هفته گذشته یکی دیگر از نمادهای بازیگری هنرهای نمایشی ایران، در ۹۰ سالگی و پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری، درگذشت.
مرگ محمدعلی کشاورز پایان فعالیت یکی از معدود بازیگران سرشناسی بود که از پس پنج دهه حضور مستمر در هنرهای نمایشی ایران، فرصت همکاری با تقریباً تمام کارگردانان مهم و معتبر ایران را پیدا کرده بود.
ابراهیم گلستان، فرخ غفاری، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی از جمله نامدارترین کارگردانان سینما و تلویزیون ایراناند که محمدعلی کشاورز در یک یا چند اثر از آنان بازی کرد.
آقای کشاورز کارش را پس از دورهای آموزش هنری، از اواخر دهه ۳۰ با بازی در نمایشهای صحنهای آغاز کرد و در دهه ۴۰ در تعداد زیادی از نمایشهایی که برای تلویزیون آن زمان ایران به صورت زنده اجرا میشد، حاضر شد.
سال ۱۳۴۳ با اثر متفاوت فرخ غفاری به نام «شب قوزی» وارد سینما شد و پس از آن با حضور در «خشت و آینه»، «آقای هالو»، «صادق کرده» و «رگبار»، ساختههای تقدیرشده کارگردانانی چون گلستان، مهرجویی، تقوایی و بیضایی، نشان داد که گزینه مطلوب برای چهرههای متفاوت است. او در این فیلمها و آثاری که بعدا بازی کرد عموماًایفاگر نقشهای مکمل و تأثیرگذاری در روند داستان و اتفاقات بود. او همچنین با سریالهای «آتش بدون دود» و «دایی جان ناپلئون» نزد تماشاگران انبوه به چهرهای آشنا تبدیل شد.
آقای کشاورز این فرصت را هم پیدا کرد تا با حضور در چند فیلم مشترک تولیدی سالهای پیش از انقلاب مانند «صحرای تاتارها» و «کاروانها» با بازیگران مشهوری چون مکس فون سیدو و آنتونی کوئین همبازی شود.
شخصیت سینمایی آقای کشاورز منطبق بر ویژگیهای ظاهری و اندامش با اقتدار و هیبتی که صحنه و فضا را در اختیار میگرفت، شکل گرفته بود. اوج این حضور در سریال «هزاردستان» و فیلم «مادر» هر دو ساخته علی حاتمی بود که با صدای منوچهر اسماعیلی بر نقشآفرینی آقای کشاورز تکمیل میشد.
سریالهای «افسانه سلطان و شبان»، «سربداران»، «گرگها» و «پدرسالار» دیگر آثاری بودند که نام محمدعلی کشاورز را نزد مخاطبان انبوه مستحکم کردند. در اوایل دهه ۷۰ هم عباس کیارستمی، فیلمساز متفاوت و نامدار ایرانی، از او در فیلم تحسینشده «زیر درختان زیتون» برای ایفای نقش کارگردان فیلم استفاده کرد.
او در کنار چهرههایی چون عزتالله انتظامی، داود رشیدی، علی نصیریان و جمشید مشایخی، اصلیترین بازماندگان بازیگران رشدیافته در ساختارهای قوامیافته دهههای ۴۰ و ۵۰ هنرهای نمایشی ایران بودند که از طوفان انقلاب بهسلامت رد شدند و توانستند در محصولات مهم پس از انقلاب، بهویژه در مقطع خاص دهه ۶۰، حاضر شوند. بخش عمده اعتبار این گروه در ذهن مخاطبان فعلی به همان نقشآفرینیها بازمیگردد.
آقای کشاورز در سال های اخیر، به دلیل کهولت سن، کمتر فرصت بازی در آثار دیگری را پیدا کرد، اما در چند برنامه مختلف از او تقدیر شد و همچنین نشان درجه یک فرهنگ و هنر را هم گرفت.
با حضور در حدود ۵۰ فیلم سینمایی، بیش از ۳۰ سریال تلویزیونی و دهها تئاتر و تلهتئاتر، محمدعلی کشاورز در ردیف مهمترین بازیگران تاریخ هنرهای نمایشی ایران قرار میگیرد.
درباره جایگاه محمدعلی کشاورز در هنرهای نمایشی ایران و کارنامه او با محمد متوسلانی، از بازیگران و کارگردانان قدیمی سینمای ایران، گفتوگو کردم. آقای متوسلانی در دو فیلم «کفشهای میرزانوروز» و «جستجوگر» که آنها را در اواسط دهه ۶۰ شمسی ساخت، از محمدعلی کشاورز به عنوان بازیگر استفاده کرد. او به نیکی از همکاری با محمدعلی کشاورز یاد میکند.
محمد متوسلانی: «بسیار از همکاری با آقای کشاورز راضی بودم. لذت بردم از کار کردن با ایشان. ایشان واقعاً یک هنرپیشه کاملاً حرفهای بود. یعنی منظم، هم از جهت زمانی که سر کار باشد و هم از جهت رفتارش، هم از جهت اجرای نقشش. همهچیزش، کارش، واقعاً بدون دردسر و حرفهای بود برای من.»
نام آقای کشاورز در کنار بازیگران دیگری چون جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی، داود رشیدی و علی نصیریان به عنوان حلقهای از نمادهای بازیگری پس از انقلاب مطرح میشود. شما که هم پیش از انقلاب و هم پس از انقلاب تجربه کار را داشتهاید، چقدر محروم شدن بازیگران مهم و فعالِ پیش از انقلاب را در ایجاد فضا برای فعالیت و تبلور تواناییهای اعضای این حلقه که نام بردم، مؤثر میدانید؟
متوسلانی: «فکر می کنم که به هرحال وقتی که یک زمینه جدیدی آمد، زمینه کاری این دوستانی که شما اسم بردید، که بنده هم ارادت دارم [به ایشان]، خب بهتر فراهم شد. برای اینکه اینها بیشتر فعالیتشان در کار تئاتر بود تا سینما، تا آن جایی که من یادم است. فرض کنید آقای کشاورز خب کار کرده بود [در سینما]، در «شب قوزی» کار کرده بود تا آن جایی که من یادم هست، و فیلم بعدی که من از ایشان به خاطر دارم در قبل از انقلاب، فیلم «رگبار» آقای بیضایی بود.
ولی قبل از انقلاب به اصطلاح شعاع فعالیتشان کم بود. بعد از انقلاب زمینه مساعدتری شد برای فعالیت این دوستان. چون به هرحال ممنوعیت کار برای هنرپیشههایی که قبل از انقلاب کار کرده و مطرح بودند، بهخصوص برای هنرپیشههای سینما محدودیت برایشان بیشتر بود. در نتیجه این زمینه [برای این دوستان] فراهم شد. البته این زمینه برای بسیاری فراهم شد، ولی خب این چند نفر به دلیل تواناییهایی که داشتند، توانستند موقعیت بهتری را کسب کنند و موقعیت ممتازی به دست بیاورند.»
و چرا دیگر شاهد شکلگیری چنین حلقه و ترکیبی از این نوع بازیگران در سالهای بعد در هنرهای نمایشی ایران نبودیم؟
متوسلانی: «شرایط یک خرده تغییر کرد. اوایل انقلاب دید دیگری [در کار] بود و مقررات جور دیگری بود. شرایط یک جور دیگری بود. بعد، شرایط تغییر کرد و یک خرده اصولاً سینما رفت به طرف این که بیشتر هوای مخاطب عام را داشته باشد، رفت به طرف کارهای تجارتی. و آن شکل اولیهای که ما بعد از انقلاب داشتیم، که بیشتر سینمای کارگردانها بود تا تهیهکنندهها، یواش یواش تبدیل شد به سینمای تهیهکنندهها.
ولی هنرپیشههای بسیار خوبی هم ما داریم که تعدادشان هم به نظر من کم نیست. نسبتاً تعداد خوبی است. حالا اگر به مقدار و آن اندازهای که باید و انتظار داریم نیست، ولی تعداد قابلتوجهی هنرپیشه بسیار خوب داریم که جایگاه خوبی هم دارند و کارهای ماندگاری کردهاند.»