آفریقایی باید انتقاد از آمریکا را متوقف کنند «زیرا آمریکایی که یک عرب مسلمان از آفریقا به رهبری آن رسیده، دیگر سرزمین خصم نیست».
نظر به بیش از چهار دهه پیشینه «غنی» اظهارات نامتعارف و گاه نیز نامتعادل از زبان قذافی، دیگر کمتر کسی در منطقه نیز ازسخنان او تحت تأثیر قرارمیگیرد و اکثراً اظهاراتی از این دست از زبان او را مایه طرب و یا دستکم مفرح ذات، آن هم برای لحظاتی کوتاه، تلقی میکنند.
اما قذافی حقیقتی را بیان میکرد که اوباما خود در طول کمپین ریاست جمهوریاش و در یکسال و نیمی که در کاخ سفید است، به شدت از پرداختن به آن دوری کرده؛ ریشه مسلمانیاش (پدرکنیایی مسلمانش) که موج محبوبیت او را درمیان مسلمانان و کشورهای عربی درآغاز راهش به اوج رسانده بود.
اما تازهترین نظرسنجی نشان میدهد که او از این اوج محبوبیت به حضیض شک و تردید دوباره اعراب و مسلمانان سقوط کرده است.
دیگر حتی کرنش جدی او در برابر ملک عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان (که خون نئوکانها را به جوش آورد) و یا حضورش در مراسم افطاری روزه مسلمانان، چندان موجب ادامه دلبستگی اعراب و مسلمانان خاورمیانه و آفریقا به اوباما نیست؛ به نظر میرسد که از دید مسلمانان عرب خاورمیانه «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت».
نظرسنجی که یک مؤسسه پژوهشی آمریکایی انجام داده نشان میدهد که ۶۴ درصد از عربها و مسلمانان از اوباما ابراز دلسردی میکنند و نیمی از پرسش شوندگان نیز میگویند که ازعملکرد او در قبال امور خاورمیانه اصلاً راضی نیستند.
سال گذشته نظرسنجی همین ایام، اوباما و پادشاه عربستان را محبوبترینهای جهان عرب و اسلامی معرفی کرد و بسیاری از تصورات ذهنی در مورد محبوبیت احمدینژاد و سران حماس و حسن نصرالله را شکست و آنها را چندان محبوب تشخیص نداد.
هنگامی که اوباما تابستان گذشته سخنرانی مهم خود را از جامعه الازهراسلامی قاهره (مهمترین مرکز تدریس اموراسلامی در جهان عرب و اسلامی) ایراد کرد که در آن به «گشودن فصلی نوین» در مناسبات آمریکا با جهان اسلامی فراخوان داد و دست خود را به عنوان رهبر آمریکا به سوی مسلمانان به نشانه صلح و مسالمتجویی دراز کرد، فضایی از خوشبینی ایجاد شد تا شاید بویژه پس ازفجایع تلخ یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و حمله «مسلمانها» به مراکز قدرت آمریکا که تعقیب مسلمانان و خاورمیانهایها در آمریکا را دامن زد و پای آمریکا را به عراق کشاند، مسلمانان و اعراب، کاخ سفید را سرانجام سفید ببینند و از شکاکی همیشگی و تاریخی خویش به «سیاهی» این کاخ دست بردارند، «چشمان خویش را شسته و جور دیگری ببینند».
اوباما در جامعه الازهر، پس از بیان «سلام علیکم» و کف زدنهای طولانی حضار و احساسات برانگیخته شده از هر دو سوی ناطق و مردمی که نم چشمهاشان را دوربینها شکار میکردند و فضای خوشبینی زیادی را القا میکرد که گویا همین امروز تاریخ از نو نوشته میشود، در طول سخنرانیاش به سهم غنی دین اسلام و مسلمانان و دانشمندان اسلامی در طول تاریخ در جهان پرداخت.
او در آن سخنرانی وعده کرد که آزادی دین و مذهب بویژه برای مسلمانان در آمریکا بخشی از عملکرد او باشد و انسان مسلمان تنها به خاطر نام و رنگ و تبارش مورد شک و ظن «طبیعی» دستگاههای اطلاعاتی آمریکا قرار نگیرد.
در آن سخنرانی، اوباما با تأکید بر اینکه نزاع دیرینه فلسطینی- اسرائیلی ریشه گرفتاریهای خاورمیانه است، هر دو طرف اسرائیلی- فلسطینی را رنج کشیده و حرمان خورده قرون و اعصار نامید و با شرح از زخمهای چند نسل از یهودیان و مسلمانان بویژه فلسطینیها در بیش از یکصد سال اخیر که به دمل چرکین منطقه تبدیل شده، باز وعده داد که ریشه این درخت کهنسال و زشت نزاع و خونریزی نا انسانی را در ایام ریاستش در آمریکا به طرزی شایسته و انسانی فیصله دهد.
اما در همین هفتهای که اوباما تولد خود را در تنهاییاش جشن که نه، تنها مورد یادآوری قرارداد، نظرسنجی جدید خود آمریکاییها نشان میدهد که گروه چشمگیری از میان اعراب دیگر چندان دلبسته به قولهای او باقی نماندهاند؛ به نظر میرسد که آنها میگویند که «هزار وعده خوبان، یکی وفا نکند».
نظرسنجی یاد شده سرزمینهای مصر، عربستان سعودی، اردن، لبنان، امارات متحده عربی و مراکش را به عنوان نمونه دربر گرفته است؛ معلوم شده که آنها از اساس انتظارات فوقالعادهای که «اغراقآمیز» بوده از اوباما داشتهاند و فکر کرده بودند که این جوان سختکوش فقیر آفریقاییتبار سیاستهای آمریکایی در قبال خاورمیانه را از ریشه تغییر خواهد داد، حمایت از اسرائیل را به کلی رها خواهد کرد، و یهودیان و اسرائیل را مذموم شمرده و به اسرائیل حکم خواهد کرد که اگر میخواهی به موجودیت خود ادامه دهی، باید خواسته فلسطینیها را در بست بپذیری.
دیگر نام عربی باراک (تبرک) مایه وصلت عربهای مسلمان خاورمیانه با اوباما نیست حتی اگر محبوبیتش در میان مسلمانان مقیم آمریکا بالا مانده باشد. (اشپیگل هفته اول ژوئن امسال نوشته بود که همچنان ۸۵ درصد از مسلمانان آمریکا پایبند او ماندهاند).
اما اوباما اکنون بیشتر از برخی دیگر از رؤسای جمهوری پیشین آمریکا تنها با گذشت یک سال و نیم از رهبریاش، مورد شک و تردید مسلمانان خاورمیانه قرار گرفته است؛ تنها ۱۶ درصد گفتهاند که هنوز اندک امیدی به او دارند.
سال گذشته در همین ایام، نظرسنجی دیگری میگفت که هنوز ۵۱ درصد از اعراب مسلمان دلبسته او هستند. در منطقهای که حتی گزارشگران هواشناسی نیز در تلویزیونها گزارشهای وضع هوا را با «انشاالله... این درجه است» آغاز میکنند، عربها در نظرسنجی سال گذشته گفته بودند که «انشاالله» سیاستهای اوباما تغییرات مورد انتظار آنها در خاورمیانه را محقق کند. ظاهراً معلوم شده که انشاالله گوییها ممکن است در هواشناسی گاه مؤثر افتد، اما در سیاست آمریکا طبق انتظار خاورمیانهایهای مسلمان نه.
به رغم «انشاالله» گوییها، نظرسنجی جدید نتایجی را ارائه کرده که ممکن است تنها موجب خشنودی القاعده، حماس، و گروههای همسو با آنها شود که از آغاز نیز معتقد بودند که به صرف حضور جوانی با رگ و ریشه اسلامی و آفریقایی در کاخ سفید، نباید به این امامزاده جدید دخیل بست.
نتایج نظرسنجی جدید در مؤسسه بروکینگز اعلام شد. اما در انجام آن، دانشگاه مریلند و نیز «مرکز سابان در امور سیاست خاورمیانه» سهیم بودهاند؛ مؤسسهای که نام حییم سابان را یدک میکشد. حییم سابان یک یهودی آمریکایی- اسرائیلی و از دوستان نزدیک سیاستمدارهای ارشد اسرائیلی است. برخی همایشهای مهم سالیانه این مؤسسه با حضور رئیسجمهور و وزیران خارجه و دفاع آمریکا و مقامات اسرائیل یا سران کشورهای عربی واسلامی که به آن دعوت میشوند، برگزار میگردد.
پروفسور شیبلی تلخمی کارشناس «مرکز صلح انور سادات» در دانشگاه مریلند آمریکا در توضیح نظرسنجی جدید در مقالهای در تارنمای مهم «پولیتیکو» نوشته است که مولفه اصلی دلسردی اعراب مسلمان به خاطر قضیه فلسطینی- اسرائیلی است.
هرچند نظرسنجی در سه هفته نخست ماه ژوئیه امسال صورت گرفته، اما دلسردی فلسطینیها از نبود پیشرفت در گفتگوهای غیرمستقیمشان با اسرائیل ظاهراً در دلسردی همه عربهای شش کشور نظرسنجی شده، اثر مهمی گذاشته است.
همین هفته بود که مقامات ارشد فلسطینی تأیید کردند که دولت اوباما به آنها هشدار جدی داده بود که اگر بازگشت به مذاکرات مستقیم با اسرائیل را قبول نکنید، دولت آمریکا روابط خود را با شما محدود میکند. مسلماً اگر نظرسنجی در این هفته انجام میشد که این اخطار آمریکایی به فلسطینیها داده شده، میزان دلسردی اعراب از اوباما به مراتب بیشتر میبود.
این نظرسنجی یک روند مهم دیگر را نیز نشان میدهد؛ هرچه که عامه عربهای مسلمان از اوباما مأیوس شدهاند، بیشتر از اتمی شدن نظامی ایران حمایت کردهاند.
این نکته مهم شاید در تعیین سیاستهای آتی آمریکایی به عنوان اهرمی برای فشار بر اسرائیل به کار آید و آمریکا با صراحت لهجه بیشتری بگوید که از راه پیشبرد صلح اسرائیل و فلسطین بتوان اتمی شدن ایران را نیز منتفی کرد.
همین هفته بود که کارشناسانی در کریستین ساینس مانیتور آمریکا پیشنهاد دادند حال که حمله نظامی اسرائیل به ایران «قطعی» شده چه خوب است که آمریکا موافقت با انجام حمله را به بیان موافقت اسرائیل با استقلال کشور موعود برای فلسطینیها مشروط کند و «معاملهای» صورت گیرد که بالاخره خیری هم داشته باشد.
هنگامی که برخی مقامات آمریکا مانند ژنرال جیم جونز، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، چند ماه پیش از قائل شدن ارتباط بین این دو امر (تلاش جهت جلوگیری از اتمی شدن ایران و صلح خاورمیانه) کلامی زیر لبی بر زبان آورد، او و برخی همفکرانش با موج شدید انتقاد از سوی حامیان اسرائیل و خود دولتمردان اسرائیل روبهرو شدند که در پاسخ تأکید کردند که این دو مقوله «کاملاً متفاوت» را با هزار من سریش نیز نمیتوان و نباید به هم چسباند.
«دو کلمهای» که «پدر عروس» رئیسجمهور ایران و رئیس دفتر محمود احمدینژاد، اسفندیار رحیم مشایی، اندکی پیش از روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیان کرده بود، تیتر روزنامههای آمریکایی شده بود که نگرانی راستگرایان آمریکا را دامن زد و مسلمانان خاورمیانه را خشنود ساخت. مشایی گفته بود چرا از روی کارآمدن اوباما نگران باشیم حتی نامش یعنی «او با ما» است.
اما دیگر نه سران جمهوری ایران و نه مسلمانان خاورمیانه اوباما را با خود همداستان و همراه میبینند، حتی اگر اظهارات قذافی در مورد نام فامیل اوباما، «ابوعمامه» هم درست باشد.