یک بار ماجرا بر سر حقوق زنان است و می گوید برابری همیشه هم خوب نیست؛ جواب می شنود که جنس اول و دوم نداریم... این یکی می گوید جای زن در خانه است؛ آن یکی فردایش می پرسد بر چه اساس؟... یکی تاکید می کند که مجلس خبرگان باید انقلابی بماند؛ دیگری تصریح می کند که حالا من بگویم انقلابی ام، این انقلابی یعنی چه؟... می گوید علوم انسانی خطرناک است؛ می شنود که خیلی هم مفید است...در این سو پای می فشارد که در مذاکرات از آرمان ها دست بر ندارید؛ از آن سو دیگری بر می آشوبد که این توهمات چیست؟!... تشر می زند که بله! ما موظفیم مردم را به بهشت برسانیم؛ کمی بعد پاسخ می آید که مگر بیکارید؟...
حالا کار یکی به دو کردن های رئیس جمهور ایران با رهبرش به تحصیل زبان خارجی هم کشیده است. فرد شماره یک جمهوری اسلامی ایران می گوید چرا انگلیسی؟ از رئیس قوه مجریه اش توضیح مفصل می شنود که چرا که نه؟!
Your browser doesn’t support HTML5
داستان کلکل های حسن روحانی با علی خامنه ای از همان ماه های اول ریاست جمهوری اش آغاز شد و گویا پایانی هم بر آن نیست.
این اصطکاک لفظی به چه معناست؟ آیا شکاف میان رئیس جمهور ایران و رهبر جمهوری اسلامی تا این حد عمیق است؟ چه چیز به حسن روحانی چنین اعتماد به نفسی می دهد که دست کم در حرف، تمام قد در برابر قدرتمندترین فرد نظام بایستد؟ آیا این تمام قدهای لفظی، جایی به عمل هم در می آید؟
این هفته برنامه ساعت ششم میزبان مخاطبان رادیو فردا و مرتضی کاظمیان فعال ملی مذهبی و تحلیلگر سیاسی از پاریس بود.