آتش‌بس اسرائیل و حماس؛ فرصتِ آمادگی برای جنگ دیگر؟

ویرانه‌ای به‌جا مانده از راکت‌پرانی حماس به اشکلون (عسقلان)

آتش‌بس میان اسرائیل و حماس پس از ۱۱ روز جنگ و کشته شدن دستکم ۲۴۰ نفر و زخمی شدن حدود ۱۹۰۰ تن که عمدتاً فلسطینی بودند، در ساعت ۲ بامدادِ جمعه ۳۱ اردیبهشت، به اجرا در آمد. فلسطینی‌ها به خیابان‌ها ریختند و آتش‌بس را جشن گرفتند و هر دو طرف جنگ مدعی پیروزی شدند.

جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا برقراری آتش‌بس را یک «فرصت واقعی» برای پیشرفت در مذاکرات صلح توصیف کرد. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، هم با استقبال از برقراری آتش‌بس از مصر و قطر به دلیل تلاش‌‌هایشان برای پایان دادن به جنگ قدردانی کرد.

آتش‌بس ناپایدار

اما این آتش‌بس مانند آتش‌بس‌های پیشین میان اسرائیل و حماس بدون یک راه حل سیاسی برای منازعه دیرپا و ریشه‌دار میان اسرائیل و فلسطینی‌ها که از آن به عنوان «رام‌نشدنی‌ترین منازعه» یاد شده، می‌تواند بار دیگر با برآوردهای نادرست و دست‌یازی به خشونت از سوی طرفین، به جنگ و خونریزی دیگری منتهی شود.

نگاهی به پیشینه جنگ‌های اسرائیل و فلسطینی‌ها در سال‌های گذشته و آتش‌بس‌های قبلی نشانگر این امر است، مانند درگیری‌های سال‌های ۲۰۰۶، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ که به ترتیب تحت «عملیات باران‌های تابستان»، «عملیات سرب مذاب» و «عملیات تیغه حفاظتی یا بنیاد استوار» به اجرا در آمد.

جنگ اخیر که با نا آرامی میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها در کرانه غربی شکل گرفت، در مدت کوتاهی به غزه سرایت کرد و در نتیجه راکت‌پراکنی‌های حماس و واکنش‌های اسرائیل، خسارات انسانی و غیرانسانی سنگینی در غزه به‌جا گذاشت.

آتش‌بس کنونی، فعلاً خشونت را کاهش داده که از جهاتی ناشی از عدم تمایل دو طرف منازعه به تحمل خسارات و هزینه بیشتر است، ضمن اینکه کمک‌های خارجی به ویژه از سوی آمریکا در مقابل قبول آتش‌بس هم مزید برعلت شده است.

جای تردید است که این آتش‌بس پایدار بماند و در واقع دور از انتظار نخواهد بود اگر مُحرّک‌های اجتماعی و اختلافات دیرپای میان جوامع اسرائیلی و فلسطینی به درگیری دیگری در آینده نه چندان دور منجر شود.

متعاقب آتش‌بس، مقام‌های اسرائیلی گفته‌اند که بازدارندگی مقابل حماس را احیا کرده‌اند و به اهداف نظامی خود در غزه دست یافته‌اند. ولی هیچ نشانه‌ای از تغییر موضع اسرائیل در قبال حماس دیده نمی‌شود و به نظر نمی‌رسد مقام‌های اسرائیلی بخواهند با حماس به گفت‌وگو بنشینند. حماس هم خواهان گفت‌وگو با اسرائیل نیست و به عبارت دیگر در روی همان پاشنه می‌چرخد.

فوران خشونت در جبهه داخلی

یکی از پدیده‌های جدید جنگ غزه، درگیری خشونت‌آمیز یهودیان راستگرا و ناسیونالیست‌های افراطی و شهروندان عرب اسرائیل در شماری از شهرهای این کشور بود؛ از جمله در لود، بیت‌المقدس (اورشلیم)، حیفا، طبریه، عکا و بئرشبع.

در این راستا، رئیس‌جمهور اسرائیل با اشاره تلویحی به نگرانی از وقوع جنگ داخلی گفت: «ما باید مسائل خود را حل کنیم، بی آنکه عامل یک جنگ داخلی باشیم که موجودیت ما را بیش از خطرات خارجی به مخاطره خواهد انداخت». این درگیری‌های خشونت‌آمیز رهبران آشکاری نداشت و از طریق شبکه‌های اجتماعی سازماندهی شده بود.

بنیامین نتانیاهو هم با اشاره به اینکه کشورش در «دو جبهه» در حال نبرد است، اظهار داشت: «هیچ چیز ضرب و جرح اعراب از سوی یهودیان را توجیه نمی‌کند. هیچ چیز نیز توجیه‌کننده ضرب و جرح یهودیان از سوی اعراب نیست.»

درگیری اسرائیل و فلسطینی‌ها

آتش‌بس میان اسرائیل و حماس و جابه‌جایی نقش‌ها در آمریکاپایان تکراری جنگ اسرائیل و حماس، و آینده راهکار تک دولتیشورای امنیت خواستار «پایبندی کامل» به آتش‌بس در غزه شدبایدن: راه حل مناقشه فلسطین-اسرائیل تشکیل «دو کشور» است درگیری‌های اسرائیل و حماس؛ آیا حزب‌الله لبنان وارد جنگ می‌شود؟رگبار راکتی علیه اسرائیل و میزان «کارایی» آن
اتحادِ نداشته دو بخش فلسطین

جنگ اخیر اسرائیل و حماس تأثیر ملموسی بر روابط غزه و کرانه باختری نداشته و تنش بین دست‌اندرکاران این دو بخش فلسطین کماکان پابرجاست. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان، به محکوم کردن خشونت‌های اسرائیل علیه فلسطینی‌ها بسنده کرد و تصمیم سازمان فتح (جنبش آزادی بخش میهنی فلسطین) هم مبنی بر احتراز از درگیری نظامی با اسرائیل، به احتمال قوی از اعتبار سیاسی این سازمان در میان فلسطینی‌ها خواهد کاست. این به نوبه خود، می‌تواند سازمان فتح را برای تعویق انتخابات در سرزمین‌های فلسطینی با هدف آشتی دولت‌های غزه و کرانه باختری مصمم‌تر کند.

در سطح بین‌المللی هم به رغم برخی اظهارنظرها درباره اهمیت تشکیل یک کشور فلسطینی و اهمیت آن برای برقراری صلح و ثبات در منطقه، تمایل سیاسی برای از سرگرفتن گفت‌وگو های صلح میان اسرائیل و فلسطینی‌ها ناچیز است.

دولت آمریکا که مهم‌ترین بازیگر و میانجی برای گفت‌وگو های صلح محسوب می‌شود، تاکنون نماینده ویژه‌ای برای این کار انتخاب نکرده است. این نشان می‌دهد که با وجود تلاش‌های مکرر، طولانی و ناکام رؤسای‌جمهور پیشین آمریکا برای برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطینیان، انتخاب نماینده ویژه برای پرزیدنت جو بایدن ارجحیت ندارد.

البته کشورهای دیگری مانند چین و روسیه هم در گذشته به میانجی‌گری میان اسرائیل و فلسطینیان علاقه نشان دادند، ولی این علاقه جدی گرفته نشد. زیرا این کشورها اهرم‌های اقتصادی و سیاسی لازم را ندارند که طرفین دعوا را به دادن امتیازاتی به یکدیگر و مصالحه وادار کنند.

موانع گفت‌وگوهای صلح

ابتکار صلح عربی سال ۲۰۰۲ به رهبری عربستان سعودی، آخرین تلاش جدی برای حل اختلافات دیر پا و نزاع میان اسرائیل و فلسطینیان بود. این ابتکار برقراری روابط کامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را در مقابل برپایی یک کشور فلسطینی بر پایه مرزهای قبل از ۱۹۶۷ مطرح کرده بود. ولی این ابتکار به خاطر اثرات ناشی از انتفاضه دوم در سال‌های نخستین قرن حاضر که راه را برای به قدرت رسیدن راستگرایان در اسرائیل هموار کرد، منجر به مصالحه اسرائیل و فلسطینیان نشد.

با اینهمه نقش حماس را نیز نباید فراموش کرد که یک مانع اصلی برای گفت‌وگوهای صلح است. حماس از موضع خود مبنی بر نابودی اسرائیل عقب‌نشینی نکرده و از این رو، کشورهای اروپایی و آمریکا حماس را نه طرف مذاکره که یک گروه تروریستی می‌دانند.

به رغم این، نمی‌توان حماس را از معادله خارج کرد. حماس پس از جنگ داخلی فلسطین در سال ۲۰۰۷ به کنترل غزه توسط تشکیلات خودگران فلسطینی پایان داد و بر ۴۰ درصد جمعیت فلسطینی حاکم است. از این رو طرد حماس از گفت‌وگو های صلح، به مثابه کنار گذاشتن بخش قابل توجهی از فلسطینیان و جداسازی آنها خواهد بود.

کنش‌های احتمالی راستگرایان

با توجه به چهار انتخابات پارلمانی در دو سال گذشته در اسرائیل و بن‌بست سیاسی فعلی و گمانه‌زنی برای تشکیل دولت در این کشور، احتمال اینکه یک دولت راستگرای دیگر بر مسند قدرت تکیه زند، زیاد است. چنین دولتی ممکن است سریعاً به تحریکات آینده حماس واکنش نظامی نشان دهد و جنگ دیگری را کلید زند.

به هر صورت، در غیاب گفت‌وگو برای صلح که می‌تواند بی‌ثباتی اجتماعی را کاهش دهد، روی کار آمدن دولتی راستگرا در اسرائیل و ادامه خشونت‌های فلسطینیان، می‌تواند جنگ دیگری را کلید زند. میراث منازعات اعراب و اسرائیل و ناآرامی شدت‌یافته در کرانه باختری، می‌تواند به سهولت به خشم و تنفر تازه‌ای دامن زند و فعالان سیاسی و تندگرایان افراطی فلسطینی هم با استفاده از آنها، خشونت خود را توجیه خواهند کرد.

جنبش های راستگرا و افراطی در اسرائیل هم احتمالاً به درگیری‌های بیشتری با فلسطینیان و اعراب ساکن اسرائیل دامن خواهند زد، با این هدف که هم شهروندان عرب اسرائیل بخش‌هایی از این کشور را ترک کنند و هم جامعه عرب را به انتقام‌جویی سوق دهد و باعث رادیکالیزه شده یهودیان شود.

دور از انتظار نخواهد بود اگر کنشگران فلسطینی که رهبر سیاسی برای مبارزه و اعتراض‌های مؤثر برای شهرک‌سازی اسرائیل و بیرون راندن از خانه‌های خود ندارند، با برگزاری اعتراضات و حتی دست زدن به شورش بخواهند روند گسترش مرزها و توسعه‌طلبی اسرائیل را کُند کنند. این گونه اقدامات احتمالی از سوی فلسطینیان می‌تواند تکرار ناآرامی اخیر در مسجد الاقصی باشد که به جنگ تبدیل شد.

اخراج شماری از خانواده‌های فلسطینی از محله شیخ جراح که آتش جنگ در غزه را شعله‌ور کرد، فعلاً متوقف شده ولی عملی کردن آن از سوی اسرائیل وجود دارد. چنین کاری می‌تواند آغازگر ناآرامی دیگری در بیت‌المقدس (اورشلیم) باشد. در صورت چشم‌پوشی اسرائیل از مسئله اخراج در محله شیخ جراح، ایجاد شهرک‌های جدید در کرانه غربی و شرق بیت‌المقدس ادامه خواهد یافت و یهودیانی که نتوانند با کسب اجازه و موافقت ادارات دولتی اسرائیل به شهرک‌سازی ادامه دهند، به خانه‌سازی‌های غیرقانونی در کرانه غربی ادامه خواهند داد.

سازماندهی دوباره

جای تردید نیست که زیرساخت‌های حماس با حملات اسرائیل به شدت آسیب دیده است. برقراری آتش‌بس و شروع یک دوره آرامش نسبی به حماس فرصت خواهد داد که از نظر نظامی و تسلیحاتی دوباره خود را سازماندهی کند و با استفاده از کمک‌های قول داده شده به تعمیرات ساختمان‌ها و اماکن صدمه دیده بپردازد.

سازمان‌های بین‌المللی صدمات غیرانسانی وارده به غزه را به طور رسمی اعلام نکرده‌اند. ولی به گزارش رسانه‌های وابسته به دولت غزه در روز ۱۸ مه (۲۸ اردیبهشت) خسارات ناشی از حملات اخیر اسرائیل به غزه، ۲۴۴ میلیون دلار بر آورد شده، گو اینکه انتظار می‌رود مبلغ واقعی بیشتر از این باشد.

ترمیم این خرابی‌ها، با توجه به محاصره غزه از راه زمین و دریا و هوا، نیاز است که اسرائیل اجازه دهد تا محموله‌های کمکی به غزه فرستاده شود. البته با این پیش‌شرط که حماس آتش‌بس را رعایت کند و به نوعی توافق ضمنی که بارها در گذشته پس از اعلام آتش‌بس ظهور کرد، تن دهد.

اما شواهد نشان می‌دهد که در اغلب موارد، فشار هر یک از طرفین به دیگری برای اینکه رفتارش را تغییر دهد، باعث شده که توافق‌ها دوامی نداشته باشد. در این راستا، حماس از سال ۲۰۱۷ تا به حال با راکت‌پراکنی و برگزاری اعتراضات تلاش کرده که اسرائیل وادار کند تا ارسال کمک‌های خارجی به غزه را آزاد کند، حوزه ماهی‌گیری غزه را بیشتر کند، و از کنترل شدید بر گذرگاه‌های مرزی برای تجارت بکاهد. این اقدامات از سوی غزه همواره ریسک درگیری ناخواسته با اسرائیل را دربرداشته است.

جنگی دیگر؟

آتش‌بس گونه‌های مختلفی دارد، ولی آتش‌بس فعلی مانند آتش‌بس‌های پیشین اولین حلقه از زنجیره سه حلقه‌ای (آتش‌بس، متارکه و ترک مخاصمه) در فرایند جنگ تا صلح نیست. این آتش‌بس صرفاً مکث و توقف موقتی دشمنی است.

حماس به رغم تحمل صدمات شدید از سوی اسرائیل، اجرایی شدن آتش‌بس را به نشانه پیروزی جشن گرفت. صدها فلسطینی در مناطق مختلف کرانه باختری هم شعارهایی در حمایت از مقاومت غزه در برابر اسرائیل سر دادند. اسرائیل هم اعلام پیروزی کرد و بنیامین نتانیاهو گفت: «حماس دیگر نمی‌تواند خود را پنهان کند و این دستاورد بزرگی برای اسرائیل است».

اما از دیدگاه اسرائیل معیارِ موفقیت و پیروزی پس از آتش‌بس، به گفته گرشون هاکوهن، ژنرال بازنشسته اسرائیل، فراتر از تداوم آرامش در طول مرزهای نوار غزه است و آن توانایی اسرائیل برای رسیدن به اهدافش در اورشلیم و تقویت حاکمیتش بر این شهر است.

این اهداف اسرائیل در پرتو آنچه فلسطینیان طالب آنند، نه تنها تداوم آتش‌بس فعلی را در ماه‌های آینده بسیار دشوار خواهد کرد که پتانسیل درگیری‌های خشونت‌بار و جنگ را افزایش خواهد داد.

از این رو آتش‌بس فعلی صرفاً پایین کشیدن فتیله دشمنی است؛ به ویژه که افق روشنی برای گفت‌وگوهای صلح اسرائیل و فلسطینیان وجود ندارد. بی‌شک حماس در ماه‌های آینده با ساماندهی دوباره خود تلاش خواهد کرد آمادگی‌اش را برای درگیری بعدی با اسرائیل افزایش دهد و اسرائیل هم درس‌های فراگرفته از جنگ اخیر را در طرح‌های عملیاتی خود برای مقابله بهتر با حماس لحاظ خواهد کرد.

نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماْ بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.