تاخیر به مثابه «خواب سرمایه»

مرور یادداشت‌ها و تحلیل‌های اقتصادی این هفته مجله «نماگر» را با روزنامه جمهوری اسلامی آغاز می‌کنیم که به موضوع تاخیر ارایه لایحه بودجه به مجلس پرداخته است:

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روز دوشنبه خود به «پیامدهای تاخیر بودجه» اشاره کرده است، سرمقاله‌نویس این روزنامه با اشاره به تناقض‌گویی‌های مسئولان دولتی درباره سرنوشت لایحه بودجه سال آینده تاکید کرده که «در اقتصاد ایران، بودجه جایگاه و نقش بسیار پررنگ‌تری دارد.»
نویسنده پس از آن با یادآوری اینکه اقتصاد ایران به نفت و درآمدهای نفتی وابسته است، ادامه داده «که عملا بخش عمده‌ای از تبادلات مالی و اعتباری در اقتصاد کشور ما بدون درآمدهای نفتی قابل تصور و تعریف نیست. از این رو هرگونه تغییر معناداری در بودجه کشور، تمامی ارکان و لایه‌های اقتصادی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.»
سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی در پایان با پیش بینی اینکه کار تصویب و نهایی شدن لایحه بودجه سال آینده تا خردادماه سال ۹۲ به طول می‌انجامد، ‌تاکید کرده که این تاخیر به معنای «بلاتکلیفی پیمانکاران بخش خصوصی، خواب سرمایه، افزایش مطالبات معوق بانکی، افزایش قراردادهای موقت سفید امضا» خواهد بود.
تزریق پول یعنی خانوارهای بیشتری زیر خط فقر

حسین راغفر، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، در یادداشتی که روز دوشنبه، ۳۰ بهمن ۹۱، برای روزنامه «قانون» نوشته، پرسیده است، «آیا دولت از تبعات سیاست‌های مالی خود آگاه است؟»
این استاد اقتصاد دانشگاه توضیح داده که پرسش‌هایی از این دست، پرسش‌هایی است که کار‌شناسان اقتصادی از زمان اعلام پردخت مبلغی تحت عنوان عیدانه به مردم از خود می‌پرسند.
به نوشته آقای راغفر، «از منظر کار‌شناسی، هرچه در یک جامعه شوک‌های اقتصادی به واسطه تزریق پول، ایجاد شود، موجب خواهد شد دهک‌های ضعیف [درآمدی] در آن جامعه ضعیف‌تر شوند.»
یادداشت‌نویس روزنامه قانون، در ادامه تاکید می‌کند که «در چنین اقتصاد بیماری، تزریق پول، ‌ افزایش نقدینگی و شوک‌های اقتصادی تنها تعداد بیشتری از خانواده‌ها را زیر خط فقر خواهدبرد.»
به نوشته حسین راغفر، «تزریق بی‌ضابطه پول به جامعه، تبعات دیگری نظیر آسیب‌رساندن به "اخلاق کار" در جامعه را در پی دارد.»
فکرهای دولت، واقعیت‌های اقتصاد

شاهین شایان آرانی، کار‌شناس اقتصاد در سرمقاله‌ای که برای روزنامه شرق نوشته، سیاست بانک‌ مرکزی برای کنترل رشد نقدینگی را که با پیش فروش سکه طلا در دستور کار این بانک قرار گرفته، به نقد کشیده و از آن با عنوان «بیراهه پیش فروش سکه» یاد کرده‌ است.
به نوشته آقای شایان آرانی، «از آنجاییکه دولت طلای زیادی در اختیار دارد، فکر می‌کند که با عرضه آنها به بازار می‌تواند کنترل نقدینگی را به دست گیرد.»
این کار‌شناس اقتصادی در ادامه تحلیل خود، نرخ سود سالانه پیش‌خرید سکه را ۳۶ درصد اعلام کرده که به نوشته سرمقاله‌نویس روزنامه شرق، ‌کمتر از نرخ تورم است و مردم برای ادامه این روند، رغبتی نخواهند داشت.
به نوشته آقای شایان آرانی، دولت بهتر است به جای پیش فروش کردن سکه برای کنترل نقدینگی، با افزایش نرخ سود سپرده‌های بانکی، هم نقدینگی را جمع کند و هم قدرت برنامه‌ریزی در سرمایه‌گذاری‌ها را به دست بگیرد.»
آجیل نخریم، که چه بشود؟

زهرا کریمی، اقتصاددان، در یادداشتی که برای روزنامه آرمان نوشته، به تلاش افرادی اشاره کرده است که این روز‌ها از مردم می‌خواهند، برای شب عید امسال آجیل نخرند تا موجب ثروتمند‌تر شدن عده‌ای سودجو شوند.
خانم کریمی این حرف را به نظر حرف درستی توصیف کرده، ‌اما ادامه داده است که «نباید فراموش کرد که تورم ناشی از کمبود عرضه در مقایسه با تقاضا، در سایر عرصه‌ها نیز بروز کرده است.»
این اقتصاددان، پس از آن به دلایل افزایش نرخ تورم در ایران از جمله، ‌ پیامدهای هدفمندی یارانه‌ها، بالارفتن قیمت حامل‌های انرژی، افزایش نرخ ارز و کاهش واردات کالاهای واسطه‌ای و مصرفی و به تیع ان بالارفتن هزینة‌های تولید اشاره کرده و پرسیده است: «ایا با تحریم کالا‌ها رونق اقتصادی برمی گردد؟ شغل ایجاد می‌شود؟»
خانم کریمی، در پایان یادداشت خود با تاکید بر اینکه خرید نکردن چاره کار نیست، نوشته است: «راه‌حل مشکل اقتصاد، ایجاد فضای مناسب برای کسب و کار و حذف موانع افزایش تولید است.»