جهانشاه جاوید: سایت ایرانیان محکومیت شخصی من است

  • امير مصدق کاتوزيان

جهانشاه جاوید

هر کس رد پای وب‌سايت های ايرانی را از نخستين سال‌های حضور ايرانيان در شبکه جهانی اينترنت دنبال کرده باشد، می‌داند که اثر يکی از تارنماها در ۱۵ سال گذشته بر مباحث فرهنگی کم نبوده است، اول در مورد ايرانيان مقيم آمريکا و ديگر کشورهای انگليسی زبان، و در مرحله دوم در ميان ايرانيان کشورهای ديگر و بعد حتی در ميان دوستاران اينترنت در ايران.

IRANIAN.COM با شعار «هيچ چيزی مقدس نيست»، حتی پيش از آنکه تبديل به روزنامه‌ای اينترنتی شود، در کنار روشنگری و گزارش‌گری درباره رويدادهای مربوط به ايرانيان با طرح ايرادهايی به برخی پندارها، گفتارها و کردارهای ايرانيان برخی بحث‌ها را برای اولين‌بار به طور گسترده در ميان ايرانيان دامن زد.









اثرگذاری‌های فرهنگی ايرانيان دات کام را بر روی مباحثی مثل جنسيت، قوميت، مذهب و سياست، دوستارانش جسارت و رک‌گويی می‌دانند و منتقدانش در برخی موارد گستاخی و بی‌پروايی.

اما در هر حال همين بحث‌برانگيز بودن، اگر بر مخاطبانش نيافزوده باشد، از آن نکاسته. اکنون در تازه‌ترين تحول ايرانيان دات کام که به شرکتی سهامی تبديل شده، در پی آنست که با احداث شبکه اجتماعی از نوع فيس بوک بر ارتباط متقابل با مخاطبانش بيافزايد. جهانشاه جاويد، موسس و سردبير ايرانيان دات کام که هم‌اکنون در بوداپست زندگی می‌کند، ميهمان برنامه اين هفته پيک فرهنگ است تا از کارنامه خود بگويد. از نوجوانی در دهه اول انقلاب زمانی که پس از بازگشت به ايران در خبرگزاری رسمی ايران مشغول به کار شد تا تاسيس ايرانيان دات کام و تازه ترين تحول آن.

ـ پانزده سال است که ايرانيان دات کام دارد فعاليت می‌کند. موقعی که فعاليت را شروع کرديد، با چه هدفی اين کار را کرديد؟

تقريباً ۵ سال بوده آمريکا آمده بودم و تجربه روزنامه‌نگاری من بيشتر در ايران بود. ولی چون خودم دورگه هستم و مادرم نيمه آمريکايی است، دوست داشتم در خود آمريکا روزنامه‌ای شروع کنم و يک مجله.

ولی آن موقع و حتی الان داشتن روزنامه و مجله آنجا از لحاظ هزينه و پست خيلی سخت است . حتی اشکال ديگر هم که هست ايرانيان به روزنامه و مجله زياد آن قدر اهميت نمی‌دهند که بخرند.

اوايل آمدن اينترنت بود و تصميم گرفتم به جای اينکه مجله را چاپ کنم يا روزنامه در بياورم، بروم روی اينترنت. پسرخاله‌ام، کار اينترنتی را شروع کرده بود. گفته بود مقالات را برايم ايميل کن. آماده‌اش می‌کنم برای اينترنت و اين جور چيزها. وقتی شروع شد، دو ماه يک بار بود. يعنی مثل يک مجله روی اينترنت می‌آمد. کسی نمی توانست کامنت بگذارد، نظر بگذارد يا مقاله خودش را بگذارد. همه‌اش را خودم بايد دستی انجام می‌دادم. مردم ايميل می‌کردند و دو ماه يک بار اين را به صورت يک مجموعه می‌گذاشتم آنجا. حدود شش ماه ادامه پيدا کرد تا ماهانه شد و بعد روزانه.

ـ اولش که شروع شده بود، يک وب‌سايتی بود که به آن صورت حتی کاربران نمی‌توانستند رويش پيغام بگذارند. اين از مراحلی گذشت و ايرانيان دات کام تبديل شد به يک سايت چند رسانه‌ای.

از ابتدايی که ايرانيان دات کام شروع شد، شش هفت باری در آن تحول شده است. ولی آن تحولات اوليه بيشتر در شکل ايرانيان دات کام بود. يعنی طراحی‌اش عوض شده بود. طول کشيد تا اين سايت طوری شود که مردم بتوانند خودشان بلاگ بگذارند، کامنت بگذارند، به طور اتوماتيک و اين تقريباً چهار سال است که شروع شده است.

ولی قبل از آن تمام کارهای سايت را از گذاشتن نامه‌ها، عکس‌ها و اينها همه‌اش را خودم دستی انجام می‌دادم. تا اينکه سه چهار سال پيش به صورت يک شرکت درآمد و توانستيم يک ذره سرمايه‌گذاری کنيم و مدرن‌ترش کنيم که البته فکر می‌کنم تا تابستان آينده بتوانيم يک تحول ديگر به آن بدهيم و با سايت‌های امروزی يک کم بيشتر مطابقت پيدا کند.

ـشما هم در خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران بوديد (ايرنا) که اطلاع رسانی رسمی می‌کرده است.ين دو تجربه را چگونه با هم مقايسه می‌کنيد؟

دبيرستانم در آمريکا و آلمان تمام کرده بودم و سال ۱۳۵۹ برگشتم ايران. آن موقع که برگشتم خيلی تحت تاثير انقلاب بودم و خيلی طرفدار جمهوری اسلامی بودم و خيلی فکر می‌کردم که مذهب و اسلام می‌تواند آزادی و عدالت اجتماعی بياورد. خيلی تحت تاثير شريعتی بودم. خيلی تحت تاثير مجاهدين خلق بودم. خيلی تحت تاثير جنبش مسلمانان مبارز بودم. خلاصه در اين جو وارد ايران شدم. و بعد از هفت هشت ماه توانستم يک کار گير بياورم در خبرگزاری پارس آن موقع که هنوز چند ماهی مانده بود بشود خبرگزاری جمهوری اسلامی.

به عنوان مترجم استخدام شدم. هشت يا نه سال در خبرگزاری کار کردم که سه سالش هم در لندن بود. تجربه‌ای که آنجا بود، موقعی که شروع کردم به عنوان خبرنگار و مترجم بخش انگليسی، به عنوان يک سمپات آنجا بودم. يعنی اين جوری نبود که من کار لازم داشتم و می‌خواستم حالا هرجا کار گير بيايد، بروم کار کنم. اعتقاد داشتم و فکر می‌کردم برای سازمانی کار می‌کنم که يک انقلاب را دارد به دنيا معرفی می‌کند. فضای ذهنی که آن موقع داشتم. ولی خوب به مروز زمان هم اتفاقاتی افتاده بود، اعدام‌ها، بسته شدن روزنامه‌ها و خلاصه همه اينها را که جمع بزنيد، هم روی من تاثير گذاشت و هم خيلی‌های ديگر. چند سال ديگر طول کشيد تا بفهمم اصلاً روزنامه‌نگاری چيست. روزنامه‌نگاری و کار دولتی اصلاً با هم نمی‌سازند. چه در ايران جمهوری اسلامی و چه در جاهای ديگر.

به خاطر آن نوع سانسورهايی که وجود داشت. يعنی من اينجوری فکر می‌کردم که خوب اگر به انقلاب اعتقاد دارم، بهترين چيز برای انقلاب اينست که مردم بتوانند انتقاد کنند تا بهتر شود.

اما ديدگاه‌ها هی داشت محدودتر و بسته‌تر می‌شد و انتقاد خيلی سخت‌تر می‌شد. کارهای خبری ناب و واقعی خيلی کم می‌شد انجام داد. خلاصه همه اينها مجموعه‌ای شد از چيزهايی که روی من تاثير گذاشتند و در ضمن من فکر می‌کنم درسی که از آن دوران بردم اين بود که در يک عبارت خلاصه کنم: ادب از که آموختی از بی‌ادبان. يعنی هرچه که آنجا آن موقع ياد گرفتم انجام نمی‌دهم.

يعنی خودم را سعی می‌کنم سانسور نکنم. سعی می‌کنم حرف‌های ديگران را حداقل گوش دهم يا چاپ کنم. به خاطر مذهب، دولت، شخص کوتاه نيايم. و اين بود درسی که من از آن موقع گرفتم. تمام دورانی که در ايرانيان دات کام گذاشته‌ام يک جور محکومیت شخصی خودم است که سعی کنم آن دوران را جبران کنم. يعنی آن دورانی که بايد واقعاً خبرنگار می‌بودم، راجع به جنايت‌هايی که شده بود، يک کار بايد می‌کردم. يک چيزی می‌نوشتم. و نکردم. و حالا است که سعی می‌کنم يک مقدار جبران کنم و حساس‌تر باشم به جان و مال انسان‌هايی که در ايران هر روز دارد حرام می‌شود.

ـ خودتان می‌دانيد کجاها توانستيد در افکار عمومی اثر بگذاريد؟

خودم دقيقاً مطمئمن نيستم. چون خيلی کم راجع به خود سايت فکر می‌کنم. چونکه دائم مشغول کار کردن هستم، فرصت کم پيش می‌آيد که فکر کنم تاثيرش چيست. ولی بر اساس مقالاتی که به سايت می‌آيد، بر اساس نظرهايی که مردم می‌گذارند، به نظر می‌رسد که بيشتر ايرانيان دات کام به صورت جايی است که ايرانی‌هايی که اميدشان نسبت به جمهوری اسلامی از دست داده اند و حتی اميدشان را نسبت به سياست و مذهب از دست داده‌اند، جايی را برای خودشان پيدا کرده‌اند که می‌توانند در آنجا حرف‌هايشان را بزنند، راجع به آينده صحبت کنند، راجع به ايده‌آل‌های‌شان حرف بزنند. شايد خودشان هم قبول داشته باشند که اين ايده‌آل‌ها برای ما بسيار طبيعی شده است. يعنی من خودم را بگويم. الان بيست سال است که در خارج از ايران زندگی می‌کنم. آخرين باری که در ايران بودم، پانزده سال پيش بود. و به خاطر اين زندگی در غرب و تجربه‌ای که با دموکراسی داشتيم، تجربه‌ای که با آزادی بيان داشتيم و جامعه باز، اين افکار در خود ما هم شکل گرفته. يعنی يک جوری هم در خود ما تاثير گذاشته و اين تاثير باعث شده که ديد ما نسبت به ايران ايده‌آليستی شود. يعنی ما می‌خواهيم در ايران يک دموکراسی سکولار برقرار شود. خود من به هيچ چيز کمتر از اين راضی نيستم. ولی خودمان می‌دانيم که اين يک پروسه طولانی است و اين نيست که شب بخوابيم و روز بيايد و دموکراسی بيايد. بنابراين سايت يک جوری افکار خيلی مترقی و ليبرال دارد که يک مقدار از جامعه ايران از آن لحاظ جداست. به خاطر افکاری که به خاطر تاثير غرب روی ما وجود دارد. ولی فکر می‌کنم در نهايت اين افکار دارد به ايران هم منتقل می‌شود و شده.
يعنی در جنبش دانشجويی به خصوص رگه‌های سکولار خيلی واضح اين روزها ديده می‌شود و آن جوانه فکر دموکراسی در ايران به نظر من ريشه گرفته و دارد رشد پيدا می‌کند. و فکر می‌کنم سايت‌هايی مثل ايرانيان دات کام و سايت‌های ديگری که در خارج از کشور وجود دارند، به اين روند دارند کمک می‌کنند.

ـ صحبت از ايران شد. می‌دانيد که چه اندازه از کاربران‌تان در داخل ايران هستند؟


تعداد کاربران و کسانی که سايت را می‌بينند در ايران حتی از آن ابتدا کمتر از ۱۰ درصد بوده و اين روزها فکر می‌کنم کمتر از ۵ درصد باشد. دليل عمده‌اش در آن اوايل اين بود که باز هم به زبان انگليسی بود و سايت‌هايی که به زبان فارسی بودند بيشتر و بيشتر در می‌آمد و آنها طرفدارهای بيشتری پيدا کردند. از موقعی که آقای محمود احمدی نژاد در دور اول انتخابات رئيس جمهور شدند، قبل از انتخابات يک دو هفته قبل متوجه شدم که آن کسانی که در ايران ايرانيان دات کام را می‌ديدند، پيغام گرفتم که ايرانيان دات کام در آنجا به کل فيلتر شده و قابل ديدن نيست. مگر اينکه فيلتر شکن داشته باشيد. قبل از آن دو سه ماه يک بار به طور غيرمنظم اين جور فيلترها روی ايرانيان دات کام می‌شد. ولی از آن موقع تا حال فيلتر خيلی شديدی رويش گذاشته شده و ديدنش لازم است که مردم فيلتر شکن داشته باشند. و اين و همين که بيشتر مقالات به انگليسی است، باعث شده که کاربران سايت نيمه بيشتر در آمريکای شمالی (آمريکا و کانادا) هستند و بعد به ترتيب اروپا (اروپای غربی) است و بعد استراليا. يعنی دقيقاً جاهايی که ايرانيان مهاجرت کرده‌اند.


ـ اين که گفتيد که مخاطبان ايرانيان دات کام کسانی هستند که فاصله‌ای هم از نظر جغرافيايی و هم از لحاظ فکری دارند. آيا فکر می‌کنيد که به خاطر اين بوده که شما روی تابوشکنی تاکيد کرديد يا اينکه فکر می‌کنيد همين تابوشکنی بازتابی بوده از ميل و سليقه مخاطبان؟


فکر می‌کنم هر دوی آن هست. يعنی دليل اينکه تابوشکنی در ايرانيان دات کام بوده، بيشتر به خاطر اين بوده که من خودم شخصاً به خاطر تجربياتی که در ايران داشتم و چيزهايی که در ايران اتفاق افتاده و همه چيز به خاطر مذهب توجيه می‌شود، و خيلی از جريان‌های اجتماعی و خواسته‌های فردی به خاطر مذهب در آنجا مسئله‌ساز است، می‌خواستم که در يک جامعه بازی که حالا داريم در آن زندگی می‌کنيم يا زندگی می‌کردم درآمريکا و فرصتی که به وجود آمده بود و به خاطر آزادی بيانی که در آنجا وجود دارد، می‌خواستم همان را هر موقع که فرصت پيش می‌آمد و کسی داستانی می‌نوشت و شعری می‌نوشت يا عکس خاصی داشت که از لحاظ فرهنگی يا مذهبی می‌توانست سئوال‌برانگيز و بحث‌انگيز باشد، خيلی موقع‌ها اينها را من می‌گذارم، به خاطر اينکه اعتقاد دارم اين جور چيزها افکار را تکان می‌دهد و آنهايی که کاملاً مخالف‌اند با انتخابی که شده، می‌توانند نظرات‌شان را بگويند، آنها که موافق هستند، نظراتشان را بگويند. و همين چيزهاست که باعث می‌شود که هم وسعت ديد ما نسبت به دنيا بازتر شود که انسان‌ها همه يکسان نيستند و متفاوتند. هنر همينطور. سياست همينطور. و اين جور تابو شکنی‌ها در مواقع خاص به نظر من خيلی کمک می‌کند به درک ما از خودمان و جامعه‌مان.

ـ آيا تلاش هم می‌کنيد که يک ارتباطی با متن جامعه در داخل ايران برقرار بماند؟ برای اينکه يک ديالوگی بتواند صورت گيرد؟ چون منتقدان اين نوع حرکت می‌گويند اگر تاکيد روی تابوشکنی باشد، اين ارتباط ممکن است از دست برود.


ممکن است اين طور باشد برای بعضی ها. ولی به نظر من به خاطر اينکه در ايران در اين سی سال گذشته جامعه خيلی بسته بوده، هر چيز کوچکی در آنجا می‌تواند يک تابوی گنده تلقی شود. اين نبايد باعث شود که ما محتاط عمل کنيم و کسانی که می‌خواهند تابوشکنی بکنند را به نظر من بايد به آنها راه داد و برايشان جايی باز کرد که عقايدشان را بيان کنند.

البته من به عنوان سردبير انتخاب کنم که چه تابوشکنی ارزش دارد که شکسته شود يا نشود. سر اين جور انتخاب‌هاست که من شخصاً ممکن است گهگاه تند بروم. ممکن است گهگاه اصلا اشتباه کنم. ولی تنها جوری که می شود فهميد که من اشتباه کرده ام و يا کار غلطی انجام شده اينست که آن را بايد ارائه دهيم بعد مردم اظهار نظر کنند و واکنش نشان بدهند. و جمع‌بندی آنهاست که فکر می‌کنم بازهم کمک می‌کند به درک خودمان و جامعه باز. اين جامعه باز که در اروپا و آمريکا وجود دارد، کاملاً فرصتی است که بايد ازش استفاده شود.

ـ مواردی را که فکر کرديد، يک تشخيصی را داديد، بعد اشتباه بوده، کدام بوده؟

اشتباه فکر نمی‌کنم الان يادم باشد که برگردم فکر کنم اشتباه خاصی بوده. فقط می‌توانم بگويم فرضاً يک دوره‌ای در ايرانيان دات کام داستان‌هايی چاپ کردم که از لحاظ جنسی خيلی صريح بود. يعنی کلمه‌هايی استفاده می‌شد که ما فقط در فحش و اين چيزها ممکن است به کار ببريم. و بود. خيلی شوک‌آور بود برای خيلی از خوانندگان ما. ولی به اعتقاد من يک جوری بود که آن کسی که اينها را نوشته بود، يک داستان‌نويس است. يعنی آن طوری نيست که فقط به خاطر اينکه بخواهد کلمه رکيکی را بگذارد که داستانی را نوشته. بنابراين به عنوان يک کار هنری می‌ديدم. در عين حال می‌ديدم وقتی که مردم واکنش هايشان را می‌ديدم، برايشان سخت بود چنين چيزی را روی يک وب‌سايت و به صورت متنی که آزادانه می‌شود ديد برايشان سخت و سنگين بود. ولی فکر می‌کنم به مرور زمان نه فقط ايرانيان دات کام خيلی جاهای ديگر اين چيزها مطرح شده و می‌شود و آن کسانی که اين چيزها را دوست دارند، می‌روند می‌خوانند و حتی داستان‌های خودشان را می‌نويسند و آن کسانی که علاقمند نيستند، دنبال اين چيزها نمی‌روند و نمی‌بينند. ولی مهم اين هست که اين چيزها در دسترس باشد و بعد آدم‌ها انتخاب کنند که آيا می‌خواهند اين چيزها را بخوانند يا نمی‌خواهند ببينند. ولی اين که همه‌شان را ممنوع کنيم و بگوييم به خاطر فرهنگ‌مان يا مذهب مان اين چيزها نبايد مطرح شود، به نظر من اشتباه است.

ـتحول ديگری در ايرانيان دات کام در راه است. مشخصاتش چيست؟

ايرانيان دات کام چهار سال است که يک شرکت خصوصی شده که من سهامدار عمده‌اش هستم. کاملاً از آگهی و انجام کنسرت و اينها درآمد خودش را در می‌آورد. به هيچ دولت و گروه و سازمان و شخص وابسته نيست. اخيراً کسی که وبسايت‌های خيلی بزرگ ايرانی دارد، اظهار علاقه کرده که در ايرانيان دات کام سرمايه‌گذاری کند و شريک باشد و اگر همه چيز خوب پيش برود، تا ژانويه اين کار فکر می کنم انجام بگيرد و بعد از ژانويه می‌توانيم يک جوری هم شکل و شمايل ايرانيان دات کام را عوض کنيم و هم اينکه بياوريم به سال ۲۰۱۰ و ۲‌۱۱ چون که در اين مدت تحولات بسياری پيش آمده به خصوص در تکنولوژی ارائه مطلب و يک ذره هم فکر می‌کنم اگر امکانش بود و دوستان ديگر هم که می‌خواهند بيايند، آنها هم موافقت کنند، بايد چيزهايی به آن اضافه شود مانند فيس بوک. يعنی يک جور فيس بوک ايرانی. يک جوری درش ادغام شود و اين را هم هيجان‌انگيز تر کند و هم شخصی‌تر و آنی‌تر (اگر بتوانم چنين اصطلاحی به کار برم) چون الان ايرانيان دات کام بيشتر مطالبش هر ۲۴ ساعت عوض می‌شود و در اين دورانی که هستيم ۲۴ ساعت خيلی طولانی است. در ۲۴ ساعت خيلی اتفاقات می‌افتد که ازش می‌مانيم. بايد اين امکان را داد که کسانی که روی سايت هستند، بيشتر بتوانند مطلب بگذارند به صورت متنوع تر و راحت‌تر. موانعی هست که اينها بايد برداشته شود و سايت روان‌تر شود و اميدوارم تا تابستان و يا حتی زودتر يک کارهايی انجام بدهيم.

ـمشخص هست که چه تعداد کاربر داريد يا اينها جزو رمز و رموزی است که بايد پيش خودتان حفظ شود؟

نه. جزو رمز و رموز نيست. ايرانيان دات کام حدود ۱۲۰ هزار کاربر يونيک دارد. ۱۲۰ هزار نفر حداقل يک بار در ماه به ايرانيان دات کام می‌آيند. حالا بعضی ها ده بار می‌آيند و بعضی‌ها کمتر. حدود ۲.۵ ميليون پيج ويو يا ۲.۵ ميليون صفحه‌اش در ماه ديده می‌شود. اين روزها نمی‌دانم در مقايسه با بقيه چيست ولی اين را می‌دانم که ايرانيان دات کام در بين سايت های انگليسی زبان ايرانی مقام اول را دارد.