پارک وون-سون شهردار محبوب سئول، پایتخت کره جنوبی، روز پنجشنبه، ۲۰ تیر دست به خودکشی زد. در نامهای که از او به جا مانده از خانوادهاش بابت «رنجی که بر آنها وارد کرده» عذر خواسته، ولی ظاهراً نگفته که چرا تصمیم به خودکشی گرفته است.
رسانهها ولی همچنان به گمانهزنی در این باره مشغولند و شکایت یکی از دستیاران زن او را به دلیل «سوءرفتار جنسی»، عامل این خودکشی میدانند. زن شاکی یک روز قبل از خودکشی آقای پارک برای ادای توضیحات و تکمیل پرونده به مقر پلیس دعوت شده بود.
اگر به راستی دلیل خودکشی آقای پارک همین مسئله باشد، شاید بیش از همه شباهتها و تفاوتهای فرهنگی دو جامعه ایران و کره جنوبی را نشان دهد که گرچه یکی (ایران) مسحور و مصرفکننده فناوری پیشرفته دیگری است، ولی به لحاظ ساختارهای مردسالارانه بیشباهت نیستند.
البته در کره جنوبی فکر عقبمانده و متحجر حجاب اجباری یا اجازه مرد برای مسافرت زن و ارثبری نصف و نیمه زن در قیاس با مرد، محلی از اعراب ندارد، ولی هنوز هم نقش زنان در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور کم است و هنوز هم بحث و شکایت از خشونت و بدرفتاری جنسی مردان به روالی رایج بدل نشده، هر چند که نسبت به ایران بسی جلوتر است.
در همین بحث خودکشی آقای پارک، کم نبودند کسانی که در شبکههای اجتماعی سیل خشم و نفرت را علیه زنی که شکایت کرده روانه ساختند یا این حرف ورد زبان و قلم عدهای شد که «بیدلیل نیست که مردان نباید دستیار زن بگیرند، چون به راحتی آماج توطئه و ارعاب میشوند»! عکس زن شاکی نیز روز پنجشنبه بیشترین موردی بود که در گوگل جستجو شد. با این همه، بخشهایی از جامعه هم با توجه به سابقهای که از پارک در دفاع از حقوق زنان میشناخت در بهت و حیرت فرو رفت یا به تفکیک میان کارنامه او در شهرداری و فرجام کار او قائل بود.
تفاوت میان دو شهردار، تفاوت دو فرهنگ؟
این تفاوت هم میان ایران و کره هست که متهمان و کسانی که در کره احساس گناه میکنند یا آبروباختگی مواجهند معمولاً از جیب خودشان هزینه میکنند و به خودکشی دست مییازند. در ایران اگر روایت رایج و رسمی از قتل میترا استاد را درست تلقی کنیم معنیاش این است که محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران به جای حل مشکلات فیمابین که ظاهراً تأثیر خارجی هم در آن نقشی داشته راهحل را در تهدید ریسکآمیز خانم استاد و نهایتاً قتل (غیرعمد؟) او دیده است، شهردار سئول ولی به مجرد آنکه حیثیت خود را علناً در معرض خدشهای اساسی میبیند، به جای دست به اسلحه بردن یا وسوسهشدن به سوءاستفاده از نفوذ و اختیارات و امکاناتش برای تهدید زن شاکی یا تلاش برای تأثیرگذاری بر دادگاه، سریع به زندگی خود پایان میدهد.
خودکشی در کره جنوبی البته به دلایل دیگر هم رایج است، و به معضلی برای کشور بدل شده. چهارمین عامل مرگ و میر در کره خودکشی است. در میان ۳۵ کشور صنعتی جهان از لحاظ آمار خودکشی این کشور بعد از لیتوانی در مقام دوم ایستاده و در سطح بینالمللی نیز رتبه دهم را دارد. در خود مدیریت شهرداری که آقای پارک در رأس آن بود از سال ۲۰۱۰ تا کنون ۱۶ مورد خودکشی صورت گرفته است. رئیسجمهور سابق، آقای رو مو-هیون هم زمانی که پروندهای از فساد برای او تشکیل شد نیز خودکشی را بر ماندن ترجیح داد.
خودکشی آقای پارک البته مشکلی دوگانه بهوجود آورده است. از یک سو به راستی معلوم نیست که تا چه حد شکایت یادشده عامل این خودکشی است، و دادگاهی هم تشکیل نمیشود که با قبول احتمالی شکایت شاکی و محکوم کردن متهم، درس و آموزهای برای مردان دیگر بفرستد، تا وارد چنین لغزشی نشوند. شماری از زنان کرهای به رغم ستایش از کارنامه پارک در شهرداری، از این بابت که اتهام او امکان بررسی نیافته در شبکههای اجتماعی ناخشنودی خود را پنهان نکردهاند که این البته در تناقض با تابوی «پشت سر مرده حرف نزدن» است که در کره هم کم و بیش هنوز عمل میکند.
از طرفی، اگر واقعاً خودکشی پارک ربطی به اتهام علیه او نداشته و دادگاه حکم به برائتش میداد آنگاه شک و تردید ابهام عمومی که با خودکشی یکی از مردان معروف مدافع حقوق زنان در کره، شکل گرفته موردی نمییافت که ذهن جامعه دچار اغتشاش شود و شاید از خود بپرسد «دیگه به کی میشه اعتماد کرد؟» اینکه بخشی از رسانههای کره جنوبی هم بیمحابا در دامنزدن به شایعات و گمانهها و تشدید حیرت و بحت عمومی نقشی مؤثر دارند هم کمتر از دیدهها پنهان مانده است.
کارنامهای قابل اعتنا
پارک که در سن ۶۴ سالگی به زندگی خود پایان داد در دوره دانشجویی و نیز در دو دهه هفتاد و هشتاد قرن گذشته از مخالفان نظام دیکتاتوری حاکم بر کره جنوبی بود و در همین ارتباط هم بازداشت و زندانی شد. بعدتر از بنیانگذاران مهمترین گروه حقوق بشری کره جنوبی شد و وکالت شماری از قربانیان دیکتاتوری و نیز شماری از زنان کره که در جریان جنگ دوم جهانی از سوی ژاپنیها به اجبار به روسپیگری کشانده شده بودند را به عهده گرفت.
او در عین حال در دهه نود وکالت دانشجوی زنی را به عهده گرفت که در پی بازداشت در جریان یک تظاهرات اعتراضی، از سوی پلیس مورد اذیت و آزار جنسی قرار گرفته بود. این اولین پرونده اتهام و خشونت جنسی علیه زنان در تاریخ کره جنوبی بود. دادگاه به نفع دانشجو رأی داد و به این ترتیب موفقیت بیسابقه این دادگاه در پرونده آقای پارک وارد شد.
معروفیت پارک در دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان سبب شد که سال ۲۰۱۱ که نامزد مستقل شهرداری سئول شد به راحتی نتیجه انتخابات را به سود خود رقم بزند و در دو دور بعدی انتخابات هم این پیروزی را تکرار کند. در تاریخ شهر سئول سابقه نداشته که یک شهردار سه بار به تأیید مردم برسد و رأی اکثریت را حائز شود. او در سالهای اخیر البته به حزب دمکرات کره جنوبی پیوسته بود، حزبی با گرایشهای سوسیاللیبرال که آقای مون جائه این، رئیسجمهور کنونی و از مدافعان سابق حقوق بشر هم رئیس آن است.
فرجامی که شاید تأثیرگذار شود
پارک در دوران مدیریت خود بر شهرداری منتقد و فعال علیه فقر و افزایش شکافهای طبقاتی بود و به ارتباط درهمتنیده سیاستمداران و صاحبان سرمایه خرده میگرفت. او در ایجاد تسهیلات برای زنان خودسرپرست گامهای مؤثری برداشت و افتخار میکرد که خود را فمینیست و مخالف تبعیض جنسیتی بداند.
فعالیتهای پارک به نفع زنان متأثر و تأثیرگذار بر تحرکات بیشتر خود زنان در کره جنوبی بود. در یک دهه اخیر جنبش زنان کره برای درهمشکستن ساختار مردسالار عرصههای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی توان و برآمد بیشتری پیدا کرده است و به خصوص در جریان جنبش #MeTooکه از سال ۲۰۱۸ شروع شده ابعاد چشمگیریتری یافته است. شماری از مردان از جمله تعدادی از چهرههای معروف عرصههای سیاست و اقتصاد و ... به دلیل جرئت زنان به صحبت و شکایت از سوءرفتار جنسی آنها، به محاکمه کشیده شدند یا مجبور به استعفا و عذرخواهی. برای مثال شهردار بوسان، دومین شهر بزرگ کشور به دلیل این اتهامات چارهای جز استعفا نیافت و فرماندار ایالتی در جنوب کشور به دلیل تجاوز به دستیار خود سه و نیم سال زندان گرفت.
آقای پارک از حامیان سرشناس و کمشمار جنبش یادشده در میان چهرههای سیاسی و اقتصادی کره جنوبی بود. او در جریان بحران اخیر کرونا هم کارنامهای موفق داشت و در آخرین اقدامش، برای دوران بعد از کرونا طرحی برای سئول ۱۰ میلیونی پیش گذاشت که قرار بود شهر را به لحاظ همسازی با ملزومات زیست محیطی از شهرهای سرآمد دنیا کند.
مرگ پارک ولی کارنامهای از او به جا گذاشته پر از سؤال و ابهام و جامعهای شکافبرداشته در ارزیابی این کارنامه، هر چند که شاید کل ماجرا در میان مدت و درازمدت محملی قویتر برای تمرکز بیشتر بر حقوق و مشکلات زنان و نیز مقابله با معضل خودکشی در جامعه کره شود.