نجفی، قاتل میترا، نجفی
شده سرفصل خبرها نجفی
همه جا آمده با تیتر درشت:
نجفی همسر دوم را کشت
هست ماسیده به لبها نجفی
عشق گاسیپطلبها نجفی(۱)
نجفی چای چرا نوشیده؟
کت و شلوار چرا پوشیده؟
نجفی خام پرستو شده بود
میترا دردسر او شده بود
نجفی تیر هوایی زده است
قاتل از جای دگر آمده است
میترا خواسته افشا بکند
برود سفره دل وا بکند
نجفی رفته که اقرار کند
روی پرونده خودش کار کند
نجفی باید اعدام شود
تا که مادرزنش آرام شود
نجفی رخت عزا بوده تنش
رفته در مجلس ترحیم زنش
همه جا توی خبرها نجفی
پازل و رمز و معما نجفی
همه یکجور مفسر شده اند
شِرلُک هُلمز و جانی دالر شدهاند! (۲)
این وسط هیچ نشد کس نگران
که چه آمد به سر کارگران
«هفت تپه» خبرش گم شد و رفت
برخیِ همسر دوم شد و رفت!
دستمزد همهشان را خوردند
هفت تن کارگرش را بردند
«بخشی» آن روز چه آمد به سرش؟
«قُلیان» رفت و نیامد خبرش
به کجا رفتند آن هفت نفر؟
(راستی از زن اول خبر؟!)
های ای هادی خوابآلوده
بپّر از جا و نخواب آسوده
داری از کارگران هیچ خبر؟ (۳)
کوفتت باشد آن قند و شکر!