چهل و نهمین دوره جشنواره جهانی فیلم روتردام، چهارشنبه شب، بیست و دوم ژانویه (دوم بهمن) در این شهر هلند افتتاح شد.
امسال آخرین سال ریاست برو بایر، مدیر محبوب این جشنواره است که از سال آینده جای خود را به ونجا کالوجرسیس خواهد داد.
امسال از ایران چند فیلم در بخشهای گوناگون این جشنواره نمایش خواهد داشت، از جمله دو مستند درباره سینمای پیش از انقلاب.
فیلم افتتاحیه
این دوره جشنواره روتردام شروع پرقدرتی را به نمایش گذاشت: «پشه» ساخته دیدنی از خوآئو نونو پینتو، فیلمساز پرتغالی که اولین نمایش جهانی خودش را تجربه کرد. طبق گفته دبیر جشنواره در مراسم افتتاحیه، این فیلم نخستین فیلم پرتغالی است که یک جشنواره بزرگ جهانی را افتتاح میکند.
فیلم داستان سرباز هفده ساله ای را روایت میکند که طی جنگ جهانی اول به موزامبیک فرستاده میشود و این آغاز سفری طولانی و غریب برای شخصیتی است که با واقعیتهای جنگ روبرو میشود.
فیلم به شکلی ضد قصه تماشاگر را درگیر یک فضای ذهنی و مالیخولیایی میکند و با تصاویری عمدتاً قوی، میتواند جهان ذهنی یک نوجوان را با خشونت اطرافش درگیر کند. فیلم به قدری در این ترکیب فضای ذهنی و واقعی پیش میرود که تمیز دادن واقعیت از هذیان ذهنی این نوجوان غیرممکن است.
در عوض این فضای ناهمگون و نا آشنا فرصتی به فیلمساز میدهد برای روایت بیهودگی جنگ. فیلم بی آن که به ورطه شعار بغلتد، به زیبایی میتواند روایتگر خشونتها و خسارتهای بیدلیل جنگ باشد و بیفایده بودن آن.
شخصیت اصلی ظاهراً برای دفاع از «وطن» به میدان نبرد آمده، اما رفتهرفته درمییابد که مفاهیم از پیش تعیین شده چطور میتوانند رنگ ببازند. ملاقات او با یک سرباز آلمانی که ابتدا با خشونت همراه است، رفتهرفته به دوستی ناگفته و سرخوشی غریبی بدل میشود که البته با ملاقات مجدد این نوجوان با سربازان «هموطن»اش به خشونت کشیده میشود. فیلم هر دو طرف را قربانی خشونت بیهدفی به نمایش میگذارد که دنیا و دیدگاه شخصیت اصلی را تغییر میدهد و صحنه - احتمالاً ذهنی- پایانی را رقم میزند که داوری شخصیت اصلی را به نفع «انسانیت»(و نه «وطن دوستی») به تصویر میکشد.
از سویی فیلم روایتگر گناهی است که کشورهایی چون پرتغال با مفهوم استعمار و بردگی آفریقاییان به دوش میکشند: فیلم در صحنهای شگفتانگیز، جای استعمارگر و قربانی را عوض میکند؛ این سرباز در دهکدهای مملو از زنان سیاهپوست گیر میافتد و آنها این بار یک سفیدپوست را زنجیر میکنند و برده وار او را به کار میکشند.
هرچند خیلی زود- در راستای دنیای فیلم- مفهوم بردگی هم به زیر سوال میرود و او موفق میشود- در دنیای واقعی یا دنیای ذهنیاش- با این زنان برقصد و با یکی از آنها مراسمی شبیه به ازدواج را تجربه کند.
فیلمهای ایرانی
توجه به سینمای پیش از انقلاب با نمایش دو فیلم مستند درباره سینمای ایران در آن دوره، خودنمایی میکند: «زن به روایت مرد» و «فیلمفارسی».
زن به روایت مرد ساخته سعید نوری که اولین نمایش جهانیاش را تجربه میکند نگاهی است به حضور زنان در فیلمهای پیش از انقلاب، از اولین فیلم ناطق سینمای ایران تا «چریکه ی تارا» ساخته بهرام بیضائی، از آخرین فیلمهای پیش از انقلاب که تصویری متفاوت از زن خلق میکند.
فیلمفارسی اما «فیلم-مقاله»ای است که در آن تصاویر مختلفی از فیلمهای سینمای پیش از انقلاب در زیر متنی قرار گرفته که نویسنده به طور ممتد میخواند و سعی دارد در آن ویژگیهای مختلف سینمای پیش از انقلاب را در وجوه گوناگون برای تماشاگر خارجی توضیح دهد، با پیشفرضها و نتیجهگیریهای سیاسی و اجتماعی که قطعیتی ندارند و برای تماشاگر ایرانی منطقی به نظر نمیرسند.
«متری شش و نیم» ساخته سعید روستایی دیگر فیلم ایرانی است که پس از سفرهای جشنوارهایاش حالا به روتردام رسیده؛ فیلمی پرتنش و بحثانگیز درباره دو شخصیت در دو جبهه خیر و شر که تصویر متفاوتی از یک افسر نیروی انتظامی به نمایش میگذارد؛ البته گفته میشود نسخه نمایش دادهشده در ایران متفاوت از نسخه جشنوارههای سینمایی خارج از کشور است.