از سال ۱۹۹۴ که اقتصاد کوبا زیر فشار فروپاشی شوروی و قطع ارتباطات و مساعدتهای تجاری و مالی «کشورهای برادر» بدترین بحران خود را تجربه کرد و موجی از نارضایتی عمومی در خیابانهای کوبا زیر نگاه خشمگین فیدل کاسترو رقم خورد دیگر در این سه دهه اخیر اگر اعتراض و مقاومتی به صورت علنی ابراز میشد عمدتاً به دستهجات کوچک فعالان سیاسی و فرهنگی محدود بود.
تظاهرات و اعتراضات کمسابقه روز یکشنبه، ۱۹ تیر، اما نشان داد که پس از ۳۰ سال دوباره وضعیت بد اقتصادی و معیشتی ناشی از عوامل داخلی و خارجی در تلفیق با انسداد سیاسی و اثرات مهلک و مخرب کرونا فشار را بیش ازآن بر جامعه افزایش دادهاند که شعارهای دولت در ربطدادن همه چیز به تحریمها یا دعوت مردم به «تحمل کنید تا اصلاحات اقتصادی شروعشده نتیجه بدهد» گوش شنوایی پیدا کند.
تفاوتی که در این ۳۰ سال بروز کرده به میدان آمدن شبکههای اجتماعی و ارتباطات اینترتی هم هست که اعتراضات را همزمان در چند نقطه شعلهور کرد.
حرف حکومت کوبا در توجیه و توضیح ناآرامیها این است که «ویروس کرونا دست به دست تحریم آمریکا در حال کشتن مردم کوباست». و روزنامه گرانما، ارگان حزب کمونیست نوشته است: «مشکلات و تنشها در خیابانهای کوبا از ناممکنات ناشی میشوند که تحریمهای ۶۰ ساله آمریکا ایجاد کردهاند، از ناممکن بودن تجارت با جهان، نه برای خرید اسلحه که برای خرید مایحتاجی مانند سوخت و مواد غذایی و دارو و ...»
در همین چارچوب بود که میگوئل دیاز- کانل، رهبر حکومت کوبا در دو نطق رسانهای اول خود پس از ناآرامیها تقصیر اصلی را متوجه تحریمها و فشار آمریکا و بروز کرونا کرده است.
تحریمهای آمریکا البته فشار سنگینی را بر اقتصاد کوبا وارد میکنند و بسیاری از کشورهای جهان هم بر خلاف شماری از موارد تحریمی علیه ایران وجه و منطق محکمی برای تداوم تحریمهای ۶۰ ساله علیه کوبا نمیبینند. این نظر سه هفته پیش (۲۳ ژوئن)، یک بار دیگر در رأی ۱۸۴ کشور به مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل در ضرورت لغو تحریمها علیه کوبا برجسته شد. دو رأی مخالف از آن آمریکا و اسرائیل بود و سه کشور، یعنی کلمبیا و برزیل و اوکراین رأی ممتنع دادند.
استدلال مخالفان تدوام تحریمها این است که کوبا بیش از آن ضعیف و مسئلهدار و بیش از آن ایدئولوژی انقلابیاش بیرونق شده که برای کشوری و منطقهای خطر ایجاد کند، و اگر این کشور زمانی برای حمایت از «نیروهای انقلابی» سلاح و سرباز و «مربی انقلابی» و «مدرس و مبلغ ایدئولوژی» به این سو و آن سوی دنیا میفرستاد حالا معلم و پزشک و کادر درمانی میفرستد که ارزی هم به دست آورد و صرف وضعیت بد اقتصادیاش کند.
اینکه تحریمها و وضعیت بد معیشتی ناشی از آن فرصتی برای شکلگیری یک قشر میانی یک جامعه مدنی بینیاز از مساعدتها و وابستگیهای دولتی نمیگذارد و در عین حال محملی هم به دست حکومت میدهد که با انکار نقش حکمرانی بد و سوءمدیریت خود، نابسامانیها و نارضایتیها را به «دشمن» ربط دهد و صدای اعتراض را راحتتر خفه کند، همه و همه فاکتورهایی نیستند که به نفع دمکراتیزهشدن ساحت سیاسی کوبا و شکستن انحصار قدرت در دست حزب کمونیست عمل کنند.
در دولت اوباما با توجه به همین استدلالها و مباحث چرخشهایی صورت گرفت؛ دو کشور بعد از نزدیک به شش دهه مناسبات سیاسی و دیپلماتیک برقرار کردند، بخشی از تحریمها رفع شد و اوباما نیز اوایل سال ۲۰۱۶ در سفری تاریخ به هاوانا رفت.
۱۰ ماه بعد با به قدرترسیدن دولت ترامپ دوباره ورق برگشت و مناسبات به دستانداز افتاد و تحریمها دوباره کم و بیش احیا شدند. و حالا دولت بایدن، هم به دلیل اولویتبندیهایش که پرداختن به مسئله کوبا و کل آمریکای لاتین در رأس آنها نیست و هم به دلیل ملاحظات داخلی و مسائل مربوط به انتخابات کنگره، و نیز برای آنکه میدان تبلیغات را به ترامپ نسپارد در کاهش تحریمهای کوبا عجلهای ندارد.
بخشی از حزب دمکرات که بعضاً به مهاجران کوبایی نزدیکند، استدلالشان در مخالفت با احیای سیاست دولت اوباما این است که آن سیاست مبتنی بر عادیسازی مناسبات و لغو بخشی از تحریمها گشایش سیاسی چندانی در کوبا ایجاد نکرد. دونالد ترامپ هم که هنوز در صحنه سیاسی آمریکا و در درون حزب جمهوریخواه نفوذ بالایی دارد بلافاصله روز یکشنبه پس از بروز ناآرامی در کوبا به هوادارانش نوشت که نگران است بایدن به قول خود در کارزار انتخابات عمل کند و سیاستهای او را در فشار بر کوبا ملغی سازد. او همچنین اوباما را متهم کرد که به دیدار رائول کاسترو رفته است، به دیدار «مستبدی که مردمش را حبس میکند و میکشد».
کرونا و تأثیرات چندجانبه
ظرف دو سال گذشته نه تنها تأثیرات تحریمها دوباره شدت گرفته است، بلکه پیامدهای بروز کرونا هم فشار بر اقتصاد و سلامت و معیشت مردم را بیشتر از آن کردهاند که ترس مداوم از سرکوب عمل کند و صدا از کسی درنیاید، چنان که روز یکشنبه سرریز نارضایتیها را جهان در تصاویر مختلفی که از کوبا مخابره شد به نظاره نشست.
کرونا عملاً توریسم که یکی از منابع مهم درآمد کوبا است را به حال تعطیل درآورده است. بسته بودن فرودگاه هاوانا به مدت ۸ ماه خود حکایت گویایی از این تعطیلی و توقف پرپیامد است. ارز ناشی از حضور کادر درمانی و آموزشی در کشورهای دیگر هم با توجه به بازگشت این نیروها به کوبا در پی کرونا ناچیزتر از آن شده که اثری مثبت در اقتصاد داشته باشد. نفت ارزان یا مجانی که از ونزوئلا میرسید هم با توجه به بحرانی که خود ونزوئلا به آن دچار است عملاً کم و کمتر شده است.
وضعیت در کوبا سال گذشته با رشد منفی ۱۱ درصدی و با کاهش صادرات در شش سال متوالی به گونهای شد که کشورهایی مانند چین و روسیه نیز از ناتوانی مزمن دولت این کشور در پرداخت تعهدات مالی خود ازجمله در ارتباط با سرمایهگذاریهای این کشورها لب به شکایت گشودند و سرمایهگذاریهای بیشتر را به حال تعلیق درآوردند.
تصمیم دولت ترامپ در آخرین هفتههای کار خود که دولت کوبا را دوباره به فهرست «کشورهای حامی تروریسم» بازگرداند نیز مزید بر علت شد، چراکه تبادلات اقتصادی کشورهای ثالث با کوبا را بیش از پیش دشوار میکند.
اصلاحات ارزی و تکنرخی کردن قیمت ارز در کنار کاهش کمکهای دولتی به موسسات و شرکتهای کمبازده یا تلاش برای کاستن از یارانهها و هدفمندسازی آنها هم که از ابتدای سال میلادی جاری به اجرا درآمده و انتظار میرفت که بحران اقتصادی را کاهش دهد دستکم در کوتاه مدت عملاً نتیجه برعکس داشته است، از جمله گرانشدن کالاها و مایحتاج عمومی وارداتی و نیز تورمی خارج از تاب و توان مردم خمشده زیر فشار اقتصادی.
در چنین شرایطی مقابله با کرونا هم کار آسانی نیست. صف دراز جلوی مغازههای مایحتاج عمومی با محدودیتهای کرونایی و توجه به پروتکلها و رعایت فاصلهها نمیخواند. و گرچه در یک سال و نیم اول کوبا کم و بیش در مهار کرونا نسبتاً موفق بود حالا با شیوع سویههای دلتا و بتای کرونا به وضعیتی دشوار و رقمهای بالا در ابتلا و مرگ افتاده است.
دری که در حکومت بر همان پاشنه میچرخد
و در چنین شرایطی تلاش و تقلای روزانه برای دستیابی به حداقلهای مواد غذایی، بهداشتی و دارو یا سعی در گریز از ابتلا به کرونا نفسگیرتر و عصبسوزتر از آن است که کسی گوشش بدهکار حرف دولت باشد که وضعیت کوبا هنوز هم از برخی از کشورهای همسایه به لحاظ امکانات بهداشتی و آموزشی و دسترسی به آب سالم بهتر است.
و برای کسی هم آب و نان نمیشود که دولت دائم از قابل مقایسهنبودن وضعیت امنیتی کشور در قیاس با کلمبیا و السالوادور و هندوراس که جولانگاه جوخههای مرگ و مواد مخدر هستند، سخن بگوید.
بیشتر در این باره: کوبا؛ اعتراضات بیسابقه در «جزیره سرگردانی»و برای مردم درمانده و وامانده چه سود و هودهای دارد که دولت دائم ارقام ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا را در آمریکا و برزیل و مکزیک را به رخشان بکشد و روی «مدیریت عالی» خود مانور بدهد. یا دائم از «موفقیت یکتای کوبا در قیاس با همه کشورهای آمریکای لاتین در تولید واکسن ضدکرونا» سخن بگوید ولی امکانات لازم را برای تسریع در واکسیناسیون مردم را نداشته باشد.
و چه سود که گوش مردم هر روز با مانور و تبلیغ پیرامون سطح سواد بالای مردم کوبا نسبت به کل منطقه پر شود ولی نه کتاب و مواد لازم و دلخواه و سانسور نشده، برای مطالعه در دسترس باشد و نه اصولاً قدرت خریدی برای این گونه اقلام باشد.
این گونه تبلیغات ولو که با واقعیات هم بیگانه نباشند در مردم بعضاً خشم و سرخوردگی میآفرینند، آن هم در جامعهای تک حزبی، بیگانه با شفافیت و نقدهای اساسی و ساختاری، با رسانههایی محدود و معدود که تنها بلندگوی دولت هستند و فاقد هرگونه تنوع و تلاشی برای بازتاب آنچه که در عمق جامعه میگذرد؛ و با درد و رنجهایی انبوه که امکان بروز نمییابند، چه از سر ترس و چه از سر نبود کانالها و مجاری لازم برای بیان آنها.
اینکه حکومت روز یکشنبه بلافاصله اینترنت را بست و شبکههای اجتماعی را تعطیل کرد نشان از این بود که به شدت مترصد است نگذارد این فناوریهای جدید کانالهایی برای بیان رنج و دردها و اعتراضاتی که در زیر پوست جامعه جریان دارد بشوند یا فضا و محملی برای بسیجگری و هماهنگی فراهم کنند.
لحن و گفتمان دیاز-کانل که در غیاب کاریزمای برادران کاسترو با اولین بحران جدی حکومت خود روبهرو شده است به گونهای نبوده و نیست که چشماندازی امیدبخش در کاهش انسداد در عرصه سیاسی و حقوقی و اجتماعی را ترسیم کند.
او در سومین سخنرانی خود پنج روز پس از اعتراضها، با تأکید بر لزوم «درسآموزی از ناآرامیها» تحلیل انتقادی شرایط کشور را لازم شمرد و سیاستهای دولت در ایجاد تنگناهای اقتصادی و معیشتی و تامین مایحتاج عمومی را هم در بروز نارضایتی و ناآرامیها مقصر دانست.
او قول اصلاحاتی در این زمینهها داد، اصلاحاتی که نخستوزیر هم مواردی از آنها را اعلام کرده است؛ مثل لغو ممنوعیت ورود اقلام غدایی و دارویی توسط مسافران به هر میزان که خواستند، ثبات در برقرسانی و کاهش قطع برق و دادن اختیار به مدیران مؤسسات و شرکتها برای رویکردی منعطف در پرداخت دستمزدها بر حسب کارایی و لیاقت و بازدهی و ...
اینکه این اصلاحات غیرساختاری در صورت اجرا هم کمکی اساسی به رفع بحران مزمن کوبا بکنند جای تردید است.
امید میانمدت حکومت ظاهراً این است که از یک سو دولت بایدن دیر یا زود و حداکثر بعد از انتخابات کنگره که ملاحظه نظر مهاجران مخالف حکومت کوبا در آمریکا موضوعیت کمتری خواهد داشت ولو به صورت محدودتر گام در راه دولت اوباما در کاهش تحریمها بگذارد.
از سوی دیگر، انتظار حکومت این است که کمک بیشتری از کشورهایی مانند چین و روسیه دریافت کند که در رقابتهای ژئوپلتیک خود با واشینگتن وسوسه حضور بیشتر در «حیات خلوت» آمریکا و به چالشکشیدن آن در این منطقه را دارند؛ و همه اینها در کنار اهرم انسداد و سرکوب غلبه بربحران و تداوم قدرت انحصاری حزب کمونیست را تضمین کنند.
«رویایی» که بعید است تحقق یابد
ایدهآل و هدف استراتژیک حکومت کوبا دستیابی به الگوی چین و ویتنام است، یعنی به جریان انداختن مکانیسمها و سازوکارهای سرمایهداری در اقتصاد بدون تغییر در ساختار سیاسی و انحصاری قدرت حاکم. این که این رویا متحقق شود، بعید است، به خصوص که آمریکا و جهان غرب در رفتن چین و ویتنام به این مسیر خشنود نیستند و لزوماً پیشفرضهای خود را متحقق ندیدهاند که گویا سازوکارهای سرمایهداری و برآمد یک قشر میانی ضرورتاً تاثیرش را در ساخت حکومت و متکثرشدن آن هم خواهد گذاشت و این کشورها هم مثل کره جنوبی و ژاپن ... بخشی از مفهوم عمومی «غرب» مبتنی بر اقتصاد بازار و نظام سیاسی کم و بیش متکی بر لیبرال-دمکراسی با محوریت آمریکا خواهند شد.
حالا چین هم به لحاظ قدرت اقتصادیاش و هم به لحاظ ساختار حکومتیاش چالش نخست برای آمریکا تلقی میشود و مهار آن به دغدغه اصلی فراحزبی در آمریکا بدل شده است. بر چنین بستری بعید است که آمریکا به راحتی قبول کند که کوبا هم به رغم تفاوتهای اساسیاش با چین و ویتنام، آن هم در همسایگی دیوار به دیوارش و با کل سابقه مناسباتی که بین دو کشور بوده به راه مشابهای برود، و همین شاید عاملی باشد که واشینگتن در لغو تحریمها گشادهدستی چندانی نشان ندهد.
اینها اما به معنای این نیست که حکومت کوبا با خطرات اساسی در کوتاهمدت روبهروست، یا اپوزیسیونی ضعیف و فاقد رهبری چالشی اساسی برای آن خواهد شد یا کمکهای چین و روسیه و برخی از کشورهای منطقه در کاهش موقت بحران مؤثر نخواهد افتاد. اقتصاد بسته و نظام حکومتی بسته و تداوم ولو ضعیفتر تحریمها در کنار مسائل پیشبینینشدهای همچون کرونا اما، بحران را همچنان فعال نگه خواهند داشت ولو که با شدت و حدتهای متفاوت.