هفته گذشته علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در نامهای به حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران که در وبسایت نامه نیوز منتشر شد، ادامه حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد رهبران اعتراضات سال ۱۳۸۸ را فاقد وجاهت قانونی، شرعی و اخلاقی دانست و این وضعیت را به محکومیت حبس ابد بدون محاکمه تشبیه کرد.
علی مطهری همچنین در این نامه خواستار آن شد که رییس جمهوری موارد نقض قانون اساسی را به دو قوه دیگر تذکر دهد و افزود در صورت ادامه مسامحه، این قضیه در قالب سئوال از رییس جمهور در مجلس پیگیری خواهد شد.
در پی انتشار این نامه، محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت هفته پیش گفت دولت نسبت به این حصر بیتفاوت نیست اما اقدامات خود را در این زمینه در رسانهها بازتاب نمیدهد. او افزود دولت در تلاش برای عملیکردن وعدههای انتخاباتی رییس جمهور است.
سخنگوی دولت همچنین علی مطهری را نمایندهای «شجاع، متدین و صریحالهجه» توصیف کرد که به گفته او به وظایف قانونی خود عمل میکند اما همه اطلاعات را در اختیار ندارد.
نزدیک سه سال و هشت ماه پس از آغاز حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد وضعیت حصر این سه چه تغییری کرده است؟ اثر اقدامات علی مطهری بر این وضعیت چیست و برای رفع حصر این سه چهره شاخص جنبش اعتراضی سال ۸۸ معروف به جنبش سبز چه کارهایی موثر است؟
این پرسشهای برنامه دیدگاهها است از سه میهمان این هفته برنامه: احمد منتظری، فرزند آیتالله حسینعلی منتظری در قم، محمدتقی کروبی فرزند مهدی کروبی در لندن و اردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میرحسین موسوی در پاریس.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای امیرارجمند، پیش از پرداختن به بحثهای سیاسی تازه درباره حصر سه رهبر اعتراضات سال ۸۸ خیلی کوتاه با تازهترین خبرها درباره وضعیت حصر آقای موسوی و خانم رهنورد آغاز کنیم. تحولی در این وضعیت صورت گرفته؟ مثلاً از حدت و شدت محدودیتها کم شده باشد یا بر آن افزوده شده باشد؟
اردشیر امیرارجمند: متاسفانه تغییر محسوس، معنادار و مورد انتظاری حاصل نشده. تنها اتفاقی که افتاده مرتب شدن ملاقات اعضای خانواده (دخترها) است و چشم آقای مهندس موسوی مورد عمل جراحی قرار گرفته و عمل مشابهی هم برای خانم رهنورد صورت گرفته است.
مساله مهم ارتباط در طی هفته با بچه هاست و این که از برخورداری از ارتباط آزاد با فضای بیرون و داشتن دسترسی به دکترها و غیره محروم هستند. شرایط چیزی شبیه «شکنجه سفید» است. این شرایط بسیار نادر است.
نکته مورد توجه دیگر نگرانی از شرایط محیطی اینهاست. لازم است یک متخصص بی طرف بتواند شرایط محیطی اینها را مورد بررسی قرار دهد تا از سالم بودن این محیط اطمینان حاصل شود.
آقای امیرارجمند، گفتید که ملاقاتها حالت مرتب پیدا کرده یعنی هرچند وقت یک بار است و با چه کسانی؟
هفتهای یک بار و با اصولاً دو دختر آقای مهندس موسوی و گاهی به صورت نادر امکان ملاقات با اعضای دیگر خانواده هم فراهم میشود.
آقای کروبی، در مورد پدرتان چه؟ در وضعیت حصر او تحول تازهای صورت گرفته یا نه؟
محمدتقی کروبی: تغییر ماهوی در وضعیت حصر اتفاق نیافتاده است. روال همچون گذشته طی میشود. با تغییر دولت یک تغییرات اندکی حاصل شد. به طور مثال این بار پدر ما وقتی بیماریش به نوعی شد که خانواده خواستار اعزام ایشان به بیمارستان و انتقالش شدند، این جریان سریعتر انجام شد. این تغییرات اندک را در راستای تغییر فضای کشور میدانیم نه در راستای تلاش مجموعهای از دوستان دولتی. به طور مثال محدودیتهایی که از قبل بود هنوز هم ادامه دارد.
آقای دکتر ارجمند اشاره کردند به ملاقاتهای مهندس موسوی، در رابطه با پدر ما فرزندان ملاقات هفتگی دارند. به استثنای یکی از برادران که فقط زمانی که پدر را به بیمارستان میبرند اجازه برادر بزرگتر ما حسین آقا اجازه ملاقات نمیدهند.
پرونده همانطور که در گذشته اداره میشده در شرایط فعلی هم با همان محتوا انتقال پیدا کرده به مجموعه جدید و مدیریت جدید هم سیاستهای قبل را کاملاً اعمال میکند. یعنی محرومیت از حقوق اولیه زندانی در دسترسی به امور جاریاش.
آقای منتظری، حرفهای علی مطهری نماینده تهران در مجلس در مورد حصر معمولاً خبرساز است و رسانهای میشود. مثلاً همین حرفهای تازه او در نامه به حسن روحانی رییس جمهور که با استناد به قانون اساسی در آن گفته که حصر این سه چهره فاقد وجاهت قانونی، شرعی و اخلاقی است و مثل محکومیت به حبس ابد بدون محاکمه است. آیا به تازگی تلاشهایی در قم و در میان روحانیون در جهت رفع حصر از آقای موسوی و کروبی و خانم رهنورد بوده که به گوش شما رسیده باشد اما در خبرها نیامده باشد؟
احمد منتظری: اخیراً نبوده. یعنی هرکسی که اظهار نظر کرده همان یک سال اول یا یک سال و دو سال اول بوده. و چون دیدند گوش شنوا نیست دیگر تکرار نکردند. الان مثلاً آیتالله دستغیب شاید ۲۰ تا ۳۰ بار در آن دو سال گفتند و هرچه نصحیت کردند دیدند گوش شنوایی نیست و اخیراً من نشنیدم کسی اقدامی کرده باشد.
ولی واقعاً آقای مطهری میشود گفت دوستدارترین نمایندهای است که نظام را دوست دارد. یعنی الان به نفع نظام هست که این مشکل حل شود. یعنی این لکه سیاهی بر پیشانی نظام است که سه نفر را بدون محاکمه آمده محکوم کرده و حتی محاکمه غیابی هم نکرده. این بسیار زشت است و هر ساعت که زودتر حل شود به نفع خود نظام است.
بسیار باعث تاسف است که نمایندگان ملت که وظیفهشان است که مصحلتهای نظام را تذکر دهند و پیگیری کنند فقط یک نفر این کار را میکند و آن آقای دکتر علی مطهری است.
آقای امیرارجمند، محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در واکنش به نامه علی مطهری به حسن روحانی گفته دولت نسبت به حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد بیتفاوت نیست اما اقداماتش را رسانهای نمیکند. شما خبر دارید که دولت اخیراً چه اقداماتی در این خصوص انجام داده؟
خوشوقتیم که آقای نوبخت چنین ادعایی را کرده. امیدواریم که حقیقت داشته باشد. ولی ما هیچ خبری در این زمینه نداریم. هیچ اثر بیرونی از چنین تلاشهایی مشاهده نمیشود. متاسفانه شاهد این هستیم که در طی این سه سال و چند ماه یک مثلثی ایجاد شده نانوشته بین مقام رهبری، شورای امنیت ملی و قوه قضائیه و درواقع دارند توپ را بین همدیگر پاس میدهند و هر کسی مسئولیت را هرازگاهی به دیگری واگذار میکند بدون اینکه نتیجه مشخصی ازش دربیاید.
در اینجا چیزی که قابل تامل است این است که معلوم نیست چه جایگاهی برای رییس جمهور در این مثلث قایل شده است. ایشان کجا قرار دارند. آیا اساساً هیچ نقشی ندارند و فقط خط نگهدار هستند یا چیزی دیگر. نمیدانم چه نقشی برای رییس جمهور میشود قایل شد. رییس جمهوری که به هر حال حقوقدان است و به حقوقدان بودن خودش مباهات میکند. و همچنین در هنگام انتخابات یکی از وعدههای انتخاباتی اش مسئله حصر بوده. در عین حال رییس شورای عالی امنیت ملی است. مجری قانون اساسی است و در رابطه با حقوق شهروندی قسم خورده. دارای مسئولیت مستقیم است و خب در این جا میباید مشخص شود که چه کسی مسئولیت دارد.
نمیتوانیم این ادعا را قبول کنیم که رییس جمهور هیچکاره است و هیچ اختیاری ندارد. و اگر بحث این باشد که رییس جمهور مسئله را گذاشتند بعد از اینکه مسئله بینالمللی حل و فصل شود و این مسئله را دنبال کنند به نظر من این منطق قابل قبول نخواهد بود. ما امیدواریم که هرچه زود تر مسئله بینالمللی پایان پذیرد و دست آقای روحانی باز شود. اما هیچ زمانی برای این مسئله مشخص نیست. شش ماه پیش قرار بود مسئله تمام شود. حالا تا نوامبر صبر کنیم. بعد از نوامبر هم ممکن است مسئله تا مدت بسیار طولانی ادامه پیدا کند.
مسئله این است که اگر قرار باشد کشور در وضعیت استثنایی به صورت مستمر بخواهد اداره شود دیگر جمهوریت معنا ندارد. یعنی حتی شورای عالی امنیت ملی صلاحیت اتخاذ تصمیمات قضایی ندارد. اگر هر تصمیمی بگیرد باید این قوه قضائیه باشد که آن را تبدیل به یک حکم میکند و یک عمل قضایی میکند در رابطه با زندان و غیره و حصر. ولی این عمل تاکنون اتفاق نیافتاده و استناد به وضیت استثنایی که کشور در وضعیت استثنایی است که نمیشود. وضعیت استثنایی موقت است. اگر کسی بخواهد کشور را در وضعیت استثنایی مستمر مدیریت کند که آن جمهوریت نیست. یک نظام استبدادی است.
آقای کروبی، معاون دولت آقای روحانی همچنین گفته همه اطلاعات در زمینه تلاشهای دولت درباره حصر در اختیار علی مطهری نیست. اطلاعاتی هست که آقای مطهری ممکن است نداشته باشند ولی خانواده شما، خانواده آقای کروبی از آن باخبر بوده باشند؟
تاکنون چنین نبوده. واقعیت این است که خواسته اصلی ما از ابتدا تاکنون این بوده که موضوع به طور شفاف بحث شود و مورد بررسی قرار گیرد. خانواده ما و همچنین خانواده آقای مهندس تاکنون تا آنجا که من اطلاع دارم به هیچکدام هیچ اطلاعی داده نشده است. مهمتر اینکه اگر تصمیمی در اینباره گرفته شده تصمیمی که ما از آن تصمیم غیرقانونی و غیر شرعی یاد میکنیم چرا که هیچ مقامی حق اعمال مجازات را به طور خودسر در قانون اساسی ما ندارد.
آقای مطهری به درستی اشاره کردند که قانون سندی است برای اجرا و نه برای ویترین. من یادم هست ۲۲ بهمن ۸۹ مطلبی داشتم تحت همین عنوان و بحث قانون اساسی را مطرح کردم که قانون برای شب اول قبر نیست که ما تنها از دانشجویان حقوق بخواهیم در درس حقوق اساسی این اصول را یاد بگیرند و شب امتحان بیایند مطرح کنند و بعد به فراموشی بسپارند. رییس جمهور میدانیم که بر اساس همین قانون اساسی مسئول اجرای قانون است.
در اصل ۱۲۱ رییس جمهور سوگند میخورد و متعهد میشود مطابق این اصل و در مقابل ملت مسئول است. به صراحت رییس جمهور را در مقابل ملت مسئول میکند که از حقوق و آزادی پاسداری کند. حال این که رییس جمهور و یا دستگاه قضایی چقدر اختیار دارد که بتواند اختیاراتش یا آن انتظاری را که جامعه ازش دارد اعمال کند، یک بحث است و یک بحث دیگر اطلاع رسانی به سطح جامعه است. فشار افکار عمومی در پیگیری حقوق و آزادیهای مردم خواهد بود. تاکنون به اعتقاد من به طور جدی قدمی نه تنها در جهت رفع حصر رهبران جنبش سبز که در جهت اعمال حقوق و آزادیهای سیاسی مردم برداشته نشده است. و هنوز میبینیم که دوستان ما در زندان هستند، کسانی که نگرشهای عقیدتی داشتند در زندان هستند و حتی بعد از اینکه مجازات شان تمام میشود تازه برای آنها پروندههای جدید باز میشود.
خب این نشان میدهد که دولت اراده جدی نداشت. در رابطه با رفع حصر هم کاملاً محسوس است که چنین چیزی تاکنون تحقق پیدا نکرده و پر واضح است که اگر قدمی در این راه برداشته شود طبیعی است که باید به خانوادههای این افراد یک اطلاعی داده شود و مقامات سیاسی کشور هم در جریان آن باشند. البته بسیار امیدواریم که دولت فراتر عمل کند - من این را میخواهم جدا کنم و بحث آقایان موسوی و کروبی را فردی نگویم - ما فراتر میخواهیم. بحث آزادیها وحقوق اساسی ملت را مطالبه داریم که رییس جمهوری تعهد خودش را در مقابل آن به مردم اعلام کند و مجدداً با یک اراده جدی به این موضوع که بسیار بسیار مهم حتی در حل مسئله پرونده مناقشه هستهای هم هست بپردازد.
آقای منتظری، علی مطهری در نامهاش به رییس جمهور نوشته بود که در صورت مسامحه حسن روحانی، موضوع حصر این سه چهره در قالب سئوال از رییس جمهور در مجلس پیگیری خواهد شد. با توجه به ترکیب و آرایش جناحی مجلس چنین وعدهای اصلاً میتواند جامه عمل به خود بپوشد و چنین بیانی موثر است؟
خب همین مطرح شدن در مجلس و این که در این مورد رییس جمهور را به مجلس بکشانند و افرادی مخالف و موافق صحبت کنند همین یک قدم به جلو است. چون بحث این است که از نظر حقوقی آقای دکتر صحبت کردند. یکی هم از نظر اخلاقی. این مسئله در جامعه هست که روایت داریم از پیغمبر اکرم که الناس علی دین ملوکهم.
وقتی مردم میبینند که یک نفر آمده طرف مقابلش را بدون اینکه محکمه ای باشد محکوم کرده و دارد شخصاً مجازات میکند این در رفتار مردم تاثیر دارد. مثل وقتی که یک تصادف جزیی در خیابان میشود هر طرفی خودش را محق میداند و مشغول میشود به جواب دادن و مجازات طرف و احیانا فحاشی کردن. یعنی دقیقاً همان کاری که بعضی از مسئولان ما میکنند.
این بسیار کار زشتی است از نظر اخلاقی که یک نفر یک نفر دیگر را محکوم میکند بدون اینکه دفاعیات او را بشنود. بدون اینکه بداند چرا این کار را کرده و شاید اصلاً حتی مشخص است که او بیگناه است او را محکوم میکند. این یک معضلی است که اخلاق جامعه را خراب میکند. نه تنها در حال، در آینده هم این نفرین میماند برای کسانی که آمدند و آزادیهای این سه نفر را این سه مظلوم را سلب کردند و بعد هم بدون دلیل. بدون هیچ محکمهای. این لعن و نفرین میماند برای افرادی که چنین کاری را کردند. اشکالاتی هست که پیش میآید. من فکر میکنم که اگر ایشان احضار شود خود به خود صحبتهایی خواهد شد که یک قدم به جلو خواهد بود و امیدواریم که به آنجا نکشد.
یعنی آقای روحانی به وظیفه خودش عمل کند و اخطار قانون اساسی لااقل بدهد و بگوید این رفتار خلاف قانون اساسی است و این را رسماً اعلام کند، نه اینکه مخفیانه. اطلاعیه بدهد بگوید در طول یک سالی که من بودم این کارها خلاف قانون اساسی بوده و من مسئول اجرای قانون اساسی هستم و از جمله حصر این سه بزرگوار.
آقای امیرارجمند، خارج از چارچوب دولت روحانی، آیا واسطههای دیگری در مسیر تاثیرگذاری بر روی یافتن راه حلی برای پایان حصر آقای موسوی و خانم رهنورد درخواستی را احیاناً با این دو در میان گذاشتهاند یا پیشنهادهایی دادهاند؟
به هر حال افراد پیشنهادهای مختلفی را مطرح میکنند مثل طرح دعوا در دادگستری. از این جور پیشنهادها صورت گرفته. اقدامات افراد بیشتر در جنبه گستردگی فشار افکار عمومی و مخاطب قرار دادن نهادهای حکومتی برای حرکت به سوی تعامل است. بیشتر این مسئله بوده تا چیزهای دیگری. ولی چون حاکمیت یک طرف ماجرا است و هیچ تعاملی را نمیپذیرد و خواستار توبه وغیره است، راه را بسته. یعنی معلوم نیست چرا توبه میخواهند، از چه عملی توبه میخواهند؟ آقای خامنهای در این مدت حاکمیت که داشتند مهمترین صحبتی که کردند در رابطه با حق الناس بوده.
خب اگر به این مسئله اعتقاد داشته باشند، در سال ۸۸ انتخاباتی صورت گرفت و برخی از این مردم اعتقاد داشتند، حتی ممکن است به زعم ایشان به غلط، تقلبی صورت گرفته و انتخابات درست نبوده. عدهای «شهید» شدند. عده ای زندانی شدند. آسیب دیدند. تا به امروز هیچ کسی حاضر نشده به صورت بیطرفانه به این ادعا رسیدگی کند. از این افرادی که شهید شدند، آسیب دیدند، کشته شدند، دلجویی شود. اگر واقعاً اعتقاد داشته باشند به این حرفشان میباید قبول کنند که یک هیئت مرضیالطرفین تشکیل شود، به صورت بیطرفانه و به مسئله رسیدگی کند و برای همه روشن شود. راه حل مسئله این است و تا حالا حکومت به این مسئله تن در نداده است.
آقای کروبی، همین پرسش را از شما دارم. آیا متصور هست که آقای کروبی در نظرشان ارزیابی تازهای از وضعیت جامعه باشد که یک تعاملی را با کسانی که خواستار ادامه حصر او باشند، ایجاد کند و این سببساز باشد برای این کم کم که رفع حصر انجام بگیرد؟
بسیار ممنون از این سئوالی که مطرح کردید که یک مقدار از شبهاتی که در جامعه هم وجود دارد پاسخ بدهیم. تاکنون هیچ مقام حکومتی وقضایی با پدر ما در این چند سال دیدار نکردند. حتی ایشان از بدو ورود نیروهای امنیتی به درون منزل خواستار این شدند که علاوه بر حکم تفتیش و بازرسی مبنای حقوقی ورود نیروهای امنیتی به درون منزل و حبس کردن ایشان در درون منزل را ارائه کند یا حداقل یکی از مقامات قضایی برود با ایشان صحبت کند. احدی در آن زمان نرفت.
در پی تحولاتی هم که در سال گذشته به وجود آمده بازهم هیچ مقامی با ایشان صحبت نکرده و هیچ گفت وگوی متقابل وجود ندارد. به عبارت سادهتر باید بگوییم اصلاً در فضای این چنینی که یک طرف در حصر ظالمانه قرار گرفته و یک طرف فراتر از قانون اساسی، فراتر از تمامی قوانین به خودش اجازه داده مجازاتی را بر افراد اعمال کند، و این مجازات هم بدون هیچ حدود وصغر باشد اساسا بحث گفت وگو و صحبت حرف غلطی است و چنین چیزی پذیرفتنی نیست.
باید برگردیم به شرایط عادی. یعنی حکومت برگردد بپذیرد که به جای شخص محوری قانون محور باشد. و قانون اساسی مبنایی است. که همین قانون زمینی که برای انسانهای زمینی توسط انسانهای زمینی نوشته شده بر روابط بین ما حاکم باشد. وقتی این حاکمیت پیدا کرد و آمدند از تعدی و تعرضی که به مردم و بخشی از جامعه شده از جمله نسبت به پدر ما و آقای مهندس موسوی و خانم رهنورد حصر غیرقانونی رقم زده، کنار رفت آنگاه فضایی به وجود میآید که بتوان درباره مسائل کشور بحث کرد.
دعوای آقای موسوی و کروبی چه بوده مگر که آقایان از آن میترسند که رفع حصر ممکن است منجر شود به بعضی مسائل؟ دغدغه آنها دست بردن در آرای مردم و عدم به رسمیت شناختن حق مردم در حاکمیت خودشان بوده. اگر حکومت این اعتماد به نفس را دارد که منبعد دیگر نمیخواهد بعد از ماجرای ۸۸ و هزینه سنگینی که پرداخت مرتکب چنین رفتاری باشد پس نباید نگران بیرون آمدن اینها باشد. اما اگر حکومت نگران این که باز نسبت به رفتارهای غیرقانونیاش اینها تذکر بدهند، حرف بزنند، بحث کنند، این نه با گفت وگو قابل حل است و نه با رابطه و اینکه افرادی بیایند در این زمینه بخواهند وساطت کنند.
شرایط سنی و جایگاه اینها و اینکه اینها در چه شرایطی وارد این حصر شدند خودش گواه این واقعیت است که آنها هزینه پرداخت این رفتار را از قبل پیشبینی کردند و الان هم آمادگیاش را هم دارند. بنابراین ما باید با یک تغییر رویکرد مواجه باشیم. اگر این تغییر رویکرد باشد اینها بهترین افراد هستند اصلاً در جهت حفظ نظام. آقای منتظری عزیز به درستی اشاره کردند. آقای مطهری وقتی این صحبت را میکند از سر دلسوزی است. اتفاقاً گفتههای آقای کروبی و موسوی و دیگر دلسوزان نظام که جنبه نقد دارد، برای حفظ همین نظام است. برای اینکه میدانند که نظامی که مبتنی بر یک سخن باشد و احدی جرات نکند حتی نقد کوچک کند آن نظام دوام و بقایش امکان پذیر نیست.
نظامی در دنیای امروز دوام و بقا دارد که مردمش بتوانند نظرات خودشان را بیان کنند و از آرا و نظرات دیگران بهره بگیرند. این شرایط فعلاً در ایران حاکم نیست. به همین دلیل است که ما میگوییم نباید انتظار داشته باشیم با این نگاه که دولت همه مسائل را حل کند ولی میتوانیم انتظار داشته باشیم که دولت شفاف در این مورد به مردم گزارش بدهد. به درستی آقای منتظری اشاره کردند. بحث قانون اساسی و اخطار قانون اساسی حق دولت و حق مردم در دانستن آن است حتی اگر بگویند گزارشهایی تهیه کردهاند اما منتشر نشود فاقد ارزش است. چرا که افکار عمومی یعنی صاحبان اصلی کشور از آن مورد بیاطلاع بودند. از این منظر چنین گفتهای نیست و اصلاً راحت تر بگویم چنین فضایی اصلاً وجود ندارد که بخواهیم وارد این بحث شویم.
آقای منتظری، سخنگوی دولت روحانی از علی مطهری با صفات «شجاع و متدین» یاد کرده که بر اساس به گفته او «وظایف قانونی» مطالبی را بیان میکند. این گفتهها را باید به حساب ادای احترام متعارف گذاشت یا به حساب علائمی که دولت دارد در تایید این گونه تلاشهای رسانهای به منتقدان رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد میفرستد؟
من فکر میکنم آقای نوبخت اطلاع دارد که آن افکار عمومی طرفدار چنین حرف آقای دکتر مطهری است و میخواهد محبوبیتی را که آقای مطهری دارد برای دولت هم کسب کند و این حرفها را تایید میکند. از طرفی چه بسا آقای روحانی نتواند، نخواهد به لحاظ مسامحهکاری و احتیاطی که میکند، ابتدا به ساکن بیاید در این مورد حرف بزند.
ولی الان که آقای مطهری آمده گفته میشود گفت تهدید به این است که به مجلس احضار شود، این زمینه را آماده میکند که آقای حسن روحانی بیاید حرفهایش را بزند و قانون اساسی و اینها را صحبت کند. من فکر میکنم بسیار نامه کارسازی خواهد بود نامه آقای مطهری. هم از نظر روشنگری برای مردم و هم اینکه رفع حصر شود و این سه بزرگوار از این ظلمی که بهشان میشود رهایی پیدا کنند.