کارشناسان نفتی جمهوری اسلامی رکود بازار نفت را نسبتاً دراز مدت ارزیابی میکنند و اطمینان دارند که دولت باید دستکم برای یک ریاضت کشی یک ساله آماده شود.
«ضیافت نفت» زودتر از آنچه تصور میشد به پایان رسید و بهای جهانی طلای سیاه در یک دوره شش ماهه از بشکهای ۱۴۷ دلار به زیر ۴۰ دلار سقوط کرد.
ژوییه گذشته، همزمان با فرو افتادن بهای نفت در سراشیب، کم نبودند ناظرانی که این رویداد را مقطعی و زود گذر ارزیابی میکردند. ولی امواج بحران اقتصاد جهانی، نفت را از اوج تاریخی به زیر افکند و امروز حتی آن دسته از کشورهای صادر کننده این کالا نیز که با خوشباوری حرکت اوجگیرنده طلای سیاه را غیر قابل بازگشت میدانستند، باور کردهاند که ورق برگشته است.
حجتالله غنیمیفرد، معاون امور سرمایهگذاری وزارت نفت، به تازگی در سومین نشست اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی گفت: «قیمت نفت قطعاً تا سال ۲۰۱۰ افزایش چشمگیری نخواهد داشت».
آقای غنیمیفرد افزود: «عمق فاجعه بحران مالی بیشتر از آن است که شش ماه قبل به نظر میآمد و به همین علت رشد اقتصادی کشورهای نفتی کمتر از آن چیزی است که شش ماه قبل پیشبینی میشد».
همین دیدگاه، آن دسته از صاحب منصبان دولت جمهوری اسلامی را که قصد داشتند بهای پایه نفت را در بودجه سال آینده بالای ۴۰ دلار قرار دهند، قانع کرد به نفت بشکهای ۳۷.۵ دلار اکتفا کنند. تازه تحقق همین رقم نیز با اما و اگرهای فراوان روبهرو است.
میانگین بهای سبد نفتی «اوپک» چهارشنبه ۲۱ ژانویه به ۳۹.۵۴ دلار رسید و بر این اساس، بهای نفت ایران نیز پیرامون بشکهای ۳۷ دلار نوسان میکند. در این میان بعضی از نهادهای کارشناسی بینالمللی فرو افتادن بهای نفت را تا سطح بشکهای ۳۰ دلار و یا حتی کمتر پیشبینی میکنند.
سال گذشته میلادی میانگین بهای هر بشکه نفت صادراتی ایران به مرز ۹۲ دلار رسید و کل در آمد کشور در دوازده ماه سال، بر پایه ارزیابی منابع آمریکایی، ۸۲ میلیارد دلار بود که بالاترین سطح در آمد صادراتی در تاریخ معاصر ایران است. با نفت بشکهای ۳۷ دلار، در آمد ارزی کشور از محل صادرات نفت به زیر ۳۰ میلیارد دلار در سال سقوط میکند.
اگر این سناریو تحقق یابد، اقتصاد ایران با چالشی بسیار بزرگ روبهرو خواهد شد. ریاضتی که در پی سقوط این حجم عظیم در آمد ارزی بر کشور تحمیل خواهد شد، نمیتواند با پیامدهای اجتماعی و حتی سیاسی همراه نباشد.
معتبرترین نهادهای کارشناسی بینالمللی از افت چشمگیر تقاضای جهانی نفت خبر میدهند، از جمله «آژانس بینالمللی انرژی» که در گزارش ۱۶ ژانویه خود میگوید برای نخستین بار در ۲۷ سال اخیر مصرف نفت در سال ۲۰۰۸ کاهش یافت و این کاهش در سال جاری میلادی ادامه خواهد یافت.
فروکش کردن تقاضای نفت عمدتاً از رکود اقتصاد جهانی سرچشمه میگیرد، ولی تغییر رفتار مردم در کشورهای پیشرفته صنعتی نیز به این پدیده دامن زده، به ویژه مصرفکنندگان آمریکایی که سال گذشته، در پی اوجگیری بهای طلای سیاه، به صرفهجویی انرژی روی آوردند و گویا امروز به مسایل زیستمحیطی حساسیتی بیش از گذشته نشان میدهند.
با این حال تردیدی نیست که رکود بازار نفت به محض به راه افتادن دوباره چرخ فعالیت اقتصادی، پایان خواهد یافت. در ورای کشورهای پیشرفته، قدرتهای نوظهور اقتصادی به ویژه چین و هند و نیز شمار زیادی از کشورهای در حال توسعه به انرژی فراوان نیاز دارند و به محض پایان گرفتن بحران، تب نفت بار دیگر بالا خواهد گرفت.
پرسش اصلی این است: بحران اقتصادی جهان کی پایان خواهد یافت؟
«ضیافت نفت» زودتر از آنچه تصور میشد به پایان رسید و بهای جهانی طلای سیاه در یک دوره شش ماهه از بشکهای ۱۴۷ دلار به زیر ۴۰ دلار سقوط کرد.
ژوییه گذشته، همزمان با فرو افتادن بهای نفت در سراشیب، کم نبودند ناظرانی که این رویداد را مقطعی و زود گذر ارزیابی میکردند. ولی امواج بحران اقتصاد جهانی، نفت را از اوج تاریخی به زیر افکند و امروز حتی آن دسته از کشورهای صادر کننده این کالا نیز که با خوشباوری حرکت اوجگیرنده طلای سیاه را غیر قابل بازگشت میدانستند، باور کردهاند که ورق برگشته است.
حجتالله غنیمیفرد، معاون امور سرمایهگذاری وزارت نفت، به تازگی در سومین نشست اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی گفت: «قیمت نفت قطعاً تا سال ۲۰۱۰ افزایش چشمگیری نخواهد داشت».
سال گذشته میلادی میانگین بهای هر بشکه نفت صادراتی ایران به مرز ۹۲ دلار رسید و کل در آمد کشور در دوازده ماه سال، بر پایه ارزیابی منابع آمریکایی، ۸۲ میلیارد دلار بود که بالاترین سطح در آمد صادراتی در تاریخ معاصر ایران است
همین دیدگاه، آن دسته از صاحب منصبان دولت جمهوری اسلامی را که قصد داشتند بهای پایه نفت را در بودجه سال آینده بالای ۴۰ دلار قرار دهند، قانع کرد به نفت بشکهای ۳۷.۵ دلار اکتفا کنند. تازه تحقق همین رقم نیز با اما و اگرهای فراوان روبهرو است.
میانگین بهای سبد نفتی «اوپک» چهارشنبه ۲۱ ژانویه به ۳۹.۵۴ دلار رسید و بر این اساس، بهای نفت ایران نیز پیرامون بشکهای ۳۷ دلار نوسان میکند. در این میان بعضی از نهادهای کارشناسی بینالمللی فرو افتادن بهای نفت را تا سطح بشکهای ۳۰ دلار و یا حتی کمتر پیشبینی میکنند.
سال گذشته میلادی میانگین بهای هر بشکه نفت صادراتی ایران به مرز ۹۲ دلار رسید و کل در آمد کشور در دوازده ماه سال، بر پایه ارزیابی منابع آمریکایی، ۸۲ میلیارد دلار بود که بالاترین سطح در آمد صادراتی در تاریخ معاصر ایران است. با نفت بشکهای ۳۷ دلار، در آمد ارزی کشور از محل صادرات نفت به زیر ۳۰ میلیارد دلار در سال سقوط میکند.
اگر این سناریو تحقق یابد، اقتصاد ایران با چالشی بسیار بزرگ روبهرو خواهد شد. ریاضتی که در پی سقوط این حجم عظیم در آمد ارزی بر کشور تحمیل خواهد شد، نمیتواند با پیامدهای اجتماعی و حتی سیاسی همراه نباشد.
معتبرترین نهادهای کارشناسی بینالمللی از افت چشمگیر تقاضای جهانی نفت خبر میدهند، از جمله «آژانس بینالمللی انرژی» که در گزارش ۱۶ ژانویه خود میگوید برای نخستین بار در ۲۷ سال اخیر مصرف نفت در سال ۲۰۰۸ کاهش یافت و این کاهش در سال جاری میلادی ادامه خواهد یافت.
فروکش کردن تقاضای نفت عمدتاً از رکود اقتصاد جهانی سرچشمه میگیرد، ولی تغییر رفتار مردم در کشورهای پیشرفته صنعتی نیز به این پدیده دامن زده، به ویژه مصرفکنندگان آمریکایی که سال گذشته، در پی اوجگیری بهای طلای سیاه، به صرفهجویی انرژی روی آوردند و گویا امروز به مسایل زیستمحیطی حساسیتی بیش از گذشته نشان میدهند.
با این حال تردیدی نیست که رکود بازار نفت به محض به راه افتادن دوباره چرخ فعالیت اقتصادی، پایان خواهد یافت. در ورای کشورهای پیشرفته، قدرتهای نوظهور اقتصادی به ویژه چین و هند و نیز شمار زیادی از کشورهای در حال توسعه به انرژی فراوان نیاز دارند و به محض پایان گرفتن بحران، تب نفت بار دیگر بالا خواهد گرفت.
پرسش اصلی این است: بحران اقتصادی جهان کی پایان خواهد یافت؟