هم‌آواز با سیمینولوژی در جازکلاب‌های پراگ

(عکس‌ها از آرنه راینر)

برنامه «نگاه تازه» را می‌توانيد پنج شنبه‌ها ساعت ۱۹:۳۰ و تکرار آن را ساعت نيم بامداد يا ۱۳ بعد از ظهر جمعه‌ها به وقت ايران از راديو فردا بشنويد.
«نگاه تازه» این هفته، حال و هوای دیگری دارد. موزیکال است! در این هفته به یکی از جازکلاب‌های مشهور پراگ رفته ایم و علاوه بر آن با سیمین سماواتی، خواننده ایرانی گروه سیمینولوژی هم گفت‌وگو کرده‌ایم.

در ایران، به هر نوع موسیقی غیر کلاسیک غربی، «موسیقی جاز» می‌گفتیم. خوانندگان ایرانی هم که موسیقی سنتی ایرانی نمی‌خواندند به خوانندگان جاز مشهور بودند. مانند ویگن، که سلطان جاز لقب داشت یا عارف، که او هم با خواندن ترانه سلطان قلب‌ها (در فیلمی با همین عنوان) «سلطان قلب‌ها» لقب گرفت.

اما موسیقی اصیل جاز توسط برده‌های سیاه آفریقایی‌تبار آمریکا، به وجود آمد. جاز شرح هجران و غم غربت و شادی‌های آنان بود.

به تازگی زنان ایرانی در خارج از ایران تجربه‌هایی داشته‌اند در نشاندن شعر فارسی بر بستر جاز ناب از نوع آمریکایی آن. پس از مینو جوان و زیبا شیرازی، خالا نوبت جوان‌ترین زن هنرمندی است که قدم به این راه گذاشته است. بانویی سی و سه ساله که در آلمان بزرگ شده است.

در این برنامه، خواننده ایرانی‌تبار آلمانی، سیمین سماواتی هم با خواندن «بشنو از نی...» مولوی، به این نکته اشاره می‌کند.

جاز احساس آزادی می‌دهد. اغلب کسانی که به جاز می‌گروند به خاطر ذات آزادی و رها شدن است که در ذات و کنه این موسیقی جریان دارد.

در اغلب کشورهای کمونیستی اجرای موسیقی جاز در اماکن عمومی ممنوع بود. اما پس از فروپاشی کمونیسم این نوع موسیقی، در «جاز کلاب» ها و «کافه‌های جاز» رونق گرفت.

امروزه، در بیشتر شهرهای اروپای شرقی و شوروی سابق موسیقی جاز طنین افکن است. در پراگ هم موسیقی جاز، هواخواهان زیادی دارد. می‌رویم به یکی از جاز‌کلاب‌های پراگ و گوش می‌دهیم به آوای جاز.

کافه آگارتا از جاز کلاب‌های پراگ در مرکز این شهر واقع است. کافه‌ای با‌حال، با حال و هوای قدیمی و دیوارهای سنگی. در این کافه همه چیز گرد است. نوشگاهی (بار) دارد که دور تا دور آن مردمی نشسته‌اند مشتاق نوشیدن و نیوشیدن و شنیدن جاز.

پاول یکی از مسئولان این کافه قدیمی در مورد بنای این کافه می‌گوید: این ساختمان بیش از پانصد سال عمر دارد و بنای اصلی آن در قرن چهارده ساخته شده و بعدها با بالا آمدن آب رودخانه شهر، طبقات دیگری روی آن بنا شده است. او می‌گوید که اصل این کافه در آن ایام اصطبل بوده و تمام سنگ‌ها هم متعلق به همان قرن چهاردهم هستند.

این کافه در ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۹۱ پس از فرو پاشی کمونیسم، که به انقلاب مخملی مشهور شد، افتتاح گردید. یعنی درست یک روز بعد از مرگ جازیست مشهور، مارک دیویس. یکی از آهنگ های مشهور آگارتا نام داشت که نام این کافه از آن گرفته شده است. آگارتا در آئین هندو نام بهشتی است در روی زمین.

در اینجا به سراغ سیمین سماواتی، خواننده، نوازنده و آهنگساز جاز می‌رویم. هنرمندی که از پدر و مادری ایرانی در آلمان متولد شده است.

برای ما جالب هست بدانیم که چرا املای سیمین را Cymin می‌نویسد.

سیمین سماواتی می‌گوید: «پدرم علاقه زیادی به نام سیروس (Cyrus) داشت. دوست داشت نام تمام فرزندانش با Cy شروع شود. نام خواهر دیگرم هم سیما است که Cyma نوشته شده‌است.»

گروه سیمینولوژلی: از راست: کتان باتی، سیمین سماواتی، بندیکت یانل و رالف شواتز

اما چرا نام گروه سیمین «سیمینولوژی» (سیمین‌شناسی) است. نامی که برای یک گروه موسیقی جاز! جالب به نظر می‌رسد.

سیمین می‌گوید: «در سال ۲۰۰۲ گروه‌مان را تشکیل دادیم. چون من به «آنتروپولوژی» (مردم شناسی) علاقه زیادی داشتم، این نام را پس از مدت‌ها تفکر انتخاب کردم.»

از سیمین می‌پرسیم اصلاً چطور شد که به موسیقی جاز علاقه پیدا کرد؟

سیمین می‌گوید: «در ۲۰ سالگی، در شهر هانوفر آلمان موسیقی کلاسیک تحصیل می‌کردم که به موسیقی جاز علاقه پیدا کردم. بداهه نوازی در جاز برای من بسیار جالب بود.»

سیمین و گروهش یک آلبوم خصوصی به انگلیسی دارند و سه آلبوم عمومی، که در آنها اغلب از شعر خیام استفاده شده‌است. از علاقه‌اش به خیام می‌پرسیم.

او پاسخ می‌دهد: «خیام اولین کسی است که با شعرهایش آشنا شدم. خاله‌ام یک سی دی از شاملو داشت که اشعار خیام را خوانده بود و من همواره آن سی دی را گوش می کردم و لذت می‌بردم. شعر خیام آن قدر مرا جذب کرد که روی اشعار خیام ملودی ساختم.»

او ادامه می‌دهد: «معلمی دارم که خیلی به من کمک می‌کند تا از کنه اشعار خیام سر در بیاورم.»

سیمین سماواتی در کشورهای زیاد از جمله در ترکیه و ارمنستان و گرجستان کنسرت داده است. اما با توجه به اینکه سیمین در جاهای مختلف کنسرت داده و مخاطبانش شعر فارسی نمی‌فهمند، این ارتباط چگونه برقرار می‌شود؟

سیمین می‌گوید: «معمولاً، نخست در مورد اشعار توضیح می‌دهیم. وانگهی، موسیقی بدون کلام هم تأثیر خاص خود را دارد و مردم در هر حال موسیقی مرا می‌فهمند. با شعر یا بی‌شعر!»

سیمین سماواتی خیلی دوست دارد در ایران هم کنسرت بگذارد. کاری که به علت ممنوعیت صدای زن در ایران، ممکن نیست.

با این همه رابطه سیمین با ایران هرگز قطع نشده‌است. تا ۱۸ سالگی هر تابستان به ایران می‌رفته و حالا هم دلش می‌خواهد هر دو سال یک بار به ایران برود.

آوازه شهرت سیمین سماواتی حتی به کره جنوبی هم رسیده است. هنگامی که تعجب ما را می‌بیند، توضیح می‌دهد که در سال ۲۰۰۵ کنسرت موفقی در کره جنوبی داشته است.

اما ایرانیان چندان اهل جاز نیستند و کمتر به کنسرت‌های سیمین سماواتی می‌روند. آنهایی هم که می‌روند بیشتر به خاطر شعر فارسی است.

آخرین آلبوم سیمین «از نی» هست. او مولوی را بسیار دوست دارد. «از نی» داستان جدایی و هجران است و سیمین دوست دارد مانند نی مولوی به سرزمین و زادگاه خود وصل شود.

سیمین شعر هم می‌گوید و در آخرین آلبوم او، اغلب شعرها، سروده خودش هستند.