دهها نهاد مدافع حقوق بشر ۱۷ سال پیش تصمیم گرفتند دهم اکتبر برابر با ۱۸ مهرماه را به عنوان «روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام» نامگذاری کنند، با هدف تلاش برای لغو این مجازات در سرتاسر جهان؛ مجازاتی که به گفته مدافعان حقوق بشر «غیرانسانی» است و ناقض حق حیات.
دهم اکتبر امسال به کودکانی اختصاص یافته که مجازات اعدام، پدر یا مادرشان را برای همیشه از آنان گرفته است؛ قربانیان کوچکی که اعدام پدر یا مادرشان بزرگترین و تلخترین کابوس زندگی آنان است، کابوسی با سایهای کشدار تا آخر عمرشان.
Your browser doesn’t support HTML5
کودکان، قربانیان پنهان؛ موضوعی است که نهادهای حقوق بشری امسال تصمیم گرفتند روز دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام را به آن اختصاص دهند، به قربانیان کوچکی که اغلب فراموش میشوند.
فرقی نمیکند به چه جرمی اعدام شده باشد، قتل، قاچاق موادمخدر، محاربه یا جاسوسی؛ کودکی پدر یا مادرش را از دست داده، به دلیل آنچه نهادهای حقوق بشری آن را قتل عمد حکومتی مینامند، مجازات مرگ! مجازاتی که سالانه صدها کودک را در جهان از داشتن پدر یا مادرش محروم میکند. صدها کودک مثل امید.
امید کودکی خردسال بود زمانی که پدرش اعدام شد:
«پدرم چندین بار من را در ملاقات در زندان دیده بود، اما من هیچ تصویری از او ندارم. به عنوان یک کودک این سوال برای تو پیش میاید که پدرت کجاست؟ صحبتکردن درباره اینکه چه اتفاقی برای پدر من افتاده، بحثی معمول نبود و تا ۱۵- ۱۴ سالگی وانمور میشد که پدر من خارج از کشور زندگی میکند. من جسته و گریخته میدانستم، عکسی از او روی دیوار بود و من میدانستم که او به دلیلی نیست. در دوران مدرسه در پاسخ به این سوال که پدرت کیست و کجاست، من دروغ میگفتم. اما بالاخره میدیدم بچههای دیگر فامیل که پدر دارند، شیوه زندگیشان با من تفاوت دارد. همیشه آن جای خالی را احساس میکردم».
جای خالی یکی از والدین، حسی تلخ که در سال گذشته صدها کودک در ۲۰ کشور جهان با آن مواجه شدند و در صدر آنها به ترتیب چین، ایران، عربستان، ویتنام و عراق؛ ۲۰ کشوری که در سال ۲۰۱۸ مجازات اعدام را اجرا کردند و کودکانی را برای همیشه در سوگ پدر یا مادر خود نشاندند.
کودکانی مثل رابعه که تاثیرات اعدام پدرش را غیر قابل توصیف میداند:
«اصلا نمیتوانستم گریه کنم، هیچ! رابطه من با پدرم رابطه خیلی نزدیکی بود. تاثیر اعدام او خیلی زیاد بود. هنوز هم تاثیرش روی من وجود دارد، هنوز هم منتظرم که پدرم یک بار به من زنگ بزند، هنوز هم قیافه پدرم جلوی چشمانم است. نمیدانم چطور توصیف کنم که اعدام او چه قدر روی من تاثیر منفی گذاشت».
به گفته عفو بینالملل در سال گذشته میلادی حدود ۲۰ هزار تن در سراسر جهان با حکم اعدام مواجه بودند و این به معنی اضطراب و نگرانی هزاران کودکی ست که مرگ پدر یا مادر خود را انتظار کشیدند، انتظاری تلخ برای مرگی از پیش تعیینشده، در روز و ساعتی مشخص، در فضایی سنگین و دردناک.
تارا ۱۳ ساله بود زمانی که از پدرش برای همیشه خداحافظی کرد. او میگوید:
«واقعا نمیدانم آدمها در این شرایط چه میتوانند بگویند؟ این خداحافظی چه معنایی دارد؟ چه میخواهی به پدرت بگویی؟ احساسم را در آن زمان خیلی خوب به یاد دارم و فکر نمیکنم که بتوانم فراموش کنم که چقدر عصبانی بودم. برای سالها، سالهای طولانی، من واقعا هیچ حسی نداشتم، انگار که خودم مرده بودم. خیلی چیزها در وجود من از بین رفت، این چیزی ست که اتفاق افتاد، همهاش سیاهی ست».
خاطره سیاهی که کشورهای اعدامکننده در جهان برای کودکان افراد اعدامشده میسازند.
محمود امیریمقدم، رئیس سازمان حقوق بشر ایران، در اسلو میگوید:
«هر روز اعدامها را محکوم میکنیم اما حتی سازمانهای حقوق بشری هم خیلی کمتر به آثار اعدام روی فرزندان افراد اعدامشده میپردازند، قربانیان نادیده مجازات اعدام؛ امسال ۳۰مین سالگرد تصویب کنوانسیون حقوق کودک است و ما فکر کردیم که بتوانیم توجه افکار عمومی را به نقض حقوق کودکان افراد محکوم به اعدام یا اعدامشدگان جلب کنیم».
توجه به قربانیان کوچکی که بر اساس کنوانسیون حقوق کودک، حقوق آنان نقض میشود. کودکانی که در دنیای شاد خود حتی شاید هنوز درک درستی از مفهوم مرگ ندارند، اما از داشتن پدر یا مادرشان محروم میشوند.
حسن نایبهاشم، فعال حقوقبشر در وین، از نقض حقوق کودکان در این اتفاق میگوید:
«وقتی که یک کشور دست به اعدام میزند، یعنی قتل عمد را عملا انجام میدهد، این کودکان را برای همه عمر از امکان سرپرستی توسط والدینشان محروم میکند. بنابراین تنها فرد اعدامشده نیست که صدمه میبیند، همسر و فرزندان او نیز برای همه عمرشان مورد صدمه جدی قرار میگیرند».
صدماتی که از مرحله دستگیری پدر یا مادر آغاز میشود، تا محاکمه و صدور حکم اعدام ادامه مییابد و با اجرای آن به اوج خود میرسد.
رضا کاظمزاده، روانشناس بالینی در بروکسل، معتقد است اعدام والدین، تاثیری چندجانبه بر زندگی کودکان دارد:
«از آن جایی که کودک کاملا قادر به درک اعمال چنین خشونت وحشتناک و غیرقابل بازگشتی نیست، در اغلب موارد این اتفاق را به عنوان یک شوک روانی زندگی میکند. یعنی مواجهه او با این مسئله، با تولید احساس بیثباتی در زندگی همراه میشود. احساس میکند آن محیط امنی را که هر کودکی به آن نیاز دارد، از دست داده است. در بسیاری از موارد نیز دیده شده که مصرف موادمخدر یا بزهکاری در کودکان افراد اعدامشده افزایش یافته است. ضمن اینکه اعدامشدن یک فرد برای یک کودک همواره با نوعی احساس سرشکستگی اجتماعی همراه است یعنی حکم اعدام برای کودک به مثابه یک نوع انگ اجتماعی است که انگار برای همیشه بر روی پیشانی خود و خانوادهاش زده میشود و این غیرقابل جبران است».
۱۸ مهرماه امسال، روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام، در حالی فرا رسیده است که ۱۴۲ کشور جهان مجازات اعدام را در قانون یا در عمل لغو کردهاند، اما ایران در سال گذشته میلادی با دستکم ۲۵۳ اعدام، بدون احتساب چین، مسئول یک سوم کل اعدامها در جهان بود.
محمود امیری مقدم از تعداد اعدامهای امسال میگوید:
«بر اساس آمار سازمان حقوق بشر ایران، از ابتدای سال جاری میلادی تا امروز دستکم ۲۱۰ نفر در ایران اعدام شدهاند، بیشتر این افراد به قتل محکوم شدند و در بین اعدامشدگان دستکم دو کودک- مجرم هم بود. متاسفانه ایران همچنان یکی از بزرگترین کشورهای اعدامکننده در جهان محسوب میشود».
یکی از بزرگترین کشورهای اعدامکننده جهان که سالها پیش پدر امید را به دلایل سیاسی اعدام کرد.
امید میگوید ایکاش پدرش بود تا از او میپرسید و او را میشناخت:
«من همیشه سوالهایی داشتم که میخواستم از پدرم بپرسم و بدانم در ذهن او چه بود. آنچه از او میدانم، چیزهایی ست که از پدربزرگ و مادربزرگم و نیز از مادرم درباره او شنیدهام، مثلا میدانم پدرم نقاش خوبی بود اما دوست داشتم میبود و همه اینها را میدیدم. بعضی وقتها عصبانی بودم از اینکه چرا پدرم من را اولویت زندگیاش قرار نداد و راه سیاسی را انتخاب کرد، اما در عین حال این راحت است که یک نفر را وقتی حضور ندارد، مورد شماتت قرار دهی و او را بازخواست کنی. شاید پدرم دلایل خودش را داشت اما من این امکان را ندارم که بتوانم از زبان خودش آنها را بشنوم».
فرصتی که در چهار دهه گذشته در ایران از صدها یا هزاران کودک دیگر هم گرفته شده. روندی که همچنان ادامه دارد و سالانه دهها کودک دیگر، دهها رابعه، تارا و امید دیگر را از داشتن پدر یا مادر خود محروم میکند.