هفتم مارس، دهمین سالمرگ کارگردان بزرگ سینمای جهان استنلی کوبریک بود.
وی یکی از مهمترین فیلمسازان قرن بیستم محسوب میشود که با درکی استثنایی از مفاهیم اجتماعی و سیاسی عصر خود، موفق به ساخت فیلمهایی شد که تحسین بسیاری از هنرمندان، متفکران و مخاطبان بیشماری را در سراسر جهان برانگیخت.
آقای کوبریک در مدت عمر هفتاد ساله خود سیزده فیلم ساخت. نخستین فیلمش با نام «ترس و علاقه» در سال ۱۹۵۳ ساخته شد و آخرین فیلم وی «چشمان باز بسته» در سال ۱۹۹۹ به روی پرده رفت.
در طول ۴۶ سال فعالیت سینمایی فیلمهای دیگر وی عبارتند از «بوسه قاتل»، «قتل»، «راههای افتخار»، «اسپارتاکوس »، «لولیتا»، «دکتراسترنج لاو»، «۲۰۰۱: ادیسه فضایی»، «پرتقال کوکی»، «بری لیندون»، «درخشش» و «غلاف تمام فلزی».
وی به شطرنج بسیار علاقهمند بود و این علاقه را تا پایان عمر حفظ کرد.
کوبریک درباره خود میگوید: «متولد ۲۶ ژوئیه ۱۹۲۸ در نیویورک هستم. پدرم یک پزشک بود. کارم را با عکاسی شروع کردم.»
در دوران دبیرستان، کوبریک به وسیله دوربینی که از پدرش هدیه گرفته بود، به طور جدی به عکاسی پرداخت. بعد از فارغالتحصیل شدن، عکسهای خود را برای مجله لوک فرستاد و به این ترتیب ممر درآمدی پیدا کرد تا جایی که در سال ۱۹۴۶ به عنوان خبرنگار تمام وقت این مجله شناخته شده بود.
در سال ۱۹۵۱ آلن سینگر، دوست کوبریک، او را تشویق کرد که یک فیلم مستند کوتاه برای شرکت آر کی او بسازد. کوبریک موافقت کرد و با هزینه شخصی فیلمی ساخت که آنرا به بهای ۱۰۰ دلار فروخت.
دومین و سومین فیلم مستند خود را در همان دوران ساخت که تنها فیلمهای مستند وی محسوب میشوند. بعد از ساختن فیلم «دکتر استرنج لاو» بود که کوبریک توجه منتقدان جدی سینما را به خود جلب کرد. این فیلم درباره یک ژنرال ارتش آمریکا است که جهان را به ورطه یک جنگ جهانی میبرد.
استیون اسپیلبرگ، دیگر کارگردان بزرگ سینمای آمریکا می گوید: «من از همان موقعی که دکتر استرنج لاو را دیدم، پی به قدرت کوبریک به عنوان یک کارگردان بردم.»
اسپیلبرگ در جای دیگری گفته است که کوبریک برای وی همچنان یک راز است. کوبریک پس از آن در سال ۱۹۶۸ فیلم «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» را ساخت که او را به یک اسطوره در جهان سینما تبدیل کرد.
خود وی درباره این فیلم میگوید: «ما در سال ۱۹۶۷ کارمان را شروع کردیم. در این سال به این حقیقت علاقهمند شدم که در کیهان میتواند تمدنهای دیگری هم وجود داشته باشد.»
ولی این فیلم از یک ایده ساده تمدنهای هوشمند بسیار فراتر میرود و حقیقتی عظیم را به انسانها یادآور میشود، این حقیقت که پایانی برای کنجکاویهای بشر وجود ندارد. هنگامی که در سال ۱۹۷۱ فیلم پرتقال کوکی ساخته شد، دیگر کسی شک نداشت که کوبریک حتی از حد سینماگران بسیار موفق هم بسیار فراتر رفته است.
این فیلم یک انتقاد صریح از دولت در مفهوم کلی و جهانی آن و نیز انتقادی نیشدار نسبت به مصلحان اجتماعی است که میکوشند انسان را در چارچوب های محدود خود تعریف کنند و برایش نسخههای تکراری بپیچند. به همین دلیل سیاستمداران هرگز دل خوشی از او نداشتند و این معارضه تا ساخت آخرین فیلم وی چشمان باز بسته تداوم یافت.
در حقیقت کوبریک با این فیلم تیغه تیز انتقاد خود را به سوی رهبران جامعه گرفت. در این میان فیلم «غلاف تمام فلزی» که جنگ را به طور کلی زیر سؤال میبرد، جنبه دیگری از شخصیت استثنایی کوبریک را به نمایش می گذارد والبته مخالفان پروپاقرصی در میان سیاستمداران برای وی میسازد.
کوبریک برنده چند جایزه معتبر سینمایی شده است که از میان آنها میتوان به شیر طلایی ونیز اشاره کرد. استنلی کوبریک در هفتم مارس ۱۹۹۹ چند روز پس از اکران خصوصی فیلم چشمان باز بسته، چشمان بسیار بازش را از این جهان فروبست.
وی یکی از مهمترین فیلمسازان قرن بیستم محسوب میشود که با درکی استثنایی از مفاهیم اجتماعی و سیاسی عصر خود، موفق به ساخت فیلمهایی شد که تحسین بسیاری از هنرمندان، متفکران و مخاطبان بیشماری را در سراسر جهان برانگیخت.
آقای کوبریک در مدت عمر هفتاد ساله خود سیزده فیلم ساخت. نخستین فیلمش با نام «ترس و علاقه» در سال ۱۹۵۳ ساخته شد و آخرین فیلم وی «چشمان باز بسته» در سال ۱۹۹۹ به روی پرده رفت.
در طول ۴۶ سال فعالیت سینمایی فیلمهای دیگر وی عبارتند از «بوسه قاتل»، «قتل»، «راههای افتخار»، «اسپارتاکوس »، «لولیتا»، «دکتراسترنج لاو»، «۲۰۰۱: ادیسه فضایی»، «پرتقال کوکی»، «بری لیندون»، «درخشش» و «غلاف تمام فلزی».
وی به شطرنج بسیار علاقهمند بود و این علاقه را تا پایان عمر حفظ کرد.
کوبریک درباره خود میگوید: «متولد ۲۶ ژوئیه ۱۹۲۸ در نیویورک هستم. پدرم یک پزشک بود. کارم را با عکاسی شروع کردم.»
در دوران دبیرستان، کوبریک به وسیله دوربینی که از پدرش هدیه گرفته بود، به طور جدی به عکاسی پرداخت. بعد از فارغالتحصیل شدن، عکسهای خود را برای مجله لوک فرستاد و به این ترتیب ممر درآمدی پیدا کرد تا جایی که در سال ۱۹۴۶ به عنوان خبرنگار تمام وقت این مجله شناخته شده بود.
در سال ۱۹۵۱ آلن سینگر، دوست کوبریک، او را تشویق کرد که یک فیلم مستند کوتاه برای شرکت آر کی او بسازد. کوبریک موافقت کرد و با هزینه شخصی فیلمی ساخت که آنرا به بهای ۱۰۰ دلار فروخت.
دومین و سومین فیلم مستند خود را در همان دوران ساخت که تنها فیلمهای مستند وی محسوب میشوند. بعد از ساختن فیلم «دکتر استرنج لاو» بود که کوبریک توجه منتقدان جدی سینما را به خود جلب کرد. این فیلم درباره یک ژنرال ارتش آمریکا است که جهان را به ورطه یک جنگ جهانی میبرد.
استیون اسپیلبرگ، دیگر کارگردان بزرگ سینمای آمریکا می گوید: «من از همان موقعی که دکتر استرنج لاو را دیدم، پی به قدرت کوبریک به عنوان یک کارگردان بردم.»
اسپیلبرگ در جای دیگری گفته است که کوبریک برای وی همچنان یک راز است. کوبریک پس از آن در سال ۱۹۶۸ فیلم «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» را ساخت که او را به یک اسطوره در جهان سینما تبدیل کرد.
خود وی درباره این فیلم میگوید: «ما در سال ۱۹۶۷ کارمان را شروع کردیم. در این سال به این حقیقت علاقهمند شدم که در کیهان میتواند تمدنهای دیگری هم وجود داشته باشد.»
ولی این فیلم از یک ایده ساده تمدنهای هوشمند بسیار فراتر میرود و حقیقتی عظیم را به انسانها یادآور میشود، این حقیقت که پایانی برای کنجکاویهای بشر وجود ندارد. هنگامی که در سال ۱۹۷۱ فیلم پرتقال کوکی ساخته شد، دیگر کسی شک نداشت که کوبریک حتی از حد سینماگران بسیار موفق هم بسیار فراتر رفته است.
این فیلم یک انتقاد صریح از دولت در مفهوم کلی و جهانی آن و نیز انتقادی نیشدار نسبت به مصلحان اجتماعی است که میکوشند انسان را در چارچوب های محدود خود تعریف کنند و برایش نسخههای تکراری بپیچند. به همین دلیل سیاستمداران هرگز دل خوشی از او نداشتند و این معارضه تا ساخت آخرین فیلم وی چشمان باز بسته تداوم یافت.
در حقیقت کوبریک با این فیلم تیغه تیز انتقاد خود را به سوی رهبران جامعه گرفت. در این میان فیلم «غلاف تمام فلزی» که جنگ را به طور کلی زیر سؤال میبرد، جنبه دیگری از شخصیت استثنایی کوبریک را به نمایش می گذارد والبته مخالفان پروپاقرصی در میان سیاستمداران برای وی میسازد.
کوبریک برنده چند جایزه معتبر سینمایی شده است که از میان آنها میتوان به شیر طلایی ونیز اشاره کرد. استنلی کوبریک در هفتم مارس ۱۹۹۹ چند روز پس از اکران خصوصی فیلم چشمان باز بسته، چشمان بسیار بازش را از این جهان فروبست.