«روحانی باید بداند که اسد رفتنی است»

  • امير مصدق کاتوزيان
از گفته‌های آخر هفته رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا چنین بر می‌آید که سوریه در شرف حمله قریب‌الوقوع نظامی قرار گرفته است.

دلیل این حمله کاربرد سلاح شیمیایی و گاز سارین در سوریه است که به گفته وزیر خارجه آمریکا ۱۴۲۹ نفر از مردم – از جمله ۴۲۶ کودک – را کشته است. جان کری روز جمعه گفت عامل حمله حکومت سوریه بوده و تاکید کرد که آمریکا می‌داند که راکت‌ها از کجا شلیک شده، چه ساعتی شلیک شده، کجا و چه زمانی فرود آمده.

به گفته وزیر خارجه آمریکا این راکت‌ها از مناطق تحت کنترل نیروهای بشار اسد شلیک شده و در مناطق تحت کنترل مخالفان و محله‌های اطراف فرود آمده است. جان کری روز جمعه همچنین گفت که یک مقام بلندپایه سوریه که از حمله به حومه دمشق اطلاع داشته، تایید کرده که رژیم اسد سلاح شیمیایی استفاده کرده است و اثرات را آن مطالعه کرده و ترس این را داشته که این حمله شیمیایی برملا شود.

پس از این گفته‌ها باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد هنوز تصمیم نهایی خود را درباره اقدام نظامی علیه سوریه نگرفته اما اقدام نظامی محدود علیه سوریه را از میان طیفی از گزینه‌ها بررسی می‌کند. باراک اوباما همچنین گفت آمریکا در حمله به سوریه سرباز در این کشور پیاده نخواهد کرد.

جان کری در سمتگیری‌های روز جمعه خود از ایران هم نام برد و گفت: عدم واکنش به اقدام سوریه سبب می‌شود که ایران در پیشبرد برنامه هسته‌ای خود برای رسیدن به سلاح هسته‌ای جسارت پیدا کند و گروه‌هایی مانند حزب‌الله ممکن است به استفاده از سلاح شیمیایی بیندیشند.

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در گفته‌های خود از کشور دیگری به جز سوریه نام نبرد اما گفت: اقدام نظامی علیه سوریه کمک خواهد کرد که نه تنها حکومت سوریه، بلکه دیگر کشور‌ها هم بدانند که جامعه بین المللی به ممنوعیت استفاده از سلاح شیمیایی توجه دارد.

وزارت خارجه سوریه گفته‌های جان کری را مبتنی بر داستان‌های ساختگی تروریست‌ها و اتهامات دروغ توصیف کرد. سوریه در هفته گذشته ابتدا کاربرد سلاح شیمیایی را تکذیب کرد اما بعد مخالفان حکومت را متهم به کاربرد سلاح شیمیایی کرد. موضع‌گیری‌های سوریه و آمریکا هر دو پیش از آن بر زبان آورده شد که هیات بازرسی اعزامی سازمان ملل نتیجه تحقیق خود را در این باره اعلام کند.

ایران، روسیه و چین مخالف حمله نظامی به سوریه هستند. اتحادیه عرب به محکوم کردن حکومت سوریه اکتفا کرده خواستار اقدام شورای امنیت سازمان ملل علیه حکومت سوریه شده است. همزمان پارلمان بریتانیا روز پنج‌شنبه به گزینه اقدام نظامی علیه سوریه رای منفی داد اما دولت فرانسه اقدام نظامی علیه سوریه را ضروری دانسته است.

به گفته تحلیل‌گران مواضع روز جمعه آمریکا بیانگر آنست که این کشور حتی اگر شده به تنهایی به سوریه حمله نظامی محدود خواهد کرد.

پیامد چنین حمله‌ای اگر صورت گیرد چیست؟ جمهوری اسلامی ایران با رویدادهای اخیر سوریه در چه وضعیتی قرار گرفته است؟

محسن میلانی (مدیر اجرایی مرکز تحقیقات استراتژیک و دیپلماتیک دانشگاه جنوب فلوریدا در تمپا در آمریکا)، مهدی نوربخش (استاد روابط بین الملل در دانشگاه هریزبرگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا) و حسن هاشمیان (کارشناس امور خاورمیانه و جهان عرب در استانبول) سه میهمان این هفته برنامه دیدگاه‌ها از جمله به این پرسش‌ها پاسخ گفته‌اند.

Your browser doesn’t support HTML5

دیدگاهها: ایران و وعده اقدام محدود نظامی آمریکا به سوریه



آقای محسن میلانی، گفته‌های روز جمعه جان کری، وزیر خارجه آمریکا جای شکی باقی گذاشته که حمله نظامی به سوریه قریب‌الوقوع است یا نه، فارغ از اینکه کارشناسان اعزامی سازمان ملل پس از بازگشت از سوریه در روز شنبه چه گزارشی بدهند؟

محسن میلانی: دولت آمریکا الان چند روز است که اعلام کرده که مدارک کافی دارد که حکومت اسد اسلحه‌های کشتار جمعی استفاده کرده و بیش از ۱۴۰۰ نفر را در سوریه کشته و گفته که دلیلی هم ندارد که برای گزارش سازمان ملل متحد صبر کند. گزارشی که قرار است سازمان ملل متحد بدهد فقط در این باره خواهد بود که آیا اسلحه کشتار جمعی استفاده شده یا نه. به این گروهی که رفتند به سوریه اجازه ندادند که بیایند ببینند که چه کسی این اسلحه کشتار جمعی را استفاده کرده. یعنی آیا دولت بشار اسد بوده یا آنطور که روسیه و ایران و چند کشور دیگر می‌گویند مخالفان اسد بودند که این را استفاده کردند.

بنابراین اینکه سیاست آمریکا در رابطه با صحبت‌های دیروز آقای کری و یا گزارش سازمان ملل تغییر پیدا کند به نظر من امکان ندارد. آمریکا تصمیم گرفته که به سوریه حمله کند. یک حمله محدود نظامی بکند و فقط امروز بحث بر این است که این حمله محدود نظامی چطوری انجام خواهد شد، کدام قسمت‌هایی از ارتش یا اقتصاد سوریه مورد حمله قرار خواهد گرفت. و بعد مهمتر از آن مسئله عمده این خواهد بود که واکنش‌های به‌ویژه ایران و روسیه و چین (که مهمترین طرفدارهای اسد هستند) و حزب‌الله در این باره چه خواهد شد و آیا اینکه آمریکا می‌تواند این طور که آقای اوباما گفته یک جنگ محدودی را شروع کند و بعد آن را تمام کند.

اگر شما تاریخ جنگ‌های خلیج فارس، منطقه خاورمیانه را نگاه کنید یا تاریخ جنگ‌ها را نگاه کنید خیلی کشورها می‌توانند جنگ را شروع کنند ولی بیشتر اوقات کشورهایی که جنگ را شروع می‌کنند نمی‌توانند جنگ را تمام کنند. بنابراین ما به نظر من در این چند روز آینده به دوران بسیار مشکل، خطرناک، پیچیده و با آینده‌ای نامعلوم وارد خواهیم شد.

آقای نوربخش، وزیر خارجه آمریکا روز جمعه همچنین گفت اگر به سوریه واکنشی نشان داده نشود ایران و حزب‌الله هم ممکن است که جسور شوند. این گفته‌ها پیامی برای ایران است درباره مراقب بودن نوع واکنش خودش به حمله احتمالی آمریکا به سوریه یا پیامی است برای ایران فراتر از بحران فعلی سوریه یا هر دو؟

مهدی نوربخش: این جزو منافع استراتژیک آمریکا است. اگر آمریکا به استفاده از تسلیحات کشتار جمعی عکس‌العمل نشان ندهد و اگر سوریه تنبیه نشود کشورهایی که با آمریکا موافق نیستند تردید در این نخواهند کرد که استفاده کنند. این جزو منافع استراتژیک آمریکاست. حالا هر کسی که استفاده کرده که آمریکا به نظر من یک سری مدارک دارد و ایران اگر می‌خواهد در این کارزار موفق شود یا روسیه می‌خواهد در این کارزار موفق شود بهتر است که آنها هم مدارک خودشان را رو کنند. ولیکن امروز که کری صحبت می‌کرد معلوم می‌شد بیشتر از آنچه انتظار می‌رفت مدارک جمع کرده‌اند. این است که کاملا بحث درست است که فراتر از پاسخگویی به سوریه می‌رود. و این در منافع استراتژیک آمریکا هست که به بشار اسد پاسخ بدهد.

آقای هاشمیان، با توجه به جوابی که آقای نوربخش دادند و قبل از آن آقای میلانی، درباره وضعیت ایران در این بین، سوریه از کشورهایی است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره سرنوشت آن حساس است. وزن دولت حسن روحانی در پیدا کردن راه حل برای بحران سوریه در چه حد است و در این تلاش در چه صورتی می‌تواند موفق باشد؟

حسن هاشمیان: این حمله هدفی برای سقوط بشار اسد به طور آشکار ندارد. و بر محور این آقای روحانی می‌تواند استدلال کند که این حمله در نهایت به سقوط بشار اسد منتهی نشود و تلاش کند مخالفان خودش را قانع کند. خود بشار اسد هم روی این مسئله مانور خواهد داد. منتها آنچه که خیلی حائز اهمیت است این است که اگر مراکز حساس نظامی آقای بشار اسد به خصوص فرودگاه المزه و جبل القاصیون که توپخانه منظم آقای بشار اسد آنجاست مورد هجوم قرار گیرند به شکل بسیار گسترده و قابل توجه موازنه قوا بین نیروهای بشار اسد و مخالفان به هم خواهد خورد و تا پنجاه شصت درصد این منطقه خیلی حائز اهمیت است در این معادله و ممکن است تا پنجاه شصت درصد این معادله را به هم بریزند.

با حمله آمریکا ممکن است تا پنجاه شصت درصد موازنه قوا در سوریه به هم بریزد.
حسن هاشمیان
به همین خاطر الان گزارش‌هایی که از سوریه می‌آید نیروهای ارتش آزاد آماده هستند به محض اینکه حمله نظامی برای آقای بشار اسد شروع شود اینها کار خودشان را اتجام دهند و بخش‌هایی از دمشق را تصرف کنند. بنابراین این استدلال هدف مخفی، این حمله به مخالفان آقای حسن روحانی کمک می‌کند که بتوانند بگویند که اگرچه آمریکا و متحدان آن اعلام نکرده‌اند که می‌خواهند آقای بشار اسد را ساقط کنند اما خبرهایی که دارند این که نیروهای مخالف این استعداد را خواهند داشت در صورت حمله آمریکا با ضربه زدن به مراکز دفاعی بشار اسد تحرک کنند. بنابراین این استدلال در ایران قوی‌تر خواهد بود. از آن طرف هم برای حزب‌الله هم این استدلال قوی خواهد بود. بنابراین آنطور که جناب آقای میلانی هم مطرح کردند در واقع ما در برابر یک آینده بسیار مبهمی هستیم که یکی دخالت سپاه پاسداران ایران است و دیگری دخالت حزب‌الله. و به خصوص اگر به اسرائیل کشیده شود. الان خبرهایی که از اسرائیل دارد می‌آید که اسرائیلی‌ها برخلاف برداشت‌های چند روز پیش‌شان دارند برای یک حمله احتمالی به سوریه یا حزب‌الله یا ایران آماده می‌شوند. زمانی که جنگ به اسرائیل کشیده شود افق‌های جدیدی درش ایجاد خواهد شد و آنطور که آقای کری مطرح کرد جنگ محدود نخواهد بود.

آقای میلانی، باراک اوباما دربرابر فشار بخش قابل اعتنایی از شهروندان آمریکا قرار دارد که اقدام نظامی علیه سوریه را زیر سایه سنگین حمله به عراق بررسی می‌کند. روز جمعه هم جان کری گفت درست است که خسته‌اند همه و خودش هم خسته است ولیکن خستگی پایه‌ای نمی‌شود برای ترسیم یک سیاست خارجی (نقل به مضمون). در کنار این، شماری از قانونگذاران آمریکایی از هر دو حزب در کنگره نمایندگان مردم آمریکا درباره مفید بوده حمله به سوریه علنا تردید نشان دادند. اینها آیا تاثیری بر جدول زمانی و نوع تصمیم‌گیری باراک اوباما خواهد گذاشت؟

مسلما خواهد گذاشت. در نظر داشته باشید که خود اوباما از اول واقعا علاقه زیادی به دخالت در کارهای جنگ داخلی سوریه نداشته و به نظر من اتفاقی که افتاد این است که ایشان یک سال و نیم قبل آمد در یک سخنرانی که من هنوز نمی‌دانم واقعا این را با برنامه ریزی مطرح کردند یا همینطور خودشان اعلام کردند که اگر اسد استفاده از اسلحه کشتار جمعی بکند خط قرمزی را که من کشیدم رد خواهد کرد. بعد از این که اتفاقی افتاد در سوریه دو هفته قبل و تعداد زیادی کشته شدند آقای اوباما چاره‌ای نداشت مگر اینکه کاری انجام دهد. به نظر من دلیلی ندارد که کسانی که در درون حکومت اوباما هستند تا انتخابات آخر واقعا مایل نبودند که مستقیم وارد شوند. اتفاقی که می‌افتد این است که خانم رایس و خانم سامانتا پاور که وارد می‌شوند اینها از طرفدارهای دخالت‌های انساندوستانه کشورهای غربی هستند در کشورهایی که در آنها کشتارهای دسته جمعی می‌شود. مساله این است که از یک طرف امروز دنیای مدرن ما روی قرارداد صلح وستفالیایی که در سال ۱۶۴۸ است بنا شده.

تغییر رژیم اسد هنوز از خواست‌های عمده آمریکا در آنجاست که اتفاق خواهد افتاد.
محسن میلانی
یعنی این که کشورها حق حاکمیت دارند و کشورهای خارجی نمی‌توانند در مسایل داخلی این کشورها دخالت کنند. اما خانم سامانتا پاور و خانم رایس و خیلی از لیبرال‌های آمریکایی دارند صحبت از این می‌کنند که می‌شود دخالت کرد. موقعی که ما احساس کنیم که کشتار جمعی شده. بنابراین این گروه‌ها همه به آقای اوباما فشار آوردند و آقای اوباما هم به نظر من امروز با این صحبت‌هایی که کرده نگفته که... این خیلی مهم است... نگفته که برنامه آمریکا سرنگونی اسد نیست. این کاملا اشتباه است. ایشان گفته برنامه حمله نظامی محدود ما انداختن آقای اسد نیست. موقعی که این حمله محدود تمام می‌شود به نظر من همه چیز عوض خواهد شد. تغییر رژیم اسد هنوز از خواست‌های عمده آمریکا در آنجاست که اتفاق خواهد افتاد. یک نکته دیگر هم که باید بگویم که خیلی مهم است باید در باره‌اش یک مقدار فکر کنیم این است که نیروهای ارتش آزاد و گروه‌های دموکراتیک در سوریه تعدادشان زیاد است. اما یک گروه دیگر هم هستند که در داخل سوریه دارند کار می‌کنند و این گروه‌های جهادی هستند. تعداد دقیقی ما از اینها نداریم. من جاهای مختلف جاهای خیلی خوبی که این کارها را می‌کنند از اتاق‌های فکر غربی‌ها در انگلیس و آمریکا رقم‌هایی که دیدم یک چیزی بین ۷ تا ۱۵ هزار تا از این جهادی‌ها هستند. اگر آمریکا حمله کند و قدرت نظامی اسد را کم کند مسلما ایران و روسیه و چین کمک‌های خودشان را به سوریه اضافه خواهند کرد.

ولی اگر حداقل برای چندماهی قدرت اسد کم شود آیا این گروه‌های جهادی قوی‌تر خواهند شد یا ضعیف تر. خواست این گروه‌ها با گروه‌های دموکراتیک که واقعا می‌خواهند اسد را از بین ببرند و یک حکومت بهتری به وجود بیاورند فرق دارد. این گروه‌های جهادی نه فقط مخالف اسد اند، مخالف آمریکا و مخالف ایران هم هستند. بنابراین عکس‌العمل آنها را هم باید با دقت نگاه کنیم که ببینیم آنها بعد از حمله آمریکا که در این چند روز آینده اتفاق خواهد افتاد چه خواهد بود؟

آقای نوربخش، کسی الان صحبت از دخالت بشردوستانه نمی‌کند. زبانی که در مورد دخالت ناتو در کوسوو و یوگسلاوی سابق به کار برده می‌شد که هدفش کنار زدن یک حکومتی بود و برقراری یک نظم جدید دموکراتیک تکثر گرا. آقای میلانی می‌گویند گرچه این صحبت به میان نیامده ولی به همانجا می‌انجامد. تا حالا صحبت از ادب کردن بشار اسد است به دلیل استفاده از سلاح شیمیایی و جان کری روز جمعه گفت آمریکا مسئولیت عواقب جنگ داخلی در سوریه را به عهده ندارد. وضعیت الان چگونه است از لحاظ این نوع دخالت خاصی که دارد می‌شود؟ چگونه باید تعریفش کرد؟

با حرف آقای میلانی کاملا موافقم. که اگر چه این مفهومی که الان در سطح بین‌المللی رایج است یعنی مسئولیت حفاظت بحثی هست که یک دولتی که از مردم خودش نمی‌تواند محافظت کند این وظیفه جامعه بین‌المللی هست که این کار را انجام دهد. اگرچه این به شکل رسمی اعلام نشده اما من با حرف آقای میلانی کاملا موافق هستم که یک کسانی مثل خانم پاور که حتی کتاب در این رابطه نوشته، اینها سخت پشت سر این قضیه هستند.

در دولت باراک اوباما الان یک کنش از این زاویه نگاه می‌کند به مسئله تسلیحات سمی که بشار اسد بحث این است که استفاده کرده. اما اجازه بدهید به یک چیزی برگردیم که آقای هاشمی بهش رجوع دادند، این که به نظر من چه الان منافع ملی ایران، منافع استراتژیک ملی ایران در سوریه از طریق آقای خامنه‌ای یا سپاه تعریف می‌شد. منافع ملی هم در این بود که بشار اسد سر قدرت بماند. به نظر من یک تعریف جدیدی از منافع ملی ایران در سوریه آقای روحانی داشته باشد. من فکر می‌کنم منافع ایران در حمایت از دولت بشار اسد نیست.

منافع ایران در این نیست که از دولت بشار اسد دفاع کند. منافع ایران در گفتگوی بین دو طرف است.
مهدی نوربخش
منافع ایران در این است که دو طرق مخاصمه را به گفتگو بکشد به دو دلیل. دلیل اول این که فکر که رهبری در ایران می‌کرد که بشار اسد می‌تواند از عهده این کار بر بیاید تقریبا می‌شود فکر کرد که این امکان پذیر نیست. فکر نمی‌کنم بشار اسد بتواند ماجرا را تمام کند. دوم اینکه اگر دولت بشار اسد از طریق خشونت سقوط کند همین بحثی که آقای بشار اسد می‌کرد بسیاری از این گروه‌های رادیکال قسمت‌هایی از سوریه را تحت کنترل خودشان دارند. این وضع سوریه را بسیار مشکل می‌کند. و ایران هیچ نفوذی دیگری در آنجا نخواهد داشت. اگر وضع سوریه بتواند از طریق مذاکره، مسالمت‌آمیز حل شود آنچیزی که من فکر می‌کنم ایران الان باید پشت سرش بایستد... یک همه‌پرسی در سطح بزرگ با نظارت سازمان ملل برای تعیین نوع حکومت که چیزی که دکتر یزدی یک سال پیش در ایران پیشنهاد کرده به نظر من... این به نفع ایران است. در منافع استراتژیک این است. ایران نه تنها از این طریق می‌تواند صلح و آرامش را به سوریه بیاورد... تا حدی... برای اینکه سالها الان طول می‌کشد که صلح و آرامش برگردد. ولیکن از طریق دیگر جنگی که الان در خاورمیانه هست بین شیعه و سنی... ایران اگر دوطرف را پای میز مذاکره بیاورد تا اندازه‌ای می‌تواند به این جنگ خاتمه دهد. که نهایتا این به نفع دولت ایران خواهد بود. خصوصا بعد از این حمله. بعد از این کنش واکنش جهانی. با وضعی که الان ترکیه دارد و نگرشی که آنها دارند و با کاری که عربستان سعودی الان دارد می‌کند برای نفوذ در خاورمیانه منافع ایران در این نیست که از دولت بشار اسد دفاع کند. منافع ایران در گفتگوی بین دو طرف است. یک صلحی تا حدی بتواند در سوریه برقرار کند.

آقای هاشمیان، حسن روحانی می‌خواهد یا می‌تواند نقش میانجی گذار را بازی کند در صورت حمله محدود نظامی آمریکا؟

من معتقدم که دو طرف خیلی از هم فاصله دارند و امکان گفتگو بین دو طرف به اعتقاد من تا حد صفر است. یعنی نه بشار اسد حاضر است با طرف مقابل بنشیند و نه مخالفان می‌توانند با بشار اسد بنشینند و تفاهم نامه‌آی را امضا کنند، دورنمای آینده سوریه را مشخص کنند. منتها یک وضعیت دیگر امکان دارد. بشار اسد به عنوان آخرین فرصت خودش این را در نظر گرفته برای خودش و آن این است که دولت‌های کوچک در سوریه شکل بگیرد. یعنی آقای بشار اسد یک دولت کوچک در منطقه ساحلی یا همان منطقه ایجاد کند در جنوب این منطقه یا جنوب این دولت مرز لبنان است. این به این معناست که ایران ارتباط خودش را با حزب‌الله حفظ خواهد کرد. در شمال شرق سوریه هم اکنون کردها تقریبا مستقل هستند. این است که بشار اسد اصلا آن منطقه را ول کرد. آن منطقه از لحاظ کنترل برای بشار اسد بسیار منطقه سختی است و بنابراین به هیچ وجه آنجا را نمی‌تواند کنترل کند. آنجا را ول کرد. الان در کنار منطقه شمال شرقی که منطقه کردها هست مرز حلب با این منطقه است که اتفاقا گروه‌های جهادی بیشترین نیروها را آنجا دارند و آنها با کردها درگیرند.

دیروز حدود سی تا از کردها را اسیر کردند و با کردها درگیر هستند. این موضوع که دولت سوریه به چند دولت تقسیم شود تا حالا هیچ مخالفتی از سوی دولت‌های غربی یا حتی آمریکا مشاهده نشده. ایران می‌تواند روی این موضوع کار کند. البته من این را پیشنهاد نمی‌کنم. ولی تنها راه و تنها گزینه باقی‌مانده در منطقه که ایران بتواند منافع خودش را آنجا حفظ کند این گزینه است. اما مخالفان بسیار سرسختی در جهان عرب دارد. جهان عرب به هیچ وجه سر این مساله کوتاه نمی‌آید و قبول نمی‌کند و به خصوص ارتش آمریکا و شورای ائتلاف ملی به هیچ وجه این موضوع را قبول نمی‌کنند. به همین خاطر یک سری از نیروهایشان را فرستادند به منطقه لاذقیه تا این طرح بشار اسد را به شکلی رد کنند. من معتقدم که این تنها گزینه‌ای است که ایران می‌تواند و گزینه‌ای است که به سادگی به دست نمی‌آید و حالا باید دید حمله چه تاثیری بر نیروهای اسد خواهد گذاشت و آنها را تا چه حد ضعیف خواهد کرد و تحرک ارتش آزاد به چه صورت خواهیم دید. آیا می‌توانند کاملا بشار اسد را ساقط کنند یا به شکلی ضعیفش کنند که در ژنو فقط بحث رفتنش مطرح شود.

آقای میلانی چشم‌انداز رویدادهای بعدی در سوریه چگونه است؟ برای پیایان دادن به بحران چه گزینه هایی پیش روی سوریه، کشورهای همسایه، ایران و غرب است؟

نکته مهم به نظر من در رابطه با سوریه همین نکته‌ای است که آقای دکتر نوربخش گفتند. منافع ایران اگر نگاه کنید... منافع جمهوری اسلامی... نمی‌خواهم منافع ایران را بگویم... منافع جمهوری اسلامی در سوریه اینقدر مهم نیست که در لبنان هست. یعنی برای جمهوری اسلامی سوریه مهم است. به خاطر اینکه از طرف سوریه به حزب‌الله کمک می‌کند. بنابراین آقای روحانی باید بدانند که اسد رفتنی است. اسد دیگر نمی‌تواند در سوریه بماند.

آقای روحانی باید بدانند که اسد رفتنی است. اسد دیگر نمی‌تواند در سوریه بماند... مهمترین کاری که ایران می‌تواند بکند این است که قبول کند که مسئله سوریه امروز به بن‌بست رسیده.
محسن میلانی
اسد حداقل شصت، هفتاد، هشتار هزار آدم را کشته و ایران اگر می‌خواهد اگر فکر می‌کند که منافع مهمش در حزب‌الله است باید دقیقا همین نکته‌ای را پیگیری کند که آقای نوربخش گفت. یعنی یک تعریف جدیدی از منافع ملی ایران بیاورد. به خاطر همین مهمترین کاری که ایران می‌تواند بکند این است که قبول کند که مسئله سوریه امروز به بن‌بست رسیده. بین مخالفان اسد که خودشان به گروه‌های مختلف تروریست و غیرتروریست و دموکرات و ضد دموکرات و اخوان‌المسلمین و هزار نوع می‌روند. آنها بن‌بست دارند. مهمترین از این بن‌بست بن‌بست منطقه‌ای است. ترکیه، امارات عربی و عربستان سعودی دارند کمک‌های زیادی به مخالفان اسد می‌کنند. از آن ور هم ایران و حزب‌الله تا مقداری هم دولت عراق دارد کمک می‌کند که آنها هم به موافقت نرسیدند. به بن‌بست رسیدند.

از همه مهمتر که آمریکا و روسیه هم به بن‌بست رسیده‌اند. بنابراین تا زمانی که از بالا موافقت نشود یعنی بین آمریکا و روسیه، بین کشورهای منطقه... هر نوع گفتگویی به نظر من غیرممکن است به جایی برسد. اگر کشورهای غربی به این نتیجه برسند و من امیدوارم که برسند که آقا، سوریه راه حل نظامی ندارد. خیلی راحت می‌توانند به اسد فشار بیاورند.

ایران و روسیه هم می‌تواند به اسد فشار بیاورد که آقا سلاح‌ها را بگذارید کنار بیایید بنشینید مذاکره در ژنو و سعی کنید که مساله خودتان را حل کنید. چون اگر این را حل نکنند ما برای حداقل چندین سال در سوریه جنگ داخلی خواهیم داشت و متاسفانه جنگ داخلی سوریه فقط در سوریه نخواهد ماند. به اردن خواهد رفت. الان ما می‌دانیم که به لبنان رفت و به عراق رفته. بعد هم ممکن است به کشورهای دیگر هم برود. بنابراین مساله سوریه راه حل نظامی ندارد. راه حل سیاسی است. و تنها راهش هم این است که کشورهای منطقه با کمک آمریکا و روسیه کسانی را که دارند دعوا می‌کنند فشار بیاورند اسلحه بهشان ندهند. که بشود مردم بی گناه سوریه از کشت و کشتار نجات پیدا کنند.