مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در دسامبر سال ۱۹۹۳ یعنی ۲۶ سال پیش، روز سوم ماه مه، برابر با ۱۳ اردیبهشتماه را «روز جهانی آزادی رسانهها» نامید، به پیشنهاد یونسکو و به منظور ارتقاء آزادی رسانهها در سراسر دنیا.
در ویژه برنامهای که میشنوید به مناسبت روز جهانی آزادی رسانهها، نگاهی خواهیم داشت به وضعیت رسانهها و روزنامهنگاران در ایران.
Your browser doesn’t support HTML5
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در پیامی به مناسبت روز جهانی آزادی رسانهها، گفت که «رسیدن به دموکراسی بدون دسترسی به اطلاعات آزاد و شفاف امکانپذیر نیست».
آدری اَزوله، دبیرکل یونسکو، نیز رسانه آزاد را «سنگ بنای جوامع دموکراتیک» میداند و دسترسی به اطلاعات آزاد را زمینهساز صلح و پیشرفت جهانی.
امید معماریان، روزنامهنگار در نیویورک، رسانهها را «دیدهبان قدرت» توصیف میکند:
«ارتباط مستقیمی بین دموکراسی و جامعه باز و رسانهها وجود دارد. این رسانهها هستند که دیدهبان قدرت هستند و از سوءاستفاده از قدرت، فساد و روابط ناصحیح پرده بر میدارند و اگر بتوانند در فضای آزاد کارشان را انجام بدهند و حفاظتهایی داشته باشند که بتوانند این کار را خوب انجام بدهند، بنابراین میتوانند صدای مردم را منتقل کنند و قدرت را پاسخگو نگهدارند. پس ارتباط خیلی مستقیمی بین دموکراسی و رسانه های آزاد وجود دارد.»
اما امسال هم روز جهانی آزادی رسانهها در حالی فرارسیده که در ردهبندیهای جهانی، ایران در میان «بزرگترین دشمنان آزادی مطبوعات» است و یکی از «بزرگترین زندانهای جهان» برای روزنامهنگاران و فعالان رسانهای.
مسعود باستانی، روزنامهنگار در تهران، وضعیت آزادی بیان در ایران را «بحرانی» توصیف میکند:
«وضعیت آزادی بیان در ایران به شدت وخیم است. نمونه بارز این رفتار را امروز میتوانیم در فضای بحرانزده و پر از فساد ایران ببینیم. قاعدتاً رابطه بین آزادی بیان و فساد، هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه اقتصادی، نشان میدهد که نتایج اینگونه محدودیتسازی برای رسانهها و نتایج اینگونه برخوردهای قضایی با روزنامهنگاران، فعالین رسانهای و رسانههای آزاد که قرار است به عنوان رکن چهارم در جامعه فعالیت کنند و بهعنوان چشم بینای مردم بر ارکان قدرت نظارت داشته باشند، امکان بیان دیدگاههایشان به صورت آزاد وجود ندارد و این میشود که با جامعهای مواجهیم که امثال خاوریها و انواع و اقسام فسادهای سیاسی در آن به وجود میآید.»
گزارشگران بدون مرز میگوید سانسور رسانهها و سرکوب روزنامهنگاران به اندازه تاریخ جمهوری اسلامی قدمت دارد، به طوری که در یک بازه زمانیِ سی ساله، یعنی از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸، دستکم ۸۶۰ روزنامهنگار در ایران بازداشت، زندانی یا حتی اعدام شدند. بازداشتهایی که هنوز هم ادامه دارد و در مواردی به حکم زندان منجر میشود.
مسعود باستانی از برخوردهای امنیتی با روزنامهنگاران در ایران میگوید:
«متأسفانه روزنامهنگاران در ایران با انواع و اقسام محدودیتهای قضایی مواجهاند. وقتی روزنامهنگار در معرض اتهامات دستگاههای قضایی قرار میگیرد، بهعنوان مثال من در دورههای مختلف بازداشت بودم، اما بعد از بازداشتم در سال ۸۸، اصلا به عنوان یک روزنامهنگار با من برخورد نمیکردند. در حالی که من اصرار داشتم که روزنامهنگارم و درباره وضعیت انتخابات گزارش هایی نوشتهام. اما با بنده مثل متهم امنیتی برخورد شد. دادگاه انقلاب بنده را به عنوان یک مخل امنیت ملی محاکمه کرد. دادگاه انقلاب به من اتهامی مبنی بر تبلیغ علیه نظام نسبت داد، در حالی که من فقط دولت را نقد کرده بودم.»
«توهین به رهبر جمهوری اسلامی یا سایر مسئولان»، «تبلیغ علیه نظام»، «نشر اکاذیب» و «اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت ملی»، از جمله اتهامهایی است که طی سالهای اخیر در پرونده فعالان رسانهای مطرح و در بسیاری از موارد منجر به صدور حکم زندان یا حتی شلاق شده است.
حسین احمدینیاز وکیل دادگستری که طی سالهای گذشته وکالت تعدادی از روزنامهنگاران را برعهده داشته، این اتهامها را «مغایر» با فعالیت رسانهای میداند:
«از منظر حقوقی و قانون جزایی ایران، هیچکدام از فعالیتهای روزنامهنگاران نمیتواند واجد وصف کیفریِ اقدام علیه امنیت ملی باشد. هیچکدام از روزنامهنگاران مرتکب بزهی نشدهاند که در قانون برای آنها پیشبینی شده باشد. متاسفانه روزنامهنگاران میبایستی در دادگاه مطبوعات مورد رسیدگی قرار میگرفتند و اتهامات آنان بر حسب قانون مطبوعات مورد بررسی قرار میگرفته اما در سالیان اخیر، متاسفانه هرگز دادگاه خاص مطبوعات که به جرائم ویژه روزنامهنگاران رسیدگی کند، تشکیل نشده و صرفا برای تعدادی از صاحبان مطبوعات و مدیران مسئول مطبوعات، دادگاه ویژه مطبوعات تشکیل شده، اما برای روزنامهنگاران هرگز دادگاه مطبوعات با حضور هیئت منصفه تشکیل نشده است و این هم یکی از موارد نقض حقوق روزنامهنگاران در ایران بوده است.»
رادیو و تلویزیون نیز به عنوان رسانههایی که در بسیاری از کشورها نقش مهمی در اطلاعرسانی٬ آموزش و ارتقای فرهنگ جامعه دارند٬ در ایران فعالیتشان به نحوی است که بسیاری از مدافعان آزادی بیان، از جمله امید معماریان روزنامهنگار در نیویورک، آن را «دستگاه تبلیغاتی حکومت ایران» میدانند:
«در ایران متاسفانه صدا و سیما نقش رسانه را بازی نمیکند. در واقع صدا و سیما علیرغم این که شکل و ظاهر رسانه را دارد، بخش تبلیغاتی حکومت محسوب میشود. یک چنین دستگاه عریض و طویلی به نام رسانه ملی وجود دارد و هر ساله بودجه بسیار بزرگی را میبلعد و به اسم رسانه، نه تنها تبلیغات به خورد مردم میدهد، بلکه در یک سری کارهای امنیتی مشارکت دارد، نقش دارد و [آن را] کارگردانی میکند، از جمله [پخش] اعترافات تلویزیونی، و فیلمها و مستندهایی که به قصد بدنام کردن چهرههای مدنی و فعالان حقوق بشر؛ عملا یک خانهای شده برای نهادهای امنیتی که بتوانند حرفها و روایاتشان از اتفاقات، و عملکرد خود را از طریق صدا و سیما تبلیغ کنند و از طریق این به اهدافی که دارند، برسند.»
در جدیدترین رده بندی سازمان گزارشگران بدونمرز، در میان ۱۸۰ کشور مورد بررسی، ایران در جایگاه ۱۷۰ قرار گرفت.
گزارشی که در آن تاکید شده ایران در ۴۰ سال گذشته یکی از «سرکوبگرترین» حکومتها برای رسانهها و خبرنگاران بوده است. گزارشی که علاوه بر قوه قضائیه و وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران را نیز مسئول این سرکوبها میداند.
رضا معینی مسئول بخش ایران در گزارشگران بدونمرز درباره وضعیت ایران میگوید:
«واقعیت این است که ایران از همان آغاز تا امروز همواره در همین جایگاه بوده، یعنی از سال ۲۰۰۲ که ما این ردهبندی را منتشر میکنیم، همواره ایران در میان ۱۵کشور آخر ردهبندی بوده و تغییر آنچنانی نکرده است. زمینه های مشخص آن هم وضعیتی است که امروز در ایران حاکم است، یعنی بازداشتهای خودسرانه که در سال گذشته افزایش پیدا کرده بود، مسدودسازی شبکههای اجتماعی و اِعمال تضییقات برای اینترنت، و به شکل کلی، وضعیت روزنامهنگارانی که در ایران میتوانند در هراس و وحشتی باشند که ما در این گزارش گفتهایم، یعنی می توانم بگویم ایجاد هراسافکنی یکی از مشخصه های جهانی در رابطه با وضعیت آزادی و اطلاع رسانی در جهان است، که در ایران، این [مورد] به شکل مشخص در همین چارچوبهایی که گفتم، تبلور پیدا کرده است.»
امسال نیز روز جهانی آزادی رسانهها در حالی فرارسیده که در ردهبندیهای جهانی، ایران در قعر جدول آزادی رسانههاست، به دلیل «ایجاد محدودیت برای مطبوعات» و فیلترینگ اینترنت و شبکههای اجتماعی.
ایران همچنین یکی از «بزرگترین زندانهای جهان» برای فعالان رسانهای به شمار میرود، با دهها روزنامهنگار و شهروند-خبرنگاری که در زندان به سر میبرند یا با وثیقه آزادند و منتظر حکم نهاییشان؛ افرادی همچون هنگامه شهیدی، حامد آینهوند، امیرحسین میراسماعیلی، مسعود کاظمی و محمدرضا نسب عبدالهی و چند تن دیگر.