در هفته گذشته در رسانهها و مطبوعات ایران نقل قولها و اختلاف نظرها درباره ادامه حصر رهبران اعتراضهای سال ۱۳۸۸ بازتاب چشمگیری داشت. از جمله جواد کریمی قدوسی نماینده اصولگرای مشهد و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتوگو با پایگاه خبری صبح توس، چهار شرط رهبر جمهوری اسلامی ایران برای رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد را این گونه برشمرد: پس گرفتن آنچه از آن با عنوان تهمتها به نظام یاد شد، مرزبندی با آنچه دشمنان توصیف شد، جبران آنچه خسارات نامیده شد و سرانجام پذیرش مجازات.
اخیراً علی مطهری، نماینده تهران در مجلس هم از رهبر جمهوری اسلامی ایران نقل کرده بود که جرم میرحسین موسوی و مهدی کروبی بزرگ است و رهبر گفته که به این دو ملاطفت کرده و گرنه مجازات سختی در انتظارشان بود.
این گفتهها اما مانع از آن نشد که علی مطهری بار دیگر در هفته گذشته بگوید مسئولیت قربانیان ۸۸ صرفاً متوجه دو نامزد معترض نیست و به گفته او آنچه پس از انتخابات سال ۸۸ اتفاق افتاد ابتدا یک اعتراض مدنی بود. به نوشته علی مطهری اما چون سردبیر روزنامه رسالت اعتراض مدنی را در جمهوری اسلامی به رسمیت نمیشناسد با نوع برخوردی که با آن اعتراض شد، فتنه رقم خورد.
پیش از این گفتههای علی مطهری روزنامه رسالت در سرمقالهای خطاب به او نوشته بود محاکمه «سران فتنه» قطعی است و حکم آنان اعدام است. حامیان رهبر و جناح راست جمهوری اسلامی ایران از اعتراضهای سال ۱۳۸۸ با نام «فتنه» یاد میکنند.
در خارج از ایران در هفته گذشته همچنین نامه سرگشادهای منتشر شد خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ایران با خواست رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و با امضای چهار چهره شاخص دینپژوه. در این نامه مفصل انتقادی عبدالعلی بازرگان، محسن کدیور، صدیقه وسمقی و حسن یوسفی اشکوری از جمله رهبر جمهوری اسلامی ایران را ترغیب کردند که مسئله حصر را یا به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار کند یا به شورای عالی امنیت ملی.
Your browser doesn’t support HTML5
آیا رهبر جمهوری اسلامی ایران از یکی از این دو راه یا راهی دیگر به حصر سه رهبر اعتراضهای سال ۱۳۸۸ پایان خواهد داد؟ آیا این سه فعال سیاسی برای رفع حصر با هیچیک از شرایط چهارگانه منتسب به رهبر موافقت خواهند کرد؟
این پرسشهای اصلی برنامه دیدگاهها است از سه میهمان این هفته: اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی در پاریس، حسن یوسفی اشکوری، دینپژوه و یکی از چهار امضاکننده نامه سرگشاده خواستار رفع حصر به رهبر در شهر بن آلمان و در قم احمد منتظری، فرزند آیتالله حسینعلی منتظری مرجع تقلید شیعیان.
آقای امیرارجمند، تازهترین خبرها درباره وضعیت حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد چیست؟
اردشیر امیرارجمند: تغییر مهمی رخ نداده. الا همان جور که قبلاً گفته شده مقداری ملاقاتها منظم شده، بازتوانی قلب آقای مهندس موسوی صورت گرفته. اما خب به هر حال مشکلات همچنان وجود دارد. مشکلات جسمانی. الان مشکل اساسی که وجود دارد مشکل خانم زهرا رهنورد است که بیمار هستند و مداوای پزشکی به صورت مستمر صورت نمیگیرد. آنچه که در شرایط حاضر اهمیت اساسی دارد محرومیت اینها از روزنامه، مجله، اینترنت و سایر وسایل ارتباط جمعی است. تنها راه ارتباطشان با دنیای خارج صدا و سیما است و آن کانالهایی که مقامات امنیتی تامین کردهاند.
پرونده این دو با پرونده مهدی کروبی البته مرتبط است. شنیدههایتان در مورد وضعیت حصر آقای کروبی حاکی از چیست ؟
آقای کروبی هم به مانند آقای موسوی و خانم رهنورد تغییر عمدهای در شرایطشان حاصل نشده الا تغییر مکان زندان ایشان که به خانهاش منتقل شده. ولی در سایر موارد تغییری حاصل نشده.
آقای یوسفی اشکوری، شما در نامهای که همراه با عبدالعلی بازرگان، محسن کدیور و صدیقه وسمقی خطاب به رهبر نوشتید در برابر این گفته او که با میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد با ملاطفت برخورد شده، بر روی اجرای قانون تاکید گذاشتید. ولی گمان نمیکنید که در حرف او که چنانچه این سه نفر محاکمه میشدند وضع از این که هست بدتر بود، حقیقتی نهفته؟
حسن یوسفی اشکوری: نمیدانم معیار ملاطفت از نظر ایشان چیست. همچنانکه ما در آنجا نوشتیم ما از رهبری البته انتظار ملاطفت داریم. نمیگوییم که ملاطفت کار بدی است. به ویژه که از حاکمان و رهبران و پیشوایان یک مملکت هم بیشتر انتظار هست. ولی آنچه که ما رویش تاکید داشتیم و داریم این است که پیش از آن که ایشان مسئله ملاطفت را مطرح کنند یا آن را عمده کنند باید به اجرای قانون بپردازند. و این وظیفه اولیه یک فرمانروا به ویژه با معیارهای اسلامی است.
اما این که اگر محاکمه میشدند ممکن بود که وضع از این که هست بدتر باشد، باز هم نمیتوان به درستی در این باره اظهار نظر کرد. اولاً که فکر میکنیم که جرمی اتفاق نیافتاده تا محاکمه ضروری باشد. و ثانیاً با فرض اینکه از نظر رهبری و دیگر مقامات مملکتی جرمی هم اتفاق افتاده این جرم باید در دادگاه صالحه با رعایت آیین دادرسی و تشریفات قانونی رسیدگی میشد. اگر دادگاه صالح باشد و قانون عدالت اجرا شود ما تردید نداریم که کسانی مانند خانم رهنورد و آقای مهندس موسوی و آقای کروبی تبرئه خواهند شد برای اینکه بیگناهی آنها حداقل از نظر ما محرز است. ما قاضی نیستیم. طبعاً حکم قضایی نمیتوانیم بکنیم. اطلاعات ما بر اساس آن چه هست که در طول این چهار پنج سال دیدیم و شنیدیم و خواندیم و اطلاع داریم. تصور ما این است. به همین دلیل هم هست که این حرف ایشان که میفرمایند اگر هم محاکمه میشد حکمهای سنگینی داده میشد، داوری درستی نیست. نه ما قاضی هستیم که پیش از تشکیل دادگاه حکم قضایی صادر کنیم و نه ایشان در مقام قاضی هستند که بتواند چنین حکمی صادر کند. بنابراین حرف ایشان مدعای اثبات ناشده است و از ناحیه ایشان بعید است که چنین مطلبی صادر شود. ولی تصور ما این است که اگر هم دادگاه صالحه تشکیل شود خانم رهنورد و آقای موسوی و کروبی تبرئه خواهند شد.
آقای منتظری، نظر شما چیست. احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و خطیب نماز جمعه تهران میگوید که رسیدگی به پرونده یکی از «سران فتنه» با فشارهای زیاد عقب میافتد و قبل از او ۱۰ نماینده مجلس از وزیر دادگستری خواستند که محمد خاتمی ممنوع التصویر، ممنوع الخروج و ممنوع البیان بشود. در این شرایط خواست رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد تا چه حد زمینه تقویت شدن دارد؟
احمد منتظری: زمینه تقویت شدن که این شکاف بزرگی که بین ملت و حاکمیت به وجود آمده بر سر این حصر غیرقانونی بزرگواران بسیار هم به ضرر ملت است و به ضرر حاکمان. و این هرچه زودتر باید این ضرر را تتارک کنند. و در مورد تشکیل دادگاه هم واقعاً اگر دادگاهی که مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل شود که بسیار خوب است که هیئت منصفه ای باشد. چون یک متهم سیاسی در واقع با حاکمیت طرف است. و نمیشود آن حاکم بیاید و بین خودش و آن متهم حکم کند. حکم عادلانهای نخواهد بود. باید هیئت منصفهای بیطرفی باشد همانطور که در قانون اساسی پیشبینی شده که بین حاکمیت و آن متهم سیاسی بتواند عادلانه حکم کند. اگر چنین دادگاهی با این شرایط مطابق قانون اساسی تشکیل شود همه استقبال میکنند و این مسئله حل میشود.
آقای امیرارجمند، شرایط چهارگانهای از قول رهبر نقل شده که تحت آن شرایط گفته میشود که آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد در مورد رفع حصرشان ممکن است تجدید نظر شود. یکی از این شرایط، هر چهارتایش، مخلوطی از آنها آیا مورد توجه آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد هست؟ ممکن است که با یکی از اینها موافقت کنند؟
به نظرم میرسد که فردی که این حرفها را زده اگر یک بار خودش دوباره مطالبش را بخواند به بیمبنا بودن، غیر عقلایی بودن و مضحک بودن اظهارات خودش پی میبرد. در واقع این فرد آقای خامنهای را در مقام الهی قرار داده که افراد باید از محضرش توبه بخواهند و تازه اگر هم توبه خواستند باید به گناهان قبلی اعتراف کنند. از دوستانشان اعلام تبری کنند و بعداً هم مجازات مربوطه را تحمل کنند. آقای موسوی، کروبی و خانم رهنورد پافشاری میکنند بر صحت ادعاهای خودشان و مواضع خودشان و حاضر نه به توبه کردن هستند و نه تبری از دوستانشان.
و البته هر گاه که دادگاه عادلانهای وجود داشته باشد مشتاق هستند که در آن دادگاه عادلانه بر طبق موازین قانونی محاکمه شوند و در آن صورت هست که مشخص میشود که مجرم واقعی چه کسی بوده. در اینجا ببینیم که اینها متهم به چی هستند؟ اتهامشان چیست؟ وزیر کشور آقای احمدینژاد آقای محصولی چند روز پیش اعلام کرده که آقای مهندس موسوی در ساعت شش بعدازظهر روز جمعه اعلام پیروزی در انتخابات کرده. خب ببینید. آقای مهندس موسوی بعد از ساعت ده و نیم و هنگامی که سایت آقای توکلی حدود شش هفت و بعداً روزنامه ایران، سایت ایرنا اعلام کرد که آقای احمدینژاد پیروز شده در انتخابات، ساعت ده و نیم شب مصاحبه کرده. خب وقتی وزیر کشوری یک دروغی به این بزرگی را میگوید سایر موارد هم مشخص است.
اگر مسئله اعلام پیروزی در انتخابات توسط آقای مهندس موسوی در ساعت بعد از ده و نیم شب هنگامی که رای گیری تمام شده بود مشخص کنند که کدام صندوق رایی هنوز رایگیری وجود داشت وقتی آقای مهندس موسوی اعلام پیروزی در انتخابات کرده. آقای خامنهای فردای آن روز ساعت یک بعد از ظهر بیانیهای را به صدا و سیما میفرستند که در آن از سی و چهار میلیون رای آقای احمدینژاد نام برده شده. در صورتی که در همان ساعت بر طبق مرکز تجمیع آرای وزارت کشور بیش از ۱۹ میلیون رای شمرده نشده بوده. آقای خامنهای قبل از این که شورای نگهبان اعلام نتایج انتخابات را بکنند پیروز انتخابات را مشخص میکنند. در صورتی که شورای نگهبان فقهایشان توسط خود ایشان انتخاب شده بود. حقوقدانانش هم توسط رییس قوه قضائیه که منصوب خود ایشان هست به مجلس معرفی شده...
آقای امیرارجمند، ولی همین پیروز اعلام کردن خودشان کاری که آقای موسوی کرده هنوز از نظر خودشان کار درستی بوده، قبل از اینکه شمارش آرا به نتیجه برسد؟ حتی اگر طرف مقابل هم کار مشابهی کرده بوده باشد؟
در یک چارچوب مسایل سیاسی است و جرمی واقع نشده. تخلفی صورت نگرفته. فقط در ایران هست که مقامات عالیرتبه کشور آنهایی که از طریقه اقتدارگرایی میخواهند حکومت کنند این چیزها را جرم میدانند و افراد را مستلزم مجازات میدانند.
آقای امیرارجمند، پس مقصودتان این است که آقای موسوی و خانم رهنورد و آقای کروبی هنوز هم معتقد به این هستند که مسایل در یک محاکمه حل شود و هیچ نوع وساطتی ممکن است نتیجه ندهد؟
اولاً که اینها باید آزاد شوند. هیچ فرایند قانونی تا حالا دنبال نشده و هیچ تفهیم اتهامی تا حالا صورت نگرفته. از وهله اولی که اینها در حبس بودند، حبس غیرقانونی بوده. اگر به کسی بخواهند بیایند آموزش بدهند کلمه ملاطفت و رفتاری را که با آقای موسوی صورت گرفته ذکر کنند طرف آن را با خشونت و کینهتوزی و غیره اشتباه میگیرد. به اتهامات همه رسیدگی شود. اتهامات خود آقای خامنهای، آقای احمدینژاد وزیر کشور، آقای دانشجو، آقای موسوی، آقای کروبی و خانم رهنورد. در یک دادگاه علنی اگر قرار شود مسایل رفع شود همه آمادگی پاسخگویی دارند. ولی چرا این دادگاه تا حالا برگزار نکردهاند؟ این حرفهایی را که آقای جنتی میزند از کجا درآمده؟ آقای جنتی خودش یکی از متهمین این ماجرا است و باید از افرادی بشود که پاسخگو باشد در این زمینه. چرا که ایشان از موضع بیطرفی خارج شده و این خروج ایشان از موضع بیطرفی کاملاً روشن است.
آقای یوسفی اشکوری، یکی از راههایی که برای حل موضوع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد در نامه جمعی شما به رهبر پیشنهاد شده رجوع دادن موضوع به مجمع تشخیص مصلحت نظام است. گمان نمیکنید حتی در شرایط بهتر از این تا زمانی که ریاست این مجمع با اکبر هاشمی رفسنجانی است کاربرد این راه حل با مقاومت شدید جناح راست روبه رو شود؟
بنای ما در نوشتن این نامه سرگشاده وفاداری به چارچوب قانون اساسی بوده. نخواستیم خارج از قانون اساسی چیزی مطرح کنیم. در عین حال در چارچوب قانون اساسی برای حل معضلات نظام که در اصل ۱۱۰ قانون اساسی هم پیش بینی شده که بر عهده رهبری گذاشته شده یک راهکارهایی در نظر گرفته شده. یکی از آنها مسئله ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام است که گفتیم که اینها که بالاخره باید آزاد شوند همانطور که آقای امیراجمند به درستی گفتند، اصلاً حبس اینها غیرقانونی است و باید قبل از هر چیز آزاد شوند و اگر هم بنا است محاکمهای صورت بگیرد در یک فضای عادلانه سالم بالاخره آن دادگاه هم تشکیل شود. اشکالی هم ندارد.
خود آقای کروبی و آقای موسوی هم قطعاً امتناعی از این کار ندارند بلکه احتمالاً از آن استقبال هم خواهند کرد. اگر اندک تدبیری و بصیرتی در همان ۸۸ وجود داشت این مسایل، یا به قول آقایان فتنهای، به وجود نمیآمد. ولی حالا که آمده. اگر آقای خامنهای و مسئولان دیگر حکومت از معضلات نظام میدانند که بر عهده رهبری است، رهبری هم از همین راهکارهای قانونی استفاده کند. یکی از راهکارهای قانونی ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام است. و اگر هم این کار انجام شود چه بسا همانجا با مقاومت همانطور که گفتید مواجه شود. چرا به خاطر این که جز آقای هاشمی رفسنجانی که به هر حال اسماً لااقل ریاست آن را به عهده دارد یا برخی از همفکران ایشان که کماند، اکثریت بالاخره با جناح تندرو و بیت رهبری هستند و طبعاً با مقاومت هم روبهرو خواهد شد. ولی به هر حال اگر بناست با راهکارهای قانونی استفاده شود این یکی از راههایی هست که در چارچوب قانون اساسی قابل توجه است.
و جدا از این بیانیه و پرسش شما من خودم از همان ۸۸ همیشه این فکر را داشتم و گاهی هم در بعضی از نوشتههایم هم آوردم که حداقل آقای خامنهای در صف یک لویه جرگهای که فرضاً در افغانستان تشکیل میشود برای حل معضلات اجتماعی عمومی ملی حداقل در ایران یک لویه جرگهای تاسیس کند. آن هم نه افراد یا شخصیتهای خارج از نظام. از مجموعه همین شخصیتهای کنونی نظام موجود از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب یا افرادی که غیر وابسته به این جناحها هستند و خود حاکمیت اینها را قبول دارد و تا حالا مناصبی در جمهوری اسلامی داشتند و دارند حداقل یک پنجاه نفر صد نفر اینها را جمع کند و این را در اختیار آنها بگذارد یا به عهده شورای امنیت ملی بگذارد. یا طبق اصل دیگر قانون اساسی به رفراندوم بگذارد. امروز که آقای خامنهای نرمش قهرمانانه ظاهراً دارد نشان میدهد در برابر خارجی این گفتوگوهای خارجی در ارتباط با هستهای یا بهبود روابط با آمریکا به تحکیم دولت فعلی در داخل کشور نیاز دارد. و این تحکیم موقعیت هم به وجود نخواهد آمد جز این که یک آشتی ملی یک وحدت ملی به وجود بیاید. این هم به نظر ما حاصل نخواهد شد جز اینکه این ماجرای ۸۸ حل شود و موسوی و کروبی و رهنورد آزاد شوند. زندانیهای سیاسی به خانههایشان برگردند و فضای عمومی جامعع تلطیف شود و خوشبختانه دولتی الان سرکار است که کم و بیش همین شعارها را دارد میدهد و همین اهداف را دنبال میکند. و آقای خامنهای حالا میتواند... میگویند ضرر را از هر کجا بگیری نفع است... فکر میکنم بعد از ۵ سال بالاخره این اقدامات را انجام بدهد یا همین توصیههایی را که ما کردیم در آنجا و در گذشته هم بسیاری از بزرگان کردند... اگر اینها را انجام بدهد به نظر میآید که میتوان به آینده ایران امیدوار بود.
آقای منتظری، در نامه آقایان یوسفی اشکوری، کدیور، بازرگان و خانم وسمقی راه حل دیگری هم در نظر گرفته شده. محول کردن موضوع به شورای عالی امنیت ملی. همین الان هم بهش اشاره کردند آقای یوسفی اشکوری که در همین نامه هم یادآوری شده در مورد رفع حصر مرحوم پدر شما آیتالله منتظری موثر افتاد. فکر میکنید مداخله شورای عالی امنیت ملی میتواند موثرتر باشد در رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و یا مداخله مجمع تشخیص مصلحت نظام یا راه حل دیگری به نظرتان میرسد؟
میدانید که این حصر به دستور آیتالله خامنهای به وجود آمده و با نظر ایشان برطرف میشود. یعنی هر جایی هم محول کنند به شورای امنیت ملی یا مجمع تشخیص مصلحت نظام و از طرفی قلباً راضی نباشد و نخواهد این کار بشود این کار عملی نمیشود. این دیگر خیلی مشخص است. چون ایشان نماینده دارد و افرادی دارد و ممکن است محول کند ولی از طرفی بگوید من مایل نیستم این کار بشود و این کار انجام نمیشود.
اولاً چیزی که ما انتظار داریم یعنی ما به عنوان دوستار ایشان که میخواهیم رهبر کشورمان آبرومند در سطح جهان باشد چه الان چه در تاریخ آینده... آن ملاطفت به این معنا است که ایشان بیاید این آقایان را آزاد کند و طبق سابق یک منصب عالی به اینها بدهد. یعنی همین الان یک حکم مشاورت رهبری اینها را از زندان بیاورد بیرون و در یک آن بشوند مشاور رهبر. چون اینها واقعاً دلسوز نظاماند. اینها متفکرین اند. اینها سرمایههای علمی و معنوی این کشور هستند. انتظار اولیه این است. و انتظار یک درجه پایین تر این است که اگر واگذار میکند به شورای امنیت ملی یا مجمع تشخیص مصلحت نظام واقعاً واگذار کند. نه اینکه در قلب واگذار نکند و جوری وانمود کند که بخواهند یک صحنه سازی کنند و آن شورا بیاید باز حصر را ادامه بدهد. این نهایتاً آزادی بزرگواران در درجه اول به نفع شخص رهبر جمهوری اسلامی ایران است که عظمت ایشان ما میخواهیم محفوظ باشد چه در حال و چه در آینده.
آقای امیرارجمند، نظر شما در مورد موثرتر بودن مداخله رهبر نسبت به نهادهای دیگر و راهحلهای دیگر چیست که الان آقای منتظری در موردش صحبت کردند؟
کاملاً فرمایش درستی است. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی، نهاد مشورتی رهبر است و تمام تصمیمات این شورا هنگامی موثر است که به امضای رهبری برسد. در رابطه با حل معضلات نظام همین ترتیب. حل معضلات نظام هم هر تصمیمی که بگیرند میباید به تایید رهبر برسد. لذا تایید نهایی ایشان لازم است. اگر ایشان موافق نباشد خب کاری انجام نمیشود.
الان هم مشخص شده که رهبر هست که مسئول مستقیم این وضعیت است و مسئولیت شرعی و اخلاقی این مسئله را به عهده دارد. از طرف دیگر آقای خامنهای اعلام فرمودند که مشروعیت نظام از مردم است و هیچکسی حق ندارد در مقابل نظر مردم سینه سپر کند. ما این حرف را حرف بسیار درستی میدانیم. حرفی هست که تمام آزادیخواهان ایران میگویند. تمام جنبش سبز هم، تمام اصلاحطلبان هم میگویند. میگویند که میباید نظام قبول کند که در چارچوب قانون کار کند و از آقای خامنهای تا پایینتر مقام کشوری در چارچوب قانون کار کند و مشروعیت را از مردم بدانند و رای مردم را قبول کنند. آقای خامنهای این را عمل کند. اگر ایشان اطلاع نداشتند که تقلبی در انتخابات صورت گرفته الان که با این نوار آقای جعفری و آقای سعیدی و غیره مشخص هست که مصلحتی را که مصلحت کشور قلمداد میکنند بالاتر از نظر و رای مردم میدانند.
این حداقل چیزی هست که از اظهارات آقای سعیدی و آقای جعفری در آن نوار هست. پس آقای خامنهای باید با اینها برخورد کند. باید ظلمی را که شده عادل کند. آقای خامنهای باید فکر میکنم این رویه را اصلاح کند. میخواهیم که ایشان برنده باشد. ایشان بتواند کشور را به خوبی اداره کند. ولی از طریق قانون و از طریق عدالت. و راهش آزادی اینها است و برگرداندن وضعیت به حالت سابق و دلجویی از آنها وهمچنین تمام آسیبدیدگان است. نگاه کنیم در رابطه با زندانیان بند ۳۵۰. آمدند اینها را زدند. آسیب به آنها رساندند. گفتند که در حال رسیدگی است. تا به امروز هیچ رسیدگی صورت نگرفته. خب این کجا با عدالت انطباق دارد. این چیزهایی است که باید آقای خامنهای به آنها پاسخ بدهد. اگر این رویه حکومت و حکمرانی را عوض کند فکر میکنم همه چیز درست میشود.
آقای یوسفی اشکوری، شما نظرتان در مورد پیشنهاد آقای منتظری چیست؟ مداخله رهبر موثرتر از مداخله سایر نهادها ممکن است باشد؟
بله. این که واقعیت اثبات شده در جمهوری اسلامی است که تا رهبری تصمیمی نگرفته باشد در آنجایی که ایشان نظر خاص دارد حل نخواهد شد. از آن دوران هاشمی رفسنجانی تا دوره خاتمی و تا بعد دوره احمدینژاد در محدودهای و تا الان حتی وزرایی چهار پنج تا وزارتخانه که نظر ایشان هست حتماً باید با نظر ایشان یک وزیر تعیین شود.
حالا مسئلهای مثل ۸۸ و این جریانات خب تاکنون هم روشن بود. از حرفهای خود ایشان. حرفهای حامیان جدی و شناخته شده ایشان که حصر و بازداشت غیرقانونی این افراد با فرمان خود ایشان است. با این صحبتهای اخیر ایشان که دیگر کاملاً علنی شد و دیگر هیچ جای شک و شبهه باقی نمانده که به هر حال حصر به دست ایشان به فرمان ایشان بوده و حالا هم حل مشکل هم با خود ایشان است. نشانههای این که تصمیمی برای حل مشکل داشته باشد دیده نمیشود.
ولی اگر بناست ایشان مسئله را حل کند راهحلهای مختلفی وجود دارد. در آن صورت دیگر بین مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی و راههای دیگر چندان تفاوتی نخواهد کرد. چرا؟ به خاطر این که همینجور که اشاره کرده که اینها حصر شوند بعد از این هم اشاره کند که اینها آزاد شوند میتواند برای یک صورت ظاهر درست کردن یا یک محمل قانونی درست کردن به هر یک از این نهادها ارجاع بدهد در عرض چند روز حل خواهد شد. چرا؟ به خاطر اینکه هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام و هم در شورای امنیت ملی و یا هرکجای دیگری حتی در میان اصولگرایان افکار عمومی بر این است که این مشکل حل شود و بعد هم این آقایان دو بزرگوار و خانم رهنورد هم آزاد شوند. جز یک عده از این افراد تندرو که خیلی در نظامی جمهوری اسلامی هم در اقلیت هستند هر روز شعار اعدام باید گردد میدهند این تفکر رفع مشکل و آزادی اینها یک تفکر غالب در جمهوری اسلامی است و تاکنون هم حل نشده به نظر من به خاطر این که خود آقای خامنهای به هر دلیل نمیخواسته این مشکل را حل کند.
با این همه اگر بخواهم یک مقایسهای هم بکنیم در شورای امنیت ملی رفع حصر محتملتر است. چرا به خاطر این که رئیس شورای امنیت ملی رئیس جمهور است که قطعاً میخواهد رفع حصر صورت بگیرد. کسانی مثل آقای شمخانی هستند. افراد دیگری هستند. آنجا ترکیب شورای امنیت ملی به گونهای هست که فضا مساعدتر است. مجمع تشخیص مصلحت نظام که اکثریت جزو حامیان رهبری هستند. در نهایت حرف اول و آخر را رهبری خواهد زد. بنابراین چه قبل از ارجاع و چه بعد از ارجاع تصمیم هر یک از این نهادها باید به تایید ایشان برسد. بنابراین همه راهها به ایشان ختم میشود. امیدواریم این راههایی که به ایشان ختم میشود به خیر انشاءالله ختم شود.
آقای منتظری، یک سئوال دیگر. ادامه میانجیگریها و موضعگیریهایی از نوع علی مطهری نماینده تهران در مجلس تا حالا تا چه حد موثر بوده در مورد رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد؟
من فکر میکنم کاملاً موثر بوده. یعنی این که مسئله فراموش نشود و هر وقت تجدید خاطره میشود در روزنامهها، در سایتها، در رادیوها مطرح میشود و این مسئله همچنان زنده میماند. با تکرارش امیدواریم که مسئله به خوبی حل شود. یعنی چون حکومت دینی هست در جمهوری اسلامی، این سختگیری وقتی بشود قضاوت میشود که دین اینطوری هست که سختگیری میکند و انتقامگیری میکند. اگر ملاطفت شود این قضاوت میشود که این دین این آقایان است که این طوری قضاوت میکند.
آن خوشبینی یا بدبینی جوانان به دین اسلام در گرو عمل این آقایان هست. نه در گرو آن مطالبی که در آن دین هست. بیشتر از این که ببینند دین اسلام چه گفته میآیند میگویند که کسانی که حاکمان مسلمین هستند و علمای مسلمین هستند چه عمل میکنند. و عصاره آن آموزشها در مرحله عمل چطور بروز میکند. اگر بخواهد سختگیری و عدم خشونت باشد خب خود به خود همه از این دینگریزان میشوند. و اگر ملاطفت باشد و گذشت باشد و سعه صدر باشد و این که ببینند رهبر کشورشان که از عالمان دینی هست مثل دریایی میآید همه جریانها را در خودش فرا میگیرد، خود به خود جوانها جذب چنین تفکری میشوند و دیگر لازم نیست این همه بودجههای کلان بگذارند برای تبلیغ دین اسلام. که آنها بسیار اثر جزیی دارد. امیدواریم به گفته آقای اشکوری که ضرر را از هرکجا بگیری مصلحت است واقعاً هرچه زودتر این ضرری که متوجه کل کشور شده تتارک شود و این سه بزرگوار به خوبی آزاد شوند و تکریم شوند.