هفتهها از خبرهای مربوط به اجرای عملیات احیای دریاچه ارومیه میگذرد اما مسئولان میگویند هنوز بودجه ۱۲۰ میلیارد تومانی برای احیای ۳۴ هزار هکتار از بیابانهای اطراف دریاچه اختصاص نیافته است.
خرس ماده قهوهای که از زمان تولهبودناش اسیر شده یک نمونه از دهها خرس یا حیوان دیگری است که برای جمعشدن تماشاگر بیشتر و افزایش شور و هیجان به یک مراسم، آزار میبیند. وضعیت خرس قهوهای آزادشده که در یک سیرک کوچک محلی در کنار موتورسواری بر دیوار مرگ، آزار میدید...
این دو موضوعهای برنامه یک خانه، یک زمین شماره ۳۵ در رادیو فرداست:
Your browser doesn’t support HTML5
معاون آبخیزداری سازمان جنگلها و مراتع، پرویز گرشاسبی، در هفتهای که گذشت اعلام کرد ۳۰۰ هزار هکتار بیابان جدید در اطراف این دریاچه تولید شده است. قرار بوده بر اساس درخواست کارگروه نجات دریاچه ارومیه در سال ۹۳ که شش ماه از آن گذشته، یکدهم این میزان یعنی حدود ۳۴ هزار هکتار، بیابانزدایی شود.
تاخیر در اختصاص این میزان اعتبار و بودجه برای نجات ارومیه به کنار، برخی از کارشناسان معتقدند قبل از شروع این پروژه باید یک سری فعالیتهای سلسلهوار انجام شود تا فضا و شرایط برای نجات دریاچه آماده شود. بیژن کوشان، زمینشناس، کارشناس و پژوهشگر محیط زیست مقیم شهر کلن در آلمان که برای نجات دریاچه ارومیه تحقیق و تلاش میکند، میگوید چند بار به دعوت سازمان محیط زیست به ایران سفر کرده تا از نزدیک در جریان شرایط این دریاچه باشد و پیشنهادهایی را مطرح کند.
او از روشهایی میگوید که به این کمیته پیشنهاد داده تا پیش از شروع طرح، بر آنها تمرکز کنند:
«مسئله فاضلاب حوزه آبریز دریاچه اولین موردی است که از دید من باید مورد توجه قرار گیرد. از طرفی مهمترین مورد به نظر من بررسی میزان آلایندهها و پایین آوردن هرچه بیشتر گازهای گلخانهای است. چون اینها باعث میشود که حرارت بالا رفته و بارش کمی داشته باشیم. مسئله دیگر ۱۰ میلیارد تن نمک است که در منطقه رسوب کرده. ما چقدر باید آب بریزیم در این دریاچه تا بتوانیم تراز اکولوژیکی را تدارک ببینیم.»
مسئولان و کارشناسان میگویند، ریزگردهای نمکی بیابانهای اطراف دریاچه ارومیه، زندگی ساکنان این مناطق را تهدید میکند. پرندگان مهاجر دیگر به این بخش نمیآیند و تنها جانداران این منطقه نمکین، از بین رفتهاند. برخی کارشناسان از سدسازی غیراصولی و نادرست، برداشت آب زیاد و استفاده بیرویه آب در کشاورزی منطقه به عنوان مهمترین دلایل خشکی دریاچه یاد میکنند. دلایلی که در مجموع به مدیریت نادرست آب در این منطقه مربوط است.
مسئولان میگویند، احیای دریاچه ارومیه، برنامهای ۱۰ ساله است و بر اساس چیزی که تغییر الگوی کشت، اجرای طرحهای آبیاری پیشرفته و انتقال آب میانحوضهای نامیده شده، پیاده خواهد شد.
بیژن کوشان که دکترای محیط زیست و زمینشناسی از دانشگاه کلن در آلمان دارد و سفرهای پیاپی به ایران و منطقه مربوط به دریاچه ارومیه میکند، از پیشنهادی میگوید که به کمیته احیا کرده و به عقیده او میتواند به نجات دریاچه ارومیه کمک کند:
«پیشنهاد کردم، یک مرکز علمی و پژوهشی در دو طرف دریاچه ساخته شود و حتماً از شهروندان یعنی جوانانی که تحصیلاتشان به پایان رسیده در رشتههای مختلف در این دو مرکز مستقر شوند و توسط مونیتورینگ از هم اطلاع داشته باشند. یعنی هوا تغییر میکند، بارندگی کمتر شده، از تعداد پرندگان مهاجر چقدر کم شده و چقدر زاد ولد شده. اینها را میشود اندازهگیری کرد که بتوانیم کنترلش کنیم.»
مسئولان میگویند، ۶۰ هزار چاه غیرمجاز در اطراف دریاچه ارومیه وجود دارد. مقامهای دولتی خشک شدن دریاچه ارومیه را «فاجعه ملی» مینامند. گفته میشود بیش از دو سوم دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران، خشک شده است. دولت چندی پیش برای نجات دریاچه ارومیه در مجموع ۲۴ مصوبه تصویب کرد که این بندها هنوز اجرا نشدهاند.
خرس قهوهای از یک نمایش محلی در اصفهان نجات یافت
دیوار مرگ نام اتاقی است که در بعضی شهربازیها و نمایشهای محلی در برخی شهرها شنیده میشود. موتورسواری روی دیوارهای یک استوانه چوبی که موتورسوار روی دیوارهای آن چرخ میزند و مردم برایش از بالا پول میریزند و تشویقش میکنند. حالا تصور کنید که یک خرس برای کامل کردن این هیجان و تشویق بیشتر تماشاگران به مجموعه اضافه شود. اتفاقی که در اصفهان افتاد.
به گفته او حال خرس خوب میشود چون سن کمی دارد هر چند که اعصاب و روان و جسماش به شدت آسیب دیده است:به دلیل اینکه عکسهایی از او در حال زجر کشیدن به خاطر صدایی که میشنید در شبکههای اجتماعی منتشر شد. بعد از این بود که سازمان حفاظت محیط زیست ایران در نامهای به اداره کل محیط زیست اصفهان، واکنش نشان داد و خرس به تهران منتقل شد. این خرس ماده قهوهای به کلینیک حیات وحش پردیسان مرکز تخصصی تیمار و درمان گونه های جانوری وحشی در تهران منتقل شد. جایی که ایمان معماریان دامپزشک آن است و این خرس هم مثل دهها حیوان آسیب و آزاردیده زیر نظر اوست.
«تنها راهی که میشود خرس قهوهای را از طبیعت جدا کرد، این است که شکارچیان یا قاچاقچیان، وقتی حیوان خیلی کوچک است و مادرش کشته میشود، این توله خرسها از طبیعت گرفته میشوند. بعد از آن دیگر ارتباط برقرار کردن با آنها خیلی کار آسانی نیست. مگر اینکه دندانهایشان را از بین ببرند یا اینکه زنجیر به گردنش ببندند تا وقتی بزرگ شد بتوانند کنترلش کنند و جابهجا کنند با آن زنجیر. این خرس هم استثنا نبوده و مدتهای زیادی زنجیر وقفل به گردنش بوده که باعث شده دور گردنش به شدت آسیب ببیند. وقتی بیهوشش کردیم تا به مرکز بازپروری، انتقالش بدهیم، قفل را جدا کردیم. زخمش قابل درمان است. ولی دندانهای پایینش کاملا از بین رفتهاند.»
یکی از وظایف سازمان حفاظت محیط زیست، حفاظت از حیات وحش کشور است. هر چند که این سازمان و ادارههای آن در شهرهای کوچک و بزرگ میگویند به خصوص با تهدید برخی گونههای کمیاب حیوانات در کشور، برخورد با باغوحشها و سیرکها و شکارچیان غیرمجاز را در دستور کار خود داردند اما به گفته برخی فعالان حقوق حیوانات، این برخورد بیشتر در شرایطی پیش میآید که موضوع حیوانآزاری در یک محل مشخص، رسانهای میشود. روشی که درباره این خرس قهوهای، شیرهای سیرک در قشم، خرس و میمون سیرکی در تبریز و بقیه شهرها افتاد و بالافاصله حیوانات از آنها گرفته شدند: ایمان معماریان میگوید روند نگهداری این حیوانات غیرقانونی است:
«اکثر این حیوانات گونههای خاصی هستند و مختص ایران هستند و اکثرشان در معرض خطرند. جداکردنشان از طبیعت به تنهایی غیرقانونی است چه برسد که از آن سوء استفاده هم بشود. سیرکهایی که در ایران کار میکنند، این کار را اگر انجام دهند که همهشان هم انجام میدهند کاملاً غیرقانونی است. ولی این بیقانونی معمول شده آنقدر انجام شده که خیلی به چشم سازمان شاید نیاید. ولی بدون شک سازمان محیط زیست میداند و میبیند. ولی اینکه چرا برخورد نمیکند و از قدرت قانونیاش استفاده نمیکند شاید به دلیل این باشد که فعلاً توانش را ندارد یا اینکه این قدر این کار انجام شده که دیگر معمولی شده. یعنی ناتوان است در این که جلویش را بگیرد، از طرفی بعضیهایشان زورشان خیلی بیشتر از سازمان محیط زیستند.»
این خرس ماده قهوهای که از زمان تولهبودناش اسیر شده فقط یک نمونه از دهها خرس یا حیوان دیگری است که برای جمعشدن تماشاگر بیشتر و افزایش شور و هیجان به مراسم، آزار میبیند. تماشای دار زدن یک بزمجه در یک شهر کوچک و به زنجیر کشیدن دهها شیر بالغ در یک قفس تنگ و کوچک در یک سیرک سیار، بین برخی از مردم طرفدار دارد. عکسهای این تماشاگران در فضاهای مجازی منتشر میشود که برای دیدن این حیوانآزاری هزینه میکنند. ایمان معماریان که کارش رسیدگی به حیوانات آسیب دیده در کلینیک حیات وحش پارک پردیسان است تا حیوانات پس از مراحل درمان به زیستگاه اصلیشان برگردند، میگوید: هنوز برخی از مردم ایران نمیدانند که حیاتوحش کشور چه زخمهای کاری برداشته که قابل درمان نیست: «اگر مخاطبی وجود نداشته باشد برود آزار حیوانات را ببیند و از عذاب کشیدن حیوانات لذت ببرد خب مسلماً اینها هم این کار را نخواهند کرد.»
به گفته بسیاری از فعالان حقوق حیوانات تا زمانی که کسانی برای دیدن آزار هر جانداری، بلیت بخرند و به جای اطلاعرسانی به سازمان حفاظت محیط زیست در مورد یک جریان غیرمعمول، طرفدار این شرایط باشند، کودکان هم هیچ سهمی در نگهداری از حیات وحش کشور نخواهند داشت و این زنجیره تکرار خواهد شد.