روز شنبه خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) خبر از قطعی شدن برنامه سفر حسن روحانی رئیس جمهوری ایران به استان سیستان و بلوچستان در روزهای سه شنبه و چهارشنبه (۲۶ و ۲۷ فروردین ماه) داد.
علی اصغر احمدی معاون هماهنگی و پیگیری معاونت اجرایی رییس جمهوری به این خبرگزاری گفت حسن روحانی در این سفر ضمن دیدار با مردم زاهدان، زابل و چابهار و روحانیت اهل سنت و شیعه، و نشست با «ایثارگران» و منتخبان سیستان و بلوچستان، در همایشی با عنوان سرمایه گذاری و توسعه استان شرکت خواهد کرد.
این در حالی است که آزادی چهار مرزبان ایرانی در هفته گذشته شادی و تحسین بستگان آنان و دیگر ایرانیانی را که هرچند ناباورانه اما چشم امید به رهایی آنان دوخته بودند، برانگیخت. چه آنها نگران این بودند که جیشالعدل، گروه مسلح مستقر در مرز استان سیستان و بلوچستان با کشورهای همسایه به وعده خود عمل کند و پس از اعلام قتل گروهبان جمشید دانایی فر در روز سوم فروردین چهار مرزبان دیگر به گروگان گرفته شده را یکی پس از دیگری بکشد.
اما میانجیگری مولانا عبدالحمید عالم پرنفوذ سنی بلوچ میان مسئولان کشوری و جیش العدل که از هفتهها قبل آغاز شده بود ثمر داد و ورق برگشت. مطبوعات و محافل سیاسی داخل ایران به این مداخله مولانا عبدالحمید و علما و نخبگان حامی او دو نوع واکنش نشان دادند. محافل و روزنامههای جناحهای اصلاحطلب و اعتدالگرا نقش آفرینی مولانا عبدالحمید را ستودند. از جمله روزنامه قانون که او را ظرفیتی برای صلح و امنیت در منطقه توصیف کرد.
اما محافل و روزنامههای جناح اصولگرا به اما و اگرهایی درباره نقش مولانا پرداختند. از جمله روزنامه جمهوری اسلامی که نوشت امام جمعه زاهدان هنگامی حسن نیت کامل خود را (به نوشته این روزنامه) به اثبات برساند که تمام توان خود را در ریشه کن ساختن اشرار در سیستان و بلوچستان به کار گیرد.
از سویی دیگر روز سهشنبه نوزده فروردین علی مطهری نماینده تهران در جلسه علنی مجلس گفت نقش روحانیت اهل سنت را در آزادی مرزبانان نادیده نگیرید. همزمان وبسایت اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن بازتاب دادن تبریک او برای آزادی مرزبانان عنوان ستایش هاشمی از علمای اهل سنت را برای گزارش دیدار او با مسئولان و اعضای آن مجمع برگزید.
در شرایطی که سه روز پیش از آن آیتالله اسدالله بیات زنجانی مرجع تقلید شیعه مورد حمایت جناح اصلاحطلب در کنار تحسین اظهار نظری از مولانا عبدالحمید گفت درباره حقوق اهل سنت باید بر اساس اصول قانون اساسی عمل شود.
این در حالی است که جیشالعدل در بهمن ماه اعلام کرد که پنج مرزبان ایرانی را در واکنش به گفتههای آیتالله محمدتقی مصباح یزدی مرجع تقلید شیعه راستگرا ربوده است که به گفته این تشکل در آن عثمان خلیفه سوم سنیان فردی دنیاگرا، باندباز، قومگرا و اهل تبعیض توصیف شده بود.
با آزادی چهار مرزبان ایرانی تا چه حد فرصت برای کاهش اصطکاکهای مذهبی و قومی در ایران فراهم شده؟ این پرسش اصلی برنامه دیدگاهها است از سه میهمان این هفته: محمود براهویی نژاد، سردبیر هفتهنامه تلکی در زاهدان، جلال جلالی زاده، عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق شافعی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و نماینده سابق سنندج در مجلس ششم و تقی رحمانی، فعال و تحلیلگر طیف سیاسی ملی مذهبی در پاریس.
آقای براهویی نژاد، آیا با تلاش مولانا عبدالحمید و علما و نخبگان و ریشسفیدان بلوچ از سویی و کوشش جامعه مدنی ایران و مسئولان و عقبنشینی جیشالعدل فرصتی تازه برای همدلی بیشتر مذهبی وقومی و ملی فراهم شده به نظر شما، در سیستان و بلوچستان؟
محمود براهویی نژاد: قطعاً این فرصت فراهم شده با توجه به اینکه الان ابزارهای ارتباطی هم گسترده تر هست از قبل، بازتاب خیلی وسیعی داشت در داخل کشور و هم به خصوص در داخل استان و من فکر میکنم به این ایجاد فضای همدلی و همبستگی خیلی کمک کرده این قضیه.
نمونههایی که شما میبینید کدامهاست؟
نمونهها بازتاب همین قضیه است در بین مردم، صحبتهایی که میشنویم و میبینیم و تقدیر و تشکرهایی که شده از جناب مولانا عبدالحمید و جامعه اهل سنت راجع به این قضیه. هرچند که جامعه اهل سنت به وظیفه انسانی خودش عمل کرد و خود مولانا هم گفتند که نیازی به تقدیر نیست و فقط دعای خیر مردم را میخواهند. اما به هر حال بازتابهایی که این قضیه داشت نشان داد که خیلی پیامدهای مثبتی در منطقه و کشور داشته.
آقای جلالی زاده، شما هم تا روز جمعه در زاهدان بودید. واکنش به اظهار نظرهای مختلف مسئولان چگونه بود در زاهدان تا آنجا که شما دیدید؟
جلال جلالی زاده: به نظر من پیامدهای مثبتی داشت و آثار مثبت و ایجابی این مسئله نه تنها در بلوچستان بلکه در کل ایران مشهود است و مردم ایران احساس میکنند که زمان پیگیری مطالبات از راه خشونت گذشته و سپری شده و باید همه مردم و مسئولان برای حل مشکلات و تغییر گذشته باید دست به دست هم بدهند و نگذارند چنین حوادثی در کشور ما تکرار شوند.
آقای رحمانی، با این اوصاف چه چالشهایی بر سر بهبود مناسبات اقوام و مذاهب و پیشرفت استانها و مناطق سنی نشین وجود دارد؟ از خلال اظهارنظرهایی که از هفته گذشته تا حالا شاهد بودیم چه برمیآید؟
تقی رحمانی: چالشها به نظر من جدی است. این موفقیت یک سری را ناراحت میکند. همان هایی که از سال ۸۴ تا ۹۲ فضای منطقه بلوچستان را خونین کردند. کشتار تاسوکی، گروه ریگی، عکسالعملهای تند دولت، برخوردهای انتقام گیرنده و بعد دو تا اتهامی که زدند. یکی که خود مولوی دست دارد در این قضیه و بعضیها خواستند به اصطلاح سربازها را تنبیه کنند و این که جناح راست افراطی ایران چالش ایجاد میکند و در قم هم آقای مصباح یزدی صد در صد مقابل این میایستد.
منتها فرصت کمی ایجاد شده که موضوع آقای بیات زنجانی، آقای شبیر زنجانی که علمای قم اند. این چالش به نظر من بسیار خوب است و علمای اهل سنت باید وارد گفتگو شوند تا چالش راست افراطی را خنثی کنند. مطمئن باشید حملات جناح راست افراطی ایران به اهل سنت بیشتر میشود تا دوباره جلوی این آشتی را بگیرد. چون بعضیها از نظامی بودن منطقه سود میبرند. و اینها قدرتمندند.
به نظر من اتفاق بسیار مبارکی افتاد به شرط این که هم جامعه اهل سنت ایران و اقوام ایرانی درستتر برخورد کنند و مرکزنشینها هم مسئولانه تر. بیت آقای منتظری، موضع علما، حتی آقای هاشمی رفسنجانی، حتی جامعه مدنی و اپوزیسیون و گروههای اپوزیسیون ایرانی که آمدند از مولوی حمایت کردند باید سعی کنند این چالشها را کم کنند. چون شما باید مراقب حمله راست افراطی باشید. که این توافق و تفاهم دوباره بگسلاند چون به نفع منافعش نیست.
آقای براهویی نژاد، آیا شما تحلیلی دارید که اگر جیشالعدل این همه به نظر مولانا عبدالحمید یا افکار عمومی اکثریت منطقه اهمیت میداد چرا اصلاً از اول به سلاح و گروگانگیری روی آورد؟
جیشالعدل از همان ابتدا توجهی به دیدگاههای جامعه اهل سنت، اکثریت و به خصوص جناب مولانا عبدالحمید نداشتند. در گذشته هم جناب مولانا از این گروه و گروه جندالله خواسته بودند که دست از این اعمال خشونتآمیز بردارند و از راه گفتمان مسائل خودشان را مطرح کنند و این گروه نپذیرفته بود. چه گروه قبلی و چه گروه جدید. این زمان که این شرایط پیش آمد و فضایی که به وجود آمد به نظرم جیشالعدل را وادار به عقبنشینی کرد.
فشار جامعه مدنی، فشار افکار عمومی که از طریق رسانهها بیشتر وارد شد، باعث شد که این فضا به وجود بیاید و این فرصت برای جناب مولانا هم پیش بیاید که ایشان به رایزنی بپردازند و آن گروه ناچار شد عقبنشینی کند و این خواسته را بپذیرد. اگر در گذشته هم اینها به حرف مولانا گوش میکردند و نظر ایشان را میپذیرفتند قطعاً مولانا کوتاهی نمیکردند در جلوگیری از اعمال خشونتباری که توسط این گروه در منطقه انجام میشد.
آقای جلالی زاده، هماهنگیها و همکاریهایی از این نوع که میان علما و چهرههای شاخص اهل تسنن در سیستان وبلوچستان و مسئولان حکومتی و دولت ایجاد شد در چه صورت میتواند در شرایط عادی و غیر اضطراری به افزایش ضریب رضایت شهروندان در مناطق سنی نشین بیانجامد؟ چون این شرایطی که ما دیدیم الان در وضعیت اضطراری بوده که ایجاد شده.
من معتقدم که اولاً اهل سنت ایران خشونت طلب نیستند و سابقه چند ساله پس از پیروزی انقلاب نشان داده که اهل سنت با اینکه بسیار مورد تبعیض و بیعدالتی قرار گرفتند همیشه تلاش کردند که به نوعی از طرق مدنی و مسالمت آمیز پیگیر قضایا و مشکلات خودشان باشند و چه در هنگام اضطرار و چه در هنگام آسایش اهل سنت تلاش کردند که به نوعی فضا را ناامن نشان ندهند و یا فضا را برای گفتگو مخدوش نکنند.
در مسایل مختلف در انتخاباتها در حوادث مختلف حتی در گروگانگیری اخیر این قضیه نشان داد که زمان حل مشکلات از طریق جنگ و یا برخورد نظامی نمانده است.
و خود مولانا عبدالحمید در این مدت دو تا کار مهم را انجام دادند که واقعاً نشان داد که فضای نظامی چه در داخل و چه در خارج به نظر من زمانش سپری شده. یکی شان همین آزادی گروگانها بود و دیگری هم بازکردن رودخانه هیرمند به سیستان بود. که هر دو مورد با پادرمیانی مولانا عبدالحمید انجام شدند و کلاً مردم استان را خوشحال کردند. این خوشحالی به نظر من بازتاب گستردهای در بین اهل سنت داشته.
اما به نظر من آنچه که برای مسئولان نظام مهم است نتیجهگیری و عبرت وپند و اندرزی است که از این طریف به نظر من باید متوجه باشند که در این چند سال گذشته هرچند نسبت به اهل سنت نفاقها و نامهربانیهای زیادی را انجام داده اند اما امروز روز جبران است و اگراینها به دنبال توسعه و رفاه بیشتر در کشور هستند و بتوانند اهل سنت را سهیم بگردانند پیامدهای مثبتی را خواهد داشت.
ولی آیا این صحبتهایی که شما میگویید جیشالعدل را راضی میکند؟ چون آنها دیدگاهشان با دیدگاهی که الان شما دارید ارائه میدهید یا آقای براهویی نژاد ارائه میدهند یا مولانا عبدالحمید ارائه میدهد متفاوت است آقای جلالی زاده.
به هر صورت آنچه که در جامعه در آن یک واقعیت وجود دارد مسئله تبعیضی است که به اهل سنت در ایران وجود دارد. که در زمینههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کاملاً مشهود است. مخصوصاً در بلوچستان که بیداد میکند. آنچه که میتواند زبان مخالفان مسلح را ببندد حل مشکلات از طریق قانون و تامین مطالبات پیروان جامعه مدنی است. یعنی کسانی که از راه مدنی و مسالمتآمیز پیگیر قضایا هستند. متاسفانه این ادبیات هنوز در جامعه ما عملی نشده و به نظر من دولت اراده قوی و اراده واقعی را برای حل مشکلات اهل سنت به خاطر دوگانگی یا چندگانگی تصمیمگیریها در کشور ما هنوز مسئولان موفق نشدند. نمونهاش هم همین وعدههای آقای روحانی است که در به کار گیری اهل سنت در وزارتخانهها یا استانداریها موفق نشد.
آقای رحمانی، پیش از آزادی مرزبانها آن چه مشاهده شد تلاش جامعه مدنی ایران برای بروز خواستهایش بود چه از طریق اعتراض به جیشالعدل، درخواست هنرمندان و چه از راه امضای تومار خطاب به دبیرکل سازمان ملل و درخواست گوهر عشقی مادر ستار بهشتی از جیشالعدل در نامهای سرگشاده برای آزادی مرزبانها در کنارتلاشهای دیگر که شما هم به طور کلی بهش اشاره کردید. آیا جامعه مدنی فقط سر بزنگاهها در شرایط اضطراری امکان بروز و ظهور دارد یا میتواند از راههایی همچنان حساسیتهای خودش را در شرایط عادی هم نشان دهد؟
این خیلی سئوال جالبی است. متاسفانه هنوز ما حالت ایجابی یعنی اثباتی نداریم. حالت مدافعی داریم. ولی این واکنش زیبایی بود. تجربه خوبی بود. یعنی اولین بار مردم از دولت خواستند برو گفتگو کن. و دولت چون دولت ایران فعلاً یک روزنهای است در حکومت ایران یعنی قبول داشت این گفتگو را این ادامه پیدا کرد. قبلاً اگر مذاکره یا مصالحههایی میشد بدون نظر جامعه مدنی بود. پس این یک قدم به جلو است. ولی باید جامعه مدنی حالت اثباتی هم داشته باشد. رابطهها خوب شود و جامعه مدنی پیشنهادها را بکند. از این طرف جامعه مدنی بخواهد اهل سنت و اقوام ایرانی به حقی برسند تا امثال یعقوب مهرنهاد اعدام نشود که در بلوچستان سال ۸۵ اعدام شد.
اشاره تان به وبلاگ نویسی بود که آنجا فعال بود یعقوب مهرنهاد...
بله بسیار مظلومانه کشته شد. و بسیاری از افراد در تاسوکی کشته شدند و حکم این دادگاهها... یا انتقامگیریهایی که صورت میگیرد. گفتم جناح راست افراطی ایران ازمصالحهها سود نمیبرد. در حالی که سود ملی در این مصالحههاست. به همین خاطر به نظر من باید جامعه مدنی ایران به فاز اثباتی هم برود. یعنی یک سری چیزهایی در فضای مجازی، در گفتگوها یا حتی در نهادهای مدنی مبتنی بر این که آقا حقوق اهل سنت و حقوق اقوام ایرانی باید رعایت شود. حتی در این قانون اساسی هم بخشیش گفته شده. اینها را رعایت کنید.
از یک طرف دیگر انتظار هست آقای روحانی در ارتباط با اهل سنت برخورد فعالتری بکند و اینجا... وقتی مولوی اینقدر تسامح از خودش نشان میدهد و این رفتارهای مدنی را میپذیرد خب بالطبع هست.
شما دقت کنید جامعه مدنی ایران میتواند در مورد این اعدام زیاد محکومان مواد مخدر که بعضیهایشان میتوانند اعدام محکوم نشوند تلاش کند. چون این حکم حکومتی است. بحث شرعی و تو فقه هم نیست که مواد مخدر را میشود به راحتی اعدام کرد. گفتم خیلی از جرایم را میشود در منطقه کاهش داد و از یک طرف دیگر برنامههای توسعه را در منطقه بلوچستان ایران باید جدی گرفت و در منطقه کردستان و مناطق مرزی. آن موقع شما یک فرصت ایجاد میکنید به جای تهدید.
ایران یک کشوری است که از طریق اقوام خودش را تمام منطقه میتواند مرتبط باشد. ولی الان به خاطر سیاستهای افراطی حکومت ایران... حکومت ایران، نه دولت فعلی... تبدیل شده به تهدید. میشود این را به فرصت تبدیل کرد.
آقای رحمانی، جان کلام شما و آقای جلالی زاده این است که اگر یک تغییراتی داده شود، رفع تبعیض شود، فرصتهایی به وجود بیاید، از جمله فرصتهای شغلی و توسعه اقتصادی و سیاسی در این گونه مناطق، جیشالعدل خلع سلاح میشود، عقبنشینی میکند، در انزوا میرود، از طرف دیگر همه دارند میگویند جیشالعدل در انزوا هست به اضافه اینکه مطالبات جیش العدل گاهی اصلاً به سوریه مربوط است.
ببینید این کاملاً درست است. یک بخشیاش هم حتی مولوی میگوید اینها به خاطر دعوای عربستان و سعودی هستند... حتی در مصاحبهاش مولوی چیز کرده. من این را قبول دارم.
ولی دقت کنید. جیشالعدل خواست عمومی مردم منطقه نیست. ولی یک موقع برای جوانها حالت رمانتیک پیدا میکند. چون مقاومت میکند. وقتی ظلم در منطقه کمتر شود این جریان واقعاً منزوی میشود. این مشی الان منزوی است. دقت کنید مشی در اقلیت است. ولی میتواند نیرو بگیرد. وقتی شما اعدام میکنید فامیل این نیرو میرود جذب میشود. پس این مشی میماند به عنوان یک رگه اعتراضی. شما باید این مشی را خارج کنید از آن روال مبارزهاش. آن موقع یک عنصر خارجی جلوه داده شود موفق تر میشود برخورد میکنید.
ولی به این مفهوم نباید به خاطر این که شما با جیشالعدل برخورد میکنید کل منطقه را نظامی کنید. آقای امثال براهویی نتوانند آنجا فعالیت کنند و روزنامه درآورند. مولوی در انزوا قرار بگیرد یا گرایشهای افراطی سلفی در منطقه قوی شود.
شما تعداد زندانیان سلفی در ایران را نگاه کنید رشد وحشتناکی پیدا کرده. شما در خود گوهردشت الان بیش از هشتاد نود تا زندانی سلفی دارید. بعضی از اینها به ناحق حکم اعدام گرفتند. و این بر خشونت میافزاید. من میخواهم بگویم یک موقع مقبولیت مشی است. یک موقع جذابیت رمانتیک مشی است. همینجا یگ گروه کشور خارجی بتواند یک نیرو جذب کند از مردم مشی باید خنثی شود. چون این کار را در کشورهای پیشرفته نمیتوانند بکنند.
چرا آمریکا نمیتواند یک گروه مسلح در فرانسه درست کند. یا حتی کشورهای حوزه خلیج فارس چرا نمیآیند این کار را انجام دهند. پس باید محرومیت زدایی شود. ولی ضمن اینکه بله عوامل خارجی در کار هستند باید واقعاً یک برخورد منطقی و درست شود. نه برخورد عکسالعملی که این فضا را نظامی تر میکند. در فضای نظامی رفتار مدنی ضعیف میشود. رفتار مدنی قطع شود گرایشهای افراطی در انزوا میرود.
آقای براهویی نژاد، جابهجاییهایی که در چند ماه گذشته شده مثلاً در زمینه انتصابات استانی، چه اثری در روحیه شهروندان و استان داشته در سیستان و بلوچستان و چه کارهای دیگر ملموسی در کوتاه مدت میشود برای بهبود اوضاع کرد؟
انتصابات اگرچه خیلی محدود بوده اما بازتابش خیلی خوب بوده. این امیدواری را حداقل ایجاد کرده که در آینده ما شاهد برطرف شدن یک سری تبعیضها در این بخش باشیم. یعنی به کارگیری و مشارکت اهل سنت در مدیریت استانی حداقل.
منتها همانطور که عرض کردم این انتصابها خیلی محدود بوده و با توجه به اینکه تبعیضهای خیلی زیادی در ۳۵ سال گذشته در این منطقه اعمال شده کافی نیست و به قول آقای دکتر جلالی زاده فرموده بودند که ما باید دولت را به این سمت توجه بدهیم که تبعیض مثبت در این مناطق قایل شود چیزهای منفی که در گذشته بوده اینها بتواند برطرف شود.
یک سری کارهایی که دولت در کوتاه مدت میتواند در این مناطق انجام دهد، علاوه بر بخش توسعه در ابعاد مختلفش توجه به توسعه فرهنگی است. در این منطقه. با توجه به این که ما بزرگترین فقر مان در منطقه فقر فرهنگی است و آمار بالای بیسوادی، کم سوادی در استان. فکر میکنم بیشتر سرمایه گذاری را دولت باید در این بخش انجام دهد. در حالی که الان بزرگترین موانع بر سر راه فعالیتهای فرهنگی و تشکلهای مدنی وجود دارد.
اگر این موانع همچنان وجود داشته باشد ما نمیتوانیم زیاد امیدوار باشیم که مسایل ومشکلات این استان در دراز مدت حل شود. شاید مقطعی مثلاً جناب مولانا با یک مذاکره بتوانند بخشی از مسایل و مشکلات را حل کنند یا به هر حال دولت با تدابیری که به کار میگیرد با عقلانیت و گفتمانی که بهش اعتقاد دارد شاید بتواند یک سری از مسایل ومشکلات را حل کند. اما اصل آن مسایل همچنان در منطقه باقی میماند.
توجه شما را جلب میکنم که ما برای گرفتن مجوز تشکل، تشکل غیردولتی چندی پیش دوستان مان مراجعه کرده بودند به «سازمان ملی جوانان» که تشکل کنند دیدند که اختیارات این تشکلها بسیار بسیار محدوتر شده از آنچه که مثلاً هشت سال پیش در دوران اصلاحات بود. یعنی اینها فقط میتوانند تحقیق و پژوهش کنند. کار دیگری از دستشان برنمیآید. خب این تشکل نمیتواند اثری هم داشته باشد. اگر هم تشکیل شود. باید قوه اختیارات و تشکلها گسترده تر شود و همین طور صدور مجوز موسسات فرهنگی روزنامهها و نشریات در منطقه تسهیل شود.
آقای جلالی زاده، کدام بخشهای حاکمیت و نهادهای نظامی مستعدتر هستند برای تحکیم مناسبات با جامعه مدنی، علما و سرآمدان اهل سنت؟
به نظر من متاسفانه چون این زمینه گفتگو زیاد گسترده نبوده و علنی نشده، نمیشود گفت کدامش مستعدتر است یا آمادگی بیشتری دارند. من معتقدم که باید نگاه عوض شود. یعنی نگاه امنیتی به مناطق اهل سنت از سوی هر ارگانی یا آدمها باید عوض شود.
بعد اداره مناطق به خود اهل سنت واگذار شود یا حداقل نیروهایی که از مرکز به این استانها و مناطق اعزام میشوند نیروهایی باشد که از سعه صدر و رشد فکری و روحیه تسامح و تساهل برخوردار باشند. تا زمانی که این مسایل اتفاق نیافتاده به نظر من مشکلات مناطق اهل سنت حل نخواهد شد. و اگر خود مولانا توانسته باشند با یک بار مذاکره به فرض مشکل را حل کرده باشند در دفعات آینده به نظر من اعتماد خودش را از دست خواهد داد و گروههای اپوزیسیون هم به حرفهای ایشان گوش نخواهند داد.
آقای رحمانی، تا چه حد سنتی که آیتالله بروجردی مرجع تقلید معروف شیعه تا دهه چهل، رواج داد که بر طبل مخالفت میان شیعه و سنی نکوبند علمای شیعه، هنوز قابل اتکاء و رجوع است برای کاهش اصطکاکهای مذهبی، قومی ومنطقهای؟
قدرت آقای بروجردی تنها مرجع اعلم نقش دارد. ما الان مرجع اعلم نداریم. ولی الان تعطیل شده نگاه آقای بروجردی در کنار افراط گرایی مذهبی که متاسفانه خطرناک است. امروز آقای بیات زنجانی که خانواده آقای منتظری و بسیاری از مراجع در قم هستند که میتوانند آن را هموار کنند و نگاه آقای مولوی عبدالحمید.
من منتها یک مسئلهای دارم. ما گفتگو باید بکنیم. مولوی های باید به نظر من راه گفتگو را بیابند. اقلیت خودش را باید به اکثریت خوب نشان بدهد. اقلیتی تعدادی را میگویم. فقط با اعلام خواستهها به جایی نمی رسیم. به نظر من الان زمینه در قم وجود دارد. مخالف هم دارد. در میان اهل سنت هم گرایش افراطی هست. در ایران این گرایشهای افراطی هنوز مرجعیت قدرتمند ندارند. چهرههایی مثل مولوی ندارند.
ما نباید اجازه بدهیم گرایشهای افراطی چهرههایی مثل مولویها پیدا کنند. مولویها میتوانند با کاکهای کردستان و روحانیون قم تسامح مذهبی با هم گفتگو کنند و این امکان پذیر هست.
شما وقتی حتی هاشمی رفسنجانی وقتی چنین چیزی میزند وقتی مراجع در قم میزند باید گرفت در مقابل نیروهای افراطی گذاشت. این گفتگو الان نیاز است باید دوباره تقویت شود.
به نظر من زمینهاش هست و نباید اجازه داد چهرههای مرجع افراطی در میان اهل سنت در ایران قوی شوند. مثل آقای مصباح یزدی که یک چهره افراطی شیعه است و این خیلی خطرناک است. ما باید این چهرههای افراطی را نقش شان را در حوزههای علمی دینی کم کنیم تا راه گفتگو بیشتر باز شود.
علی اصغر احمدی معاون هماهنگی و پیگیری معاونت اجرایی رییس جمهوری به این خبرگزاری گفت حسن روحانی در این سفر ضمن دیدار با مردم زاهدان، زابل و چابهار و روحانیت اهل سنت و شیعه، و نشست با «ایثارگران» و منتخبان سیستان و بلوچستان، در همایشی با عنوان سرمایه گذاری و توسعه استان شرکت خواهد کرد.
این در حالی است که آزادی چهار مرزبان ایرانی در هفته گذشته شادی و تحسین بستگان آنان و دیگر ایرانیانی را که هرچند ناباورانه اما چشم امید به رهایی آنان دوخته بودند، برانگیخت. چه آنها نگران این بودند که جیشالعدل، گروه مسلح مستقر در مرز استان سیستان و بلوچستان با کشورهای همسایه به وعده خود عمل کند و پس از اعلام قتل گروهبان جمشید دانایی فر در روز سوم فروردین چهار مرزبان دیگر به گروگان گرفته شده را یکی پس از دیگری بکشد.
اما میانجیگری مولانا عبدالحمید عالم پرنفوذ سنی بلوچ میان مسئولان کشوری و جیش العدل که از هفتهها قبل آغاز شده بود ثمر داد و ورق برگشت. مطبوعات و محافل سیاسی داخل ایران به این مداخله مولانا عبدالحمید و علما و نخبگان حامی او دو نوع واکنش نشان دادند. محافل و روزنامههای جناحهای اصلاحطلب و اعتدالگرا نقش آفرینی مولانا عبدالحمید را ستودند. از جمله روزنامه قانون که او را ظرفیتی برای صلح و امنیت در منطقه توصیف کرد.
اما محافل و روزنامههای جناح اصولگرا به اما و اگرهایی درباره نقش مولانا پرداختند. از جمله روزنامه جمهوری اسلامی که نوشت امام جمعه زاهدان هنگامی حسن نیت کامل خود را (به نوشته این روزنامه) به اثبات برساند که تمام توان خود را در ریشه کن ساختن اشرار در سیستان و بلوچستان به کار گیرد.
از سویی دیگر روز سهشنبه نوزده فروردین علی مطهری نماینده تهران در جلسه علنی مجلس گفت نقش روحانیت اهل سنت را در آزادی مرزبانان نادیده نگیرید. همزمان وبسایت اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن بازتاب دادن تبریک او برای آزادی مرزبانان عنوان ستایش هاشمی از علمای اهل سنت را برای گزارش دیدار او با مسئولان و اعضای آن مجمع برگزید.
در شرایطی که سه روز پیش از آن آیتالله اسدالله بیات زنجانی مرجع تقلید شیعه مورد حمایت جناح اصلاحطلب در کنار تحسین اظهار نظری از مولانا عبدالحمید گفت درباره حقوق اهل سنت باید بر اساس اصول قانون اساسی عمل شود.
این در حالی است که جیشالعدل در بهمن ماه اعلام کرد که پنج مرزبان ایرانی را در واکنش به گفتههای آیتالله محمدتقی مصباح یزدی مرجع تقلید شیعه راستگرا ربوده است که به گفته این تشکل در آن عثمان خلیفه سوم سنیان فردی دنیاگرا، باندباز، قومگرا و اهل تبعیض توصیف شده بود.
با آزادی چهار مرزبان ایرانی تا چه حد فرصت برای کاهش اصطکاکهای مذهبی و قومی در ایران فراهم شده؟ این پرسش اصلی برنامه دیدگاهها است از سه میهمان این هفته: محمود براهویی نژاد، سردبیر هفتهنامه تلکی در زاهدان، جلال جلالی زاده، عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق شافعی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و نماینده سابق سنندج در مجلس ششم و تقی رحمانی، فعال و تحلیلگر طیف سیاسی ملی مذهبی در پاریس.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای براهویی نژاد، آیا با تلاش مولانا عبدالحمید و علما و نخبگان و ریشسفیدان بلوچ از سویی و کوشش جامعه مدنی ایران و مسئولان و عقبنشینی جیشالعدل فرصتی تازه برای همدلی بیشتر مذهبی وقومی و ملی فراهم شده به نظر شما، در سیستان و بلوچستان؟
محمود براهویی نژاد: قطعاً این فرصت فراهم شده با توجه به اینکه الان ابزارهای ارتباطی هم گسترده تر هست از قبل، بازتاب خیلی وسیعی داشت در داخل کشور و هم به خصوص در داخل استان و من فکر میکنم به این ایجاد فضای همدلی و همبستگی خیلی کمک کرده این قضیه.
نمونههایی که شما میبینید کدامهاست؟
بازتابهایی که (میانجیگری مولانا عبدالحمید و آزادی مرزبانها) داشت نشان داد که خیلی پیامدهای مثبتی در منطقه و کشور داشته.محمود براهمویی نژاد -- سردبیر هفته نامه «تلکی» (زاهدان)
آقای جلالی زاده، شما هم تا روز جمعه در زاهدان بودید. واکنش به اظهار نظرهای مختلف مسئولان چگونه بود در زاهدان تا آنجا که شما دیدید؟
مردم ایران احساس میکنند که زمان پیگیری مطالبات از راه خشونت گذشته.جلال جلالی زاده -- نماینده سابق مردم سنندج در مجلس ششم
آقای رحمانی، با این اوصاف چه چالشهایی بر سر بهبود مناسبات اقوام و مذاهب و پیشرفت استانها و مناطق سنی نشین وجود دارد؟ از خلال اظهارنظرهایی که از هفته گذشته تا حالا شاهد بودیم چه برمیآید؟
این موفقیت یک سری را ناراحت میکند. همان هایی که از سال ۸۴ تا ۹۲ فضای منطقه بلوچستان را خونین کردند. کشتار تاسوکی، گروه ریگی، عکسالعملهای تند دولت، برخوردهای انتقام گیرنده و بعد دو تا اتهامی که زدند.تقی رحمانی -- فعال و تحلیلگر طیف سیاسی ملی-مذهبی (پاریس)
منتها فرصت کمی ایجاد شده که موضوع آقای بیات زنجانی، آقای شبیر زنجانی که علمای قم اند. این چالش به نظر من بسیار خوب است و علمای اهل سنت باید وارد گفتگو شوند تا چالش راست افراطی را خنثی کنند. مطمئن باشید حملات جناح راست افراطی ایران به اهل سنت بیشتر میشود تا دوباره جلوی این آشتی را بگیرد. چون بعضیها از نظامی بودن منطقه سود میبرند. و اینها قدرتمندند.
به نظر من اتفاق بسیار مبارکی افتاد به شرط این که هم جامعه اهل سنت ایران و اقوام ایرانی درستتر برخورد کنند و مرکزنشینها هم مسئولانه تر. بیت آقای منتظری، موضع علما، حتی آقای هاشمی رفسنجانی، حتی جامعه مدنی و اپوزیسیون و گروههای اپوزیسیون ایرانی که آمدند از مولوی حمایت کردند باید سعی کنند این چالشها را کم کنند. چون شما باید مراقب حمله راست افراطی باشید. که این توافق و تفاهم دوباره بگسلاند چون به نفع منافعش نیست.
آقای براهویی نژاد، آیا شما تحلیلی دارید که اگر جیشالعدل این همه به نظر مولانا عبدالحمید یا افکار عمومی اکثریت منطقه اهمیت میداد چرا اصلاً از اول به سلاح و گروگانگیری روی آورد؟
فشار جامعه مدنی، فشار افکار عمومی که از طریق رسانهها بیشتر وارد شد، باعث شد که این فضا به وجود بیاید و این فرصت برای جناب مولانا هم پیش بیاید که ایشان به رایزنی بپردازند و آن گروه (جیش العدل) ناچار شد عقبنشینی کند و این خواسته را بپذیرد.محمود براهویی نژاد-- روزنامه نگار (زاهدان)
فشار جامعه مدنی، فشار افکار عمومی که از طریق رسانهها بیشتر وارد شد، باعث شد که این فضا به وجود بیاید و این فرصت برای جناب مولانا هم پیش بیاید که ایشان به رایزنی بپردازند و آن گروه ناچار شد عقبنشینی کند و این خواسته را بپذیرد. اگر در گذشته هم اینها به حرف مولانا گوش میکردند و نظر ایشان را میپذیرفتند قطعاً مولانا کوتاهی نمیکردند در جلوگیری از اعمال خشونتباری که توسط این گروه در منطقه انجام میشد.
آقای جلالی زاده، هماهنگیها و همکاریهایی از این نوع که میان علما و چهرههای شاخص اهل تسنن در سیستان وبلوچستان و مسئولان حکومتی و دولت ایجاد شد در چه صورت میتواند در شرایط عادی و غیر اضطراری به افزایش ضریب رضایت شهروندان در مناطق سنی نشین بیانجامد؟ چون این شرایطی که ما دیدیم الان در وضعیت اضطراری بوده که ایجاد شده.
مولانا عبدالحمید در این مدت دو تا کار مهم را انجام دادند که نشان داد فضای نظامی چه در داخل و چه در خارج زمانش سپری شده. یکی همین آزادی گروگانها و دیگری بازکردن رودخانه هیرمند به سیستان.جلال جلالی زاده -- استاد فقه و حقوق شافعی دانشگاه تهران
در مسایل مختلف در انتخاباتها در حوادث مختلف حتی در گروگانگیری اخیر این قضیه نشان داد که زمان حل مشکلات از طریق جنگ و یا برخورد نظامی نمانده است.
و خود مولانا عبدالحمید در این مدت دو تا کار مهم را انجام دادند که واقعاً نشان داد که فضای نظامی چه در داخل و چه در خارج به نظر من زمانش سپری شده. یکی شان همین آزادی گروگانها بود و دیگری هم بازکردن رودخانه هیرمند به سیستان بود. که هر دو مورد با پادرمیانی مولانا عبدالحمید انجام شدند و کلاً مردم استان را خوشحال کردند. این خوشحالی به نظر من بازتاب گستردهای در بین اهل سنت داشته.
اما به نظر من آنچه که برای مسئولان نظام مهم است نتیجهگیری و عبرت وپند و اندرزی است که از این طریف به نظر من باید متوجه باشند که در این چند سال گذشته هرچند نسبت به اهل سنت نفاقها و نامهربانیهای زیادی را انجام داده اند اما امروز روز جبران است و اگراینها به دنبال توسعه و رفاه بیشتر در کشور هستند و بتوانند اهل سنت را سهیم بگردانند پیامدهای مثبتی را خواهد داشت.
ولی آیا این صحبتهایی که شما میگویید جیشالعدل را راضی میکند؟ چون آنها دیدگاهشان با دیدگاهی که الان شما دارید ارائه میدهید یا آقای براهویی نژاد ارائه میدهند یا مولانا عبدالحمید ارائه میدهد متفاوت است آقای جلالی زاده.
آنچه که میتواند زبان مخالفان مسلح را ببندد حل مشکلات از طریق قانون و تامین مطالبات پیروان جامعه مدنی است.جلال جلالی زاده
آقای رحمانی، پیش از آزادی مرزبانها آن چه مشاهده شد تلاش جامعه مدنی ایران برای بروز خواستهایش بود چه از طریق اعتراض به جیشالعدل، درخواست هنرمندان و چه از راه امضای تومار خطاب به دبیرکل سازمان ملل و درخواست گوهر عشقی مادر ستار بهشتی از جیشالعدل در نامهای سرگشاده برای آزادی مرزبانها در کنارتلاشهای دیگر که شما هم به طور کلی بهش اشاره کردید. آیا جامعه مدنی فقط سر بزنگاهها در شرایط اضطراری امکان بروز و ظهور دارد یا میتواند از راههایی همچنان حساسیتهای خودش را در شرایط عادی هم نشان دهد؟
اولین بار مردم از دولت خواستند برو گفتگو کن. و دولت چون دولت ایران فعلاً یک روزنهای است در حکومت ایران یعنی قبول داشت این گفتگو را این ادامه پیدا کرد.تقی رحمانی
اشاره تان به وبلاگ نویسی بود که آنجا فعال بود یعقوب مهرنهاد...
مولوی باید با هاشمی دیدار کند. مولوی حتی بیاید قم با برخی از این علما دیدار کند. برود دفتر آقای منتظری و یا به عکس.تقی رحمانی
از یک طرف دیگر انتظار هست آقای روحانی در ارتباط با اهل سنت برخورد فعالتری بکند و اینجا... وقتی مولوی اینقدر تسامح از خودش نشان میدهد و این رفتارهای مدنی را میپذیرد خب بالطبع هست.
شما دقت کنید جامعه مدنی ایران میتواند در مورد این اعدام زیاد محکومان مواد مخدر که بعضیهایشان میتوانند اعدام محکوم نشوند تلاش کند. چون این حکم حکومتی است. بحث شرعی و تو فقه هم نیست که مواد مخدر را میشود به راحتی اعدام کرد. گفتم خیلی از جرایم را میشود در منطقه کاهش داد و از یک طرف دیگر برنامههای توسعه را در منطقه بلوچستان ایران باید جدی گرفت و در منطقه کردستان و مناطق مرزی. آن موقع شما یک فرصت ایجاد میکنید به جای تهدید.
ایران یک کشوری است که از طریق اقوام خودش را تمام منطقه میتواند مرتبط باشد. ولی الان به خاطر سیاستهای افراطی حکومت ایران... حکومت ایران، نه دولت فعلی... تبدیل شده به تهدید. میشود این را به فرصت تبدیل کرد.
آقای رحمانی، جان کلام شما و آقای جلالی زاده این است که اگر یک تغییراتی داده شود، رفع تبعیض شود، فرصتهایی به وجود بیاید، از جمله فرصتهای شغلی و توسعه اقتصادی و سیاسی در این گونه مناطق، جیشالعدل خلع سلاح میشود، عقبنشینی میکند، در انزوا میرود، از طرف دیگر همه دارند میگویند جیشالعدل در انزوا هست به اضافه اینکه مطالبات جیش العدل گاهی اصلاً به سوریه مربوط است.
ببینید این کاملاً درست است. یک بخشیاش هم حتی مولوی میگوید اینها به خاطر دعوای عربستان و سعودی هستند... حتی در مصاحبهاش مولوی چیز کرده. من این را قبول دارم.
جیشالعدل خواست عمومی مردم منطقه نیست. ولی یک موقع برای جوانها حالت رمانتیک پیدا میکند.تقی رحمانی
ولی به این مفهوم نباید به خاطر این که شما با جیشالعدل برخورد میکنید کل منطقه را نظامی کنید. آقای امثال براهویی نتوانند آنجا فعالیت کنند و روزنامه درآورند. مولوی در انزوا قرار بگیرد یا گرایشهای افراطی سلفی در منطقه قوی شود.
در گوهردشت الان بیش از هشتاد نود تا زندانی سلفی دارید. بعضی از اینها به ناحق حکم اعدام گرفتند. و این بر خشونت میافزاید.تقی رحمانی
چرا آمریکا نمیتواند یک گروه مسلح در فرانسه درست کند. یا حتی کشورهای حوزه خلیج فارس چرا نمیآیند این کار را انجام دهند. پس باید محرومیت زدایی شود. ولی ضمن اینکه بله عوامل خارجی در کار هستند باید واقعاً یک برخورد منطقی و درست شود. نه برخورد عکسالعملی که این فضا را نظامی تر میکند. در فضای نظامی رفتار مدنی ضعیف میشود. رفتار مدنی قطع شود گرایشهای افراطی در انزوا میرود.
آقای براهویی نژاد، جابهجاییهایی که در چند ماه گذشته شده مثلاً در زمینه انتصابات استانی، چه اثری در روحیه شهروندان و استان داشته در سیستان و بلوچستان و چه کارهای دیگر ملموسی در کوتاه مدت میشود برای بهبود اوضاع کرد؟
انتصابات اخیر (در استان سیستان و بلوچستان) اگرچه خیلی محدود بوده اما بازتابش خیلی خوب بوده.محمود براهویی نژاد
منتها همانطور که عرض کردم این انتصابها خیلی محدود بوده و با توجه به اینکه تبعیضهای خیلی زیادی در ۳۵ سال گذشته در این منطقه اعمال شده کافی نیست و به قول آقای دکتر جلالی زاده فرموده بودند که ما باید دولت را به این سمت توجه بدهیم که تبعیض مثبت در این مناطق قایل شود چیزهای منفی که در گذشته بوده اینها بتواند برطرف شود.
یک سری کارهایی که دولت در کوتاه مدت میتواند در این مناطق انجام دهد، علاوه بر بخش توسعه در ابعاد مختلفش توجه به توسعه فرهنگی است. در این منطقه. با توجه به این که ما بزرگترین فقر مان در منطقه فقر فرهنگی است و آمار بالای بیسوادی، کم سوادی در استان. فکر میکنم بیشتر سرمایه گذاری را دولت باید در این بخش انجام دهد. در حالی که الان بزرگترین موانع بر سر راه فعالیتهای فرهنگی و تشکلهای مدنی وجود دارد.
اگر این موانع همچنان وجود داشته باشد ما نمیتوانیم زیاد امیدوار باشیم که مسایل ومشکلات این استان در دراز مدت حل شود. شاید مقطعی مثلاً جناب مولانا با یک مذاکره بتوانند بخشی از مسایل و مشکلات را حل کنند یا به هر حال دولت با تدابیری که به کار میگیرد با عقلانیت و گفتمانی که بهش اعتقاد دارد شاید بتواند یک سری از مسایل ومشکلات را حل کند. اما اصل آن مسایل همچنان در منطقه باقی میماند.
ما برای گرفتن مجوز تشکل، تشکل غیردولتی چندی پیش دوستان مان مراجعه کرده بودند به «سازمان ملی جوانان» که تشکل کنند دیدند که اختیارات این تشکلها بسیار بسیار محدوتر شده از آنچه که مثلاً هشت سال پیش در دوران اصلاحات بود.محمود براهویی نژاد
آقای جلالی زاده، کدام بخشهای حاکمیت و نهادهای نظامی مستعدتر هستند برای تحکیم مناسبات با جامعه مدنی، علما و سرآمدان اهل سنت؟
باید نگاه امنیتی به مناطق اهل سنت از سوی هر ارگانی یا آدمها باید عوض شود.جلال جلالی زاده
باید اداره مناطق به خود اهل سنت واگذار شود یا حداقل نیروهایی که از مرکز به این استانها و مناطق اعزام میشوند نیروهایی باشد که از سعه صدر و رشد فکری و روحیه تسامح و تساهل برخوردار باشند.جلال جلالی زاده
آقای رحمانی، تا چه حد سنتی که آیتالله بروجردی مرجع تقلید معروف شیعه تا دهه چهل، رواج داد که بر طبل مخالفت میان شیعه و سنی نکوبند علمای شیعه، هنوز قابل اتکاء و رجوع است برای کاهش اصطکاکهای مذهبی، قومی ومنطقهای؟
قدرت آقای بروجردی تنها مرجع اعلم نقش دارد. ما الان مرجع اعلم نداریم. ولی الان تعطیل شده نگاه آقای بروجردی در کنار افراط گرایی مذهبی که متاسفانه خطرناک است. امروز آقای بیات زنجانی که خانواده آقای منتظری و بسیاری از مراجع در قم هستند که میتوانند آن را هموار کنند و نگاه آقای مولوی عبدالحمید.
من منتها یک مسئلهای دارم. ما گفتگو باید بکنیم. مولوی های باید به نظر من راه گفتگو را بیابند. اقلیت خودش را باید به اکثریت خوب نشان بدهد. اقلیتی تعدادی را میگویم. فقط با اعلام خواستهها به جایی نمی رسیم. به نظر من الان زمینه در قم وجود دارد. مخالف هم دارد. در میان اهل سنت هم گرایش افراطی هست. در ایران این گرایشهای افراطی هنوز مرجعیت قدرتمند ندارند. چهرههایی مثل مولوی ندارند.
ما نباید اجازه بدهیم گرایشهای افراطی چهرههایی مثل مولویها پیدا کنند. مولویها میتوانند با کاکهای کردستان و روحانیون قم تسامح مذهبی با هم گفتگو کنند و این امکان پذیر هست.
نباید اجازه داد چهرههای مرجع افراطی در میان اهل سنت در ایران قوی شوند. مثل آقای مصباح یزدی که یک چهره افراطی شیعه است و این خیلی خطرناک است.تقی رحمانی
به نظر من زمینهاش هست و نباید اجازه داد چهرههای مرجع افراطی در میان اهل سنت در ایران قوی شوند. مثل آقای مصباح یزدی که یک چهره افراطی شیعه است و این خیلی خطرناک است. ما باید این چهرههای افراطی را نقش شان را در حوزههای علمی دینی کم کنیم تا راه گفتگو بیشتر باز شود.