تازهترین برنامۀ «بحث آزاد» صدای شما صدای فرداست، به راهپیمایی روز قدس اختصاص داشت.
تشکلهای سیاسی اصلاحطلب، از جمله مجمع روحانیون مبارز مردم را به راهپیمائی روز قدس دعوت کرده که این روز را به روز اعتراض علیه سرکوبی تبدیل کنند. از سوی دیگر آیتالله علی خامنهای، در نماز جمعه هفته پیش هشدار داد که کسانی که در راهپیمایی روز قدس شرکت میکنند باید اجازه ندهند که تفرقه افکنان از این راهپیمایی سوء استفاده کنند. او در خطبههای نماز جمعه خود، به نوعی با تظاهرات کسانی که به نتایج انتخابات ریاست جمهوری معترض هستند و میخواهند در روز قدس صدای اعتراض خود را بلند کنند، به مخالفت پرداخت.
در حالی که از ۲۵ سال پیش همواره آیتالله هاشمی رفسنجانی امام جمعه روز های قدس در تهران بوده است، روز ۲۳ شهریور برای نخستین بار خبرگزاریهای ایرنا و فارس در خبری بحث برانگیز نوشتند که در روز جهاني قدس، نماز جمعه تهران به امامت آيتالله سيد احمد خاتمی امام جمعه موقت اقامه میشود.
همزمان گزارشها و نقل قولها حاکی است که هم آقای میرحسین موسوی و هم آقای مهدی کروبی قصد دارند مانند سالهای گذشته در راهپیمایی روز قدس شرکت کنند.
آیتالله خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آخرین جمعه ماه رمضان را روز قدس و روز همبستگی مسلمانان جهان با فلسطینیان نامید و از مردم خواست که در این روز بخصوص علیه اسرائیل تظاهرات کنند. اما امسال اصلاحطلبان و ناراضیان و معترضان به به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد میخواهند با حضور گسترده خود این روز را نه بر علیه اسرائیل، که علیه استبداد تبدیل کنند.
در برنامه این هفته صدای شما ما سه شنونده از زاویهها و دیدگاههای مختلف شرکت دارند: بهار، میرزا و محمد.
به نظر خانم بهار این روز فقط بهانهای است که دولت ایران دوباره مردم را جمع کند تا جوانان کشور را فریب داده و به سوی خود بکشد. میگوید: «شرکت در راهپیمایی روز قدس اصلاً درست نیست. ما در کشورمان مشکلات زیادی داریم، نیازهای زیادی داریم، کمبودهای زیادی داریم... این هزینهها باید خرج مردم فقیر خودمان بشود... این راهپیمایی واقعاً الکی است!»
به نظر میرزا روز قدس بسیار خوب نامگذاری شدهاست. میگوید: «ما باید این روز را روز رهایی ملت ایران از ظلم و ستم بدانیم.» وی در ادامه میافزاید که صدائی که از حنجره جوانان ایران برای احراز حق بلند شده، باید هر چه رساتر طنینانداز شود تا حکومت خودکامه به لرزه بیفتد.
به نظر وی رژیم ایران اسلام را به نام خود سند زده است. میگوید: «حتی پیش از انقلاب مردم فریاد میزدند: ایران شده فلسطین، مردم چرا نشستین؟ حالا هم ایران بدتر از فلسطین شده است و مردم نباید بنشینند. اصلاح طلبان جور ما را کشیدند و آن همه گرفتاری و زجر کشیدند، ما هم باید در روز قدس فریادمان را بلند کنیم و حق خودمان را بگیریم. اگر هم بخواهند با ما مقابله بکنند باید بایستیم و جان ناقابل خودمان را تقدیم کنیم. خداوند یک روز به ما جان داده و یک روز هم خواهیم مرد.»
محمد پیرامون راهپیمایی روز قدس با برخی از گفتههای خانم بهار موافق است. او نمیگوید که راهپیمایی بشود یا نشود ولی بیشتر روی این نکته تأکید میکند که جمهوری اسلامی ایران به فلسطین بیشتر ضربه و صدمه میزند تا اینکه کمک و یاری کند.
به نظر وی ساز مخالف زدنهای جمهوری اسلامی ایران در عمل یک میلیارد مسلمان جهان را در یاری رساندن به ملت فلسطینی گریزان میکند. چون به نظر محمد این ۶۰ تا ۷۰ میلیون مسلمان ایران که شیعه هم هستند با «تندروی و روشهای جنگطلبانه خود» در عمل فلسطینیان را از بقیه یک میلیارد مسلمانان جهان منزوی میکند و این عمل به بدبختی ملت فلسطینی میانجامد. ایران میگوید: جنگ، بقیه میگویند: صلح!
بهار در واکنش به میرزا میگوید باید دین و سیاست را از هم جدا کرد. این آیتاللهها و ملایان فقط شعار میدهند. بهار خود را مسلمان میداند و دوست دارد که در آرامش و صلح و صفا زندگی کند. او نظام حکومتی ایران را مانند یک دایره میداند که در مرکزش رهبر قرار دارد و آرزو دارد که رهبر و اطرافیان او سخنان وی بشنوند و از این همه کشت و کشتار دست بردارند.
بهار که دختری است ۲۳ ساله، راهپیمایی روز قدس را هم در جهت منافع نظام ارزیابی میکند که برای فریب دادن مردم میخواهند برگذار کنند. او هشدار میدهد که مردم نباید گول شعارهای حکومت را بخورند و آخرش با نا امیدی اظهار میکند که این حکومت با وجود دستگاههای اطلاعاتی و سرکوبگرانهاش نخواهد گذاشت صدای مردم ایران شنیده شود.
محمد اشاره میکند که در زمان پیامبر اسلام هیچ گونه ولایتی وجود نداشت. تازه پس از مرگ پیامبر مسئله ولایت پیش آمد که به نظر او «شرک محض» است. او نظام ایران را نظامی میداند که «نمیداند و نمیداند که نمیداند» و تمام بدبختیهای ایران را هم همین میداند.
میرزا بیشتر به جنبه سیاسی و اعتراضی روز قدس نظر دارد و در پاسخ خانم بهار میگوید که: «ما هم میگوییم دین باید از سیاست جدا باشد و آقایان روحانیون باید به همان حوزههای علمیه خود بروند». میرزا میگوید باید حکومتیها صدای مردم را بشنوند و در مقابل مردم به زور متوسل نشوند و این چنین سرکوب نکنند. آرزو دارد که خودشان با میل خود کنار بروند و گرنه به سرنوشت صدام حسین دچار خواهند شد: «حتی شده باید آقای هاشمی تصمیم بگیرد تا با تشکیل مجلس خبرگان، یک شورای رهبری تشکیل بشود و توسط شورای رهبری، رئیس جمهور فعلی که با تخلف سر کار آمده برکنار شود و دوباره آقای موسوی و دیگران با کاندید شدن در یک انتخابات شرکت کنند.»
در حالی که از ۲۵ سال پیش همواره آیتالله هاشمی رفسنجانی امام جمعه روز های قدس در تهران بوده است، روز ۲۳ شهریور برای نخستین بار خبرگزاریهای ایرنا و فارس در خبری بحث برانگیز نوشتند که در روز جهاني قدس، نماز جمعه تهران به امامت آيتالله سيد احمد خاتمی امام جمعه موقت اقامه میشود.
همزمان گزارشها و نقل قولها حاکی است که هم آقای میرحسین موسوی و هم آقای مهدی کروبی قصد دارند مانند سالهای گذشته در راهپیمایی روز قدس شرکت کنند.
آیتالله خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آخرین جمعه ماه رمضان را روز قدس و روز همبستگی مسلمانان جهان با فلسطینیان نامید و از مردم خواست که در این روز بخصوص علیه اسرائیل تظاهرات کنند. اما امسال اصلاحطلبان و ناراضیان و معترضان به به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد میخواهند با حضور گسترده خود این روز را نه بر علیه اسرائیل، که علیه استبداد تبدیل کنند.
در برنامه این هفته صدای شما ما سه شنونده از زاویهها و دیدگاههای مختلف شرکت دارند: بهار، میرزا و محمد.
به نظر خانم بهار این روز فقط بهانهای است که دولت ایران دوباره مردم را جمع کند تا جوانان کشور را فریب داده و به سوی خود بکشد. میگوید: «شرکت در راهپیمایی روز قدس اصلاً درست نیست. ما در کشورمان مشکلات زیادی داریم، نیازهای زیادی داریم، کمبودهای زیادی داریم... این هزینهها باید خرج مردم فقیر خودمان بشود... این راهپیمایی واقعاً الکی است!»
به نظر میرزا روز قدس بسیار خوب نامگذاری شدهاست. میگوید: «ما باید این روز را روز رهایی ملت ایران از ظلم و ستم بدانیم.» وی در ادامه میافزاید که صدائی که از حنجره جوانان ایران برای احراز حق بلند شده، باید هر چه رساتر طنینانداز شود تا حکومت خودکامه به لرزه بیفتد.
به نظر وی رژیم ایران اسلام را به نام خود سند زده است. میگوید: «حتی پیش از انقلاب مردم فریاد میزدند: ایران شده فلسطین، مردم چرا نشستین؟ حالا هم ایران بدتر از فلسطین شده است و مردم نباید بنشینند. اصلاح طلبان جور ما را کشیدند و آن همه گرفتاری و زجر کشیدند، ما هم باید در روز قدس فریادمان را بلند کنیم و حق خودمان را بگیریم. اگر هم بخواهند با ما مقابله بکنند باید بایستیم و جان ناقابل خودمان را تقدیم کنیم. خداوند یک روز به ما جان داده و یک روز هم خواهیم مرد.»
محمد پیرامون راهپیمایی روز قدس با برخی از گفتههای خانم بهار موافق است. او نمیگوید که راهپیمایی بشود یا نشود ولی بیشتر روی این نکته تأکید میکند که جمهوری اسلامی ایران به فلسطین بیشتر ضربه و صدمه میزند تا اینکه کمک و یاری کند.
به نظر وی ساز مخالف زدنهای جمهوری اسلامی ایران در عمل یک میلیارد مسلمان جهان را در یاری رساندن به ملت فلسطینی گریزان میکند. چون به نظر محمد این ۶۰ تا ۷۰ میلیون مسلمان ایران که شیعه هم هستند با «تندروی و روشهای جنگطلبانه خود» در عمل فلسطینیان را از بقیه یک میلیارد مسلمانان جهان منزوی میکند و این عمل به بدبختی ملت فلسطینی میانجامد. ایران میگوید: جنگ، بقیه میگویند: صلح!
بهار در واکنش به میرزا میگوید باید دین و سیاست را از هم جدا کرد. این آیتاللهها و ملایان فقط شعار میدهند. بهار خود را مسلمان میداند و دوست دارد که در آرامش و صلح و صفا زندگی کند. او نظام حکومتی ایران را مانند یک دایره میداند که در مرکزش رهبر قرار دارد و آرزو دارد که رهبر و اطرافیان او سخنان وی بشنوند و از این همه کشت و کشتار دست بردارند.
بهار که دختری است ۲۳ ساله، راهپیمایی روز قدس را هم در جهت منافع نظام ارزیابی میکند که برای فریب دادن مردم میخواهند برگذار کنند. او هشدار میدهد که مردم نباید گول شعارهای حکومت را بخورند و آخرش با نا امیدی اظهار میکند که این حکومت با وجود دستگاههای اطلاعاتی و سرکوبگرانهاش نخواهد گذاشت صدای مردم ایران شنیده شود.
محمد اشاره میکند که در زمان پیامبر اسلام هیچ گونه ولایتی وجود نداشت. تازه پس از مرگ پیامبر مسئله ولایت پیش آمد که به نظر او «شرک محض» است. او نظام ایران را نظامی میداند که «نمیداند و نمیداند که نمیداند» و تمام بدبختیهای ایران را هم همین میداند.
میرزا بیشتر به جنبه سیاسی و اعتراضی روز قدس نظر دارد و در پاسخ خانم بهار میگوید که: «ما هم میگوییم دین باید از سیاست جدا باشد و آقایان روحانیون باید به همان حوزههای علمیه خود بروند». میرزا میگوید باید حکومتیها صدای مردم را بشنوند و در مقابل مردم به زور متوسل نشوند و این چنین سرکوب نکنند. آرزو دارد که خودشان با میل خود کنار بروند و گرنه به سرنوشت صدام حسین دچار خواهند شد: «حتی شده باید آقای هاشمی تصمیم بگیرد تا با تشکیل مجلس خبرگان، یک شورای رهبری تشکیل بشود و توسط شورای رهبری، رئیس جمهور فعلی که با تخلف سر کار آمده برکنار شود و دوباره آقای موسوی و دیگران با کاندید شدن در یک انتخابات شرکت کنند.»