آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، در بیانیهای در پیوند با «مثلهکردن جنسی زنان» در جهان، گفتهاست بیش از ۲۰۰ میلیون زن و دختر در سراسر جهان با پیامدهای «یک خشونت بزرگ» علیه حقوق انسانیشان دستبهگریبان هستند.
آنچه آقای گوترش میگوید بازتابدهنده نگرانیهاییست که سازمان ملل مدتهاست در تلاش برای مقابله با آناست. در همین راستا نیز از سال ۲۰۰۳ میلادی به این سو، شـشم فوریه، ۱۷ بهمن، بهعنوان روزی بینالمللی برای مقابله با این اقدام در نظر گرفته شدهاست: «روز جهانی برای رد هرگونه مدارا با مثلهکردن جنسی زنان».
صندوق کودکان ملل متحد، یونیسف، دو سال پیش در برآوردی، از دهها کشور بهویژه در آفریقا و مناطقی دیگر از جمله اندونزی، یمن و عراق، بهعنوان مناطقی که آلت تناسلی دختران و زنان در آنها بریده میشود، نام برده بود. در صدر کشورهایی که بیشترین درصد مثله کردن زنان بین ۱۵ تا ۴۹ سال را به خود اختصاص دادهاند، کشورهایی مانند سومالی و گینه قرار دارند و در صدر کشورهایی که بیشترین درصد ناقصسازی جنسی زنان بین زمان تولد تا ۱۴ سالگی را بهخود اختصاص دادهاند، کشورهایی مانند گامبیا، موریتانی و اندونزی. یونیسف میگوید برای نمونه در یمن، ۸۵ درصد از این دختران، در همان هفته نخست تولد «مثله» شدهاند.
سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، از جمله «بهداشت جهانی» و «یونیسف»، چهار عمل مختلف را با عنوان «مثله کردن جنسی زنان» تعریف میکنند: از برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریوس (ختنه)، دوختن آلت، تا اعمال خطرناک غیرپزشکی دیگری که در نهایت به ناقصسازی آلت تناسلی زنان میانجامد. سازمان ملل متحد هرگونه ناقصسازی اندام جنسی زنان را «نقض آشکار» حقوق بشر و «مصداق روشن شکنجه» میداند.
برپایه تحقیقات یونیسف از کشورهایی که آمارها در آنها جمعآوری شده، نزدیک به ۷۰ درصد زنان و بیش از ۶۰ درصد از مردان معتقد هستند، ناقصسازی جنسی زنان باید پایان یابد.
وضعیت در ایران چگونه است؟
مدتهاست که تلاش کنشگران در ایران، برای ارائه شواهد دال بر وقوع ختنه یا ناقصسازی جنسی زنان ادامه دارد.
«نسرین» شهروندی که هدف ختنه قرار گرفته، در گفتوگو با برنامه «صدایی دیگر» رادیو فردا، آنچه بر او گذشته است را شرح دادهاست: «وقتی در دانشگاه، به دوستانم گفتم که در منطقه ما دختران ختنه میشوند، هیچ کدام چیزی در این مورد نشنیده بودند و حتی پزشکانی که در تهران با آنها صحبت کردم، اصلا نمیدانستند در ایران عمل ختنه در مناطقی رواج دارد».
کامیل احمدی، پژوهشگری که در مورد ختنه زنان در ایران تحقیق کردهاست، زمانی به رادیو فردا گفته بود «در استان هرمزگان که بالاترین درصد ختنه دختران را به خودش اختصاص داده جزایر و مناطقی مثل میناب و پارسیان درصد زنان ختنه شده، ۵۹ درصد است. در رتبه دوم استان کرمانشاه قرار میگیرد. بعد از آن استان کردستان است و پس از آن استان آذربایجان غربی. این آمار نسبت به شهرستانها تفاوت پیدا میکند».
آقای احمدی در مصاحبهای در بهمن ماه گذشته، به رادیو فردا گفته بود سه سال پس از تحقیقات او، وضعیت ختنه به مراتب افت قابل توجهی داشته: «خوشبختانه در خبرهای خوبی که به ما میرسد میبینیم که آمارها در حداقل سه استان غربی کشور به خوبی افت کرده. استان هرمزگان همچنان پیشگام است. ولی با این وجود در آنجا هم در بعضی مناطق شاهد کاهش آمار هستیم».
«خدیجه تمام عمرش باید درد بکشد»
اتیوپی یکی از کشورهاییست که در فهرست یونیسف در پیوند با «ناقصسازی جنسی زنان» قرار دارد. جایی که، زنی بهنام خدیجه، آنچه بر او گذشتهاست را برای خبرگزاری اسوشیتدپرس اینگونه توضیح دادهاست: «من تا مدتها کنترل ادرارم را نداشتم… بهخاطر این موضوع خودم را از اجتماع دور کردم. بعدها وقتی عادت ماهانهام شروع شد، چون مجرای خروجی بسیار تنگ بود، درد به مراتب بیشتر شد. و پس از آنکه ازدواج کردم رابطه جنسی با شوهرم دردناک بود».
خدیجه هفت سال داشت وقتی «مثله» شد. او تمام عمرش باید درد بکشد.
دولت اتیوپی، مانند برخی دیگر از کشورهای فهرست یونسکو، مثله کردن جنسی زنان را ممنوع کردهاست. شماری از کنشگران و پزشکان در کشورهای آفریقایی که بیشترین آمار را به خود اختصاص میدهند، نیز به کارزار مقابله با این پدیده پیوستهاند.
دکتر صالح یوسف امام، مدیر پزشک بیمارستانی در اتیوپی، به اسوشیتدپرس گفتهاست خدمات مشاورهای برای افزایش آگاهی «موفق بوده است» اما «هنوز راه زیادی برای تغییر نگرش مردم پیش رو مانده است».
یکی دیگر از کسانی که با اسوشیتدپرس گفتوگو کرده ادو عبدالله دوبا است؛ فردی که خود دختران را ختنه میکرد: «یک وقتهایی بود که من در عرض یک روز، چند ختنه پشت سر انجام میدادم».
خدیجه میگوید هرچند آنچه گذشته زندگی را برای او تغییر داده، اما مصمم است «جلوی رنج نسل دیگری از دختران را بگیرد». او میگوید « هر وقت که پدر یا مادری را پیدا میکنم که بر انجام ختنه زنانه اصرار دارد، سعی میکنم آنها را به شکلی متقاعد کنم…اما زمانی که تلاش من برای برای تغییر ذهنیت آنها کافی نباشد، آنها را به مراکز بهداشت محلی معرفی میکنم تا آنها بتوانند مداخله کنند».
ادو عبدالله دوبا میگوید زمانی بر این عقیده بود که کارش «به زنان کمک میکند بکارت خود را حفظ کنند و به ازدواج وفادار بمانند». اما پس از شرکت در کلاسهای آموزشی توسط دولت و گروهی از رهبران مذهبی، «تیغ» را زمین گذاشت.
ادو عبدالله دوبا حالا قابله است و خود به کارزار مقابله با مثله کردن جنسی زنان پیوستهاست.