خروج آمریکا از افغانستان؛ ورود سه کشور به صحنه؟

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان قرار است ظرف یک سال پیش رو انجام پذیرد؛ پاکستان، ایران و روسیه در این تحول فرصتی برای ورود بیشتر به صحنه می‌بینند

مقاله‌ای از فرود بیژن، گزارشگر رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی:

عملیات نظامی ۲۰۰۱ ایالات متحده در افغانستان، از پشتیبانی بیشتر کشورهای منطقه برخوردار بود زیرا آنها نیز خواستار برچیده شدن حکومت افراطی طالبان و شبکه تروریستی متحد با آنها یعنی القاعده بودند.

دولت‌ها در تهران، مسکو و اسلام‌آباد به آسانی در نبرد با گروه‌های افراطی به صف ایالات متحده پیوستند.

روسیه در این نبردها نقشه‌های دوران شوروی و اطلاعات خود را در اختیار آمریکا گذاشت و به نظامیان آمریکایی نیز اجازه داد تا از خاک روسیه مهمات و تجهیزات به افغانستان بفرستند.

حتی پاکستان، پشتیبان اصلی طالبان، به شکار شبه نظامیان القاعده کمک کرد و تبدیل به مسیر اصلی عبور تجهیزات و مهمات برای نیروهای ناتو شد.

اما در ۱۹ سالی که از آن زمان می‌گذرد، اجماع منطقه‌ای در مورد حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان کمرنگ شده است.

هرچند ارتش آمریکا موفق شد به سرعت طالبان را برانداخته و مخفیگاه‌های القاعده در افغانستان را برچیند، بسیاری می‌گویند که این ارتش پس از آن دچار تغییر مأموریت شده و در افغانستان گیر افتاده است.

در همین اثنا، مناسبات واشینگتن با بسیاری از بازیگران منطقه‌ای از جمله پاکستان، ایران و روسیه تیره و تار شده است.

حال که قرار است نظامیان آمریکایی سال آینده در چهارچوب یک قرارداد صلح با طالبان خاک افغانستان را ترک کنند، رقیبان واشینگتن در این روند فرصتی می‌بینند تا وارد گود شده و جای پای خود را در این کشور جنگ‌زده محکم کنند.

کوشش این کشورها در این راستا از ماه فوریه یعنی از زمان امضای توافق بین ایالات متحده و طالبان تشدید شده است؛ آمریکا و طالبان در آن توافق تعهد کردند تا به مذاکره برای رسیدن به یک آتش‌بس دائمی و تقسیم قدرت بین طالبان و دولت کابل بپردازند.

انتظار می‌رود گفت‌وگوهای صلح بین‌الافغانی پیچیده و طولانی‌مدت باشد و حتی سال‌ها به درازا بیانجامد.

به گزارش رسانه‌های آمریکایی، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، که خواستار پایان هر چه سریع‌تر این جنگ پرهزینه و کم‌طرفدار است در نظر دارد تا خروج نیروهای آمریکایی را شتاب بخشیده و این امر را تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر آمریکا به انجام برساند.

فرمانده کل ارتش پاکستان، قمر جاوید بجوا؛ کارشناسان می‌گویند پاکستان قرار است بیشترین منفعت را از خروج آمریکا از افغانستان ببرد

کارشناسان می‌گویند در نبود یک قرارداد صلح، بیرون رفتن ارتشیان آمریکا می‌تواند وضعیتی به وجود آورد که قدرت‌های منطقه‌ای هرکدام به دنبال دست یافتن به بخشی از منافع رهاشده، وارد صحنه رقابت در افغانستان شوند.

مایکل کوگلمن، کارشناس امور جنوب آسیا در مرکز بین‌المللی وودرو ویلسون واشینگتن، می‌گوید که صفحه بازی اکنون چیده شده و بازیگران اصلی از جمله روسیه و ایران در حال تقویت مناسبات خود، هم با دولت افغانستان، و هم با طالبان هستند.

او اضافه می‌کند: «هدف آن‌ها این است که نفوذ خود را بالا برده و در بین مهره‌های اصلی صحنه، اهرم‌های فشار بیشتری پیدا کنند تا بتوانند در افغانستانِ پس از آمریکا که انتظار می‌رود محلی بسیار بی‌ثبات و پیچیده باشد، در جایگاه بهتری بنشینند.»

ایران، پاکستان و روسیه با پیشینه درازمدت دخالت در افغانستان در حال شرط‌بندی بر روی نیروهای مورد نظر خود هستند. این سه کشور به دنبال بهبود روابط خود با دولت مورد حمایت واشینگتن در کابل بوده‌اند و در عین حال با طالبان نیز تماس داشته‌اند تا اگر این گروه قرار باشد در آینده حکومت افغانستان نقشی ایفا کنند این کانال نیز باز بماند.

اسلام‌آباد پیوندهای طولانی‌مدت خود با طالبان را حفظ کرده و به رهبران این گروه پناه می‌دهد. در همین اثنا، تهران و مسکو نیز در پشت پرده در حال استوار کردن روابط خود با شبه‌نظامیان طالبان بودند تا از این طریق منافع راهبردی‌شان در افغانستان تأمین شود.

«تقویت باز هم بیشتر طالبان»

پاکستان همواره در مظان اتهام بازیگری دوگانه در افغانستان بوده است، این اتهام که هم به طالبان کمک کرده و به آنها پناه می‌دهد و هم از ایالات متحده برای سرکوب طالبان میلیاردها دلار دریافت می‌کند.

پیوندهای پاکستان با طالبان به دهه ۱۹۹۰ می‌رسد یعنی دوره‌ای که اسلام‌آباد برای آنها جنگ‌افزار، آموزش نظامی و اطلاعات فراهم می‌کرد.

هنگامی که افراد طالبان در سال ۱۹۹۶ قدرت را به دست گرفتند، اسلام‌آباد یکی از تنها سه کشوری بود که آن دولت را به رسمیت شناخت. پس از سرنگونی رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ نیز بسیاری از رهبران این گروه در داخل خاک پاکستان پناه گرفتند.

ناظران می‌گویند که پاکستان به گروه طالبان به عنوان ضمانتی برای رسیدن به اهداف درازمدت راهبردی خود در افغانستان نگاه می‌کند؛ اهدافی شامل استقرار یک دولت طرفدار پاکستان در کابل و محدود ساختن نفوذ رقیب اصلی یعنی هند در افغانستان، رقیبی که روابط نزدیکی با دولت کابل دارد.

کارشناسان می‌گویند که پاکستان قرار است بیشترین نفع را از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان ببرد.

کوگلمن می‌‌گوید «اگر خروج نیروها به روند صلح و سپس توافقی منتهی شود، این به نفع پاکستان خواهد بود چراکه در آن صورت طالبان سهم قابل توجهی از قدرت را در دست می‌گیرد.

او اضافه می‌کند که «اگر روند صلح فرو بپاشد و خروج ایالات متحده منجر به دوره‌ای طولانی از بی‌ثباتی شود، بازهم به نفع پاکستان خواهد شد زیرا آن کشور طالبان را باز هم قوی‌تر خواهد کرد.

«منطقه حائل»

ایران همواره به پشتیبانی از متحدان سنتی خود در افغانستان مشغول بوده، یعنی اقلیت شیعه هزاره و تاجیکان فارسی‌زبان، و در همین حال اخیراً تماس‌های خود را با طالبان، گروهی با اکثریت پشتون، نیز برقرار کرده است.

ایران و طالبان در سال ۱۹۹۸ پس از آنکه افراد طالبان هشت دیپلمات ایرانی را در شهر مزارشریف کشتند در آستانه جنگ قرار گرفتند.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی؛ رابطه جمهوری شیعه ایران با گروه سنی‌مذهب طالبان پیچیده است

تهران در آن زمان یعنی پیش از حمله سال ۲۰۰۱ به رهبری ایالات متحده، از ائتلاف شمال یعنی ائتلاف ضد طالبان حمایت می‌کرد، اما در سال‌های اخیر جمهوری اسلامی و طالبان رابطه‌ای نزدیک‌تر پیدا کرده‌اند و رهبران طالبان حتی به تهران سفر می‌کنند.

مناسبات بین ایران، کشوری با اکثریت شیعه، و طالبان که یک گروه بنیادگرای سنی است رابطه‌ای پیچیده است. ایران به‌طور رسمی با طالبان مخالف است اما کارشناسان می‌گویند که در همین اثنا، ایران به گروه‌های اصلی طالبان و حتی شاخه‌های انشعابی آن نیز کمک نظامی می‌کند.

تحلیلگران می‌گویند در حالی که ایران نمی‌خواهد طالبان به قدرت بازگردد اما به دنبال حفظ نفوذ در این گروه است تا اگر روزی طالبان از بازیگران سیاسی در افغانستان شدند و کنترل کشور را به دست گرفتند، از قافله عقب نماند.

علی آلفونه، از کارشناسان مؤسسه کشورهای عرب خلیج فارس در واشینگتن، می‌گوید که این سیاست در خدمت گسترش دامنه نفوذ ایران در افغانستان و حتی ایجاد منطقه حائل در خاک افغانستان است تا بدین وسیله از ورود نیروهای دشمن با ایران از مرزهای شرقی جلوگیری شود.

«قدرتی بزرگ»

تا یک دهه پس از مداخله نظامی آمریکا در افغانستان، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، واشینگتن را به خاطر به دوش کشیدن بار نبرد با تروریسم در افغانستان می‌ستود و بر «کشیدن این بار تا آخر خط» تأکید می‌کرد.

اما کرملین از سال ۲۰۱۴ کوشیده تا به مأموریت ایالات متحده در افغانستان ضربه بزند. انگیزه این کار هم خواست مسکو برای به دست گرفتن قدرت بیشتر در صحنه بین‌المللی و رقابتش با غرب در اوکراین و سوریه است.

مسکو می‌گوید که در سال‌های اخیر تماس‌هایی با طالبان برقرار کرده زیرا گروه داعش تهدید مشترکی علیه آنها در افغانستان به‌وجود آورده است. واشینگتن روسیه را متهم به تسلیح طالبان می‌کند؛ اتهامی که مسکو آن را رد می‌کند.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، زمانی واشینگتن را به خاطر به دوش کشیدن بار نبرد در افغانستان می‌ستود و بر «کشیدن این بار تا آخر خط» تأکید می‌کرد.

طی دو سال گذشته مسکو میزبان دو کنفرانس روند صلح افغانستان بوده که در آن، هم رهبران طالبان و هم اعضای اپوزیسیون افغان دعوت شده بودند.

اوایل این ماه، رسانه‌های آمریکایی خبر دادند که یک واحد اطلاعاتی نظامی روسیه برای کشتن نظامیان آمریکایی و ناتو در افغانستان به دست طالبان پاداش‌های مخفی تعیین کرده‌اند.

مسکو و طالبان این گزارش‌ها را رد می‌کنند؛ گزارش‌هایی که مبنای آن اطلاعات سرویس اطلاعاتی ایالات متحده است. اما این افشاگری نشانگر وجود فعالیت‌های تاریک و مبهم مسکو در افغانستان است.

مارک گالئوتی، از تحلیلگران روسیه و از پژوهشگران مؤسسه خدمات سلطنتی متحد در بریتانیا، می‌گوید: «منافع روسیه در افغانستان دوگانه است: یکی جلوگیری از به آشوب کشیده شدن مرزهای منطقه‌ای که روسی آن را حوزه نفوذ خود می‌داند، و دیگری استفاده از آن کشور به عنوان فرصتی برای قدرت‌نمایی خود به عنوان یک قدرت بزرگ.»