دهها سال است که ایرانیها تنها با نیمنگاهی به زیر پا، میتوانند در هر بخشی از کشور که زندگی میکنند، گزینشهایی را از ارزشهای قومی، آیینی را همراه با طبیعت و زیستبوم اطرافشان پیدا کنند. صنعت فرش یا قالی ایرانی، با محیط زیست ایران گره خورده است.
از موتیفها، طرحها و آرایههای قالی ایرانی که از طبیعت میآیند، بگذریم؛ تار و پود و شالوده، رنگ، پشم، نخ و پرز فرش ایرانی، گره خورده با جنگلها، مراتع و گیاهان بومی ایرانی و مواد معدنی و سلامت جانوران. مواردی که روزگاری پایههای اصلی یک محصول سراسر هنری با رنگ و شفافیت چشمگیر بود و از دستکم ۳۰۰ سال گذشته جایگاه مشخصی را در بهترین موزههای جهان از آن خود کرده، بود.
برنامه را به شکل کامل بشنوید:
Your browser doesn’t support HTML5
آنطور که علی حصوری پژوهشگر فرش ایرانی که برای گردآوری فرهنگ اصطلاحات فرش سالها در شهرها و روستاهای ایران سفر کرده، میگوید، فرشبافی زمانی همراه و همیار محیط زیست کشور هم بوده است: «از انواع گیاهانی که در طبیعت وجود داشت، استفاده میشد. از این گیاهان به تناسب جغرافیا و اقتضای محیط زیست کشور در رنگرزی پشم فرش استفاده میشد. گیاهان را هم طوری برداشت میکردند که به طبیعت صدمهای نرسد و سال آینده هم بتوانند از همین گیاهان بهرهبرداری کنند.»
رنگرزی فرش در گذشته با این گیاهان همراه با برخی منابع معدنی مثل خاک رس و فضولات حیوانی مثل پهن گاو، انجام میشد. روشهایی ارزان، در دسترس و ساده و سالم برای محیط زیست و البته سلامت انسانها. به گفته علی حصوری، در سوئد، استاد پیشین زبانهای ایران قدیم که چند کتاب در زمینه قالی ایرانی نوشته، روشهایی که با مدارا و همراهی با طبیعت رشد میکردند و برداشتشان هم ضرری به محیط زیست نمیزد: «در گذشته صرفا رنگهای گیاهی مثل روناس و گندل استفاده میشد، در کنار برگ مو، پوست انار و پوست گردو که بعد از رنگرزی هم تفاله این گیاهان به طبیعت برمیگشت. اما حالا فقط پسآب رنگهای شیمیایی پر از سموم مضر برای طبیعت به محیط زیست برمیگردد.»
انتقادها به رنگرزی سنتی؛ زمانبر و کمیاب
اما منتقدان به روش رنگرزی سنتی فرش ایرانی هم سوی دیگر این مرز ایستادهاند. شاید اولین نکتهای که آنها تاکید دارند و آن را سد بزرگی در مقابل خودشان میدانند، کمبود زمین کشاورزی مثلا برای کاشت روناس و بقیه گیاهانی است که رنگ طبیعی از آنها ساخته میشود. همینطور افزایش جمعیت و افزایش تقاضا برای تولید فرش که سرعت کار بیشتری میطلبد، همراه با محدودیتهای تولید رنگ طبیعی مثل زمانبر بودن مدت رنگرزی و کمبود افراد ماهر برای تولید رنگ طبیعی از جمله مواردی است که آنها را از روشهای سنتی دور و دورتر میکند. برای همین است که حالا رنگهای شیمیایی در صنعت فرش ایران کاربرد دارند. رنگهایی که به گفته دکتر علی حصوری، نویسنده و پژوهشگر در زمینه فرش ایرانی، به جان طبیعت و محیط زیست کشور هم افتادهاند: «با وارد کردن رنگهای شیمیایی مقدار زیادی دلار خرج میکنیم. این رنگها عوارض زیادی هم برای سلامتی انسانها دارند و هم برای طبیعت».
رنگ فرشهایی که باید در مقابل ساییدهشدن، شستشو، نور خورشید، حرارت، رطوبت و گرد و خاک مقاوم باشد، بر پشمی مینشیند که به گفته کارشناسان باید پشم ایرانی باشد تا تلالو واقعی فرش ایرانی را نشان دهد. تلالویی که شاید از خاستگاه طبیعیاش میآید. از نقشهای درخت، ماهی، گل، ترنج، بته و دامهای اهلی گرفته تا رنگ و رو جنس فرشها. اما حالا ارتباط محیط زیست و طبیعت ایران با فرش ایرانی چقدر تنگاتنگ و مسالمتآمیز است؟
علی حصوری که سالهای زیادی را در سفر به بخشهای مختلف ایران برای پژوهش درباره فرش ایرانی گذرانده، از رابطه دامپروی و قالی و محیط زیست میگوید و توجه ویژه به نقش دامها در بافت فرش ایرانی: «دامها برای بافت فرش، گوسفندها را انتخاب اصلح میکردند و گوسفندهای سفید را فقط برای این کار نگه میداشتند. به این ترتیب، گوسفند ایرانی مطابق نیاز صنعت فرش ایران پرورش مییافت. حالا اما پشم گوسفندان رنگی را رنگزدایی میکنند و دوباره رنگ میکنند. با این کار جان پشم را میگیرند و دیگر تلالو و شفافیت پشم واقعی و طبیعی را ندارد.»
مرتع یعنی فرش، فرش یعنی مرتع
حالا با از بینرفتن روزانه طبیعت و جنگل، و دامپروری مسالهساز برای طبیعت و پسآبهای شیمیایی، جایگاه محیط زیست در صنعت فرش ایران کجاست؟
علی حصوری، کارشناس و پژؤهشگر باسابقه فرش ایرانی مقیم استکهلم: «یکبار یک استاد محیط زیست به من گفت، مرتع یعنی فرش، فرش یعنی مرتع. ما مرتع داشتیم و گوسفند پرورش میدادیم و این دامها با استفاده از مرتع، پشمی را تولید میکردند که در فرش ایرانی به کار میرفت. تا سال ۱۳۳۲ بخش عمدهای از بودجه ایران با درآمد فرش تامین میشد، همه اینها به مراتع کشور برمیگشت. ما مراتع را از بین بردیم، و تولید پشم ایرانی از بین رفت و حالا بیشتر پشم خارجی وارد میکنیم که به هیچوجه مناسب فرش ایران نیست.»
حالا که چشمها به رشد اقتصاد کشور دوخته شده و انتظارها در مورد کمرنگترشدن صادرات نفتی پررنگتر میشود، در شرایطی که ایران در دوران تحریم رقیبهایی را در چین، پاکستان و هند در زمینه فرش دستباف پیدا کرده و حالا که صادرات فرش ایران سادهتر و سریعتر خواهد شد، صنعت فرشبافی ایرانی چقدر با محیط زیست ما مهربان خواهد بود؟
رئیس مرکز ملی فرش ایران میگوید، فرش دستباف ایران با وجود شیفتگان و طرفدارانش در سراسر دنیا، بیش از ۳۰ درصد از سهم کل تجارت جهانی فرش را به خود اختصاص میدهد، با یک میلیون قالیباف در کشور که قرار است با روشهای غیرسنتی، رنگهای غیرطبیعی و با استفاده از منابع طبیعی، پاسخگوی شرایط صادرات فرش ایرانی به دنیا باشند.