آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در نامهای خطاب به «عموم جوانان در کشورهای غربی، تروریسم را «درد مشترک» دنیای اسلام و کشورهای غربی خوانده و در عین حال غرب را به تضاد سیاسی و برخورد دوگانه با تروریسم متهم کرده است.
این نامه که دومین نامه آیتالله خامنهای به جوانان کشورهای غربی است، حدود یک سال پس از اولین نامه او خطاب به جوانان اروپا و آمریکا منتشر شده؛ نامهای که رهبر ایراندر بهمن ماه سال ۹۳، و پس از حمله به دفتر نشریه طنز شارلی ابدو در پاریس نوشته بود. حملهای که مسئولیت آن حمله را گروه حکومت اسلامی داعش بر عهده گرفت.
در نامه جدید رهبر جمهوری اسلامی روز هشتم آذرماه، در وب سایت حفظ و نشر آثار او انتشار یافته، انگیزه نوشتن این نامه، «حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد،» توصیف شده است.
آقای خامنهای در نامه جدیدش از اینکه چنین رویدادهایی بستر گفتوگوی او با جوانان غرب را میسازد، ابراز تأسف کرده، اما افزوده است اگر این مسائل دردناک زمینهای «برای همفکری و چاره اندیشی نشود، خسارت دو چندان خواهد شد.».
او افزوده است که به این علت جوانان را مورد خطاب قرار میدهد که تنها آنها میتوانند با درس گرفتن از این رنج ها «سدّ بیراهههایی شوند که غرب را به نقطه کنونی رسانده است».
آیتالله خامنهای سپس ضمن همدردی با قربانیان چنین رویدادهایی، گفته است «هر کس که از محبّت و انسانیّت بهرهای برده باشد، از دیدن این صحنهها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه».
تروریسم؛ «درد مشترک»
رهبر جمهوری اسلامی تروریسم را «درد مشترک» دنیای اسلام و غرب خوانده، اما افزوده که درد و اضطرابی که حوادث اخیر در فرانسه ایجاد کرده، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان تحمل کردهاند دو تفاوت عمده دارد؛ «اول اینکه دنیای اسلام در ابعاد بسیار بزرگتر و خشنتر آنها را تجربه کرده و دوّم اینکه برخی از قدرتهای بزرگ همواره حامی این خشونتها بودهاند».
او در ادامه، غرب را به تضاد سیاسی و برخورد دوگانه با تروریسم متهم کرده و برای نمونه گفته است که آمریکا خود القاعده، طالبان و دنبالههای آن را ایجاد یا تقویت و تسلیح کرد و همچنین غرب متحد «حامیان آشکار و شناختهشده تروریسم تکفیری، علیرغم داشتن عقبماندهترین نظامهای سیاسی» است، «در حالی که پیشروترین و روشنترین اندیشههای برخاسته از مردمسالاریهای پویا در منطقه را سرکوب کرده و میکند».
آقای خامنهای حمایت از اسرائیل را نیز مصداق دیگری از «برخورد دوگانه با تروریسم» خوانده و «تهاجم به کشورهای اسلامی» را هم نمونه دیگری از «منطق متناقض» غرب توصیف کرده است.
آیتالله خامنهای پس از اشاره به این موارد، به جوانان غرب توصیه کرده که باید به عنوان اولین مرحله ایجاد امنیت و آرامش «این ذهنیت آلوده به تزویر» حاکمان خود را تغییر دهند و با این «اندیشه خشونت زا» مقابله کنند، چون این اندیشه در «سیاستهای فرهنگی غرب رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است».
او غرب را متهم کرده که میکوشد در کشورهای اسلامی «شبیه سازی فرهنگی» کند، اما افزوده است که به اعتقاد او، تحمیل چنین فرهنگی «خشونت خاموش» است.
آقای خامنهای مؤلفههای اصلی فرهنگ غرب را «پرخاشگری و بیبندوباری اخلاقی» دانسته و گفته است که اهمیت و ارزش پیوندهای فرهنگی را «انکار نمیکند» اما با تحمیل یک فرهنگ «ستیزهجو و مبتذل و معناگزیر» که به صورت محصولات هنری به جوانان در جهان اسلام عرضه میشود، مخالف است.
رهبر جمهوری اسلامی گروههایی چون داعش را «زاییده اینگونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی» دانسته و گفته است که مشکل «عقیدتی» نیست بلکه «تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آنهم در دل یک قبیلهی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت».
او سپس مدعی شده که چگونه ممکن است از دل اسلام که «اخلاقیترین و انسانیترین» مکاتب جهان است، «زبالهای مثل داعش» بیرون بیاید؟
آقای خامنهای «نابرابریها و احیاناً تبعیضهای قانونی و ساختاری» در جوامع غربی را نیز از علل دیگر پدید آمدن امثال داعش توصیف کرده است.
رهبر جمهوری اسلامی در پایان نامه خود به جوانان غرب گفته است که «اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانهای است که گسستهای موجود را افزایش دهد».
او از جوانان غرب خواسته است تا «بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنند».
آیت الله خامنهای در نامه قبلی خود در بهمن ماه سال ۹۳،نیز از جوانان اروپایی و آمریکایی خواسته بود تا درباره «انگیزههای سیاهنمایی گسترده» علیه اسلام «پرسش و کاوش» کنند و شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورند.