بامداد روز شنبه، محاکمه صد نفر در ایران آغاز شد. دادگاه متهمانی که خبرگزاری فارس از آن با نام «دادگاه متهمان آشوب و اغتشاش» نام برد.
دادگاهی که در آن شاید برای نخستینبار در تاریخ ایران، شماری از مقامهای دولتی پیشین در کنار افراد عادی، لباس زندان بر تن، محاکمه میشدند. جلسه دادگاهی که در آن قیافههای متهمان، با چهرههای قبلی آنان تفاوتی از زمین تا آسمان داشت.
اعترافاتی علیه خود. اعتراف به اینکه اشتباه کردهاند. برخی هم چون محمد عطریانفر هنگام اعتراف به، به اصطلاح اشتباهات، دستشان را به نشانه V، نشانه پیروزی، بالا بردند.
سعید رضوی فقیه، تحلیلگر سیاسی در تهران، در ارتباط با همین موضوع به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.
رادیو فردا: آقای رضوی فقیه، روند رسیدگی به پرونده این متهمان را چطور ارزیابی میکنید؟
سعید رضوی فقیه: من بر این گمان هستم که این دادگاه، این پروندهها و اساساً مسئله بازداشتهای گسترده اخیر بعد از حوادث مترتب بر انتخابات ۲۲ خرداد، یک پرونده سیاسی برای تسویه حساب با جناح منتقد است.
گمان من بر این است که حداقل بیش از ۲۷ سال است که محافظهکارها و اقتدارگراها منتظر فرصت بودند تا با بعضی از رقبای خود که زمانی در حاکمیت بودند و چند سالی است که از حاکمیت خارج شدهاند، تسویه حساب جدی کنند. برای کسانی نظیر آقای بهزاد نبوی، آقای محسن میردامادی سالهاست که زمینهچینی میکنند که بتوانند به آنها ضربهای بزنند، برای آنها پروندهسازی کنند و بتوانند آنها را از فعالیت سیاسی مسالمتآمیز در چارچوب قانون محروم کنند.
اشاره کردید به تسویه حساب حکومت یا بخشی از حکومت با جناح منتقد. آن طور که بعد از انتخابات ۲۲ خرداد دیدیم، شمار زیادی از مردم هم، ظاهراً همفکر با کسانی هستند که محاکمه میشوند. این تسویه حساب میتواند با سران این جناح منتقد باشد. با مردم چطور؟ آیا با آنها هم میشود تسویه حساب کرد؟
متأسفانه حاکمان امروز ایران چشمشان را به واقعیتها بستهاند. گمان میکننند که اگر راهپیمایی میلیونی مردم را در خیابانهای تهران اغتشاش و آشوبگری چند صد نفر معرفی کنند، واقعیت امر هم تغییر میکند. گمان میکنند که اگر یک جنبش میلیونی مردمی را به عنوان یک انقلاب مخملی یا کودتای مخملی هدایت شده توسط سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی خارجی معرفی کنند، این جنبش میخوابد و سرکوب میشود، یا اینکه از درون دچار بیانگیزگی میشود.
اینها چشم خود را به روی واقعیات بستهاند. اینها نمیدانند که رهبران این جنبش که امروز یا در بند هستند یا در حصر، از انرژی مردمی که مطالبات خاصی دارند و مردمی که نمیتوانند تن به محدودیتهای خودکامانه بدهند، تغدیه میشوند.
در واقع اگر ما می بینیم که آقای مهندس موسوی یا آقای کروبی یا آقای خاتمی یا حتی اگر آقای هاشمی رفسنجانی امروز شجاعت یا انگیزه طرح مطالبات آزادیخواهانه را پیدا کردهاند، به اتکا و استظهار جنبش و حرکتی است که مردم در خیابانها آغاز کردند. به اتکای آن «الله اکبر»های شبانهای است که مردم در اعتراض به وضعیت موجود بر سر پشت بامها هر شب سر میدهند.
بنابراین اگر اینها گمان بردند که با یک تسویه حساب جناحی، با محدود کردن یا دستگیر کردن و محکوم کردن عدهای از فعالان سیاسی میتوانند با این جنبش آزادیخواهانه مقابله کنند، اشتباه کردهاند. واقعیت امر آن است که این جنبش اساساً در اعتراض به صرف انتخابات ۲۲ خرداد هم رخ نداده است.
انتخابات ۲۲ خرداد آخرین نقطهای بود که باعث شده صبر مردم لبریز شود. مردم از دروغ، از ستم، از نابرابری، از تبعیض در برابر قانون، از قانونشکنی زمامداران و از قانونشکنی قانوننویسان به ستوه آمدهاند و در واقع انتخابات ۲۲ خرداد و نتایج غیرواقعی و ناعادلانهاش را که توسط وزارت کشور و شورای نگهبان اعلام و تأیید شد، مستمسکی قرار دادند برای اینکه اعتراضات کهنه و نو خودشان را به حاکمیت بیان کنند.
به نظر من این دستگیریها و این پروندهسازیها و منتسب کردن یک جنبش مردمی به سرویسهای اطلاعاتی خارجی دردی را از این حاکمیت دوا نخواهد کرد و بحران را عمیقتر و شدیدتر خواهد کرد.
به نظر شما، این دادگاهها و محاکمات و پخش اعترافات تلویزیونی متهمان، کسانی که زمانی، همان طور که خودتان اشاره کردید، بخشی از حاکمیت بودند، نیروهای درون حاکمیت بودند، چه تأثیری میتواند روی روی این روند اعتراضی که بعد از ۲۲ خرداد آغاز شده خواهد داشت؟
متأسفانه بیاعتمادی مردم، یا لااقل قشرهایی از مردم، به نیروی انتظامی، دستگاههای امنیتی و دستگاه قضایی به حدی رسیده که زندانیها، بازداشتیها و متهمانی که در دستگاه قضایی محکوم میشوند، یا محاکمه میشوند، اینها به چشم مردم به صورت قهرمانان مدافع حقوق مردم جلوه میکنند.
من مطمئنم که هرکدام از این آقایان یا خانمهایی که در این بیدادگاهها محکوم شوند یا حتی کسانی که مجبور شده باشند، تحت فشار، (که قطعاً زیاد هم بوده) علیه خودشان و دوستانشان اعترافاتی کنند، در چشم مردمی که شاهد روند ماجرا، طی ۴۰ روز اخیر بودند، نه تنها تنزل مقام پیدا نمیکنند، بلکه ارتقای مقام هم خواهند داشت.
من گمان میکنم هر زندانی که امروز از بازداشتگاه غیرقانونی آزاد میشود، از او مانند قهرمان استقبال خواهد شد، کما اینکه در گذشته هم چنین بوده است.
دادگاهی که در آن شاید برای نخستینبار در تاریخ ایران، شماری از مقامهای دولتی پیشین در کنار افراد عادی، لباس زندان بر تن، محاکمه میشدند. جلسه دادگاهی که در آن قیافههای متهمان، با چهرههای قبلی آنان تفاوتی از زمین تا آسمان داشت.
اعترافاتی علیه خود. اعتراف به اینکه اشتباه کردهاند. برخی هم چون محمد عطریانفر هنگام اعتراف به، به اصطلاح اشتباهات، دستشان را به نشانه V، نشانه پیروزی، بالا بردند.
سعید رضوی فقیه، تحلیلگر سیاسی در تهران، در ارتباط با همین موضوع به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.
رادیو فردا: آقای رضوی فقیه، روند رسیدگی به پرونده این متهمان را چطور ارزیابی میکنید؟
سعید رضوی فقیه: من بر این گمان هستم که این دادگاه، این پروندهها و اساساً مسئله بازداشتهای گسترده اخیر بعد از حوادث مترتب بر انتخابات ۲۲ خرداد، یک پرونده سیاسی برای تسویه حساب با جناح منتقد است.
گمان من بر این است که حداقل بیش از ۲۷ سال است که محافظهکارها و اقتدارگراها منتظر فرصت بودند تا با بعضی از رقبای خود که زمانی در حاکمیت بودند و چند سالی است که از حاکمیت خارج شدهاند، تسویه حساب جدی کنند. برای کسانی نظیر آقای بهزاد نبوی، آقای محسن میردامادی سالهاست که زمینهچینی میکنند که بتوانند به آنها ضربهای بزنند، برای آنها پروندهسازی کنند و بتوانند آنها را از فعالیت سیاسی مسالمتآمیز در چارچوب قانون محروم کنند.
اشاره کردید به تسویه حساب حکومت یا بخشی از حکومت با جناح منتقد. آن طور که بعد از انتخابات ۲۲ خرداد دیدیم، شمار زیادی از مردم هم، ظاهراً همفکر با کسانی هستند که محاکمه میشوند. این تسویه حساب میتواند با سران این جناح منتقد باشد. با مردم چطور؟ آیا با آنها هم میشود تسویه حساب کرد؟
متأسفانه حاکمان امروز ایران چشمشان را به واقعیتها بستهاند. گمان میکننند که اگر راهپیمایی میلیونی مردم را در خیابانهای تهران اغتشاش و آشوبگری چند صد نفر معرفی کنند، واقعیت امر هم تغییر میکند. گمان میکنند که اگر یک جنبش میلیونی مردمی را به عنوان یک انقلاب مخملی یا کودتای مخملی هدایت شده توسط سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی خارجی معرفی کنند، این جنبش میخوابد و سرکوب میشود، یا اینکه از درون دچار بیانگیزگی میشود.
اینها چشم خود را به روی واقعیات بستهاند. اینها نمیدانند که رهبران این جنبش که امروز یا در بند هستند یا در حصر، از انرژی مردمی که مطالبات خاصی دارند و مردمی که نمیتوانند تن به محدودیتهای خودکامانه بدهند، تغدیه میشوند.
در واقع اگر ما می بینیم که آقای مهندس موسوی یا آقای کروبی یا آقای خاتمی یا حتی اگر آقای هاشمی رفسنجانی امروز شجاعت یا انگیزه طرح مطالبات آزادیخواهانه را پیدا کردهاند، به اتکا و استظهار جنبش و حرکتی است که مردم در خیابانها آغاز کردند. به اتکای آن «الله اکبر»های شبانهای است که مردم در اعتراض به وضعیت موجود بر سر پشت بامها هر شب سر میدهند.
بنابراین اگر اینها گمان بردند که با یک تسویه حساب جناحی، با محدود کردن یا دستگیر کردن و محکوم کردن عدهای از فعالان سیاسی میتوانند با این جنبش آزادیخواهانه مقابله کنند، اشتباه کردهاند. واقعیت امر آن است که این جنبش اساساً در اعتراض به صرف انتخابات ۲۲ خرداد هم رخ نداده است.
انتخابات ۲۲ خرداد آخرین نقطهای بود که باعث شده صبر مردم لبریز شود. مردم از دروغ، از ستم، از نابرابری، از تبعیض در برابر قانون، از قانونشکنی زمامداران و از قانونشکنی قانوننویسان به ستوه آمدهاند و در واقع انتخابات ۲۲ خرداد و نتایج غیرواقعی و ناعادلانهاش را که توسط وزارت کشور و شورای نگهبان اعلام و تأیید شد، مستمسکی قرار دادند برای اینکه اعتراضات کهنه و نو خودشان را به حاکمیت بیان کنند.
به نظر من این دستگیریها و این پروندهسازیها و منتسب کردن یک جنبش مردمی به سرویسهای اطلاعاتی خارجی دردی را از این حاکمیت دوا نخواهد کرد و بحران را عمیقتر و شدیدتر خواهد کرد.
به نظر شما، این دادگاهها و محاکمات و پخش اعترافات تلویزیونی متهمان، کسانی که زمانی، همان طور که خودتان اشاره کردید، بخشی از حاکمیت بودند، نیروهای درون حاکمیت بودند، چه تأثیری میتواند روی روی این روند اعتراضی که بعد از ۲۲ خرداد آغاز شده خواهد داشت؟
متأسفانه بیاعتمادی مردم، یا لااقل قشرهایی از مردم، به نیروی انتظامی، دستگاههای امنیتی و دستگاه قضایی به حدی رسیده که زندانیها، بازداشتیها و متهمانی که در دستگاه قضایی محکوم میشوند، یا محاکمه میشوند، اینها به چشم مردم به صورت قهرمانان مدافع حقوق مردم جلوه میکنند.
من مطمئنم که هرکدام از این آقایان یا خانمهایی که در این بیدادگاهها محکوم شوند یا حتی کسانی که مجبور شده باشند، تحت فشار، (که قطعاً زیاد هم بوده) علیه خودشان و دوستانشان اعترافاتی کنند، در چشم مردمی که شاهد روند ماجرا، طی ۴۰ روز اخیر بودند، نه تنها تنزل مقام پیدا نمیکنند، بلکه ارتقای مقام هم خواهند داشت.
من گمان میکنم هر زندانی که امروز از بازداشتگاه غیرقانونی آزاد میشود، از او مانند قهرمان استقبال خواهد شد، کما اینکه در گذشته هم چنین بوده است.