جناح راست؛ اصطکاک‌های جناحی و جدال‌های لفظی

  • امير مصدق کاتوزيان
۱۷۰ نماینده مجلس در تذکر کتبی به رئیس جمهور از این گفته‌های او که مجلس در رأس امور نیست، انتقاد می‌کنند. محمود احمدی‌نژاد پیش از سفر به نیویورک برای حضور در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل، این گفته معروف بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را که مجلس در رأس امور است، مربوط به شرایط و زمانی خاص دانسته بود و اکنون نمایندگان معترض در واکنش، تأکید رئیس جمهور را بر چیرگی دولت بر مجلس بر نمی‌تابند.

بر اختلاف نظری که در اصطکاک میان اکثریت نمایندگان مجلس با رئیس دولت سر برآورده، بگومگو میان رئیس قوه قضاییه و رئیس توامان مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بعد دیگری افزوده است.

صادق لاریجانی این گفته اکبر هاشمی رفسنجانی را که «هرکس وقف دانشگاه آزاد را برهم زند بالاتر از خداست»، «ناشایست، اشتباه و عوامانه» دانسته است. دامنه این جدال لفظی اینک به مطبوعات عمده جناح راست کشیده شده است. تاجایی روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روز شنبه خود، گفته‌های صادق لاریجانی را تازه‌ترین نمونه از مناقشات پرهزینه توصیف کرد.

عنوان سرمقاله کلمه «منبطل؟!» چنانکه در پایان نوشته معلوم می‌شود، طعنه‌ای است به رئیس قوه قضاییه و زیر سؤال بردن احاطه او بر صرف و نحو عربی. همزمان امامان جمعه می‌گویند رهبران مخالف دولت باید محاکمه شوند. خواستی که به‌ویژه بعد از اعتراض عاشورا در نهم دی‌ماه سال گذشته در میان حامیان دولت قوت گرفت.

نتیجه تازه‌ترین اصطکاک‌های جناحی و جدال‌های لفظی به‌ویژه در طیف راست چیست؟ این پرسش را با سه میهمان برنامه در میان گذاشتیم. قاسم شعله سعدی، حقوقدان و بنیانگذار فراکسیون مستقل‌ها در مجلس سوم، فاطمه گوارایی، عضو شورای فعالان ملی‌مذهبی و حامی میرحسین موسوی در انتخابات، در تهران و علیرضا حقیقی، کارشناس امور ایران و مدرس خاورمیانه شناسی در دانشگاه تورونتو.



قاسم شعله سعدی در توضیح زمینه‌های فکری ۱۷۰ نماینده مجلس که به رئیس جمهور تذکر کتبی داده‌اند، می‌گوید در بین اصول‌گرایان یک جنگ قدرت وجود دارد که در مجموعه حاکمیت گسترده است: «حدود ۱۹۵ نفر از نمایندگان از اظهارات احمدی‌نژاد تشکر کرده‌اند. ولی ۱۷۰ نفر هم به او تذکر داده‌اند. طبعاً بخشی از این ۱۷۰ نفر کسانی هستند که آن نامه ۱۹۵ را هم امضا کرده‌اند. بنابراین می‌شود نتیجه‌گیری کرد که مواضع اینها به دو قسمت تفکیک شده است.»

فاطمه گوارایی در مورد تذکر این نمایندگان معتقد است که پس از انتخابات جناح‌بندی میان اصول‌گرایان افزایش پیدا کرده است: «الان درگیری و نزاع بیشتر در خانه محافظه‌کاران است و جناح‌هایی که به نوعی حامیان این دولت برآمده از کودتا هستند. منازعه اصلی بر سر نوع نگاه و عملکرد آقای احمدی‌نژاد است که به نوعی بر اساس توهم ناشی از اینکه من ۲۵ میلیون رأی دارم، این جایگاه را برای خودش قائل شده که سایر قوا در ایران را دور بزند و اقداماتی را که مطابق با اهداف و برنامه‌های خودش است حتی خارج از همین قانونی که نسبت به آن انتقاد و اشکال وجود دارد، انجام دهد.»

نتایج مترتب بر دادن تذکر کتبی، برای دولت و رئیس آن چه می‌تواند باشد؟

علیرضا حقیقی پیش‌بینی می‌کند مجلس از عناصر قدرتی خود و نظارت خود بیشتر استفاده خواهد کرد: «به‌خصوص اینکه هیات رئیسه مجلس به‌ویژه آقای دکتر لاریجانی بعد از این با دقت و تندی بیشتری در مورد دولت برخورد خواهند کرد. بعد از این اظهار نظر آقای احمدی‌نژاد و روابطی که ایجاد شده، مجلس از حق خودش بیشتر استفاده خواهد کرد. آقای احمدی‌نژاد از همان روز اول چون معتقد بود که دولت امام زمان است، نهادهای دیگر را ذیل نهاد ریاست جمهوری می‌داند. همه بی‌اعتنایی‌اش ناشی از دید ایدئولوژیک او است. بعد از این مجلس به نظر من سعی خواهد کرد با استیضاح وزرا و تغییر لوایح و افزایش سؤال از دولت و مستند کردن تخلفات دولت زمینه‌ساز این باشد دولت را ببرند به سمت استیضاح.»

آقای شعله سعدی با تأکید بر اینکه آقای لاریجانی قاضی نیست که نظر قضایی بدهد، می‌گوید در چنین مواردی محاکم صالح باید نظر بدهند: «بنابراین می‌شود انتظار داشت در آینده چنانچه شرایط سیاسی کشور متحول شود، به طبع آن تصمیماتی هم که راجع به وقف دانشگاه آزاد به لحاظ حقوقی و قضایی اتخاذ می‌شود متفاوت از این باشد که صادق لاریجانی بیان کرده است.»

خانم گوارایی ضمن تأکید بر نقش آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی در جریان اصلاحات، معتقد است جناح اصول‌گرایان تدارک وسیعی فراهم کرده بودند که خبرگان را به نوعی حامی دولت کنونی نشان دهند و می‌افزاید: وقتی پروژه با ناکامی رو به رو شد، پروژه وقف دانشگاه آزاد کلید خورد.

آقای حقیقی با اشاره به چالش‌های جناحی درون قدرت معتقد است: «با توجه به اینکه مهار نفوذ آقای هاشمی رفسنجانی سیاست کلی جناح مقابل است، دانشگاه آزاد به نظر من در این چالش قرار دارد و بعید است آقای رفسنجانی بتواند کار مؤثری انجام دهد جز اینکه تحولات سیاسی بیرونی به نفع این جناح رقم بخورد. به نظر من در ماه‌های آینده می‌روند به سمت اینکه رئیس جدیدی بگذارند بر دانشگاه آزاد و آن موقع موضوع تغییر خواهد کرد.»


کشمکش‌های درونی طیف اصول‌گرا، اصلاح‌گرایان را در چه وضعیتی قرار داده؟ با توجه به قطعنامه امامان جمعه با درخواست محاکمه و مجازات آنچه «سران فتنه» نامیده‌اند.

قاسم شعله سعدی می‌گوید: به نظر من ادامه وضع موجود به نفع حاکمیت باشد. یعنی اگر قرار باشد محاکمه‌ای صورت بگیرد، خود این سبب فعال شدن فیزیکی جنبش شود. بنابراین فکر می‌کنم از این کار اجتناب کنند و کار به کار آقایان موسوی و کروبی نداشته باشند. به‌خصوص که شخصیت جنبش از این آقایان جداست. اینها بسیار از جنبش و از اهداف جنبش و شعارهای جنبش عقب هستند. لذا اگر بخواهند اینها را مورد محاکمه قرار دهند به نظر من یک مقدار مشروعیت آنها بیشتر می‌شود و خود عاملی برای تجدید فعالیت جنبش هم ممکن است بشود.

فاطمه گوارایی در این زمینه یادآور می‌شود: زمانی که آقای موسوی کاندیدا شدند بزرگترین مقوله‌ای که در آن زمان به عنوان دلایل حمایت کسانی که هوادار ایشان بودند، می‌شد تکیه کرد، این بود که آقای موسوی می‌تواند بخشی از لایه‌های درون حکومت را به مخالفت با آن چیزی که جریان متمرکز کودتاچی در پی سال‌ها برخلاف منافع عمومی عمل می‌کرد، را به حرکت دربیاورد.

خانم گوارایی می افزاید: «یکی از علائمی که جنبش سبز به حیاتش ادامه می‌دهد این است که شما بریدگی از جنبش سبز را کم می‌بینید. در عوض ریزش در نیروهای محافظه‌کار و اصول‌گرا را بسیار شاهدید. من نمی‌گویم این ریزش منجر به پیوستن آنها به جنبش سبز می‌شود... من ایمان دارم که اقداماتی که دارد صورت می‌گیرد نمی‌تواند در طیف اصولگرایان قرار دارند ولی هیچوقت جزو جناح‌های سرکوبگر مردم نبودند، فقط به لحاظ اعتقادی دیدگاه‌هایی دارند، قطعاً با تردید و سؤال و ریزش مواجه خواهد شد.»

علیرضا حقیقی نیز در واکنش به گفته‌های قاسم شعله‌سعدی می‌گوید: برخلاف صحبتی که دکتر شعله سعدی فرمودند، این جنبش، جنبش انتخاباتی است و پیوند دارد با شخصیت آقایان موسوی و کروبی. هیچ شخصیت دیگری بیرون این افراد و آقای خاتمی به‌ویژه، بیرون این جریان نه تواناییش را دارد نه از لحاظ عینی و مناسبات، قدرت این را دارد که در حوزه اجتماعی مطرح باشد... اگر کسانی ممکن است حرکت دیگری داشته باشند می‌توانند بروند جنبش دیگری ایجاد کنند. اگر داشتند می‌کردند.»

آقای حقیقی بر این تأکید می‌کند که کسان دیگر توانایی راه انداختن جریان یا گروهی را برای رویارویی با مشکلات جامعه ایران نداشتند: «نکته دوم هم این است که اصلاح‌طلبان مشکلات جدی دارند و این بر می‌گردد به اینکه توانایی قدرت‌سازی آنها در حوزه‌های مختلف، مانند رسانه‌ای، مالی، اجتماعی محدودیت دارد. جناح اصلاح‌طلب باید دنبال چانه‌زنی و مذاکره هم باشد.»