بعد از اجلاس سران سه کشور ترکیه، روسیه و ایران در تهران خبرهای جدیدی از موضعگیری ترکیه در سرخط خبرها قرار گرفته است. خبرها حاکی از آن است که ترکیه در حال تقویت مواضع نیروهای خود در ادلب سوریه است.
استان ادلب از سال ۲۰۱۱ نخستین پایگاه امن و مهمترین گذرگاه عمده تردد نیروهای معارض و انتقال تجهیزات نظامی به داخل سوریه از طریق مرز ترکیه بوده است. این استان بعد از مذاکرات آستانه و سوچی آخرین سنگر امن نیروهای مبارز علیه دولت بشار اسد بوده و بعد از اعلام آتشبس، تمامی نیروهای مخالف دولت دمشق از طریق مناطق دیدهبانی ۲۹گانه تحت نظارت ترکیه، روسیه و ایران در آن منطقه محدود و محصور ماندهاند.
دولت دمشق با همکاری روسیه مترصد حمله به آخرین سنگر معارضان سوری است، اما ترکیه هرگونه حمله به ادلب را منجر به کشتار دستهجمعی مردم بیدفاع و عادی میداند و از بیم حرکت سیل مهاجران جدید به سوی مرزهای خود بیمناک است.
اختلاف نظر در این خصوص میان اردوغان و پوتین در اجلاس سران تهران به صورت زنده از تلویزیون پخش شد و واکنشهایی را در داخل ترکیه سبب ساز شد. منتقدان اردوغان مدعی هستند که او نتوانست بر سر میز مذاکره از مواضع آنکارا دفاع کند، و حتی از سوی ایران به بازی گرفته شد. زیرا پخش زنده تمامی مراحل اجلاس از تلویزیون موجب شد که اختلاف میان اردوغان با پوتین و درماندگی او در عدم توانایی اقناع طرفین افشا شده و برتری مواضع ایران و روسیه بر ترکیه محرز شود.
ارسال توئیت جدید اردوغان بعد از بازگشت از تهران و یا درج مقالهاش در وال استریت ژورنال در روز سهشنبه ۱۱ سپتامبر و دفاع از مواضع ترکیه در عدم حمله به ادلب نشان از بروز اختلاف قطعی میان آنکارا با دو متفق ایران و روسیه دارد.
در همین حال ترکیه در شرایط کنونی وارد مراحل تحرکاتی در زمینه نظامی شده است. به طوری که با نگاه به وضعیت تنشآلود در منطقه، نیروهای تازه نفسی را به نیروهای نظامی مستقر در قبرس شمالی افزوده و در همین حال تجهیزات و امکانات لجستیکی را به سوی مرزهای مشرف به ادلب گسیل داشته است.
آیا ترکیه در ادامه مغایرت دیدگاهی با همپیمانان خود اختلاف جدی با روسیه و ایران پیدا کرده و از آنها جدا خواهد شد یا نه؟
شواهد حاکی از آن است که ترکیه به طور جدی در حمایت تسلیحاتی از مخالفان بشار اسد بوده و بارها اردوغان سوریه بدون اسد را طالب بوده است. این دیدگاه در شرایطی که منطبق با دیدگاه ایالات متحده و برخی کشورهای غربی است، با دیدگاه روسیه و ایران در تضاد است.
روسیه از بیم پراکنده شدن نیروهای افراطگرا که غالباً منسوب به مناطق آسیای میانه و قفقاز هستند، به هیچ وجه تمایلی به نجات و یا رهایی آنها نداشته و آنها را مکانیزمی خطرناک در برهم زدن ثبات در سایر مناطق و یا مرزهای خود در آسیای میانه میداند و باور دارد که شاید ایالات متحده از همین نیروها در منازعات دیگر استفاده کند. از سوی دیگر عاریسازی ادلب از معارضان، زمینه برای فشار بر سایر مناطق جنگی را فراهم ساخته و روسیه فشار سیاسی برای خروج نیروهای آمریکایی را افزایش خواهد داد. دور شدن گروههای افراطگرا از ادلب، پایگاههای نظامی طرطوس و الحمیمم روسیه را هم مصون خواهد ساخت.
اما در این میان ترکیه از موضعی متغیر برخوردار است. ترکیه میداند که حمله به ادلب منجر به کشته شدن گروههای تحت حمایتش خواهد شد. همچنین موجودیت نظامیانش در سوریه حتی در صورت عقبنشینی از شمال سوریه مخاطرهآمیز خواهد بود. در این میان احتمال استیلای کردهای سوری بر مناطق تخلیه شده موجب نگرانی آنکاراست. روسیه بارها تمایل به شرایط خودمختاری برای کردها را نشان داده است.
همکاری ایران و روسیه ائتلافی هدفمند برای تشکیل جبههای مقاوم در برابر رخدادهای میدانی و حضور رقبا در سوریه است. اما روسها در همکاری با ترکیه و ایران در اراضی سوریه به صورت گام به گام و صبورانه پیش میرود که این امر آنکارا و تهران را متردد میسازد. اما برخی همسوییها در سیاستهای منطقهای منجر به همراهی این سه کشور با همدیگر شده است. ترکیه مایل نیست که حضوری میدانی را تنها به ایران و روسیه واگذار کند. تمایل به همگرایی با مسکو و تعیین شرایط همکاری استراتژیک به منظور برخورداری از برتریت در برابر ایران است.
گمانهزنیها حاکی است که ترکیه از ادلب به عنوان کارت بازی سیاسی بهره خواهد برد. در شرایطی که تحریمهای آمریکا و تنشهای موجود باعث بروز بحران جدی اقتصادی در ترکیه شده و ارزش لیر ۹۳ درصد کاهش یافته و تورم موجب شده که بانک مرکزی نرخ بهره را برای کنترل بازار ارز به ۲۴ درصد برساند، ترکیه میخواهد با نشان دادن جدیت در رویکرد منطبق با دیدگاه ایالات متحده خود را متفق و متحدی صادق در ناتو نشان دهد.
از سوی دیگر ترکیه میخواهد روسیه را متوجه خطرات تغییر موضع خود کند تا بلکه این کشور حمله به ادلب را کنار گذاشته و مایل به انتقال افراد عادی از ادلب شود، بدون آنکه نیروهای ترکیه از آنجا خارج شوند. بدیهی است که روسیه در شرایط کنونی که اتحادیه اروپا برای شش ماه تحریمها علیه روسیه را تمدید کرده، تمایلی به تحریم بیش از اندازه از سوی اروپا ندارد. موضعگیری جدید به نوعی انداختن توپ به میدان کشورهای غربی و به ویژه آمریکاست که ایالات متحده ضمانتهای لازم را در برخی مسائل به آنکارا بدهد.
نتیجه اینکه آنکارا در ویراژی سخت گرفتار شده که سرعت در تصمیمگیری برایش زیانهای سیاسی و حتی ژئوپلتیکی در بر دارد. نه قادر به تغییر موضع در قبال روسیه و ایران است و نه میتواند به صراحت به سمت و سوی غرب رو کند و ترجیحاً به موضعگیریهای مقطعی بسنده خواهد کرد که این نیز توان بازیگری را از وی خواهد ستاند!