ادای احترام به اعتراض مردم ایران در پی سخنان گلشیفته فراهانی در جشنواره برلین

گلشیفته فراهانی در مراسم افتتاحیه برلیناله با اشاره به اعتراضات سراسری در ایران از «آلمان و اتحادیه اروپا» خواست «سمت درست تاریخ» را «در حمایت از مردم ایران» انتخاب کنند.

هفتاد و سومین دوره جشنواره فیلم برلین، معروف به برلیناله، پنجشنبه شب ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ در پایتخت آلمان آغاز به کار کرد.

مراسم افتتاحیه این دوره برلیناله که پس از وقفه‌ای دو ساله بخاطر همه‌گیری ویروس کرونا به صورت معمول و با حضور انبوه تماشاگران و علاقمندان و ستاره‌های دنیای سینما برگزار شد کاملا تحت تاثیر سیاست و تحولات جهانی بود.

گلشیفته فراهانی، بازیگر شناخته شده ایرانی - فرانسوی که یکی از اعضای هیئت داوری بسیار زنانه این دوره است در مراسم افتتاحیه با اشاره به اعتراضات سراسری در ایران از آن با عنوان «انقلاب» یاد کرد و از «برلین، آلمان، فرانسه و اروپا» خواست «سمت درست تاریخ» را «در حمایت از مردم ایران» انتخاب کنند و گفت «رژیم جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد».

حاضران در مراسم افتتاحیه جشنواره به سخنان خانم فراهانی درباره «انقلاب مردم ایران» با کف زدن طولانی پاسخ دادند و به احترام مردم ایران از جای برخاستند.

در مراسم فرش قرمز افتتاحیه هم گروهی از سینماگران ایرانی از جمله زر امیرابراهیمی و یاسمین طباطبایی با پارچه‌های بزرگ سفیدی که بر روی آنها «زن، زندگی، آزادی» به فارسی و انگلیسی نوشته شده بود، حاضر شدند.

مراسم افتتاحیه علاوه بر اعتراضات ایران، بویژه تحت تاثیر حمله نظامی روسیه علیه اوکراین بود و ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین در ارتباطی مستقیم با کاخ جشنواره برلین برای حاضران در مراسم اختتامیه صحبت کرد و از سینماگران خواست تا به گفته او «بین آزادی و ظلم» طرف درست را بگیرند. بریناله از زمان آغاز تهاجم نظامی روسیه علیه اوکراین سومین جشنواره مهم سینمایی دنیا بعد از کن و ونیز است که در مراسم افتتاحیه آن رئیس جمهوری اوکراین به صورت مجازی سخنرانی می‌کند.

در این دوره جشنواره برلین فیلم «سوپرپاور» ساخته مشترک شان پن، سینماگر شناخته شده آمریکایی و آرون کافمن که مربوط به سفر آقای پن به اوکراین و دیدارش از این کشور و رئیس جمهور آن پس از تهاجم نظامی روسیه است در بخش نمایش‌های ویژه اکران می‌شود.

حضور متفاوت ایرانی‌ها در برلیناله هفتاد و سوم

حضور سینماگران ایرانی در دوره هفتاد و سوم جشنواره فیلم برلین (برلیناله) کاملا تحت تاثیر اعتراض‌های سراسری ادامه دار در ایران است. مسئولان جشنواره برلین به نشانه همبستگی با معترضان ایرانی، اجازه حضور به نمایندگان بخش حکومتی سینمای ایران در تمام بخش‌های این رویداد معتبر از جمله بازار فیلم اروپایی را ندادند و در مقابل پذیرای سینماگران مستقل و غیر وابسته به حکومت شدند. اقدامی که با خشم نهادهای رسمی بخش فرهنگی و رسانهای حکومت جمهوری اسلامی مواجه شد و صدا و سیمای جمهوری اسلامی یک روز قبل از آغاز جشنواره با صدور بیانیه‌ای رسمی به شدت از این تصمیم برلیناله انتقاد کرد.

شرکت‌های زیرمجموعه صدا و سیما هر ساله حضور پرتعدادی در بازار حاشیه‌ای جشنواره فیلم برلین داشتند. پیش از صدا و سیما هم بنیاد سینمایی فارابی، بازوی اجرایی سازمان سینمایی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی از دهه ۶۰ در جشنواره برلین حضور داشت و زمینه‌های معرفی فیلم‌های موردنظر حکومت در جشنواره‌ها و مجامع سینمایی مختلف را فراهم می‌کرد.

امسال به جای این نهادها، مسئولان جشنواره برلین به نمایندگان سینمایی نزدیک به معترضان از جمله کانون فیلمسازان مستقل سینمای ایران که پس از اعتراض‌های اخیر اعلام موجودیت کرده، اجازه حضور در بازار فیلم اروپایی داده‌اند و خبری از انبوه شرکت‌های پخش‌کننده وابسته مستقیم و غیرمستقیم به نهادهای رسمی حکومت جمهوری اسلامی نیست.

علاوه بر این، روز شنبه هم قرار است در قالب برنامه‌های مختلفی، همبستگی جشنواره برلین با معترضان و سسینماگران تحت فشار ایران نشان داده شود. از جمله فرش قرمز ویژه‌ای با دعوت از تمام سینماگران حاضران در برلین همراه یک پنل گفت‌و‌گوی جمعی درباره بازتاب اعتراض‌های ایران در سینما با حضور چهره‌هایی چون گل‌شیفته فراهانی، زر امیرابراهیمی، فرزاد پاک و سپیده فارسی برگزار خواهد شد.

تصویر متفاوت ایران در فیلم‌های مرتبط با ایران در برلیناله

در همان روز اول جشنواره فیلم برلین، دو فیلم از چند فیلمی که ساخته سینماگران ایرانی است و در جشنواره برلین حاضر هستند، به نمایش درآمدند.

فیلم «پری آبادان» با نام بین‌المللی «آژیر» ساخته سپیده فارسی، فیلمساز ایرانی‌تبار مقیم فرانسه که با فیلم «گل سرخ» به یاد آورده می‌شود، بخش پانوراما را افتتاح کرد. فیلم انیمیشنی که تماشاگر را به روزهای ابتدایی آغاز جنگ ایران و عراق به شهر آبادان می‌برد.

فیلم داستان نوجوانی به نام امید است که پس از مواجهه با واقعیت مهیب جنگ تصمیم میگیرد راهی برای نجات افراد باقیمانده در آبادان از محاصره این شهر پیدا کند. «پری آبادان» احتمالا نخستین فیلم ساخته شده مرتبط با جنگ ایران و عراق بدون روایت رسمی و ایدئولوژیک ستایشگر جنگ است که در تمام سال‌های پس از انقلاب از سوی سینمای رسمی جمهوری اسلامی به دنیا و تماشاگران عرضه می‌شد. در این فیلم، نمایندگانی از اقشار مختلف اجتماع ایران حضور دارند که تا پای بذل جان ابایی برای دفاع از سرزمین مادری در برابر تهاجم خارجی ندارند اما لزوما همراه تبلیغات حکومتی و ایدئولوژیک نیستند.

«پری آبادان» به عنوان محصولی از فرانسه و آلمان عرضه شده و نهادهای مختلف اروپایی در تولید آن مشارکت داشته‌اند. مینا کاوانی، محسن نامجو، بابک کریمی و پرویز صیاد از جمله صداپیشگان این فیلم انیمیشن هستند.

«جایی که خدا نیست» مستندی ساخته مهران تمدن، تماشاگرش را درگیر تجربیات دردناک و تکان‌دهنده سه زندانی سیاسی پیشین در حکومت جمهوری اسلامی میکند. تقی رحمانی، هما کلهری و مازیار ابراهیمی به صورت جداگانه همراه سازنده در یک انباری در شهر پاریس، شکنجه‌هایی که در دوران بازداشت در زندان‌های جمهوری اسلامی از سرگذارنده‌اند را بازسازی می‌کنند و بیننده همراه آنها سفری مهیب به تاریخ معاصر ایران در سرکوب مخالفان و افراد مختلف می‌کند.

هما کلهری در نمایی از فیلم «جایی که خدا نیست» ساخته مهران تمدن

فیلمساز در این جستجو به دنبال پرسش بنیادین قابلیت‌های بشر در آزار هم‌نوع خود می‌گردد و کوشش می‌کند بیشتر پرسشگر چگونگی انجام عمل شکنجه توسط ماموران حکومت جمهوری اسلامی باشد.

یکی از تکان دهنده‌های بخش‌های فیلم، روایتی است که هما کلهری از شکنجه‌هایش در اوایل دهه ۶۰ ارائه می‌دهد. شکنجه‌هایی که در قالب قرار دادن زندانیان زن در محفظه‌های کوچکی به نام «قبر» همراه پخش نوحه انجام می‌شد. خانم کلهری توضیح می‌دهد که چگونه زیر فشار این شکنجه‌ها به یک «تواب» تبدیل شد. فصل‌هایی هم که مازیار ابراهیمی روایتی از شکنجه‌هایش توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ارائه می‌دهد و بعد تلاشی برای اجرای شبیه‌سازی شده آن بر روی سازنده انجام می‌دهد، بیننده را با بهت ناشی از وجود چنین واقعیت‌هایی در تاریخ ایران روبرو می‌کند.

جشنواره فیلم برلین در روزهای پیش رو روایت‌های دیگری از تاریخ معاصر ایران به مخاطبانش عرضه خواهد کرد. از جمله با مستندی درباره اعدام ریحانه جباری با نام «هفت زمستان در تهران» و مستند دیگری از مهران تمدن با نام «بزرگترین دشمن من».