توافق هستهای ایران و ۵+۱ که بعد از خروج امریکا دچار بحران شده، در آستانه مرگ کامل قرار گرفته است. بازگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا که مزیتهای برجام را برای جمهوری اسلامی به حداقل رسانده و عملاً اروپا را ناتوان از انجام تعهداتش کرده است از یک سو، و کاهش تعهدات مرحلهای جمهوری اسلامی از سوی دیگر، برجام را به کالبدی نیمه جان بدل ساخته است.
حال در شرایطی که پنجره فرصتها رو به بسته شدن است و تنها محفظه کوچکی باز مانده، دولت فرانسه و بخصوص امانوئل مکرون، رئیسجمهور این کشور، میکوشند برجام را نجات دهند. البته موشکافی مواضع مکرون و دولت متبوعش نشان میدهد هدف اصلی او در نهایت جایگزینی برجام با توافق تکمیلی است.
بیشتر در این باره: تفاوتها در میانجیگری ژاپن و فرانسه در مناقشه ایران و آمریکااتحادیه اروپا به شکل عام و فرانسه به شکل خاص منافع مشخصی در حفظ توافق اتمی جامع با جمهوری اسلامی دارند که در بین آنها مواردی چون حضور در بازار ایران و مزایای اقتصادی، امنیت انرژی، کاهش ریسکهای بیثباتساز در خاورمیانه، مدیریت مهاجرتهای غیرقانونی و حفظ نقطه گریز هستهای ایران در فاصله قابل کنترل، برجستگی دارند.
تروئیکای اروپایی تمایل ندارد در این مقطع به سمت تشکیل کمیسیون حل اختلاف برود که یکی از پیامدهای گریز ناپذیر آن فعال شدن مکانیزم ماشه است که در صورت عدم توافق تحریمهای ماقبل برجام به صورت خودکار بر میگردند. در این صورت دیگر برجام کاملاً تمام شده و روند تقابلی جایگزین رویکرد تعاملی انتقادی کنونی اروپا با ایران میشود. از این رو آنها فعلاً به هشدار بسنده کردهاند تا جمهوری اسلامی تهدیدهای آنها را در نظر گرفته و کاهش مرحلهای تعهداتش را متوقف سازد.
رئیسجمهور فرانسه در پی تماس تلفنی طولانی با حسن روحانی در آستانه اعلام مرحله دوم کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران به توافقی دست یافت که تا ۲۴ تیر تلاشهایی برای حفظ برجام و بازگشت همه طرفها به میز مذاکره انجام شود. اگرچه برخورد جمهوری اسلامی با این پیشنهاد مثبت بود اما آنها اعلام کردند شرط گفتوگو با آمریکا توقف تحریمها و رعایت تعهدات برجام است.
اکنون بر اساس اخبار غیررسمی طرح پیشنهادی رئیس جمهور فرانسه بر انجام اقداماتی اعتمادساز و موقت برای راهاندازی دوباره گفتوگوهاست که حتی در صورت موافقت دولتهای ایران و آمریکا فرجام گفتوگوها میتواند به پایان برجام و شکلگیری توافق دیگری منجر شود، امری که جمهوری اسلامی تا کنون در برابر پذیرش آن مقاومت انجام داده است.
اگر گمانهزنیها درست باشد که فعلاً قطعیتی برای آنها متصور نیست، انتظار دولت فرانسه از آمریکا این است که روند افزایش تحریمها را به تعلیق در آورده و حتی به مرحله اعطای معافیتهای نفتی برای یک دوره موقت بازگردد. در مقابل حکومت ایران نیز تعهدات خود در برجام را به صورت کامل رعایت کند و همچنین با تغییر در سیاست منطقهای از اهرمهای نفوذش استفاده کند تا حضور نیروهای حزبالله لبنان در سوریه کاهش یافته و حملات شیعیان حوثی و متحدانشان در یمن به اهداف عربستان سعودی در داخل قلمرو آن نیز متوقف شود. همچنین تحریکات علیه آمریکا توسط نیروهای شبهنظامی همسو با ایران در عراق نیز انجام نشود.
پذیرش چنین درخواستهایی ولو به صورت موقت با توجه به مواضع کنونی دولتهای ایران و آمریکا و بیاعتمادی حاکم دور از انتظار به نظر میرسد، مگر اینکه ارادهای برای آغاز گفتوگوها شکل گرفته باشد. در این حالت ممکن است دو طرف اصلی نزاع بدون انجام تمامی پیششرطها وارد مذاکرات شوند.
اما موانع جدی در برابر ابتکارات دولت فرانسه وجود دارد که به نظر میرسد بیشتر از آنکه بر واقعیتها استوار باشد، محصول خوشبینی افراطی و آرزواندیشی است. کاخ سفید بر اساس ارزیابی مثبتی که از سیاست فشار حداکثری دارد و موفقیتی که در به انزوا کشاندن جمهوری اسلامی و محاصره اقتصادی آن به دست آورده و حتی توان ماجراجویی و اقدامات تلافیجویانه آن در خاورمیانه را نیز در موازنه راهبردی، سیاسی، روانی و نظامی منطقه را تا حدی قابل اعتنایی تحت کنترل در آورده است، منطقی نمیبیند در مقطع فعلی و بدون عقبنشینی آشکار از سوی حکومت ایران، فشارها را تعدیل کند.
در سوی دیگر ماجرا نیز جمهوری اسلامی پذیرش خواستههای آمریکا در مقطع فعلی را پرهزینه ارزیابی کرده و مقاومت را در دستور کار قرار داده است تا سیاست فشار حداکثری آمریکا خنثی شده و یا حداقل خواستههای آن تعدیل شود. در چنین فضایی زورآزمایی پارادایم حاکم بر دوطرف نزاع شده است. البته جمهوری اسلامی در تداوم برجام فقط آمریکا را در نظر نداشته است، اما ناتوانی اروپا در تحقق انتظارات و انجام تعهدات باعث شده تا خروج مرحلهای از برجام با گامهای کوچک و نرم در دستور کار تصمیمگیران تهران قرار بگیرد.
اروپا اگر بتواند خرید نفت ایران را از طریق کانال ویژه اینستکس عملی سازد، آنگاه قدم مهمی در حفظ برجام خواهد بود. اما چنین اتفاقی احتمالش کم است و همین واقعیت باعث شده تا مکرون به دنبال فعال کردن مسیر میانجیگری و توافقات موقت بین ایران و آمریکا جهت تنشزدایی باشد. در غیاب موافقت آمریکا، اروپا به سختی قادر است حتی مروادات اقتصادی حداقلی با ایران برقرار سازد. از سوی دیگر امکان تحریم اینستکس از سوی دولت آمریکا و همچنین هدفگذاری برخی از شرکتهای حقوقی برای تشکیل پرونده علیه جمهوری اسلامی در دادگاههای اروپایی و دریافت غرامت از محل منابع اینستکس چالشهای بزرگ دیگری است، که اجازه گسترش اینستکس از چارچوب مبادلات کالاهای بشردوستانه را نمیدهد.
بنابراین در این چارچوب احتمال اینکه میانجیگری مکرون فرجامی مشابه شینزو آبه نخستوزیر ژاپن پیدا کند، کم نیست و بعید است ایدههایی چون «کاهش در برابر کاهش» یا «توقف در برابر توقف» در مقطع فعلی کارگشا باشند. هنوز شرایط برای از سرگیری گفتوگوها و توافقهای احتمالی منتج از آن برقرار نیست. دو طرف میکوشند موقعیت خود را بهبود بخشیده و از طریق اقدامات تقابلی و موازنهسازی راهبردی، نظامی و سیاسی طرف مقابل را به عقبنشینی بکشانند.
البته سفرهای مکرون به ایران، آمریکا و روسیه و گفتوگوهای او بدون نتیجه نخواهد بود، کمااینکه برجام محصول دهها میانجیگری رسمی و غیررسمی بود که سرانجام در زمان مقرر نتیجه داد. از این رو به نظر میرسد نابودی کامل برجام گریزناپذیر است و حتی مقصد اقدامات دولت فرانسه نیز در نهایت حفظ برجام نیست بلکه انتقال آرام به توافق تازه است که در نهایت جایگزین برجام میشود.