در بخشهای پیشین این ویژه برنامه مرور بر نهمین کنفرانس دوسالانه انجمن بینالمللی ایرانشناسی که از ۱۲ تا ۱۴ مرداد برابر با ۲ تا ۴ اوت در استانبول برگزار شد گفته شد که از لحاظ موضوع جلسهها و مقالهها این متکثرترین و متنوعترین کنفرانس در سه دهه گذشته در نوع خود بود. اما این گفته درباره موضوع موسیقی صادق نیست.
یک مقاله درباره موسیقی پاپ و ابهامات سیاسی مربوط به آن پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و یک جلسه با عنوان گلهای تصنیف و موسیقی ایران با سه مقاله درباره وبسایت جدید و بدیع که گلهای رنگارنگ و جاودان را آرشیو کرده، سهم موسیقی از کنفرانس استانبول بود. اما گرچه وزن موسیقی با پنج مقاله کم بود، کمیت امری است و کیفیت امری دیگر.
جلسه چندرسانهای دیداری شنیداری شامل ویدیو، صدا و نمایش وبسایت بر روی پرده بزرگ به علاوه سه مقاله زن و شوهر ایراندوست آمریکایی جین لوئیسون،از دانشگاه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن (سواز) و همسرش لئوناردو لوئیسون، استاد ادب فارسی دانشگاه اگزتر بریتانیا و علیرضا میرعلینقی، موسیقیشناس مستقل که در ایران به ساخت وبسایت گلها یاری رسانده و برای سخنرانی درباره تاثیر برنامه گلها بر روی گسترش موسیقی معاصر اصیل ایرانی از تهران به کنفرانس آمده بود سبب شد نزدیک به یک صدتن از حاضران در جلسه برپا خیزند و با چند دقیقه کف زدن ممتد لوئیسونها را که با پشتکار مرحله به مرحله کار آرشیو کردن و ساخت وبسایت بدیع و نمونه را به پیش بردند و به سرانجام رساندند تشویق کنند.
اول در حاشیه کنفرانس از یکی از صاحبنظران حاضر در جلسه، عبدالحمید اشراق، فعال پیشکسوت فرهنگی مقیم پاریس، سردبیر مجله موسیقی ایران در سالهای پیش از انقلاب و عضو هیات امنای دانشنامه ایرانیکا از ویژگی و اهمیت وبسایت جدید گلها پرسیدم:
عبدالحمید اشراق: دو مساله را اینجا مطرح میکنیم. یکی جمع کردن این گلها که ما از این به بعد میتوانیم گوش کنیم، کدام برنامه مال چه کسی بوده، چه زمانی بوده، چه تاریخی بوده و چه کسی خوانده و چه کسی زده. این یک چیز خیلی جالب است و خوب است و جنبه تاریخی دارد.
مساله بالاتر این است که یک کمکی به فرهنگ آموزش موسیقی است. برای اینکه ما تا قبل از اینکه ایشان این کار را بکند یک نفر که میخواست مخالف را بخواند مخالف را نمیدانست چطوری بخواند. از پهلوی استاد یاد میگرفت.
استاد یک روشی به او یاد میداد ولی این روش را یک خواننده دیگر جور دیگری میخواند و خواننده سوم جور سوم میخواند. این قسمت مخالف فلان دستگاه که باید بخواند هر کسی یک جور میخواند. حالا ایشان آورده. مخالف را میزنید میرسید شجریان. روی نقطه شجریان میزنید و مخالف را میزنید و بعد مینویسید دلکش و بعد مینویسید مرضیه. همه کس مخالف دستگاه فلان را میخواند. و شما نوع تحریر، نوع ادا، نوع مکث، نوع ویبراسیون... چون اینها بداهه خوانی است دیگر. مخالف که میخوانیم قانونی نداریم که چه جوری بخوانیم. ولی مال فلانی قشنگتر شده.
یعنی مقصودتان این است که یکی از کارهایی که میکند اینست که اجازه میدهد که روایتهای مختلف یک دستگاه و یک گوشه را هنرجوی موسیقی یاد بگیرد؟
بهتر یاد بگیرد و نوع تکیه، تحریر و سکوت را بیشتر حس کند.
---
در جلسه مربوط به معرفی وبسایت گلها اعلام شد از همان روز پنجشنبه ۱۳ مرداد برابر با ۳ اوت برخلاف گذشته همه بخشهای این وبسایت به رایگان در دسترس عموم و کاربران اینترنت در سراسر جهان قرار گرفته است. در حاشیه کنفرانس استانبول درباره ماجرای آرشیو کردن برنامه گلها و ساختن وبسایت آن و نهادهای آموزشی و فرهنگی حامی آن با خالقش جین لویسون به گفتوگو نشستم.
خانم جین لوئیسون، این پروژه گلها را که شروع کردید کی به فکرش افتادید؟
جین لوئیسون: من در ۲۰۰۴ به فکرش افتادم. متوجه شدم که هیچکس کار تحقیقاتی جدی نسبت به برنامه گلها نکرده. و روی اینترنت سرچ کردم هیچ چیز پیدا نکردم. فقط یک مقاله درباره گلها درایرانیکا بود. از دوستان که محقق بودند پرسیدم. گفتند نه هیچکس کاری نکرده و اینها. من رفتم به کتابخانه بریتانیا که آنجا یک برنامهای دارند به اسم آرشیوهای در خطر و آنجا اپلای (درخواست) کردم و قبول شد که من دنبال جمعآوری آرشیو صوتی برنامه گلها باشم که دیجیتالایز شود و آرشیو شود و یک کپی هم در کتابخانه بریتانیا گذاشته شود.
از کجا پیدا کردید این برنامههای رادیویی گلها را؟
چندتایی خودم داشتم. اما نه تعداد زیاد. همان چندتا که خودمان از ایران آوردیم. بعد رفتم ایران و آنجا با کلکسیونرهای مختلف ملاقات کردم. با فرانسه و آلمان و آمریکا، کالیفرنیا و کانادا هرجا که من میشنیدم که یک کلکسیونر هست میرفتم و همیشه به صورت رد و بدل بود. یعنی هرچه که من داشتم به آنها میدادم که نداشتند و آنها هم کسری مرا جبران میکردند.
چقدر طول کشید جمع کردید اینها را؟
همینطور هی جمع شد تقریبا دو سال طول کشید جمع شود و بعد یک نسخه کامل گذاشتم کتابخانه بریتانیا و در ضمنی که داشتم این کار را میکردم برای خودم یک فهرست خیلی مفصل درست کردم. چون بعضی از این برنامهها قلابی هم از آب در میآید. به خاطر اینکه از بس مردم دوست دارند. مثلا یک کمبود دارند یک چیزهایی به هم وصله پینه میکنند و بعد میگویند این هم شمارهای که گم شده این است که در واقع نیست.
از این لحاظ برای این که بفهمم چی به چی و کی به کی هست یک فهرست مفصل برای خودم درست کردم که بتوانم چک کنم از روی فهرست. این فهرست وقتی که به دوستان که محقق بودند و موزیسین بودند نشان میدادم اینها میگفتند به به ما هم میخواهیم، یکی به ما بدهید و اینها. و من تصمیم گرفتم یک کاری بکنم که همه بتوانند از این فهرست استفاده کنند و مفصلترش کنم. که بعد دیگر رفتم بنیاد میراث فرهنگی ایران Iran Heritage Foundation به آنها گفتم من همچین ایدهای دارم و اینها با کمال سخاوت گفتند باشد ما پشتیبانی میکنیم شما برو جلو ما همراهتان هستیم.
کار ساختن وبسایت را کی شروع کردید؟
تقریبا میشود زمستان ۲۰۰۸ شروع کردم به ساختن وبسایت که الان وبسایت ما تمام زندگینامه ۵۶۰ شاعر ایرانی که در برنامه گلها از زمانی که... پهلوی هست. به انگیسی و فارسی. هم شعرهایی که خوانده میشود و دکلمه میشود و هم خود دیوانها را چک کردیم. نوع شعرش هم معلوم کردیم و بعد نتهای ترانهها را هم گذاشتیم و این همهاش قابل جستجو است با ۱۸ تا واژه. و در ضمن هم ما یک نرمافزار درست کردیم که خود صوت قابل سرچ است. مثلا شما توی موتور جستجو انتخاب میکنید که مثلا من دنبال آهنگهایی که آقای گلپایگانی خوانده در گوشه چکاوک. میزنید توی سرچ و بعد کلیک میکنید و هر آهنگی که گوشه چکاوک آقای گلپایگانی خوانده، میآید و بعد که کلیک میکنید درست روی نت اول چکاوک شروع میکند به پلی کردن. از این لحاظ هدفمان هست محققان و کسانی که میخواهند تحقیق کنند و مقاله بنویسند... مثلا شما اگر ده هزارتا نوار داشته باشید شما بخواهید همچین چیزی پیدا کنید دو هفته طول میکشد تا شما پیدا کنید. یا شما میخواهید مقایسه کنید اجرای آقای شجریان در بیداد با اجرای آقای خوانساری در بیداد با یک کلیک میتوانید این کار را بکنید.
شعرها هم به همان صورت روی وبسایت هست.
بله. تمام شعرها تایپ شده هست. مثلا یک دانشجو که میخواهد خواندن فارسیاش را تکمیل کند میتواند گوش کند در ضمن هم بخواند. یا مثلا یک دانشجوی به قول ما heritage student دانشجویانی هستند که ممکن است پدرمادرشان ایرانی باشند اما در خارج برزگ شده. اما میخواهند بهبود پیدا کند. میتواند از سایت استفاده کند برای این کار. یا مثلا شما سر کلاس میخواهید به دانشجوها نشان بدهید که فرق دکلمه در مثنوی با دکلمه توی مثلا قصیده ریتمش چه فرقی دارد از لحاظ صوتی. با یک کلیک شما میتوانید به دانشجوها نشان دهید. خلاصه ما هدفمان این بود. در ضمن هم بالاخره در اختیار همه هست رایگان. همه میتوانند. آنها که دوست دارند فقط لذت ببرند میتوانند استفاده کنند و آن کسانی هم که میخواهند تحقیقات مفصل و جدی بکنند آنها هم میتوانند ازش استفاده کنند. اما امیدوار هستیم با کمک دوستان فرهنگ ایران بتوانیم گسترش بدهیم به رشتههای مختلف موسیقی و هنر اجرایی ایران با این سیستم آکادمیک اضافه کنیم که یک تحقیقات خیلی جدی و مفصل در هنر اجرای ایران بتوانیم انجام دهیم.
تیمی که با آن کار کردید تا بتوانید این کار عظیم را انجام دهید شامل چند نفر میشدند؟ چند نفر در خارج بودند و چند نفر در ایران؟
بیس ما خودم و شوهرم هست و در ایران دو نفر اصل کمک بودند که آقای میرعلینقی محقق موزیک هست و آقای بنایی هم ایشان هم موزیسین است. آنها کمک کردند به نوشتن بیوگرافی و این جور چیزها و آقای بنایی هم وسایل دیجیتالایز کردن داشت که کمک کرد. و یک تیمی داشتیم که اینها تکنیسین بودند که برای راه انداختن سرچ. در فایلهای صوتی یک نشانههای الکترونیکی باید بگذارید که این موتور سرچ اینها را بتواند پیدا کند. بقیه زمان نزدیک به ده نفر در ایران مشغول کار بودند و دو سه نفر هم داشتیم که کمک کردند به کپی و ادیت و این چیزها و کسان دیگری در آمریکا و فرانسه و اوکراین هستند که ایرانی هستند و دارند نت مینویسند، کپی ادیت میکنند و نمیدانم از این جور چیزها. به قول همه میگویند با یاری همسایه من توانستم شوهرداری کنم! (میخندد)
علاقمندیتان به گلها و بعد به فرهنگ ایران و ایرانیان ریشهاش در کجاست؟
ما، هم من و هم شوهرم در جوانی نوزده بیست سالمان بود مولانا و حافظ و سعدی در ترجمهای برخورد کردیم. هر دوتا رشتهمان هنر بود. شعرهایی که در ترجمه خواندیم متوجه شدیم که این یک پیغام خیلی فوقالعاده است. در هیچ جا و هیچ ادبیات دیگر نخواندیم. تصمیم گرفتیم برویم ایران که فارسی یاد بگیریم. وارد دانشگاه پهلوی شدیم و بالاخره از آن به بعد همهاش سر و کار با ایران و فرهنگ ایران داشتیم. که شوهر من الان استاد دانشگاه است و تدریس ادبیات کلاسیک و ادبیات تصوف میکند و من هم خب مشغول این کارها هستم.
*
نشانی وبسایت گلها بر روی اینترنت:
golha.co.uk
یک مقاله درباره موسیقی پاپ و ابهامات سیاسی مربوط به آن پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و یک جلسه با عنوان گلهای تصنیف و موسیقی ایران با سه مقاله درباره وبسایت جدید و بدیع که گلهای رنگارنگ و جاودان را آرشیو کرده، سهم موسیقی از کنفرانس استانبول بود. اما گرچه وزن موسیقی با پنج مقاله کم بود، کمیت امری است و کیفیت امری دیگر.
جلسه چندرسانهای دیداری شنیداری شامل ویدیو، صدا و نمایش وبسایت بر روی پرده بزرگ به علاوه سه مقاله زن و شوهر ایراندوست آمریکایی جین لوئیسون،از دانشگاه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن (سواز) و همسرش لئوناردو لوئیسون، استاد ادب فارسی دانشگاه اگزتر بریتانیا و علیرضا میرعلینقی، موسیقیشناس مستقل که در ایران به ساخت وبسایت گلها یاری رسانده و برای سخنرانی درباره تاثیر برنامه گلها بر روی گسترش موسیقی معاصر اصیل ایرانی از تهران به کنفرانس آمده بود سبب شد نزدیک به یک صدتن از حاضران در جلسه برپا خیزند و با چند دقیقه کف زدن ممتد لوئیسونها را که با پشتکار مرحله به مرحله کار آرشیو کردن و ساخت وبسایت بدیع و نمونه را به پیش بردند و به سرانجام رساندند تشویق کنند.
Your browser doesn’t support HTML5
اول در حاشیه کنفرانس از یکی از صاحبنظران حاضر در جلسه، عبدالحمید اشراق، فعال پیشکسوت فرهنگی مقیم پاریس، سردبیر مجله موسیقی ایران در سالهای پیش از انقلاب و عضو هیات امنای دانشنامه ایرانیکا از ویژگی و اهمیت وبسایت جدید گلها پرسیدم:
مساله بالاتر این است که یک کمکی به فرهنگ آموزش موسیقی است. برای اینکه ما تا قبل از اینکه ایشان این کار را بکند یک نفر که میخواست مخالف را بخواند مخالف را نمیدانست چطوری بخواند. از پهلوی استاد یاد میگرفت.
استاد یک روشی به او یاد میداد ولی این روش را یک خواننده دیگر جور دیگری میخواند و خواننده سوم جور سوم میخواند. این قسمت مخالف فلان دستگاه که باید بخواند هر کسی یک جور میخواند. حالا ایشان آورده. مخالف را میزنید میرسید شجریان. روی نقطه شجریان میزنید و مخالف را میزنید و بعد مینویسید دلکش و بعد مینویسید مرضیه. همه کس مخالف دستگاه فلان را میخواند. و شما نوع تحریر، نوع ادا، نوع مکث، نوع ویبراسیون... چون اینها بداهه خوانی است دیگر. مخالف که میخوانیم قانونی نداریم که چه جوری بخوانیم. ولی مال فلانی قشنگتر شده.
یعنی مقصودتان این است که یکی از کارهایی که میکند اینست که اجازه میدهد که روایتهای مختلف یک دستگاه و یک گوشه را هنرجوی موسیقی یاد بگیرد؟
بهتر یاد بگیرد و نوع تکیه، تحریر و سکوت را بیشتر حس کند.
---
در جلسه مربوط به معرفی وبسایت گلها اعلام شد از همان روز پنجشنبه ۱۳ مرداد برابر با ۳ اوت برخلاف گذشته همه بخشهای این وبسایت به رایگان در دسترس عموم و کاربران اینترنت در سراسر جهان قرار گرفته است. در حاشیه کنفرانس استانبول درباره ماجرای آرشیو کردن برنامه گلها و ساختن وبسایت آن و نهادهای آموزشی و فرهنگی حامی آن با خالقش جین لویسون به گفتوگو نشستم.
خانم جین لوئیسون، این پروژه گلها را که شروع کردید کی به فکرش افتادید؟
از کجا پیدا کردید این برنامههای رادیویی گلها را؟
چندتایی خودم داشتم. اما نه تعداد زیاد. همان چندتا که خودمان از ایران آوردیم. بعد رفتم ایران و آنجا با کلکسیونرهای مختلف ملاقات کردم. با فرانسه و آلمان و آمریکا، کالیفرنیا و کانادا هرجا که من میشنیدم که یک کلکسیونر هست میرفتم و همیشه به صورت رد و بدل بود. یعنی هرچه که من داشتم به آنها میدادم که نداشتند و آنها هم کسری مرا جبران میکردند.
چقدر طول کشید جمع کردید اینها را؟
همینطور هی جمع شد تقریبا دو سال طول کشید جمع شود و بعد یک نسخه کامل گذاشتم کتابخانه بریتانیا و در ضمنی که داشتم این کار را میکردم برای خودم یک فهرست خیلی مفصل درست کردم. چون بعضی از این برنامهها قلابی هم از آب در میآید. به خاطر اینکه از بس مردم دوست دارند. مثلا یک کمبود دارند یک چیزهایی به هم وصله پینه میکنند و بعد میگویند این هم شمارهای که گم شده این است که در واقع نیست.
از این لحاظ برای این که بفهمم چی به چی و کی به کی هست یک فهرست مفصل برای خودم درست کردم که بتوانم چک کنم از روی فهرست. این فهرست وقتی که به دوستان که محقق بودند و موزیسین بودند نشان میدادم اینها میگفتند به به ما هم میخواهیم، یکی به ما بدهید و اینها. و من تصمیم گرفتم یک کاری بکنم که همه بتوانند از این فهرست استفاده کنند و مفصلترش کنم. که بعد دیگر رفتم بنیاد میراث فرهنگی ایران Iran Heritage Foundation به آنها گفتم من همچین ایدهای دارم و اینها با کمال سخاوت گفتند باشد ما پشتیبانی میکنیم شما برو جلو ما همراهتان هستیم.
کار ساختن وبسایت را کی شروع کردید؟
تقریبا میشود زمستان ۲۰۰۸ شروع کردم به ساختن وبسایت که الان وبسایت ما تمام زندگینامه ۵۶۰ شاعر ایرانی که در برنامه گلها از زمانی که... پهلوی هست. به انگیسی و فارسی. هم شعرهایی که خوانده میشود و دکلمه میشود و هم خود دیوانها را چک کردیم. نوع شعرش هم معلوم کردیم و بعد نتهای ترانهها را هم گذاشتیم و این همهاش قابل جستجو است با ۱۸ تا واژه. و در ضمن هم ما یک نرمافزار درست کردیم که خود صوت قابل سرچ است. مثلا شما توی موتور جستجو انتخاب میکنید که مثلا من دنبال آهنگهایی که آقای گلپایگانی خوانده در گوشه چکاوک. میزنید توی سرچ و بعد کلیک میکنید و هر آهنگی که گوشه چکاوک آقای گلپایگانی خوانده، میآید و بعد که کلیک میکنید درست روی نت اول چکاوک شروع میکند به پلی کردن. از این لحاظ هدفمان هست محققان و کسانی که میخواهند تحقیق کنند و مقاله بنویسند... مثلا شما اگر ده هزارتا نوار داشته باشید شما بخواهید همچین چیزی پیدا کنید دو هفته طول میکشد تا شما پیدا کنید. یا شما میخواهید مقایسه کنید اجرای آقای شجریان در بیداد با اجرای آقای خوانساری در بیداد با یک کلیک میتوانید این کار را بکنید.
شعرها هم به همان صورت روی وبسایت هست.
بله. تمام شعرها تایپ شده هست. مثلا یک دانشجو که میخواهد خواندن فارسیاش را تکمیل کند میتواند گوش کند در ضمن هم بخواند. یا مثلا یک دانشجوی به قول ما heritage student دانشجویانی هستند که ممکن است پدرمادرشان ایرانی باشند اما در خارج برزگ شده. اما میخواهند بهبود پیدا کند. میتواند از سایت استفاده کند برای این کار. یا مثلا شما سر کلاس میخواهید به دانشجوها نشان بدهید که فرق دکلمه در مثنوی با دکلمه توی مثلا قصیده ریتمش چه فرقی دارد از لحاظ صوتی. با یک کلیک شما میتوانید به دانشجوها نشان دهید. خلاصه ما هدفمان این بود. در ضمن هم بالاخره در اختیار همه هست رایگان. همه میتوانند. آنها که دوست دارند فقط لذت ببرند میتوانند استفاده کنند و آن کسانی هم که میخواهند تحقیقات مفصل و جدی بکنند آنها هم میتوانند ازش استفاده کنند. اما امیدوار هستیم با کمک دوستان فرهنگ ایران بتوانیم گسترش بدهیم به رشتههای مختلف موسیقی و هنر اجرایی ایران با این سیستم آکادمیک اضافه کنیم که یک تحقیقات خیلی جدی و مفصل در هنر اجرای ایران بتوانیم انجام دهیم.
تیمی که با آن کار کردید تا بتوانید این کار عظیم را انجام دهید شامل چند نفر میشدند؟ چند نفر در خارج بودند و چند نفر در ایران؟
علاقمندیتان به گلها و بعد به فرهنگ ایران و ایرانیان ریشهاش در کجاست؟
ما، هم من و هم شوهرم در جوانی نوزده بیست سالمان بود مولانا و حافظ و سعدی در ترجمهای برخورد کردیم. هر دوتا رشتهمان هنر بود. شعرهایی که در ترجمه خواندیم متوجه شدیم که این یک پیغام خیلی فوقالعاده است. در هیچ جا و هیچ ادبیات دیگر نخواندیم. تصمیم گرفتیم برویم ایران که فارسی یاد بگیریم. وارد دانشگاه پهلوی شدیم و بالاخره از آن به بعد همهاش سر و کار با ایران و فرهنگ ایران داشتیم. که شوهر من الان استاد دانشگاه است و تدریس ادبیات کلاسیک و ادبیات تصوف میکند و من هم خب مشغول این کارها هستم.
*
نشانی وبسایت گلها بر روی اینترنت:
golha.co.uk