کاهش مداوم قیمت نفت در بازارهای جهانی و مشکل کشورهای نفتی همچون ایران برای به سرانجام رساندن بودجه سال آیندهاشان، موضوع تحلیلها و یادداشتهایی بوده که طی هفته جاری در صفحات یا بخشهای اقتصادی روزنامهها و وبسایتها، منتشر شد.
در ادامه خلاصهای از چند یادداشت و تحلیل منتشر شده در نشریات فارسیزبان با همین موضوع را همخوان کردهایم:
عصر سنگ و عصر نفت
«پایان عصر نفت»، عنوان یادداشتی است که حجت قندی، اقتصاددان برای روزنامه «دنیای اقتصاد» نوشته است.این استاد دانشگاه «واشنگتن اند لی» آمریکا در ابتدای تحلیل خود با اشاره به کاهش بیش از ۶۰ درصدی قیمت نفت در شش ماه گذشته، مینویسد: «بسیاری از کارشناسان، کاهش قیمت نفت را به انقلاب «نفت شیل» در آمریکا نسبت دادهاند.»
او در ادامه به نکاتی درباره نفت شیل اشارهکرده است، ازجمله آنکه، «حجم استخراج شیل در آمریکا، بیش از چهار میلیون بشکه در روز است که بیش از تولید نفت هر کشور عضو اوپک به غیر از عربستان است.»
نکته دومی که آقای قندی در یادداشت خود بر آن تأکید میکند، برآوردهای متفاوت از میزان ذخایر نفت غیرمتعارف است که به نوشته این استاد اقتصاد، «بعضی از برآوردهای دست بالا، حجم ذخایر غیرمتعارف را تا ۱۰ برابر ذخایر متعارف نشان میدهد.»
حجت قندی در ادامه به تفاوتهای دوره سرمایهگذاری در تولید نفت شیل و نفتهای متعارف اشارهکرده و مینویسد، «سیکل سرمایهگذاری در نفت شیل کوتاه است. برای نفت متعارف، از زمان شروع سرمایهگذاری تا زمان استخراج فاصلهای حدود ۵ سال است.» اما به نوشته حجت قندی، «سیکل سرمایهگذاری در نفت شیل حدود ۶۰ روز است. که این صاحبنظر مسائل اقتصادی، آن را با سرمایهگذاری در صنعت آبمعدنی قابلمقایسه میداند.
این اقتصاددان، در جای دیگری از یادداشت خود به سمت تقاضا در بازار نفت اشاره میکند و معتقد است که تمام کاهش قیمت نفت به تولید و عرضه فراوان نفت مربوط نیست، بلکه سرمایهگذاری روی بهرهوری بالاتر محصولاتی که مصرفکننده انرژی هستند موجب کاهش تقاضا برای نفت شده است.
و در پایان استاد اقتصاد دانشگاه واشنگتناند لی در آمریکا، مینویسد، «مثلی در محافل نفتی است که میگوید: «پایان عصر پارهسنگی به دلیل اتمام سنگ نبود.» درواقع، بشریت هنوز هم از سنگ استفاده میکند، اما سنگ در محاسبات اقتصادی، سیاسی، و ژئوپلیتیک جایی ندارد.»
حجت قندی در پایانبندی تحلیل خود، سرنوشت نفت را همچون سرنوشت سنگ تصور کرده و تأکید کرده است، «پایان عصر نفت با پایان نفت همراه نخواهد بود. بلکه در زمانی در آینده، نفت دیگر در محاسبات اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک نقشی نخواهد داشت.»
باید از هزینههای جاری کاست
جمشید پژویان، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در یادداشتی که برای روزنامه «تعادل اقتصادی» نوشته با اشاره به سخنان علی طیبنیا، وزیر اقتصاد، که گفته باید در بودجه سال آینده، قیمت نفت به بشکهای ۴۰ دلار تغییر یابد، این سخن را سخنی درست توصیف کرده و نوشته است، «ممکن است قیمت نفت به حدود ۵۰ دلار افزایش یابد اما اینکه قیمت نفت در سال آینده بهطور متوسط به هفتاد و چند دلار برسد، بسیار بعید بهنظر میرسد.»
این استاد بخش عمومی دانشگاه، همچنین تأکید کرده که با تصویب ارقام فعلی لایحه بودجه سال آینده که بر مبنای نفت ۷۲ دلاری بستهشده است «از هماکنون برای سال آینده چیزی بین ۲۵ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهیم داشت که باید هرچه سریعتر منبع تأمین این کسری را مشخص کرد.»
به نوشته آقای پژویان، «باید دید دولت میتواند به سایر درآمدهای خود اضافه کند یا باید از هزینهها کم کرده که بتواند کسری درآمدهای نفتی را جبران کند.»
این اقتصاددان درعینحال تأکید میکند که کم کردن هزینههای دولت نباید به کاهش هزینههای عمرانی تعبیر شود چراکه به باور این استاد اقتصاد، کاهش بودجههای عمرانی «میتواند مشکلات جدیتری ایجاد کند.»
جمشید پژویان، توصیه میکند که «کاستن از هزینههای جاری باید در دستور کار قرار گیرد.»
پیشنهاد رئیس پیشین شورای رقابت، برای کاهش هزینههای دولت، «ورود به اجزا هزینههای جاری وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و کاستن از هزینههای غیرضروری این دستگاههاست.»
جمشید پژویان، انجام اصلاحات اقتصادی و پایان دادن به روشهای غلط اقتصادی را الزام این روزهای اقتصاد ایران میداند و معتقد است که دولت باید با بهرهگیری از بهترین کارشناسان، اقداماتی جدی برای اصلاح ساختار اقتصاد انجام دهد تا بتواند کسری درآمد نفت را تأمین کنند.»