محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین ایران، در دیدار با شماری از دانشگاهیان، با انتقاد از نحوه برخورد حاکمیت با علوم انسانی هشدار داد که اگر برخورد با علوم انسانی به شیوه قرون وسطی دنبال شود پیامدهای ناخواستهای به همراه خواهد داشت.
محمد خاتمی با بیان اینکه «جهان مدرن از دل جهان سدههای ميانه برآمد»، با مقایسه نوع برخوردها با علوم انسانی در جمهوری اسلامی و قرون وسطی گفت: «وقتی جهانبينی دنيای قرون وسطی پاسخگوی پرسشها و نيازهای انسان نبود، ذهنيتهايی پيدا شد و انسان غربی کوشيد به دنبال راهکارهايی برود که به پرسشهايش پاسخ دهد و مشکلاتش را حل کند.»
رئیس جمهوری پیشین ایران تصریح کرد: «نهاد متولی انديشه و عمل در قرون وسطی نيز به جای آنکه خود را اصلاح کند به شدت عمل روی آورد و در برابر موجی که لحظه به لحظه سهمگينتر میشد ايستاد. انديشه و انديشيدن جرم شد. انسانها فقط و فقط آزاد بودند در هر مسئله علمی و غير علمی مقلدانه از نهادی پيروی و اطاعت کنند که خود را نماينده خدا در زمين و صاحب انحصاری حق و معيار مطلق زيبايی و درستی میدانست.»
محمد خاتمی با اشاره به ابراز نگرانیهای موجود در مورد علوم انسانی گفت: «اگر آن ذهنيتهای ما طوری بود که جوابگوی نيازهای عينی بشر امروز باشد، ما ديگر اصلا نبايد نگران باشيم که دينمان از بين میرود يا علوم انسانی دينمان را نابود میکند. اما اگر آن را نداشتيم، با زور و بخشنامه کار درست نمیشود.»
وی افزود: «اگر خدای ناکرده گرفتار وضعی شديم که انسان در قرون وسطی دچارش بود، آنگاه آن حادثهای رخ میدهد که در تاريخ غرب رخ داد؛ وقتی قرون وسطی امر مقدس را به همه چيز و همه جا تعميم داد در مقابل انسان عاصی نيز امر قدسی را يکسره کنار گذاشت. چراکه اموری که مقدس نبودند در آن زمان مقدس شده بودند.»
این اظهارات در حالی گفته میشود که مسئولان کنونی جمهوری اسلامی و در راس آنها آیتالله خامنهای در ماههای اخیر و به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری از علوم انسانی و نیز تدریس آن در دانشگاهها باره ابراز نگرانی کردهاند.
برخوردها و ابراز نگرانیها نسبت به علوم انسانی تا بدانجا پیش رفت که دولت محمود احمدینژاد، اعطای مجوز جدید در دوازده رشته حقوق، مطالعات زنان، حقوق بشر، مدیریت، مدیریت فرهنگی و هنری، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، فلسفه، روانشناسی، علوم تربیتی و علوم سیاسی را به دلیل هماهنگ نبودن با «مبانی دینی» متوقف کرد و اعطای دوباره مجوز را منوط به بازنگری در آنها دانست.
محمد خاتمی در ادامه با بیان اینکه جهان مدرن در مقابل جهان قرون وسطی قرار دارد، گفت: «حال که سخن از تحول در علوم انسانی است اولا بايد مشخص کنيم ماهيت جريانی که ما مدعی آن هستيم و میخواهد مبنای علوم انسانی باشد ماهيت قرون وسطی است يا چيز ديگری است. اگر آن ماهيت باشد به صورت طبيعی در دل آن، جهانی نظير جهان دنيای امروز غرب پديد خواهد آمد و لوازم آن جهان که علوم مهارتها و فناوری و تکنولوژی، و البته تبعات منفی آن است، نيز پديد خواهد آمد.»
محمد خاتمی در سخنان خود به تاریخ برخورد «شريعتمداران» با اندیشههای فلسفی که منشا یونانی داشت، اشاره کرد و گفت در آن هنگام هم این قشر «با فلسفهای که در متن تمدن اسلامی شکل گرفته بود» مخالفت میکرد.
محمد خاتمی با بیان اینکه «بايد پذيرفت که اجمالاً مبانی جهانشناسی توحيدی و اسلامی و وحيانی با مبانی جهان و جهانشناسی کنونی متفاوت است» گفت: «ولی پرسش اصلی اين است که اين اجمال چگونه تفصيل میيابد و دقيقا با کدام جهانبينی و با کدام مشخصات است که انتظار داريم علوم انسانی عوض شود. جهانبينی متاثر از ابن عربی، ابوسعيد ابوالخير، مشاء، اشراق، حکمت متعاليه يا آنچه امروز به عنوان مکتب تفکيک مطرح میشود؟»
مکتب تفکیک، گرایشی ضدفلسفی است که معتقد است آیات و روایات خود به تنهایی قادر به توضیح متون دینی است.
در ماههای اخیر مسئولان جمهوری اسلامی، به علوم انسانی نه تنها به لحاظ محتوا و مبانی حمله کردهاند، بلکه همچنین از تبعات سیاسی این گونه علوم نیز صریحا ابراز نگرانی کردهاند.
درپی هشدار رهبر جمهوری اسلامی درباره علوم انسانی که پس از انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت، عدهای خواهان «انقلاب فرهنگی دوم» در دانشگاهها شدند و محمد تقی مصباح یزدی، از روحانیون بلندپایه حامی دولت جمهوری اسلامی، هم، نقش «کلیدی» در «فتنه» پس از انتخابات را به تربیتشدگان «اساتید فاسد دانشکدههای حقوق و علوم سیاسی» نسبت داد.
از سوی دیگر دستگاه قضایی در دادگاههای موسوم به «کودتای مخملی»، در کیفرخواستهایی که علیه بازداشتشدگان انتخاباتی قرائت کرد، یکی از محورها را به علوم انسانی و نظریههای جامعهشناسی اختصاص داده بود.
در این کیفرخواستها همچنین به برخی از بزرگان نظریههای سیاسی و جامعهشناسی اشاره شده و همچنین از چند استاد برجسته ایرانی یاد شده بود.
بیشتر بخوانید:
رئیس جمهوری پیشین ایران تصریح کرد: «نهاد متولی انديشه و عمل در قرون وسطی نيز به جای آنکه خود را اصلاح کند به شدت عمل روی آورد و در برابر موجی که لحظه به لحظه سهمگينتر میشد ايستاد. انديشه و انديشيدن جرم شد. انسانها فقط و فقط آزاد بودند در هر مسئله علمی و غير علمی مقلدانه از نهادی پيروی و اطاعت کنند که خود را نماينده خدا در زمين و صاحب انحصاری حق و معيار مطلق زيبايی و درستی میدانست.»
محمد خاتمی با اشاره به ابراز نگرانیهای موجود در مورد علوم انسانی گفت: «اگر آن ذهنيتهای ما طوری بود که جوابگوی نيازهای عينی بشر امروز باشد، ما ديگر اصلا نبايد نگران باشيم که دينمان از بين میرود يا علوم انسانی دينمان را نابود میکند. اما اگر آن را نداشتيم، با زور و بخشنامه کار درست نمیشود.»
وی افزود: «اگر خدای ناکرده گرفتار وضعی شديم که انسان در قرون وسطی دچارش بود، آنگاه آن حادثهای رخ میدهد که در تاريخ غرب رخ داد؛ وقتی قرون وسطی امر مقدس را به همه چيز و همه جا تعميم داد در مقابل انسان عاصی نيز امر قدسی را يکسره کنار گذاشت. چراکه اموری که مقدس نبودند در آن زمان مقدس شده بودند.»
این اظهارات در حالی گفته میشود که مسئولان کنونی جمهوری اسلامی و در راس آنها آیتالله خامنهای در ماههای اخیر و به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری از علوم انسانی و نیز تدریس آن در دانشگاهها باره ابراز نگرانی کردهاند.
برخوردها و ابراز نگرانیها نسبت به علوم انسانی تا بدانجا پیش رفت که دولت محمود احمدینژاد، اعطای مجوز جدید در دوازده رشته حقوق، مطالعات زنان، حقوق بشر، مدیریت، مدیریت فرهنگی و هنری، جامعه شناسی، علوم اجتماعی، فلسفه، روانشناسی، علوم تربیتی و علوم سیاسی را به دلیل هماهنگ نبودن با «مبانی دینی» متوقف کرد و اعطای دوباره مجوز را منوط به بازنگری در آنها دانست.
محمد خاتمی در ادامه با بیان اینکه جهان مدرن در مقابل جهان قرون وسطی قرار دارد، گفت: «حال که سخن از تحول در علوم انسانی است اولا بايد مشخص کنيم ماهيت جريانی که ما مدعی آن هستيم و میخواهد مبنای علوم انسانی باشد ماهيت قرون وسطی است يا چيز ديگری است. اگر آن ماهيت باشد به صورت طبيعی در دل آن، جهانی نظير جهان دنيای امروز غرب پديد خواهد آمد و لوازم آن جهان که علوم مهارتها و فناوری و تکنولوژی، و البته تبعات منفی آن است، نيز پديد خواهد آمد.»
محمد خاتمی در سخنان خود به تاریخ برخورد «شريعتمداران» با اندیشههای فلسفی که منشا یونانی داشت، اشاره کرد و گفت در آن هنگام هم این قشر «با فلسفهای که در متن تمدن اسلامی شکل گرفته بود» مخالفت میکرد.
محمد خاتمی با بیان اینکه «بايد پذيرفت که اجمالاً مبانی جهانشناسی توحيدی و اسلامی و وحيانی با مبانی جهان و جهانشناسی کنونی متفاوت است» گفت: «ولی پرسش اصلی اين است که اين اجمال چگونه تفصيل میيابد و دقيقا با کدام جهانبينی و با کدام مشخصات است که انتظار داريم علوم انسانی عوض شود. جهانبينی متاثر از ابن عربی، ابوسعيد ابوالخير، مشاء، اشراق، حکمت متعاليه يا آنچه امروز به عنوان مکتب تفکيک مطرح میشود؟»
مکتب تفکیک، گرایشی ضدفلسفی است که معتقد است آیات و روایات خود به تنهایی قادر به توضیح متون دینی است.
در ماههای اخیر مسئولان جمهوری اسلامی، به علوم انسانی نه تنها به لحاظ محتوا و مبانی حمله کردهاند، بلکه همچنین از تبعات سیاسی این گونه علوم نیز صریحا ابراز نگرانی کردهاند.
درپی هشدار رهبر جمهوری اسلامی درباره علوم انسانی که پس از انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت، عدهای خواهان «انقلاب فرهنگی دوم» در دانشگاهها شدند و محمد تقی مصباح یزدی، از روحانیون بلندپایه حامی دولت جمهوری اسلامی، هم، نقش «کلیدی» در «فتنه» پس از انتخابات را به تربیتشدگان «اساتید فاسد دانشکدههای حقوق و علوم سیاسی» نسبت داد.
از سوی دیگر دستگاه قضایی در دادگاههای موسوم به «کودتای مخملی»، در کیفرخواستهایی که علیه بازداشتشدگان انتخاباتی قرائت کرد، یکی از محورها را به علوم انسانی و نظریههای جامعهشناسی اختصاص داده بود.
در این کیفرخواستها همچنین به برخی از بزرگان نظریههای سیاسی و جامعهشناسی اشاره شده و همچنین از چند استاد برجسته ایرانی یاد شده بود.