دست یافتن به توافق در زمینه کاهش کلاهکهای اتمی و موشکهای بالستیک، آسانترین بخش از رایزنیهای دو روزه اوباما در مسکو و دشوارترین آن، ایجاد هماهنگی پیرامون مسائل اتمی ایران خواهد بود.
به دنبال گفتگوهای مقدماتی ماه آوریل اوبا ما با مدودف در حاشیه کنفرانس گروه-۲۰ در لندن، انتظار میرفت که مسیر حرکت به سوی کاهش زرادخانههای اتمی روسیه و آمریکا به زودی هموار گردیده و در نتیجه تحقق یکی از هدفهای سیاست خارجی رئیس جمهور تازه آمریکا در زمینه دست یافتن به خلع سلاح اتمی آسانتر شود.
استقبال روسیه از پیشنهاد آمریکا برای گفتگو پیرامون یک قرارداد دو جانبه تسلیحات اتمی و موشکی جدید، در حالی که اعتبار اجرای توافق قبلی دو کشور در زمینه کاهش کلاهکهای اتمی، در انتهای سال جاری به پایان میرسد، موجب شد که شانس توفیق مذاکرات کنونی مسکو افزایش یابد.
پیشنهاد متقابل روسیه که کاهش سلاحهای پرتابی دو کشور را نیز شامل میشود در عمل یک گام پیشتر از طرح پیشنهادی آمریکا است. طی مذاکرات مربوط به اولین قرارداد تسلیحاتی دو کشور، در آستانه پایان دوران جنگ سرد نیز، گورباچف رئیس جمهور وقت شوروی، طی مذاکرات دو جانبه با رونالد ریگان، علاقهمندی بیشتری از سلف خود برای کاهش تعداد کلاهکهای اتمی ارائه کرده بود.
در حقیقت در اوج جنگ سرد مابین دو بلوک شرق و غرب در دهه ۶۰، و همچنین پس از پایان جنگ سرد در آخر دهه ۸۰، واشنگتن و مسکو همواره درگیر مذاکرات مربوط به کاهش سلاحهای هستهای و موشکی خود بوده و مستمراً به توافقهای بزرگی در این زمینه دست یافتهاند. به منظور دست یافتن به توافقهای دو جانبه اتمی واشنگتن – مسکو، تقریباً تمامی روسای جمهوری آمریکا در طول چهل سال گذشته با همتاهای روسی خود مذاکراتی را به عمل آوردهاند.
در نتیجه اجرای مفاد توافقهای دو جانبه، تعداد کلاهکها اتمی در اختیار روسیه، از ۳۰ هزار بمب اتمی در دهه ۶۰ اینک به ۱۳ هزار بمب هستهای کاهش یافته است. آمریکا نیز متقابلاً تعداد کلاهکهای اتمی خود را به ۹ هزار و ۴۰۰ عدد تقلیل داده است. اگرچه بااستفاده از همین تعداد بمب نیز انهدام کامل و چند باره کره زمین همچنان ممکن است.
با توجه تغییر نظام سیاسی جهان، پس از پایان جنگ سرد، و در شرایطی که پیمان ورشو منحل شده و تعدادی از کشورهای اروپای شرقی به جامعه اروپا پیوسته و با پیمان نظامی ناتو همکاری میکنند، مسکو تحمل هزینههای نگهداری موشکهای قارهپیما و کلاهکهای اتمی خود را به تعداد گذشته، ضروری نمیبیند.
مسکو مایل است که اعتبارات دفاعی خود را بیشتر در راه مدرنسازی نیروهای نظامی و تسلیحات غیر اتمی به کار بگیرد.
در گذشته، یکبار اشغال جمهوری چکسلواکی توسط ارتش سرخ در سال ۱۹۶۸ و بعد، اشغال افغانستان در سال ۱۹۷۹، موجب تأخیر یک ساله در عقد مرتب قراردادهای کاهش تسلیحات مابین واشنگتن و مسکو شده بود.
این بار نیز اشغال بخشی از جمهوری گرجستان توسط نیروهای نظامی روسیه در ماه اوت سال گذشته، به سردی موقت روابط واشنگتن و مسکو انجامید و گفتگوهای کارشناسان تسلیحاتی دو قدرت بزرگ هستهای را متوقف کرد.
اینک با به قدرت رسیدن اوباما در واشنگتن از یک سو، و از سوی دیگر کاهش جاهطلبیهای روسیه، در نتیجه تغییر شرایط اقتصادی در جهان و افزایش نیاز مسکو به همکاریهای نزدیکتر با غرب، شرایط مطلوبی برای سرعت بخشیدن به مذاکرات مستمر تسلیحاتی مابین دو کشور فراهم آمده است.
با اعلام رئوس توافقهای تازه تسلیحاتی مابین سران واشنگتن و مسکو، اوباما میتواند اولین موفقیت سیاست خارجی خود را جشن بگیرد. این موفقیت به نوبه خود اعتبار جهانی او را افزایش خواهد داد. رهبران مسکو نیز میتوانند ضمن یک صرفهجویی مالی چشمگیر، با چهرهای دوستانهتر از گذشته در کنفرانس سران گروه- ۸ در ایتالیا حضور یابند.
اما حصول توافق در زمینه کاهش سلاحهای اتمی و موشکی به معنای پایان رقابتها و ناهماهنگیهای آمریکا و روسیه در رابطه با مسائل و مشکلات موجود در سایر نقاط دنیا نیست.
بیتردید دشوارترین بخش رایزنیهای اوباما با رهبران کرملین در مورد ایران و برنامههای توسعه اتمی تهران خواهد بود. تحولات چهار هفته اخیر در صحنه سیاست داخلی ایران، اهمیت و حساسیت این امر را نزد آمریکا بیش از پیش افزایش داده است.
به نسبت این افزایش اهمیت، مسکو علاقمند خواهد بود که شرایط رسیدن به توافق بر سر مسائل ایران را دشوارتر ساخته و همچنین انتظارات متقابل خود را از واشنگتن افزایش دهد.
در حالی که آمریکا مصمم به پیشگیری از ادامه غنیسازی اورانیوم در ایران و محروم ساختن جمهوری اسلامی از شانس دست یافت به سلاح اتمی است، مسکو نیز متقابلاً مایل به متوقف ساختن پیشروی ناتو در اروپای شرقی و منطقه قفقاز شمالی است. به علاوه، نصب تأسیسات رادار در لهستان و دفاع موشکی در جمهوری چک را از سوی آمریکا، خطری در جهت تهدید امنیت ملی خود تلقی میکند.
اگرچه به کار افتادن راکتور اتمی در دست احداث ایران در بوشهر، در کوتاه مدت یک خطر تسلیحاتی مستقیم نیست، در عین حال میتواند بعد از آغاز به کار، به صورت یک مرکز مطمئن با پوشش دفاعی غیرقابل نفوذ (مصون از حمله نظامی)، پس از اعلام خروج ایران از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، بخشی از تأسیسات غنیسازی اورانیوم را در خود جای دهد.
این واحد تازه، پس از تجهیز و شروع به کار، میتواند به افزایش غلظت ذخیره اورانیوم غنی شده و تولید مواد لازم برای تولید بمب هستهای بپردازد.
از این لحاظ، و بنا بر پارهای ملاحظات سیاسی دیگر، آمریکا مایل است که تا روشن شدن تکلیف رابطه با ایران، از آغاز به کار راکتور بوشهر ممانعت به عمل آید. آمریکا حتی ممکن است، با هدف افزایش فشار بر مسکو، با استفاده از کارت اسرائیل، امکان حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران را با رهبران کرملین در میان بگذارد، اقدامی که در صورت تحقق، به دلیل تلفات غیرقابل اجتناب وارده به کارکنان روسی رآکتور بوشهر، میتواند بسرعت به تجدید شرایط جنگ سرد و بحرانی شدن روابط روسیه با آمریکا و غرب بیانجامد.
انتظار دوم اوباما از روسیه همکاری نزدیکتر آن کشور در جهت اعمال فشارهای بیشتر به ایران در شورای امنیت است. اگرچه روسیه در گذشته همواره از قطعنامههای تنبیهی شورای امنیت علیه ایران حمایت به عمل آورده، در عین حال پیش از رسیدن به توافق نهایی، یا سعی در کاهش میزان تنبیهات داشته و مراحل رسیدن به توافق را طولانیتر از حد انتظار ساخته است.
به نظر میرسد که در هر دو مورد، مسکو، اگرچه با دشواری، در هر حال به شرط دست یافتن به هدفهای متقابل، راضی به قبول خواستههای آمریکا بشود. توافق احتمالی یاد شده که در صورت تحقق، بر خلاف معاهده کاهش سلاحهای اتمی، مفاد آن محرمانه خواهد ماند، نکتهای است که مقامات تهران را بسیار نگران ساخته است.
یکی از نشانههای این نگرانیها، سفر چهار روز قبل سعیدی معاون امور بینالمللی سازمان انرژی اتمی ایران به مسکو، و اعلام نگرانی نسبت به کمکاریهای جاری کارکنان روسی در سایت رآکتور بوشهر است.
به دنبال گفتگوهای مقدماتی ماه آوریل اوبا ما با مدودف در حاشیه کنفرانس گروه-۲۰ در لندن، انتظار میرفت که مسیر حرکت به سوی کاهش زرادخانههای اتمی روسیه و آمریکا به زودی هموار گردیده و در نتیجه تحقق یکی از هدفهای سیاست خارجی رئیس جمهور تازه آمریکا در زمینه دست یافتن به خلع سلاح اتمی آسانتر شود.
استقبال روسیه از پیشنهاد آمریکا برای گفتگو پیرامون یک قرارداد دو جانبه تسلیحات اتمی و موشکی جدید، در حالی که اعتبار اجرای توافق قبلی دو کشور در زمینه کاهش کلاهکهای اتمی، در انتهای سال جاری به پایان میرسد، موجب شد که شانس توفیق مذاکرات کنونی مسکو افزایش یابد.
پیشنهاد متقابل روسیه که کاهش سلاحهای پرتابی دو کشور را نیز شامل میشود در عمل یک گام پیشتر از طرح پیشنهادی آمریکا است. طی مذاکرات مربوط به اولین قرارداد تسلیحاتی دو کشور، در آستانه پایان دوران جنگ سرد نیز، گورباچف رئیس جمهور وقت شوروی، طی مذاکرات دو جانبه با رونالد ریگان، علاقهمندی بیشتری از سلف خود برای کاهش تعداد کلاهکهای اتمی ارائه کرده بود.
در حقیقت در اوج جنگ سرد مابین دو بلوک شرق و غرب در دهه ۶۰، و همچنین پس از پایان جنگ سرد در آخر دهه ۸۰، واشنگتن و مسکو همواره درگیر مذاکرات مربوط به کاهش سلاحهای هستهای و موشکی خود بوده و مستمراً به توافقهای بزرگی در این زمینه دست یافتهاند. به منظور دست یافتن به توافقهای دو جانبه اتمی واشنگتن – مسکو، تقریباً تمامی روسای جمهوری آمریکا در طول چهل سال گذشته با همتاهای روسی خود مذاکراتی را به عمل آوردهاند.
در نتیجه اجرای مفاد توافقهای دو جانبه، تعداد کلاهکها اتمی در اختیار روسیه، از ۳۰ هزار بمب اتمی در دهه ۶۰ اینک به ۱۳ هزار بمب هستهای کاهش یافته است. آمریکا نیز متقابلاً تعداد کلاهکهای اتمی خود را به ۹ هزار و ۴۰۰ عدد تقلیل داده است. اگرچه بااستفاده از همین تعداد بمب نیز انهدام کامل و چند باره کره زمین همچنان ممکن است.
با توجه تغییر نظام سیاسی جهان، پس از پایان جنگ سرد، و در شرایطی که پیمان ورشو منحل شده و تعدادی از کشورهای اروپای شرقی به جامعه اروپا پیوسته و با پیمان نظامی ناتو همکاری میکنند، مسکو تحمل هزینههای نگهداری موشکهای قارهپیما و کلاهکهای اتمی خود را به تعداد گذشته، ضروری نمیبیند.
مسکو مایل است که اعتبارات دفاعی خود را بیشتر در راه مدرنسازی نیروهای نظامی و تسلیحات غیر اتمی به کار بگیرد.
در گذشته، یکبار اشغال جمهوری چکسلواکی توسط ارتش سرخ در سال ۱۹۶۸ و بعد، اشغال افغانستان در سال ۱۹۷۹، موجب تأخیر یک ساله در عقد مرتب قراردادهای کاهش تسلیحات مابین واشنگتن و مسکو شده بود.
این بار نیز اشغال بخشی از جمهوری گرجستان توسط نیروهای نظامی روسیه در ماه اوت سال گذشته، به سردی موقت روابط واشنگتن و مسکو انجامید و گفتگوهای کارشناسان تسلیحاتی دو قدرت بزرگ هستهای را متوقف کرد.
اینک با به قدرت رسیدن اوباما در واشنگتن از یک سو، و از سوی دیگر کاهش جاهطلبیهای روسیه، در نتیجه تغییر شرایط اقتصادی در جهان و افزایش نیاز مسکو به همکاریهای نزدیکتر با غرب، شرایط مطلوبی برای سرعت بخشیدن به مذاکرات مستمر تسلیحاتی مابین دو کشور فراهم آمده است.
با اعلام رئوس توافقهای تازه تسلیحاتی مابین سران واشنگتن و مسکو، اوباما میتواند اولین موفقیت سیاست خارجی خود را جشن بگیرد. این موفقیت به نوبه خود اعتبار جهانی او را افزایش خواهد داد. رهبران مسکو نیز میتوانند ضمن یک صرفهجویی مالی چشمگیر، با چهرهای دوستانهتر از گذشته در کنفرانس سران گروه- ۸ در ایتالیا حضور یابند.
اما حصول توافق در زمینه کاهش سلاحهای اتمی و موشکی به معنای پایان رقابتها و ناهماهنگیهای آمریکا و روسیه در رابطه با مسائل و مشکلات موجود در سایر نقاط دنیا نیست.
بیتردید دشوارترین بخش رایزنیهای اوباما با رهبران کرملین در مورد ایران و برنامههای توسعه اتمی تهران خواهد بود. تحولات چهار هفته اخیر در صحنه سیاست داخلی ایران، اهمیت و حساسیت این امر را نزد آمریکا بیش از پیش افزایش داده است.
به نسبت این افزایش اهمیت، مسکو علاقمند خواهد بود که شرایط رسیدن به توافق بر سر مسائل ایران را دشوارتر ساخته و همچنین انتظارات متقابل خود را از واشنگتن افزایش دهد.
در حالی که آمریکا مصمم به پیشگیری از ادامه غنیسازی اورانیوم در ایران و محروم ساختن جمهوری اسلامی از شانس دست یافت به سلاح اتمی است، مسکو نیز متقابلاً مایل به متوقف ساختن پیشروی ناتو در اروپای شرقی و منطقه قفقاز شمالی است. به علاوه، نصب تأسیسات رادار در لهستان و دفاع موشکی در جمهوری چک را از سوی آمریکا، خطری در جهت تهدید امنیت ملی خود تلقی میکند.
اگرچه به کار افتادن راکتور اتمی در دست احداث ایران در بوشهر، در کوتاه مدت یک خطر تسلیحاتی مستقیم نیست، در عین حال میتواند بعد از آغاز به کار، به صورت یک مرکز مطمئن با پوشش دفاعی غیرقابل نفوذ (مصون از حمله نظامی)، پس از اعلام خروج ایران از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، بخشی از تأسیسات غنیسازی اورانیوم را در خود جای دهد.
این واحد تازه، پس از تجهیز و شروع به کار، میتواند به افزایش غلظت ذخیره اورانیوم غنی شده و تولید مواد لازم برای تولید بمب هستهای بپردازد.
از این لحاظ، و بنا بر پارهای ملاحظات سیاسی دیگر، آمریکا مایل است که تا روشن شدن تکلیف رابطه با ایران، از آغاز به کار راکتور بوشهر ممانعت به عمل آید. آمریکا حتی ممکن است، با هدف افزایش فشار بر مسکو، با استفاده از کارت اسرائیل، امکان حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران را با رهبران کرملین در میان بگذارد، اقدامی که در صورت تحقق، به دلیل تلفات غیرقابل اجتناب وارده به کارکنان روسی رآکتور بوشهر، میتواند بسرعت به تجدید شرایط جنگ سرد و بحرانی شدن روابط روسیه با آمریکا و غرب بیانجامد.
انتظار دوم اوباما از روسیه همکاری نزدیکتر آن کشور در جهت اعمال فشارهای بیشتر به ایران در شورای امنیت است. اگرچه روسیه در گذشته همواره از قطعنامههای تنبیهی شورای امنیت علیه ایران حمایت به عمل آورده، در عین حال پیش از رسیدن به توافق نهایی، یا سعی در کاهش میزان تنبیهات داشته و مراحل رسیدن به توافق را طولانیتر از حد انتظار ساخته است.
به نظر میرسد که در هر دو مورد، مسکو، اگرچه با دشواری، در هر حال به شرط دست یافتن به هدفهای متقابل، راضی به قبول خواستههای آمریکا بشود. توافق احتمالی یاد شده که در صورت تحقق، بر خلاف معاهده کاهش سلاحهای اتمی، مفاد آن محرمانه خواهد ماند، نکتهای است که مقامات تهران را بسیار نگران ساخته است.
یکی از نشانههای این نگرانیها، سفر چهار روز قبل سعیدی معاون امور بینالمللی سازمان انرژی اتمی ایران به مسکو، و اعلام نگرانی نسبت به کمکاریهای جاری کارکنان روسی در سایت رآکتور بوشهر است.