وقتی دلایل برتری انرژیهای نو یعنی انرژی محصول باد يا خورشيد مطرح میشود، محیط زیست حتما یک طرف ماجراست و اینکه این انرژیهای پاک به کاهش سرعت گرمایش زمین کمک میکنند. از سوی دیگر انرژیهایی که نو و تجدیدپذیر خوانده میشوند، دلگرمی انسانها هستند برای روزی که پیشبینی میشود سوختهای فسيلی مثل نفت و گاز، به پایان برسند. اما این موضوع باعث نمیشود که در کشورها سیاستی یگانه در پیش گرفته شود.
Your browser doesn’t support HTML5
در بسیاری از کشورها، هنوز هزينه توليد انرژیها تجدیدپذیر، در سطح انرژیهای فسيلی نيست. هنوز سوختهای فسیلی از انرژی باد و خورشیدی، ارزانتر هستند و هنوز منابع در دسترس نفت و گاز، دههها انتظار را برای استفاده خالص از انرژیهای نو در پیش رو گذاشته است.
اما با سقوط قیمت نفت که از نیمه سال ۲۰۱۴ میلادی شروع شد، این ترس به وجود آمد که نفت به رقیب انرژیهای تجدیدپذیر و دوستانهتری برای محیطزیست تبدیل شود. با این نگرانی که سرمایهگذاری در زمینه انرژی خورشیدی و بادی کاهش پیدا کند یا متوقف شود.
اما برخی از کارشناسان و اقتصاددانان میگویند این اتفاق هنوز نیفتاده و اتفاقا سال گذشته پژوهشها و سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای پاک، افزایش هم پیدا کرده است. فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی رادیو فردا از اعداد و ارقامی میگوید که اتفاقا نشاندهنده این رشد است: «در سال ۲۰۱۴ سرمایهگذاری در انرژیهای قابل تجدید، بسیار بالا رفت و در سطح جهانی تقریبا به بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار رسید. در چین افزایش ۳۲ درصدی داشت. در آمریکا حدود ۱۰ درصد بالا رفت. در سال ۲۰۱۶ باز هم بر اساس ارزیابیهایی که انجام میگیرد، انتظار سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر با وجود کاهش قیمت نفت نسبت به چند سال گذشته، همچنان در سطح جهانی بالاست. احتمالا در سال جاری میلادی، بر اساس ارزیابیهای منابع کارشناسی در این زمینه، شاهد افزایش ۱۵ درصدی در سرمایهگذاریهای مربوط به انرژی خورشیدی خواهیم بود و همینطور ۱۵ درصد افزایش هم در زمینه مربوط به انرژی بادی خواهیم داشت. به نظر میرسد موتور متحرک این نوع سرمایهگذاریها هم آمریکا و چین باشد.»
از جمله دلایلی که این کارشناس اقتصادی ذکر میکند، برنامهریزی بلندمدت در مورد انرژیهای نو است که اتفاقهای ناگهانی تاثیری بر آنها نمیگذارد: «در بسیاری از کشورها انرژی برقی، یارانه زیادی از دولت دریافت میکند و بالا و پایین رفتن قیمتهای نفت در بازار تاثیر زیادی بر آن ندارد. از طرفی، رقیب واقعی انرژیهای تجدیدپذیر، نفت نیست، بلکه گاز است. فقط بخش کمی از برق در سطح جهانی از محل نفت تامین میشود؛ تنها بخشی که ممکن است به دلیل کاهش قیمت نفت دچار جابهجایی شود (از نظر نوع مصرف انرژی) بخش حملونقل است.»
به گفته متخصصان، برق بزرگترین بخش انرژی در جهان محسوب میشود که تاثیر زیادی بر جریانهای مربوط به نفت ندارد. دو مشتری اصلی نفت بخش حمل و نقل و بخش صنعت هستند که اتفاقا انرژیهای نو حضور چندانی در آنها ندارند.
پژوهشگران میگویند در آینده برق آبی، برق خورشیدی و برق بادی رشد بیشتری را در بخش انرژیهای نو در تولید برق خواهند داشت.
با این حال، امیرحسین سجادی، پژوهشگر در زمینه باد در دانشگاه کیس وسترن رزرو در اوهایو در آمریکا میگوید، این به هنر دولتها برمیگردد که با پایین رفتن قیمت نفت، برنامهریزی دقیقتری برای بخش انرژیهای تجدیدپذیر کشورشان داشته باشند: «قیمت نفت باید بر اساس طبیعتش بالاتر برود، به دلیل اینکه قیمت حفاری افزایش مییابد و تکنولوژیهای مربوط به آن با کاهش ذخایر نفت، گرانتر میشود. اما قیمت انرژیهای نو درست عکس این شرایط، باید مدام پایین برود؛ به دلیل توسعه و تحقیقات مدرن و نوآوریهایی که در این زمینه انجام میشود. اما وقتی که قیمت نفت پایین میرود، دولتها باید سوبسید (یارانه) به بخشهای مربوط به انرژیهای نو بدهند و این بخشها را از شکست و از دورخارج شدن، نجات دهند، وگرنه رقابت بین انرژیهای فسیلی و نو، سالم نمیماند.»
به گفته او بالا و پایینرفتن قیمت انرژیها در جامعه مدرن بهتر دیده میشود:«کسانی که دوراندیش هستند به این کاهش و افزایش قیمتها توجهی نمیکنند، چون میدانند دایمی نیست و امکان ندارد قیمت نفت همیشه کاهش داشته باشد. دولتها باید برنامه کوتاهمدت بگذارند تا به بخشهای مربوط به انرژیهای نو کمک کنند.»
تاثیر قیمت نفت بر محیط زیست کشورهای علاقمند به انرژیهای نو
نزدیک به پنج ماهی که از سال ۲۰۱۵ میگذرد، قیمت نفت اوپک با افت و خیزهایی روبهرو بوده، اما برای اولین بار در هشتم اردیبهشتماه امسال به بالای ۶۱ دلار رسید.
حامد قدوسی، اقتصاددان و پژوهشگر در آمریکا، در یادداشتی در ماهنامه مهرنامه (شماره نوروز) نوشته در حال حاضر نفت خام تقریبا ۹۷ درصد انرژی مصرفشده در بخش حملونقل را تامین میکند ولی انتظار میرود تا سال ۲۰۳۵ میلادی سهم آن به ۹۱ درصد کاهش یافته و در عوض سهم گاز و تجدیدپذیرها رشد کند.
امیرحسین سجادی، پژوهشگر در زمینه انرژی باد، از مطالعه بانک جهانی درباره کشورهایی میگوید که بر تاثیر قیمت نفت بر مناطق دور از دسترستر انجام شده است: «تاثیر قیمت نفت بر اقتصاد و زندگی در مناطق دور مثل آلاسکا، کمتر دیده میشود. چون انتقال سوخت، سختتر است و جمعیت کمتری در آنجا وجود دارد. بنابراین تاثیر قیمت نفت در زندگی روزمره کمتر است. به همین دلیل در شمال کانادا و سوئد، از انرژیهای نو بیشتر استفاده میشود.»
امیرحسین سجادی، به جداسازی دیاکسیدکربن و ذخیره آن اشاره میکند که در مقایسه بازار نفت و بازار انرژیهای نو با رعایت مسایل زیست محیطی موثر است: «وقتی محدودیتهای محیط زیستی برای میزان کربنی که سوخت آزاد میکند، گذاشته میشود و سختگیری شدید مالیاتی برایش در نظر گرفته میشود، بازار رقابت هم گرمتر میشود. در کشورهایی که این موضوع (کربن کپچر) وجود ندارد، نمیتوان نفت را به عنوان انرژی با باد و خورشید مقایسه کرد. چون کربنکپچر، برگ برنده بزرگی برای انرژیهای نوست.»
فریدون خاوند، اقتصاددان که سالها پیشینه فعالیت و پژوهش در زمینه محیط زیست هم دارد، میگوید اگر در درازمدت قیمت نفت پایین بیاید احتمال دارد، تغییراتی در نوع و میزان مصرف انرژیها حاصل شود: «به دلیل نگرانی رو به گسترش در مورد آلودگیهای مربوط به زمین و افزایش گرمایش زمین، این احتمال وجود دارد که حتی در صورت کاهش قیمت انرژیهای فسیلی، به ویژه نفت، اراده کشورها به ویژه کشورهای پیشرفته در مورد گسترش انرژیهای تجدیدپذیر، برقرار بماند.»
تاثیر قیمت نفت بر انرژیهای نو در ایران
اما در ایران که از دید بسیاری از متخصصان در بهترین موقعیت جغرافیایی برای استفاده از انرژی باد و خورشیدی در منطقه قرار دارد، چقدر باید به این نوع سرمایهگذاریها امیدوار بود؟ در شرایطی که باید به سرمایهگذاری کشورهای دیگر در ایران بعد از برداشته شدن تحریمها هم فکر کرد و بحران زیستمحیطی و آلودگیهای آب و خاک، فراوانتر هم میشود.
امیرحسین سجادی، که سابقه کار در موسسه اقتصاد و انرژی لهستان را دارد، میگوید تصویر امروز ایران با بالا و پایین رفتن قیمت نفت، تکان نمیخورد: «ایران اصلا سیستم پیچیدهای برای بررسی و پیشبینی این شرایط ندارد. همهچیز به قیمت نفت بستگی دارد. قیمت نفت و گاز هم سرجای خودش نیست. قیمت گاز در ایران آنقدر پایین است که حتی خط لوله هم ساخته میشود و با گاز ارزان یکجا عرضه میشود. ضرر برای این در این زمینه بسیار زیاد است.»
در ایران، نفت و بنزین به قیمت واقعی فروخته نمیشوند. اقتصاددانان میگویند بر خلاف اجرای قانون معروف به هدفمندکردن یارانهها و با اینکه قرار بود یارانه حاملهای انرژی و مواد سوختی پایین آورده شود، اما هنوز دولت موفق نشده قیمت حاملهای انرژی را به سطح بینالمللی آن برساند. فریدون خاوند کارشناس اقتصاد در پاریس میگوید: «اگر قیمت نفت در ایران به قیمت جهانی نزدیک شود، راه بسیار مدبرانهای برای حفظ محیط زیست همراه با نگهداری ظرفیت انرژیهای فسیلی خواهد بود. اگر ایران به نوع سیاستی که نروژ در مورد قیمت نفت در پیش گرفته، نزدیک شود، شرایط مساعد میشود. در نروژ که کشور برجستهای در زمینه تولید و صادرات نفت است، قیمت نفت برای مصرفکننده نروژی، در سطح جهانی در نظر گرفته شده است. اگر این اتفاق در ایران هم بیافتد، آن زمان میتوان مقامها و افکار عمومی را راضی کرد تا با توجه به درآمد اضافی که از محل حاملهای انرژی به دست میآید، سرمایهگذاری در عرصه انرژیهای پاک به ویژه خورشیدی (که ایران از امکانات بینظیری برای توسعه آن در جهان برخوردار است) افزایش پیدا کند.»
برخی معتقدند انرژیهای نو و انرژی فسیلی مثل نفت رقیب هم نیستند که رشدشان بر یکدیگر تاثیری داشته باشد. هنوز باید سالها انتظار کشید تا انرژی نو، نفت را حذف کند و اینقدر در صنعت و مصرف خانگی همهگیر شود که جایگزین سوخت فسیلی شود. برای همین هنوز طرفداران محیط زیست در برخی از کشورها، به این جایگزینی به شکل رویا و آرزویی نگاه میکنند که باید عملی شود.