«صدای ديگر» را روزهای يکشنبه بعد از خبرهای ساعت ۷ و نيم شب به وقت تهران از راديو فردا میشنويد.
اين برنامه در مجله نيمه شب پس از خبرها (نيم بامداد) و در مجله نيمروزی پس از خبرهای ساعت ١٣ تکرار میشود.
راههای تماس با برنامه «صدای ديگر»
نشانی ايميل برنامه:
اين برنامه در مجله نيمه شب پس از خبرها (نيم بامداد) و در مجله نيمروزی پس از خبرهای ساعت ١٣ تکرار میشود.
راههای تماس با برنامه «صدای ديگر»
نشانی ايميل برنامه:
- zan@radifarda.com
شماره تلفن پیامگیر رادیو فردا:
- ۰۰۴۲۰۲۲۱۱۲۴۱۱۳
شماره پيامک گير راديو فردا:
- ۰۰۴۲۰۶۰۳۸۷۴۱۵
جايگاهی که حاصل تلاش بیپايان و بیوقفه زنان جهان، فارغ از اختلافهای مليتی، قومی، فرهنگی، نژادی، سياسی و اقتصادی و مذهبی است. اين روز يکی از معدود روزهايی است که گوشهای جهان آماده شنيدن صدای زنان است. صدايی که گاهی در حنجره خفه میشود و گاهی چنان فريادهای گوشخراشی میسازد که گوش فلک را کر میکند.
تعيين روز جهانی زن آتشی بود که هرچند در آمريکا گيرانده شد، شعله آن به تدريج به اروپا کشيد و جهان را در خود گرفت. مبارزات در هشتم مارس ۱۸۵۷ زمانی آغاز شد که زنان کارگر کارگاههای پارچه بافی و لباسدوزی نيويورک آمريکا به خيابانها ريختند و خواهان افزايش دستمزد و کاهش ساعت کار و بهبود شرايط بسيار نامناسب خود شدند. اين تظاهرات با حمله پليس و کتک زدن زنان برهم خورد.
ايده انتخاب روزی به عنوان روز زن نخستين بار در جريان مبارزه زنان نيويورک با شعار حق رأی برای زنان مطرح شد. دو هزار زن تظاهر کننده در ۲۳ فوريه ۱۹۰۹ ميلادی پيشنهاد کردند که هر سال در آخرين روز ماه فوريه يک تظاهرات سراسری در آمريکا برگزار شود. همزمان با آمريکا نهضتهای زنان در اروپا نيز شکل گرفته بود.
در سال ۱۹۱۰ دومين کنفرانس زنان سوسياليست به مسئله تعيين روز بينالمللی زن پرداخت. در اين کنفرانس زنان سوسياليست آلمان، روز ۱۹ مارس را برای چنين روزی پيشنهاد دادند و يک سال بعد در ۱۹ مارس ۱۹۱۱ در يک حرکت هماهنگ در کشورهای اتريش، دانمارک، آلمان و سويس بيش از يک ميليون زن و مرد راهپيمايی کردند و خواستار حق رأی برابر برای زنان و رفع تبعيض از زنان در مشاغل شدند. شمار زنان تظاهرکننده در اتريش به ۳۰ هزار نفر میرسيد که نيروهای پليس به آنها حمله کرده و گروهی را دستگير کردند.
شش روز پس از اين راهپيمايی، حادثهای سبب پيوند خوردن جنبشهای زنان اروپا و آمريکا شد؛ حادثه مرگ ۱۴۰ کارگر زن در شرکت نساجی ترياندل در آمريکا بود. ساختمان اين شرکت آتش گرفت و زنان کارگر محبوس در پشت درهای بسته در آتش سوختند. کارفرما درهای خروجی اضطراری را برای پيشگيری از دزدی قفل کرده بود.
سال ۱۹۱۳ دبيرخانه بينالمللی زنان هشتم مارس را با خاطره مبارزه زنان کارگر در آمريکا به عنوان روز جهانی زن انتخاب کرد و تلاش های زنان در تمام طول سالهای جنگ جهانی اول و دوم ادامه داشت. در دهه ۱۹۶۰ در کشورهای آسيا، آفريقا و آمريکای لاتين، جنبش های رهايی بخش به پا خاستند.
در کشورهای سرمايه داری پيشرفته نيز، جنبش ها و مبارزات انقلابی و ترقیخواهانه بالا گرفته بود و جنبش رهايی زن نيز اوج و گسترش چشمگيری داشت. در آمريکا و اروپا، زنان عليه سنن و قيود و قوانين مردسالارانه و احکام کليسايی به پا خاستند. در جنبش زنان موضوعاتی نظير حق طلاق، حق سقط جنين، تامين شغلی، منع آزار جنسی، ضديت با هرزه نگاری و کاهش ساعات کار روزانه مطرح شد.
اين جنبش موفق شد در برخی از اين زمينه ها پيشرفت کند. اما از آغاز تلاشهای زنان در ماه مارس ۱۸۵۷ برای کسب برابری بيش از صد سال گذشت تا در سال ۱۹۷۵ سازمان ملل متحد هشتم مارس را به عنوان روز جهانی زن به رسميت شناخت.
با فرارسيدن روز زن در سال ۲۰۰۹ ميلادی زنان ايرانی در نقاط مختلف جهان، برنامههايی برای بزرگداشت اين روز برگزار کردند. در پاريس برنامههای ويژه روز زن از هفته پيش آغاز شد. شهرداری پاريس در شامگاه چهارشنبه برنامه ويژهای برای تجليل روز زن برگزار کرد.
در کنار برنامههای مختلف شهر پاريس، معرفی کمپين يک ميليون امضا در ايران نيز صورت گرفت.
شهلا شفيق نويسنده و پژوهشگر ساکن پاريس در مورد اين برنامه به راديو فردا میگويد: «شب چهار مارس در شهرداری پاريس معاون شهردار شب مفصلی را تدارک ديده بود. در کنار برنامههای هنری، چهرههای مبارزات زنان نيز مطرح شدند. يکی از اعضای جوان کمپين يک ميليون امضا در پاريس که همزمان با جايزه سيمون دوبوار شاخه کمپين در پاريس را تشکيل داده بود در مورد وضعيت زنان در ايران و کمپين صحبت کرد که فرصت خوبی بود برای معرفی زنان ايران. هشتم مارس هم يک تظاهرات بزرگ سراسری برگزار میشود.»
لورا آدلر، روزنامه نگار و نويسنده فرانسوی که گردانندگی برنامه را برعهده داشت، درمورد جنبش زنان ايران گفت: «به نظر من در ايران رويدادهای مهمی در جريان است و جامعه مدنی که قوانين فقهی را رد میکند با تلاش عليه نازل شمردن حقوق زن با دولت به چالش برخاسته است.»
خانم آدلر درمورد حمايت جامعه فرانسه از جنبش زنان در ايران گفت: «در فرانسه جنبشهای گوناگون چپ تاکنون از اين جنبش حمايت کردهاند. من فکر میکنم از طريق تمرکز همبستگی با زنان کشورهای اروپايی، زنان ايرانی که پيش از اين از حقوق برابری با مردان برخوردار بودند، بار ديگر بتوانند استعدادها، مهارتها و شهامتشان را به جهان بشناسانند.»
صبح روز هشتم مارس در پاريس برنامه ديگری با حضور زنان فعال از سراسر جهان برگزار شد. زنانی از کشورهای الجزاير، سنگال، اسپانيا، هند، ترکيه و لهستان در اين برنامه سخنرانی داشتند. شهلا شفيق نيز به نمايندگی از سوی زنان ايرانی در اين برنامه حضور داشت و ويژگیهای جنبش زنان ايرانی را با ديگر فعالان مسائل زنان در ميان گذاشت.
زنان در ايران نيز سالهاست که اين روز را گرامی میدارند. شايد يکی از بهيادماندنیترين مراسم روز زن در ايران را بتوان مراسم روز زن در اسفندماه ۱۳۵۷ دانست. آنجا که تنها يک روز پيش از بزرگداشت روز جهانی زن، آيتالله خمينی اعلام کرد که «در وزارتخانههای اسلامی نبايد زنها لخت بيايند. زنها بروند اما با حجاب باشند.»
روز جهانی زن سال ۱۳۵۷ فرياد هزاران تن از زنان آزادیخواه خيابانهای تهران را به لرزه درآورد. کارمندان زن، پرستاران، دختران مدارس تهران و زنان خانهدار با شرکت در يک حرکت خودانگيخته در پاسخ به اعمال نخستين محدوديتها عليه حقوق زنان، به پا خاستند. به اين ترتيب زنان ايرانی در نخستين روزهای پيروزی انقلاب با موانع پيشبينی نشدهای روبهرو شدند و تجمع سياسی خود را در اعتراض به حجاب اجباری برگزار کردند و صدای فريادهای آنها برای هميشه در تاريخ ثبت شده است.
با شکلگيری مجدد تشکلهای زنان در سالهای مشهور به اصلاحات، بار ديگر روز جهانی زن به تقويم زنان بازگشت و زنان تلاش کردند که مانند ساير همجنسان خود در جهان در اين روز تريبونها را در دست گيرند و مشکلات خود را مطرح کنند. اما اين امکان ديری نپاييد.
در سالهای اخير برگزاری هر تجمع، صدور هر بيانيه، هماهنگی هر فعاليت اجتماعی با بازداشت، زندان و در سادهترين شکلش تهديد به زندان و شلاق روبهرو شده است. تاجايی که در هشتم مارس امسال در هيچ مکان عمومی برنامهای با دعوت عموم مردم شکل نگرفته است.
خانم محبوبه فعال امور زنان در تبريز به راديو فردا میگويد: «معمولاً هر سال برنامه کوه میگذاشتيم که به کوه عينالی میرفتيم و در آنجا جمع میشديم. ولی چند وقتی است که ديگر اين امکان وجود ندارد و بيشتر از جمعيت، پليس در آنجا جمع شده و کاری نمیتوانيم بکنيم. آنقدر فضا بسته است که ديگر نمیشود مانوور داد.»
خانم محبوبه میافزايد: «میخواستيم يک بيانيه بدهيم، بولتنی يا نشريه کوچکی چاپ کنيم ولی عملاً نمیدانيم چه خواهد شد.»
خانم محبوبه در پاسخ به اين پرسش که آيا از ميان فعالان حقوق زنان در تبريز کسی هم بازداشت شده، میگويد در حال حاضر شهناز غلامی در زندان است.
گروهی از فعالان حقوق زنان در بيانيه خود به مناسبت هشتم مارس ۲۰۰۹ نوشتهاند: «در آستانه هشتم مارس و در حالی که همچنان چهار تن از فعالان جنبش زنان، عاليه اقدام دوست، زينب بايزيدی، روناک صفارزاده و شهناز غلامی به خاطر درخواست حقوق برابر در زندان به سر میبرند، صدها زن ديگر که فرزندان، برادران، همسران و دوستان و آشنايانی در محبس دارند نيز زندانی و در حبس اين فجايع هستند. ضمن گراميداشت اين روز همبستگی خواهرانه، اعلام میداريم فقط و فقط افزايش تلاش، ايستادگی، حفظ اميد و جستجوی راههای نو، جنبش زنان ايران را در مبارزه با برخی مشکلاتی که گريبانگير جامعه ماست، ياری خواهد داد.»
آنها در بيانيه خود افزودهاند که «همچنان روز جهانی زن يکی از روز مهمی است که آنرا از آن خود کردهايم و مانند همه خواهرانمان در سراسر جهان، سعی میکنيم در اين روز با يکی کردن صداهايمان آنرا رساتر سازيم.»
در ادامه برنامه شهران طبری در گزارشی از لندن شمهای از برنامههايی که به مناسبت روز جهان زن در لندن برگزار میشود، میگويد.
دبيرکل سازمان ملل متحد در پيامی به مناسبت روز جهانی زن خواستار تصويب قوانينی شد که خشونت عليه زنان را جنايت قلمداد کند.
به گفته وی در برخی کشورها از هر سه زن، يک نفر مورد ضرب و شتم، رابطه اجباری و مورد سوء رفتار در زندگی روزمره قرار میگيرد.
اين بيانيه در حالی منتشر شده است که روز چهارشنبه جمعی از فعالان پيشرو حقوق زن در ايران با شرکت در پنجاه و سومين نشست کميسيون مقام زن ويژه سازمانهای غيردولتی اعلام کردند که عليرغم اهميت زنان در همه حوزههای اجتماعی، زنان ايران در مبارزاتشان برای برابری جنسيتی در بسياری از حوزهها با چالشهای جدی روبهرو هستند.
ساعاتی پيش از برگزاری تنها مراسم اعلام شده روز جهانی زن در تهران، در آمفی تئاتر پارک ورشو، به مسئولان اين برنامه خبر دادند که اجازه برگزاری هيچ تجمعی را در اين محل ندارند.
پروين اردلان، از فعالان جنبش زنان به راديو فردا میگويد: «فکر میکنم حاکميت ما معتقد است که فضای عمومی اصولاً به عموم تعلق ندارد. شما در خانه خودتان نمیتوانيد برنامه برگزار کنيد. سالنهای عمومی به شهروندان متعلق است اما وقتی برای ورود به آنها بايد اجازه گرفت، آزادی وجود ندارد. حاکميت در برابر جنبش زنان واکنش نشان میدهد، نزديکهای روز جهانی زن به دانشجويان حمله میکنند. به کارگران حمله می کنند. فضا، فضای ايجاد رعب و وحشت است. هدف، تبديل کردن آدمها به موجودات منفعل است.»
خانم اردلان با اينهمه به آينده جنبش زنان اميدوار است و معتقد است به دليل تکثر جنبش زنان، اقدامهای حاکميت برای جلوگيری از گسترش جنبش زنان، چندان مؤثر نيست. به گفته وی برخوردهای سازمانیافته حاکميت، مقاومتهای سازمانیافته هم به وجود میآورد.