«ایرانیان به تمدن و فرهنگ خود در تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین افتخار میکنند و یکتاپرست بودن یکی از موارد افتخار آفرین است».
با نوشتن چنین جملهای اسفندیار اختیاری، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی، در نامهای سرگشاده به امام جمعه اصفهان در پایان هفته گذشته اعتراض شدید کرده است.
یک هفته پیش از آن یوسف طباطبایینژاد خطیب نماز جمعه اصفهان زرتشتیان را دوگانه پرست خوانده بود. نماینده زرتشتیان در مجلس در نامه یاد شده از امام جمعه اصفهان خواسته است که گفتههای به توصیف او «تفرقهبرانگیز» بیان نکند.
دین زرتشتی در ایران دین رسمی است اما گاهی برخی از نهادهای حکومتی از آن به نام «دین ضاله و کیش آتشپرستی» یاد میکنند. چنانکه همین نماینده زرتشتیان در مجلس در تابستان امسال در نامه دیگری به شهردار خرمشهر اعتراض کرده بود که چرا در همایش نقد و بررسی فرقههای ضاله از دین زرتشتی نام برده شده است.
از سویی دیگر حکومت ایران گرویدن از اسلام به دین دیگری را به رسمیت نمیشناسد. اما دفتر همین امام جمعه اصفهان در زمستان گذشته اعلام کرده بود که یکی از زرتشتیان اصفهان در این دفتر به اسلام گرویده است.
گفته یوسف طباطبایینژاد در خطبه نماز جمعه اصفهان در روز ۲۶ مهرماه با چه انگیزهای بیان شده است؟ مناسبات روحانیت شیعه و حکومت ایران با زرتشتیان چگونه است؟
این پرسشهای اصلی است از سه میهمان این هفته برنامه «دیدگاهها»: محمدعلی دادخواه حقوقدان در تهران، پرویز روانی نماینده سابق زرتشتیان در دورههای چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی در تورونتو، و حسن فرشتیان دینپژوه شیعه در پاریس.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای دادخواه، شما هم حقوقدان هستید و هم پایان نامه کارشناسی ارشدتان در رشته حقوق بینالملل بوده با عنوان «نمودها و نمادهای حقوق بشر در ایران باستان» که داوران وقت پایان نامه آن را بدون نقص دانسته بودند و هم وکیل مدافع حفظ میراث فرهنگی هستید به ویژه در شهر زادگاهتان اصفهان. از همین آخری آغاز کنیم.
پیشزمینه گفتههای یوسف طباطبایینژاد امام جمعه اصفهان در خطبه نماز جمعه ۲۳ مهرماه در این شهر که به توصیف او به اعتقاد زرتشتیان جهان دو خدا دارد، چیست؟ به وضعیت شهر مربوط میشود یا به نظرهای خودش؟
با درود به همه ایرانیان، ایران دوستان و به ویژه هم وطنان بهدین و زرتشتیان ارجمند که میراثداران تمدن کهن این سرزمین به حساب میآیند، باید بگویم ما یک قاعده داریم در فلسفه میگوید: السنخیت اصل الانضمام.
ملا صدرا هم به این پرداخته. یعنی به زبان ساده تر شما آهن را به آهن میتوانید جوش بدهید. اما هرگز نمیشود چوب را به آهن جوش داد.
قرآن در جزء هفدهم در سوره حج در آیه ۱۶ بر این مبادی میگوید ان الذین آمنو و الذین هادی و الصائبین... و بالاخره مجوس. معنی آیه این است؛ میگوید همانا خداوند در میان مؤمنان، یهودیان، صائبیان، مسیحیان، مجوس و مشرکان... میبینید که مشرکان را جدا کرده. اگر ما اعتقاد پیدا کنیم اینها به ثنویت معتقدند، یعنی ما معتقد شدیم که اینها مشرکند. و چنین امری کلاً قابل پذیرش نیست.
فارغ از این مورد یکی از بزرگترین دینپژوهان روزگار ما آقای عطاءالله شهابپور است که اعتقاد دارد قلب قرآن در آیتالکرسی است که راجع به ذات خداوند صحبت میکند: الله لاالله الا الله. هو حی القیم تا آخر...
بعد میگوید بعد از آن ما باید به یاسین بپردازیم. یاسین قلب یسنا است. به همین علت اول یاسین آمده، یعنی یسنا آمده و بعد قرآن کریم آمده و بعد عن کلمه و المرسلین یعنی از دو پیامبر...
به نظر شما نظر ایشان به دلایل رویدادهایی است که الان در اصفهان جاری است و یا اینکه به این نتیجه رسیده و آمده آن را بیان کرده؟
من فکر میکنم اگر به این نتیجه رسیده باشند نشان میدهد که ایشان ژرفنگری کافی نداشتند. حتی یک نگاه عادی هم نداشتند.
چون دین زرتشت توحیدی است و به گفته محققان بسیاری به مراتب از مذاهب عبرانیان و دیگر ادیان خالص تر است. همه اینها میگویند خداوند در نظر زرتشت خالق همه چیز است. هم امور مادی و هم معنوی. و تنها یک اراده در گاتاها میبینید که جهان را به وجود آورده و آن اراده اهورامزدا است.
آقای روانی، شما قبلا نماینده زرتشتیان ایران در مجلس شورای اسلامی بودید. در پایان این هفته اسفندیار اختیاری نماینده زرتشتیان در مجلس به گفتههای امام جمعه اصفهان واکنش نشان داد و خواستار پرهیز از تفرقه افکنی شد. نتیجه این واکنش اسفندیار اختیاری چه میتواند باشد بر حسب تجربهای که شما در این امور داشتید؟
درود به هم میهنان گرامی و شما دوستان که در راه آگاهی دادن به مردم قدم برمیدارید. آقای اختیاری باید یک احتیاطهایی را انجام بدهد. همانطور که ما آن زمان انجام میدادیم. برای اینکه نمیخواستیم تفرقه و گرفتاری ایجاد شود در جامعه مان.
وقتی رهبر میگوید که پیدایش دین یکتاپرستی زرتشتی در ایران مایه فخر ایرانیان است، چطور میشود که نماینده ایشان آقای طباطبایینژاد چنین اظهاراتی را میکند که دوگانه پرست اند و چه و چه. این نشان میدهد که چه هرج و مرجی در این حکومت وجود دارد. متأسفانه این آقایان در اثر ناآگاهیشان گاه حرفهایی را میزنند که بعد نمیتوانند جمع کنند.
این افراد که این اظهارات را میکنند، به چند گروه تقسیم میشوند.
اول کسانی هستند که کم اطلاع اند. به طور مثال من در دوره پنجم نمایندگی که وارد مجلس شدم معممی که از نمایندگان بود، آمد به من گفت شما کدام یک از ائمه معصومین را قبول ندارید؟ بیایید با هم تفاهم کنیم تا شما هم از نظر اسلام دین پذیرفته شده باشید. من فقط به ایشان خندیدم. همین. یعنی اطلاع ایشان در آن حد نیست که بداند آیین زرتشت از بنیان قبول ندارد. چطور چنین فکری میکند؟ حتی یک بار هم قانون اساسی را نخوانده که بداند ما زرتشتیان جزو ادیان رسمی هستیم.
دسته دوم افرادی هستند که با مشاهده این که عده زیادی از مسلمانان به دین آبا و اجدادیشان برمیگردند... در همان زمان هم من شاهد بودم با همه مشکلاتی که برایشان درست میکردند، اینها میآیند عکسالعمل نشان میدهند. مثل آقای طباطبایینژاد که میگوید در اصفهان یک زرتشتی مسلمان شده و ایشان یا دفتر ایشان مسلمانش کرده. البته تطمیع و یا اجبار ۱۴۰۰ سال است برای مسلمان کردن غیرمسلمانان وجود داشته. چیز تازهای هم نیست. نمونهاش در قوانین امروز ایران هم وجود دارد.
ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی میگوید کافر از مسلم ارث نمیبرد، اگر بین ورثه کافر یک مسلمی وجود داشته باشد همه ارث به او میرسد گواه این است. تطمیع و اجبار بوده و هست.
دسته آخر گروهی هستند که حقوق بگیرند. مزدورند. از جاهای مختلف حقوق میگیرند برای تخریب تاریخ ایران. حالا من وارد این مبحث نمیشوم چون وقت زیادی لازم دارد.
در نوبت بعدی اگر خواستید بحث را ادامه میدهیم. آقای فرشتیان، چطور شده که امام جمعه اصفهان خطبه نماز جمعه را برای طرح بحثهای کلامی مناسب دانسته؟
سلام خدمت جنابعالی و دوستان حاضر در استودیو و همچنین شنوندگان محترم و با عرض ادب خدمت هموطنان زرتشتی.
در مورد اینکه چرا ایشان [یوسف طباطبایی نژاد امام جمعه اصفهان] این بحث را مطرح کرده ظاهراً ایشان در خطبههای نماز جمعه در مورد توحید صحبت میکرده.
میدانید که ما در علم کلام توحید را چند گونه داریم. توحید افعالی، توحید ذاتی، توحید عبادی که هر کدام از آنها تعاریفی دارد که در علم کلام مشخص شده که ذات خدا یگانه است. افعال او یگانه است و ما باید خدای واحد را بپرستیم.
ایشان در ضمن بحثشان اشارهای داشتند به اینکه زرتشتیان معتقد به دو خدا هستند. یعنی خدای آفریننده جهان دو خدا است. خدایی که خیر میآفریند و خدایی که شر میآفریند. این نگرش از همان ابتدای صدر اسلام و حتی قبل از اسلام وجود داشته است.
یعنی در زمان پیامبر وقتی که پیامبر به مکه برگشتند، شکل حکومتی تشکیل دادند افراد را بر سه گروه تقسیم کردند از جهت ایمانی؛ مسلمانان که مومنان نامیده شدند یا اهل کتاب و یا مشرکین.
آن آیه ۱۷ سوره حج هم که جناب دادخواه اشاره فرمودند ناظر بر همین سه گروه است: «ان الذین آمنو» و بعد «والذین هادوا»، یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان و «الصائبین و النصاری و المجوس» گروه دوم میشوند. و گروه سوم «والذین اشرکوا» یعنی مشرکین.
بعد نسبت به گروه اهل کتاب با آنها مدارا میکردند. به گونهای آنها را به رسمیت شناخته بودند و اجازه داده بودند آنها بر آیین خودشان باقی بمانند و نوعی مالیات حمایتی به نام جزیه بپردازند.
در آن زمان برخی از بت پرستان و مشرکین هم آمدند خدمت پیامبر و گفتند ما هم این مالیات را بدهیم که مجاز باشیم بت پرستی مان را. پیامبر گفتند نه. این جزیه گرفتن یعنی مالیات و حمایت کردن از اینها مخصوص اهل کتاب است نه مخصوص شما مشرکین.
آنها [بتپرستان مشرک] اعتراض کردند که اگر مخصوص اهل کتاب است نه مشرکین چرا از مشرکین مجوسی [جزیه] گرفتید؟ در منطقهای در یمن. [اینها در پاسخ به پیامبر گفتند که] آنها هم مثل ما مشرک اند و از آنها هم گرفتید. یعنی میخواهم بگویم این نگرش که آنها [یعنی زرتشتیان] مشرک هستند و به یک گونه ثنویتی معتقدند در همان زمان قبل از اسلام در عربستان [اشتباهاً] چنین برداشتی وجود داشت.
بعد پیامبر توضیح دادند که نه خیر این طور نیست و آنها [زرتشتیان] اهل کتاب اند: «کان لهم نبی فقتلوه و کتاب احرقوه». یعنی پیامبری داشتند که کشته شد و کتابی داشتند که آتش زده شد و از جهت ما آنها [زرتشتیان] جزو اهل کتاب محسوب میشوند.
این مقدمه را که عرض کردم خواستم این را بگویم که شاید [برداشت غلط از باورهای دین زرتشتی] از این ناشی میشد که بسیاری از اعراب فلسفه خیر و شر یعنی دوگانگی جهان را درک نمیکردند و گمان میکردند که کسانی که معتقدند که در جهان دو گونه داریم خیر و شر، میتوان آنها را به راحتی نسبت شرک و ثنویت و دیوانه پرستی داد.
در متون اسلامی و بین مسلمانان این بحث همچنان مطرح بود. حتی در صدر اسلام آن بعضی از خلفا به دلیل انتقاداتی که به ایرانیان و مجوس و زرتشیها داشتند تلاش داشتند که در مقطعی اینها را مشرک حساب کنند.
اما مکتب دوم که در اسلام وجود داشت در مقابل آن مقاومت میکرد و معتقد بود که اینها اهل کتابند و مشرک نیستند. از جمله در روایاتی از جمله ائمه شیعه نقل شده از جمله از حضرت علی، امام باقر و امام صادق مبنی بر اینکه اینها [زرتشتیان] موحد هستند.
من گمان میکنم یک بحث کلامی را ایشان [یوسف طباطبایی نژاد امام جمعه اصفهان] وقتی وارد بحث توحید شده وارد کردند و نظری را گفتند در حالی که نظری که نظر غالب ائمه شیعه است این است که اینها اهل کتابند و موحد محسوب میشوند.
مضافا بر این قانون اساسی اسلامی در اصل سیزدهم همین نظریه را پذیرفته و اینها را اهل کتاب و موحد میداند. آخرین نکته این که وقتی اینها خود چنین میگویند دلیلی ندارد که حتی با بحث فلسفی و کلامی وارد بحث پیچیده شویم و اینها را معتقد به ثنویت بدانیم.
من گمان میکنم که کار آقای اسفندیار اختیاری نماینده محترم زرتشتیان کار بسیار معقولی بود و با زبان بسیار مودبانه توصیه به وحدتی کردند که متاسفانه در خطبههای نماز جمعه رعایت نشد.
آقای دادخواه، با توجه به وضعیت حقوقی زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی تکلیف بر زبان آوردن گفتههایی از نوع آنچه امام جمعه اصفهان در خطبه گفته چیست؟
باید به دو نکته توجه کنیم. اول اینکه در قانون اساسی مشروطه حدود صد سال پیش دقیقا گفتند غیر از مسلمانان ادیان توحیدی یعنی کسانی که به یگانگی خداوند اعتقاد دارند باید مورد حمایت قرار گیرند. زرتشتیان در آنجا در زمره اینها بودند.
بر مبنای همین اندیشه این معیار دوباره بدون هیچ گفتگو در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تکرار شد. این قاعده حساب میشود. الحساب بقا و کان الی ماکان. حق این بود که امام جمعه اصفهان اندک نگرشی به این موارد داشتند.
افزون بر اینها میدانیم که گاتها اولین منبع و بالاترین مرجعی است که زرتشت دارد دین خودش را با آن اعلام میکند. در بندهای هفت وهشت گاتاها میخوانیم:
«ای سرور دانا آنگاه که ترا در اندیشه خود دریافتم
همانا ترا سرآغاز و سرانجام هستی شناختم و با دیده دل ترا نگریستم
که تویی پدر و منش نیک و دادار راستین و داور دادگر که کردارهای همه مردم را بررسی میکند».
در بند بعد میخوانیم:
«اهورامزدا نخستین اندیشهگری است که فروغش در انوار آسمانی منعکس گردید
و با نیروی خردش قانون ازلی راستی را آفریده تا یار و یاور نیکاندیشان باشد».
دقیقا اینها اعلام یک خدا است. ثنویت اصولا در زرتشتی واقعی وجود ندارد. اینها [امثال امام جمعه اصفهان] کسانی هستند که با برداشتهای اشتباه آمدند دین زرتشت را با دوگانه پرستی یا دوالیسم آلوده کردند.
واقعیت این است نخستین دین یکتاپرستی در ایران بوده و نخستین پیامبر و نخستین شاعر در تاریخ بشریت حضرت زرتشت است. با توجه به اینکه ما نمیتوانیم در مقابل نفی اجتهاد کنیم زرتشتیان از همه حقوق برخوردارند و هموطنان دینی ما به حساب میآیند.
آقای روانی، داشتید از تجربهتان در دوران نمایندگی در مجلس شورای اسلامی میگفتند. این تجربه چه بوده تا آنجا که مربوط میشود به نگاه روحانیت حکومتی به دین شما؟
من خیلی نمیخواهم وارد جزییات مسایل شوم چون نمیخواهم سخنانی را به زبان بیاورم که باعث تفرقه بیشتر شود. ولی نکاتی را اشاره میکنم که شاید کمک کند به فهم این که چرا این آقایان این حرفها را میزنند.
دوگانه پرستی بین زروانیان که یکی از دینهای قبل از زرتشت بوده رواج داشته. زروانیان زمان بیپایان را خدا میدانستند. میگفتند زمان دو فرزند به وجود آورد. یکی اهریمن و دیگری اهورا.
اهورا خدایی بود که قبل از زرتشت هم بین اقوام مختلف به این اسم وجود داشت. به عقیده زروانیان این دو یعنی اهورا و اهریمن پیوسته در ستیز هستند. این عقیده دوگانه پرستی زروانیان است. ولی خدای یگانه زرتشت اهورا مزدا است.
این کلمه [اهورامزدا] از دو جزء تشکیل شده. یکی اهورا به معنی هستی بخش است و جزء دیگر مزدا است. مز از مس میآید. مس یعنی بزرگ. دا یعنی دانا. بنابراین خدای زرتشت میشود هستی بخش بزرگ دانا. یا هستی بخش دانای بزرگ. چون دانش اهورامزدا خدای زرتشت بینهایت است پس قدرتش هم بینهایت است.
بنابراین دانش اندوزی را توصیه میکند که در دین زرتشتی جایگاه مهمی دارد. سرودههای زرتشت که تنها قسمتی از گاتاها هست که از خود زرتشت باقی مانده و چون موبدان آن را مقدس میدانستند و بدون دخل و تصرف آن را سینه به سینه به ما رساندند.
در گاتاها در هیچ جا اهریمن در مقابل اهورامزدا نیست. بلکه میگوید در اندیشه هر انسانی دو نیروی سپنتا مینو و انگره مینو وجود دارد. سپنتا مینو یعنی مینوی نیک و انگره مینو انگره از Anger به معنی خشم میآید. یعنی نیروی بد. این دو نیرو در وجود هر بشر وجود دارد که باید بین آن دو خودش با خرد خودش یکی را انتخاب کند و پاسخگو هم خودش است.
تقلید در دین مزدیسنا (مزدیسنی یعنی پرستش مزدا) جایی ندارد. در فرهنگ ایرانی دین از واژه دئنا میآید به معنی دید و وجدان. آزادی گزینش هست در دین مزدیسنی ولی نتیجه اش جبر است.
به هر حال فقط میخواستم این را اشاره کنم که بیشتر این مسایل [یعنی گفته های نظیر این که زرتشتیان «دوگانهپرست هستند] از ناآگاهی میآید. آقایان حرفهایی را میزنند که بعد برای خودشان و جامعه مشکل درست میکنند که سندیت ندارد و کاملا نادرست است.
آقای فرشتیان، پس از انقلاب نگاه روحانیت حکومتی به دین زرتشت و پیروان این دین از چه پیچ و خمهایی گذشته؟
نگاه روحانیون صرف نظر از حکومتی یا غیرحکومتی بودن، در طول تاریخ به دلیل این که روحانیون خود را پیرو مکتب اهل بیت یا ائمه شیعه میدانستند با توجه به روایاتی که از قول ائمه شیعه نقل شده این روایات سند مهمی بوده برای تعقل علمای شیعه.
لذا برخی از علمای شیعه زرتشت را جزو اهل کتاب تلقی میکردند، یعنی مانند دو مذهب دیگر یهود و نصارا و بعضی از فقها هم ملحق کردند که تفاوت اندکی دارد. یعنی با توجه به اینکه در عصر ظهور اسلام و پیدایش اسلام در منطقهای که اسلام نازل شده بود در شبه جزیره عربستان در مورد یهود و نصارا شناخت نسبتا کاملتری وجود داشت، مخصوصا در شهر مدینه که اینها کنار هم زندگی میکردند. با رسوم و آداب هم آشنا بودند. در حالی که این شناخت در مورد زرتشتیان کمتر وجود داشت.
زرتشتیان در مناطق یمن بودند و نهایتا در مناطق مرزی ایران باستان یعنی پرس که یمن و آنجاها میشود از آن طریق اطلاعات اجمالی نسبت به زرتشت داشتند و لذا ملحق کردند به اهل کتاب. یعنی گفتند از جهت احکام همان احکام اهل کتاب را دارند صرفنظر از اینکه ما دسترسی به کتاب آنها نداریم.
بعد از انقلاب هم همین نظریه حاکم بود. یعنی یک ویژگی خاص نسبت به زرتشتیان نبود. مخصوصا از اینکه گاهی برخی از ادیان مثل یهودیت با مسایل سیاسی در آمیخته شد و نوعی نگرانیهای سیاسی در مورد برخی از یهودیان [ابراز شد]. روحانیون حکومتی یک نگرانی در مورد یهودیان از نظر سیاسی و روابط خارجی داشتند.
اما این نگرانی به هیچ وجه در مورد زرتشتیان وجود نداشت. حتی زرتشتیان هند و پارسیان معبد خود را در ایران میدانستند. فکر نمیکنم امروز هم روحانیون حکومتی نسبت به زرتشتیان نگاه منفی و بدبینانه داشته باشند.
هرچند عبارتی که امام جمعه اصفهان گفتند عبارت ناصحیحی بود اما در مجموع نمیتوانیم از چنین عبارتی استنباط کنیم که روحانیون نسبت به زرتشتیان بیاحترامی قایلند.
من فکر نمیکنم چنین چیزی باشد و جناب آقای روانی تاریخ مجلس و رابطه زرتشتیان را با مجلس میدانند که در همان مجالس اول عصر مشروطه حتی زرتشتیان آنقدر با روحانیون شیعه در جو مسالمت آمیز زندگی میکردند در یک مقطعی حتی نماینده خودشان را یکی از این روحانیون معرفی کرده بودند. من گمان میکنم این رفتار همچنان ادامه دارد و از گفته نماینده کنونی زرتشتیان هم پیدا است.
آقای دادخواه، شما یکی از چهرههای شاخص حقوقدان کانون مدافعان حقوق بشر در ایران هستید. ارزیابی این کانون از نحوه برخورد حکومت با زرتشتیان در سالهای اخیر چه بوده؟ این کانون چه پیشنهادهایی داشته درباره مناسبات جمهوری اسلامی ایران با زرتشتیها؟
قبلا هم گفتم، زرتشتیان از همه حقوقی که قانون اساسی برای همه افراد برگزار کرده باید برخوردار باشند. ضمن اینکه از نظر تاریخی اینها میراثداران ایران کهن و ایران باستان به شمار میآیند.
باید بگوییم که «اندوه بر آن دل که ندانست پیمانه گفتار و ره نیک شنیدن». به قول حافظ:
«با کراماتنشینان ز خرابات ملاف
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»
در شرایطی که دور و اطراف ما پر از آشوب و خشونت و جدال و جنگ و دوئیت است یعنی چه که یک نفر بیاید بین گروهی که پاکترین، شریفترین، درستکارترین مردم این آب و خاک به شمار آمده و میآیند، چنین نسبتهایی را بدهد که دوئیت و اختلاف ایجاد کند.
باور من این است که اینها عزیزانی هستند که بر باور کهن توحیدی خودشان استوار ماندهاند. باید از همه حقوق برخوردار باشند و برخوردار هم هستند.
آقای روانی، نکته دیگری را دارید که در پایان اضافه کنید؟
فقط یک نکته را باید عرض کنم. ما همه یک جور آفریده شدیم.
بحثی بود سر دیه که وارد آن نمیشوم خیلی طولانی است. درگیری داشتیم بین آقایان روحانیون که میگفتند دیه هر غیرمسلمان چقدر است و مسلمان چقدر.
همه ما یک جور هستیم و باید قانون به ما باید به یک چشم نگاه کند. معنی ندارد که چون یک عده اعتقادشان فرق دارد بشوند شهروند درجه دو. من نمیتوانم قبول کنم. در دنیای امروز قابل قبول نیست. برای همه از نظام گرفته تا ملت هزینه دارد.
همه ما یک جور هستیم و نگاه قانون باید به همه مردم ایران یک جور و یک نواخت باشد.
آقای فرشتیان، جمعبندی شما؟
من معتقدم که زرتشتیان اهل کتاب هستند و از تمام حقوق اهل کتاب برخوردار هستند.
مضافاً بر این اینها در کشور ایران به عنوان شهروندان ایران از همه حقوق شهروندان برخوردارند. مسائلی مثل حقوق دیه و ارث هم قابل حل است که البته جای بحثش اینجا نیست. همه شهروندان صرفنظر از دینشان از حقوق برابر برخوردارند.
در پایان تمایل دارم من به نوبه خودم از رنجش خاطری که برای هموطنان پاکآیین ما زرتشتیان ایجاد شده پوزش بطلبم و امیدوارم آنها همان شیوه سابق و همان رفاقت و برادری را که بین ما و آنها به عنوان شهروندان یک کشور و انسانها وجود داشته همچنان وجود داشته باشد. امیدوارم این حرف دیگر تکرار نشود.