پرهیز مجلس ایران از دادن رای اعتماد به محمود نیلی احمدآبادی، گزینه پیشنهادی حسن روحانی رییس جمهوری ایران برای پرکردن کرسی وزارت علوم در پایان هفته اول این ماه به باور شماری از آگاهان سیاسی اوج مخالفت قوه مقننه را با دولت به نمایش گذاشت.
به ویژه که در برابر بسیج ۱۶۰ نماینده مخالف گزینه دولت، دولت توانست تنها نظر ۷۹ نماینده را به نفع خود جلب کند. یعنی شمار نمایندگان مخالف گزینه پیشنهادی حسن روحانی بیش از دو برابر نمایندگان موافق با این گزینه بود. به علاوه این که وزیر علوم پیشنهادی دولت به رغم حضور آقای روحانی در جلسه رایگیری مجلس در دفاع از او رد شد.
این رویداد در کنار استیضاح رضا فرجی دانا وزیر علوم سابق دولت روحانی و دادن کارت زردهای پیاپی به دیگر وزیران در یک سال و اندی که از آغاز کار دولت حسن روحانی میگذرد این گمان را در برخی از محافل سیاسی ایران برانگیخته که مجلس اصطلاحاً شمشیر را از رو برای دولت بسته است.
به نظر برخی از تحلیلگران حامی گرایش معروف به اعتدالگرا و اصلاحطلب جمهوری اسلامی ایران مجلس اینک به فعالترین نهاد حکومتی مخالف دولت بدل شده. از سوی دیگر به گفته برخی از قلمزنان جناح اصولگرای نظام سرنوشت رویارویی دولت و مجلس در انتخابات دهمین دوره مجلس رقم خواهد خورد. انتخاباتی که در اسفند سال آینده برگزار خواهد شد.
سه میهمان این هفته برنامه دیدگاهها به بررسی کشمکشهای دولت و مجلس پرداختهاند و اینکه چشمانداز این رویارویی تا انتخابات آینده مجلس چگونه میتواند ترسیم شود. احسان محرابی، خبرنگار پارلمانی در برلین در آلمان، اسماعیل گرامی مقدم، نماینده ششمین دوره مجلس شورای اسلامی معروف به مجلس اصلاحات در کوالالامپور در مالزی و تقی رحمانی، فعال و تحلیلگر سیاسی طیف ملی-مذهبی در پاریس، فرانسه.
Your browser doesn’t support HTML5
آقای محرابی، به گفته برخی از ناظران سیاسی ریاست مجلس و رییس جمهور همسو هستند و به رغم این میزان اصطلاک دولت و مجلس در این حد است که میبینیم. آیا کارنامه علی لاریجانی و صفآرایی جناحها مثلاً در مجلس پنجم بر این فرضیه صحه میگذارد یا نه؟
احسان محرابی: روابط دولت و مجلس حتی در قیاس با مجلس پنجم دولت آقای خاتمی که آقای ناطق نوری رقیب آقای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری بودند روابط مناسبی نیست. میشود گفت روابط مجلس پنجم با دولت آقای خاتمی روابط مناسبتری بوده. از سوی دیگر هرچه آقای روحانی سعی میکنند با مجلس تعامل داشته باشند در نهایت مجلس بنای همراهی ندارد.
شاید دلیل این امر باشد که مجلس نهم از شرایط معادلات سیاسی خارج شده و بیشتر آن چیزی که در مجلس حکمفرما است معادلات امنیتی است. یعنی در مجالس گذشته اگر دولت با فراکسیون اکثریت مجلس یا هیئت رییسه مجلسه به توافق میرسید آن توافق در نهایت اجرایی میشد.
ولی در موارد متعددی میبینیم که دولت با آقای لاریجانی و فراکسیون اکثریت تعامل میکند اما نتیجه چیز دیگری در میآید و در لحظات آخر اتفاقاتی رخ میدهد مانند پخش شبنامه یا استناد به پروندههای امنیتی. اینها نشان میدهد که در حال حاضر مجلس نهم بخشی از خارج از مجلس اداره میشود و به جای معادلات سیاسی معادلات امنیتی در این مجلس حکمفرما شده.
آقای گرامی مقدم، به نظر شما که خودتان هم نماینده مجلس بودید قبلاً و هم از حامیان دولت حسن روحانی به شمار میآیید، حجم مخالفتهایی که مجلس با دولت میکند قابل پیشبینی بوده یا برایتان تا حدی تعجب برانگیز بوده؟
اسماعیل گرامی مقدم: اولاً من هم معتقدم هستم که سطح اختلافات بسیار زیاد است و واقعاً قابل فهم نیست. در مجلس پنجم هم که من در آنجا معاون پارلمانی وزارت کشور بودم واقعیت این بود که آنجا کاریزمایی که آقای ناطق نوری داشتند احاطه داشت بر این مولفههایی که اثرپذیری دارند در مجلس، که آقای محرابی اشاره کردند، وجود نداشت و آقای ناطق جمع و جور میکرد و تعامل خوبی داشت.
من در این قضایا سه نکته هست: مولفههای خارج، بحث خود پارلمانی آقای روحانی مهم است. به هر حال از دو زاویه دو تا گل خورد. دولت گلهای خیلی محکمی هم خورد. این نشان میدهد که واقعاً پارلمانی خیلی تقویت شود بیشتر. سومین نکته هم این است که یک خورده به عنوان ناظر اگر نگاه کنیم حتماً این را تایید میکنیم که درست است که این ضعفها در دولت بود اما آن ور هم تیم سی چهل نفره پایداری در مجلس انصافاً خوب سامان میدهند و سازمان میدهند آرا را و اجازه نمیدهند اقدامی که میکنند در استیضاح یا عدم رای دادن تویش خلایی به وجود بیاید. این هم نکته ای است که به نظرم میرسد خیلی موثر است.
دولت نیازمند است که تیم پارلمانی قوی را تدارک ببیند برای این که رقیبش در مجلس نهم با توجه به اینکه کاریزمایی در هیئت رییسه وجود ندارد یا آقای لاریجانی به دلیل مسایلی که از خارج مجلس تحمیل میشود نمیتواند آنها در جهت دولت جهت دار کند به نظر من میرسد که بایستی قویتر از این در برنامههای آتی انتخاباتی کار کنند.
آقای رحمانی، الان به نظر شما شدت مخالفت مجلس با دولت در نقطه اوج است یا ممکن است از این هم شدیدتر شود؟ رضا سراج، رییس پژوهشکده آبان و رییس سابق بسیج دانشجویی در مقالهای برروی خروجی خبرگزاری فارس از جمله نوشته جریانسازیهایی دارد میشود برای به حاشیه راندن اصولگرایان در انتخابات آینده مجلس و خبرگان رهبری، و تمرکز بر ماجرای اسیدپاشیهای اصفهان را مقایسه کرده با رویدادهای سال ۸۸، نقل به مضمون. پیامد این نوع نگاه برای مناسبات آینده مجلس و دولت تا انتخابات آینده مجلس چه میتواند باشد؟
تقی رحمانی: به نکته خوبی اشاره کردید. به نظر من مجلس نهم در هر شکل اگر راست سنتی هم که آقای لاریجانی رییس آن است میداند که مجلسی نخواهد بود که اینها شانس خواهند داشت. یعنی یک جایی جناح راست افراطی و راست سنتی در روی نتیجه انتخابات مجلس نهم با هم هماهنگ اند که به نفعشان نخواهد بود. حتی اگر نیروهای درجه دو و سه مدنی اصلاحطلب تایید صلاحیت شوند. به همین خاطر امکان کشمکش مجلس بالا میرود.
ولی یک نکته را در نظر داشته باشید. برنامه آقای باهنر در مصاحبهاش هم به عنوان نایب رییس مجلس گفته بود، کنترل دولت روحانی است آن جور که میخواهند. با توجه به بوروکرات بودن آقای روحانی این برنامه را دارند. ولی کشمکش مجلس با دولت بالاتر خواهد رفت. چون اینها معتقدند که آقای روحانی سکوی پرش جریان دیگری است.
تحلیل آقای سراج با آن سابقه مشخصی که داشته دقیقا دارد یک همسویی ایجاد میکند که این کشمکش بالا برود. یا آقای روحانی کاملاً تحت کنترل دربیاید و جامعه مدنی را از آقای روحانی ناامید کنند که رای ندهد. دقت کنید. اینها الان نیاز دارند که مردم در انتخابات رای ندهند یک مدتی. این در تحلیل آقای سراج هست. اگر آقای روحانی خیلی آرام و خیلی بوروکراتیک عمل کند جامعه مدنی ازش ناامید میشود.
چون این بار مسئله اسیدپاچی برخلاف دوره اصلاحات حمله به جامعه سیاسی نیست. حمله به جامعه مدنی است. یعنی کسانی که با رای سرنوشت جناح راست افراطی و همینطور اصولگرایان را به حاشیه ببرند. اینجاست که در همان تحلیل آقای سراج یک برنامه هجومی تدارک دیده شده. جبهه پایداری سامان میدهد.
ولی آقای لاریجانی هم نشان داد که به هیچ وجه همراه قوی نیست با آقای روحانی. مگر در موارد خاص و در مواردی که به طرف آزادیهای سیاسی و به طرف آزادیهای مدنی برویم به شدت مقاومت میکنند در برابر دولت آقای روحانی. پس انتظار کشمکش وجود دارد و بستگی البته به عملکرد دولت هم دارد.
آقای محرابی، هم برخی منتقدان اصولگرای دولت و هم بعضی خیرخواهان رییس جمهور بر این باورند که دولت در خنثی کردن تلاشهای پیگیر مخالفانش در مجلس میتوانسته بهتر از این عمل کند اما نکرده. الان نمونهاش را دیدید. آقای اسماعیل گرامی مقدم همین را گفتند. ولی دولت چه کار میخواسته بکند که نکرده؟
خود آقای روحانی و تیم پارلمانیشان مانند آقای انصاری که رییس فراکسیون اقلیت مجلس پنجم بودند، تجربه فعالیت در مجالس اقلیت را دارند و معمولا در این گونه موارد همکاری دولت با نمایندگان فراکسیون اقلیت و آن تعبیری که در مجلس از آن به نام یارگیری نام میبرند، در مواقع مشخص میتواند به دولت کمک کند و همینطور که دولت آقای خاتمی با همکاری فراکسیون اقلیت مجلس توانست استیضاح آقای مهاجرانی را با آن هجم فشارها در آن دوره منتفی کند.
ولی از ابتدای دولت انتقاداتی مطرح است که روابط تیم پارلمانی دولت با نمایندگان مجلس روابط مناسبی نبوده و به جز خود آقای انصاری برخی از مدیران کل و معاونان پارلمانی دولت احساس میشود که با وجود اینکه سوابق پارلمانی دارند ولی در نهایت در رایزنیها با نمایندگان ضعیف عمل میکنند.
آقای محرابی، ولی آقای رحمانی میگویند که حتی آقای لاریجانی که به نظر میآمد همسو باشد با دولت نشان داده که در مواردی که به آزادیها ربط پیدا میکند همسویی نشان نمیدهد و تنشها به همین دلیل بالا میگیرد. در برابر این نوع نگاه آقای رحمانی شما چه فکر میکنید؟
به هر حال آقای لاریجانی هم معمولا تلاش میکنند به طریق رایج بازی خودشان را پیش ببرند. و ایشان هم خیلی سعی دارند که نشان بدهند یک بازی مستقلی را از جناح اصولگرا پیش میبرند. ولی در نهایت در خیلی از موارد ایشان هم طبیعتا در ساختار جبهه اصولگرایی عمل میکنند. در این میان تنها راهی که برای دولت باقی میماند این است که بتواند در مجلس آینده حداقل یک فراکسیون مناسبی را برای خودش سازمان بدهد.
چون آقای روحانی با توجه به تجربیاتی که از فضای سیاسی دارند بعید است که به فکر تکرار مجلسی مانند مجلس ششم باشند که دولت اکثریت حامیان را در مجلس داشته باشد. ولی حتی وجود یک فراکسیون قوی در مجلس مانند مجلس پنجم که در مواقعی مانند امکان ابستراکسیون داشته باشد یا چهرههای شاخصی داشته باشد که بتواند فراکسیون را مدیریت و رهبری کند طبیعتا باز هم برای دولت کارگشا خواهد بود.
آقای گرامی مقدم، به گفته بعضی ناظران هیئت دولت در برخورد به مجلس مثلاً در همین وزیران پیشنهادی که رد میشوند یکی بعد از دیگری یا وزیرانی که استیضاح میشوند، ضعف رسانهای دارد. در حالی که چند خبرگزاری و روزنامه زیر نظر دولت فعالیت میکنند. شما به لابیگریهای پارلمانی اشاره کردید. برخی دیگر از این مطبوعات بالفعل و بالقوه با دولت همسو هستند. این نوع انتقاد به نظر شما درست است، یعنی کاری هست که دولت نکرده که میتوانسته بکند؟
بله. بالاخره در دو مسئله رای استیضاح و رای اعتماد نشان داد که دولت نتوانست در مقابل هجوم مجلس و راست افراطی تحمل کند و واقعیت این است که شکست بخورد. این نکات یکی هم رسانه است. در مورد این یارگیری واقعیت ا ین است که دولت ضعیف عمل کرده. آقای مهاجرانی خیلی خوب از خودشان دفاع کردند ولی عقبه آن سازماندهی هم که شده بود بسیار قوی بود.
یعنی از دو سه هفته قبلش و یکی ماقبلش من خاطرم هست که در ریاست جمهوری چندین جلسه مدیران کل پارلمانی با همدیگر یعنی چهل پنجاه مدیرکل با هم هماهنگی کردند. معاونین شان چهل پنجاه تا بودند با استانداران تماس گرفتند. استاندارها یارگیری من تو من تو هر استان میکردند نمایندهها، تا آن قضیه درآمد. والا آن مجلس هم من خاطرم هست آمده بود که آقای مهاجرانی را بیاندازد.
اما واقعیتش این است من حوادثی که دارد اتفاق میافتد را زیاد به ضرر دولت نمیدانم. در کوتاه مدت چرا خب دولت ممکن است به آن اهدافش نرسد و با سرپرستی اداره کند. ولی خاطرمان باشد بعد از افتادن عبدالله نوری و آن استیضاح آقای مهاجرانی بالاخره مردم روی خوشی نشان نمیدهند با مجالسی که میخواهند با رییس جمهوری که رای دادند بهش چوب لای چرخش بگذارند و در انتخابات آینده نسبت به آن حتماً عکسالعمل نشان میدهند.
مردم تک تک آنها را به هر حال شناسایی میکنند. این ۱۸ میلیونی که به آقای روحانی رای دادند این مجلس دارد دست رد میزند به این ۱۸ میلیون و آنها کار خودش را در صندوقهای رای در مجلس دهم حتماً به نفع آقای روحانی خواهد داد و همینطور که آقای رحمانی به درستی اشاره کردند حتی نیروهای درجه دو و سه اصلاحطلب و بینام و نشان، حتی اصولگرا هم باشند این ترکیب پایداری با این حملاتی که دارند به دولت میکنند در حقیقت در درازمدت آرای آنها ریزش میکند در جامعه و مردم روی خوشی طبق تجربه نشان ندادند به این حرکات مجلس.
آقای رحمانی، مخالفان و حامیان دولت تا سرفصل انتخابات آینده مجلس چگونه تفاوت با یکدیگر را در برابر رایدهندگان به نمایش خواهند گذاشت؟ نکتهای که الان آقای گرامی مقدم به آن اشاره کردند. برای جذب حداکثری هواداران هر یک از دو گرایش؟
به همان مقاله آقای سراج اگر نگاه کنید اینها هر نوع از دست دادن امکان مجلس را شکست اصولگرایی میدانند. ترسیم میدان جنگ دارند. حتی آمدن یک مجلس بوروکرات همراه با روحانی نه اصلاحطلب. پس این ترسیم ذهنی اینهاست. راست سنتی هم میداند که با این وضع رای نخواهد آورد. به این خاطر به نظر من راست سنتی و راست افراطی در مجلس تصمیم خودشان را گرفتهاند.
اینجاست که دولت و اصلاحطلبان و جامعه مدنی باید تصمیم بگیرند. و نیروهای به قول معروف ما یک اپوزیسیون حجت داریم که بیرون از حاکمیت اند و یک بخشی از حاکمیت هستند که طرفدار اصلاحات هستند و بوروکراتها هستند که میخواهند نظامیها را بگذارند کنار.
با توجه به این یک صفبندی صورت خواهد گرفت. میزان قاطعیت دولت در مواضع، نه به عنوان اپوزیسیون، چون آقای روحانی به هیچ وجه اپوزیسیون نظام نیست. یک بوروکرات است. ولی یک بوروکراتی که لااقل حقوقی برخورد کند، به برخی از وعدههایی که داده عمل کند، این میشود پشتوانه رای آقای روحانی.
از همین الان هم لشگرکشی و موضعگیریها شروع شده. یکی میگوید ما با خاتمی وارد انتخابات مجلس میشویم. آقای سراج هشدار میدهد که هر نوع عقبنشینی و هر نوع تغییر در رهبری مجلس خبرگان به مفهوم شکست اصولگرایان است و برنامه جناح راست این است که ریاست جمهوری دوره بعد را از دست آقای روحانی درآورند.
به نظر من دیگر آقای لاریجانی هم چندان در اموری که آقای روحانی به رای مردم نیاز دارد با آقای روحانی همراهی نخواهد کرد. پس در زمان ما شاهد این شکلگیریها هستیم. البته این بار جنبش دانشجویی نیست. و جامعه مدنی ملاحظه کار است و به گونه ای الان وضع طوری شده که جناح راست میداند رای دادن بخشی از جامعه، همان بخشی که الان اسیدپاچی به صورت صورت گرفته، اساساً کفه را به نفع طرفداران تغییر و حتی تغییر آرام و بوروکراتیک پیش خواهد برد.
این است که این صفبندی ادامه پیدا خواهد کرد. منتهی بازی هنوز ادامه دارد. و راست افراطی حوادثی خلق خواهد کرد و در عین حال متهم هم قربانی میکند و قربانی هم متهم میکند. همینطور که دارد انجام میدهد و ما منتظر سناریوهای گوناگونی مطابق همان نوشته آقای سراج خواهیم بود که یک نوع سناریوهایی از طرف راست افراطی خواهد بود. باید دید که دولت روحانی و جامعه مدنی چقدر انگیزه و گشایش را حفظ میکند تا به آن مصاف مرحله مهم انتخابات برسیم.
آقای محرابی، استراتژی حامیان دولت و مخالفان دولت به نظر شما برای تقویت نامزدهای همسو در انتخابات آینده مجلس چه میتواند باشد؟
طبیعتا شورای نگهبان و خود رهبری با توجه به تجربیاتی که از مجلس ششم دارند اجازه تکرار مجلس ششم را نخواهند داد و رد صلاحیتها احتمالاً مانند رد صلاحیتهای مجلس هفتم رد صلاحیتهای گستردهای خواهد بود.
تنها راهی که برای آقای روحانی و بخشی از اصلاحطلبان میماند این است که کاندیداهایی را وارد کنند که هزینه رد صلاحیت آنها بیشتر باشد و لازمه این هم این است که برخی از چهرههایی که سوابق مدیریتی دارند به نوعی بخواهند از خودشان فداکاری نشان دهند.
چهرههایی مانند وزرا و استانداران سابق و چهرههایی که هزینه رد صلاحیت برای آنها بالا است. استراتژی خود آقای روحانی هم باید در مواجهه با رد صلاحیتهای احتمالی مشخص باشد چون شورای نگهبان تجربه انتخابات مجلس هفتم را هم دارد که آقای خاتمی در ابتدا اعلام کرد که حتی از رد صلاحیت یک نفر هم کوتاه نمیآید ولی در نهایت موضوع را پذیرفتند.
اگر آقای روحانی مرز ایستادگی خودشان در مورد رد صلاحیت همین الان مشخص نکنند طبیعتاً شورای نگهبان هم احساس میکند صحبتهایی که آقای روحانی میکنند مانند صحبتهای آقای خاتمی بیشتر نوعی بلوف است و در نهایت ایشان ایستادگی نشان نمیدهند.
نکته دیگر هم که در انتخابات گذشته به نوعی تجربه موفقی داشته همکاری مشترک شخصیتهای سیاسی مانند هاشمی، آقای خاتمی و خود آقای روحانی و یا برخی چهرههایی که جدیدا در عرصه تصمیمگیری اصلاحطلبان وارد شدند مانند آقای عارف، این تجربه نشان داده که رایزنیهای این چنینی هم میتواند موفق باشد. چه در رایزنی برای تایید صلاحیتها و چه در لیست کاندیداهایی که مقبولیت همگانی داشته باشند در بین حامیان آقای روحانی.
آقای گرامی مقدم، شما در پاسخ سئوال قبلی چنان اظهار نظر کردید که گویا نتیجه انتخابات مجلس آینده از هم اکنون محتوم است و روشن است و توازن قوا به نفع اعتدالگرایان و اصلاحطلبان حتماً تغییر خواهد کرد. صحبتی که شما کردید شبیه تکرار سناریوی انتخابات مجلس ششم است. ولی چطور ممکن است که عکس آن اتفاق بیافتد و یک بار دیگر اصلاحطلبان و اعتدالگرایان متعجب شوند، چنانکه شدند از میزان مخالفتی که در مجلس شده علیه دولت حسن روحانی؟
وضعیت این مجلس از قبل هم قابل پیشبینی بود. من تردیدی ندارم که ترکیب این مجلس عوض میشود. هفتاد درصد این نمایندگان تغییر خواهند کرد. این را هم بر اساس یک تجربه میگویم. هرگز هم این امید و آرزو را ندارم که مجلس ششم تشکیل شود و قطعاً هم آن مجلس تشکیل نمیشود.
اما برخی از حوادثی که اتفاق افتاد تغییر اتفاق بیافتد آن تغییر اتفاق میافتد. بیتردید هم اتفاق میافتد. مگر این که آقای روحانی و اینها خیلی ابتداییترین مسایل را رعایت نکنند.
در مجلس این طوری نیست که همه چیز سیاسی و یا غیر سیاسی. همه چیز صرفا سیاسی باشد. این هشتاد نفری که ریزش کردیم در همین عدم رای اعتماد به آقای نیلی، این هشتاد نفر صرفاً به دلیل مسایل سیاسی آمدند رای ندادند. در خیلی از مسایل مجلس مناسبات مناسبات اجتماعی و اقتصادی مسایل دیگری است که نمایندگان با آن درگیر هستند. به خصوص در حوزههای انتخابیه شهرستانی و کوچکتر که وارد میشویم اصلا مسایل سیاسی آنقدر قابل اهمیت و بها دادن نیست. چون نماینده رای خودش را از دست میدهد.
خب شورای نگهبان که حتما کار خودش را میکند و چهرههای درجه یک اصلاحطلبان را رد صلاحیت میکند اما خیلی از نامزدها در این دوره تمایل دارند که همسو با دولت حرکت کنند و حداقل آدمهایی باشند که از افراط گری دوری کنند و در جهتی باشند که حامی دولت باشند چون فرماندار دولت آنجا منصوب می کند، بخشدار را دولت و استاندار را... مردم هم به همان جهت میروند.
یعنی مردم شهرستانها و بخش آن جمعیت شهرستانی که ۵۰ هزار جمعیت دارد اولویت چند صدمش هست که مثلاً سیاسی بخواهد رای بدهد. بیشتر به این فکر میکند که به نامزدی رای بدهد که با فرماندار، بخشدار و استاندار هماهنگی داشته باشد با دولت و بتواند امکانات بیشتری جذب کند به حوزه انتخابیهاش.
بنابراین از این جهت اگر آقای روحانی بتواند ساماندهی کند و درست برنامه ریزی کند قطعاً میتواند مجلس را با این اتفاقاتی که دارد میافتد و به نفعش هم هست که جبههگیری مجلس را علنا به مردم نشان دهد آن وقت میتواند بیشتر کرسیها را از طرفداران خودش پر کند و مجلس را بگیرد.
ولی حتما آن مجلس ششم شکل نمیگیرد. چون مردم هم به خصوص در شهرستانها بیشتر دنبال منافع خودشان هستند در حوزههای خدمات رسانی و امکانات و دنبال این جور مسایل روزانه خودشان هستند. بنابراین فکر میکنم که قطعاً تغییر خواهیم داشت اما تغییر هم در جهت اعتدال و توسعه خواهد بود نه در جهت افراطیگری. نه از جهت راست افراطی و نه از جنس چپ افراطی یا اصلاحطلب افراطی آن گونه که جریان رقیب اسمش را میگذارد.
آقای رحمانی، نکته آخر شما؟
نکته آخر این که از الان فصل فصل ارزیابی است. مجلس ششم هم در شهرهای بزرگ چهرههای سیاسی آمدند و یک سمتی دادند. خود مجلس ششم قابل ارزیابی است و نقد و بررسی. ولی به نظر من از الان تا انتخابات مجلس فرصت زیاد است و کش وقوس زیادی خواهیم داشت.
منتها منوط به این است که گرایش اصلاحطلب، تحول طلب و بوروکرات بتوان به یک انسجام نسبی برسد برای مواجهه درست با انتخابات مجلس و همچنین بعدش خبرگان که مسئله مهمی در آینده ایران خواهد بود و صد در صد حوادث زیادی در کش و قوس این پدیده شاهد خواهیم بود که برخورد درست با این حوادث میتواند به نفع گرایشی تمام شود که بخواهد راست افراطی را عقب بزند و نظامیان را یک مقدار به پادگانها نزدیک کند.